ارث

با سلام و عرض ادب

آيا سرقفلى قابل فروش است؟ آيا زوجه از آن ارث مى برد؟

با تشكر از زحمات كارشناسان محترم

سلام و عرض ادب

آيا زوجين از ديه همسر متوفي خود ارث مي برند ؟

با تشكر از زحمات شما

عرض سلام و ادب

چگونگى ارث زن از شوهرش در صورتى كه وارث ديگرى نباشد را بيان فرماييد.

متشكرم

سلام و عرض ادب

ممكن هست بفرماييد زن از كدام اموال همسرش ارث مي برد ؟
و اينكه آيا ممكن است در اموالي كه به او ارث نمي رسد تصرف كند ؟

لطفا طبق نظر حضرات سيستاني ، رهبري و مكارم شيرازي پاسخ بفرماييد .
تشكر از زحمات شما .

با سلام . شخصی فقط یک خانه دارد که از پدر خود به ارث برده . پدرش خمس خانه را هنگام حیات نداده . در حال حاضر هم توان پرداخت مبلغ خمس رو نداره ولی ممکنه هنگام بازنشستگی که مبلغی رو بهش میدن بتونه قسمت کوچکی از خمس خودش رو بده ولی خب هنگام بازنشستگی هم دیگه منبع درآمد معمولش ناگهان قطع میشه . یعنی شخص خودش توان پس انداز هزینه ی خانه رو نداشته و هیچ امیدی هم نیست مبلغ خمس رو بتونه روزی بپردازه مگر اینکه خونه رو بفروشه و خمس رو از مبلغ حاصل از فروش خونه بده . آیا به این شخص خمس تعلق میگیره؟ اگر آره آیا موظف هست تمام مبالغ دریافتی هنگام بازنشستگی رو صرف خمس کنه؟
مرجع : مقام معظم رهبری
نظر آیت الله جوادی آملی هم اگر باشه ممنون میشیم .

سلام
در درجه اول خدا همه ی گذشتان جمع رو بیامرزه
در روستای پدری بنده یه آدم نا اهلی که ظاهرا شیخی چیزی هم بوده و باید در بصیرتش واقعا شک کرد... گفت آقا جون این زمینا که تقریبا میشه کل زمینای این ده مال منه و من دوست دارم این جوری وقفش کنم که فقط و فقط دست سادات باشه... یعنی دست غیر سید نباشه... چه جوری... این جوری که دخترا ارث نمیبرن... چون کاره دیگه اومدیم و شوهرش غیر سید بود پس فردا می افته دست اجنبی... البته اجنبیش رو من میگم شاید اون نگفته باشه ولی در کل اگرم نیت خیری داشته جز عذاب و نفرین و آه چیزی برای خودش نذاشته... باز خدا میدونه
بگذریم... داستان اینجاست که بعد از فوت پدر بزرگ پدرم زمیناش تقسیم نشد و موند... چندین بار به درخواست عمه ی بابام و موافقت پدربزرگم و عموی کوچیک پدرم قرار شد تقسیم کنن که برادر بزرگتر با استناد به یک وصیعت نامه و اینکه دختر اصلا ارث نمیبره زیر بار نرفت و نذاشت این ملکا تقسیم بشه
عمو بزرگه فوت کرد... پدربزرگ بنده هم فوت کرد... و موندن یه خواهر و یه برادر از افراد درجه اول... بعدش هم بچه های اون دو نفری که فوت کردن... و این ملک هنوز تقسیم نشده

عمه ی بابام که خیلی هم ناراحتی کشید سر این کاجرا ها بارها گفته که من راضی نیستم... خدا ازش نگذره... منظورم برادر بزرگش بود... الان همه بنای تقسیم دارن ولی خوب تا کی سر چقدر راضی بشه خودش جای بحث داره

از وقتی عمه گفت من راضی نیستم من دیگه تو خونه ی پدری پدرم نه نماز میخونم نه دوست دارم شب بمونم... از میوه های باغ ها هم دوست ندارم چیزی بخورم... خودمم دلم میگیره ولی خوب عمه راضی نیست... شاید اگه بهش بگم عمه من یه سیب خوردم بگه عب نداره و نوش جان ولی در کل از وضعی که هست راضی نیست
حالا میرسیم به جاهای خوبش که باب دل کارشناسای عزیزه چون تا اینجا همش داستان بود و سوالم این وسط گم شد... سوالام ایناست:

1- آیا نماز خوندن در خونه ی پدربزرگم که جزئی از اموال تقسیم نشده است با توجه به اینکه عمه اعلام ناراضی بودن و نگذشتن میکند درست است؟

2- آیا مصرف میوه ها و محصولات حاصل از باغ هایی که باید تقسیم شود و یکی از وراث اعلام نارضایتی میکند مجاز است؟

3- آیا صرف تصمیم به تقسیم و قصد مشخص کردن حقوق طرفین با برگذاری سلسله جلساتی که تا اینجا نتیجه ای در بر نداشته ولی خوب انشالله تا سال 1404 (چشم انداز بیست ساله) تقسیم میشود دلیل بر این می شود که ما تکلیف را از گردن خود ساقط بدانیم و تا زمان قطعی نشدن تقسیمات از محصولات استفاده کنیم؟

با تشکر فراوان از حوصله ی شما

مرجع تقلید... استاد فرزانه... مرد علم و منطق... آیت الله جوادی آملی

کارشناس پاسخگو : سجاد