زکریا

آیا این نشانه ای از سوی خدا بود؟

  سلام خسته نباشید من مدت ها پیش چیزی رو از خدا میخواستم و مدام از خدا میخواستم اگ ب من اون چیز رو میده ب من ی نشونه بده !! بعد از نماز بود ک اتفاقی ی آیه از قران رو دیدم ک :شاید چیزی را دوست بدارید و شر شما در ان باشد... بعد این ماجرا مدام اعصابم خورده و فکر میکنم این یه نشونه از طرف خداست و خدا حاجتم رو نمیده و زندگیم پر شده از انرژی منفی و استرس،آیا واقعا یه نشونه از طرف خدا بوده؟ اگ پاسخ من رو بدید کلی دعاتون میکنم چون منو از سردرگمی درمیارید

چرا نا امید شدن از خداوند گناه بزرگی است؟

سلام ...
سوالم از کارشناس محترم سایت این بود که چرا نا امید شدن از رحمت الهی گناه بزرگی هست ...

چند وقت پیش ها که داشتم قرآن رو میخوندم ... به جایی میرسم که خداوند به حضرت زکریا وعده بچه دار شدن رو میده ... و حضرت زکریا باور نمیکنه و خداوند برایه او نشانه ای میگذاره ( تا سه روز قدرت تکلمش رو از دست میده )

سوال من اینه ...
1- چطور وقتی خداوند به حضرت زکریا اعلان میکنه که میخواد به او فرزندی عطا کنه ... حضرت زکریا درخواست نشانه ای میکنن ...
2- چطور قبل از اینکه حضرت زکریا سالخورده بشن از خداوند طلب فرزند نکرده بودند ... مگر ایشان از رحمت الهی نا امید بودند ...
3- چطور پیامبر الهی به وحی شک میکنه و از خدا درخواست نشانه ای نیز میکنه ...
4- اگر کسی بفهمه که دعا کردن باعث میشه به ایمانش صدمه بخوره ... آیا باز هم اجازه دعا کردن داره ...

ممنون از پاسخگوئیتون ....

محراب و محل عبادت حضرت مریم سلام الله علیها+فیلم

این مکانی است که محراب حضرت مریم نامیده می شود جاییست که در آن عبادت می کرد و در اینجا حضرت زکریا وارد شد، نزد آن حضرت طعامی را می یابد که در قرآن ذکر شده « كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا...»آل عمران/3.
اما این مکان تمامش مسجد است که مصلای مروانی نامیده می شود و این بخشی جدایی ناپذیر از مسجد الاقصی است و مروانی نامیده شده نسبت به مروان بن حکم فرزند عبد الملک مروان.هنگامی که صلیبی ها به این مکان آمدند 70 هزار مسلمان را در آن کشتند (سربریدند) و آن را به مدت 87 سال به اسطبل اسبها تبدیل کردند تا اینکه صلاح الدین ایوبی آمد و آنرا به حالت سابقش یعنی مسجد برگرداند و از آن موقع به مدت 900 سال بسته ماند تا فتح، تعمیر، مرمت و بازسازی آن 1996 به دست الشیخ رائد صلاح صورت گرفت و کار ترمیم و بازسازی را شیخ با1500نفر مردی که او را همراهی میکردند انجام داد و آنرا تمیز و ترمیم و ..کردند تا به شکل کنونی صورت پذیرفت .مساحت آن از مساحت مسجد الاقصی بیشتر است و در روز جمعه تقریبا تعداد نمازگزاران آن به حدود 14هزار نفر می رسد(گنجایش حدودا 14هزار نفر را دارد)



نگاهی به ارث یحیی از زکریا

[=times new roman][=&quot]آيا حضرت يحيي توانست از زکريا ارثي ببرد؟ [/][/]

[=times new roman][=&quot]بعضي اعتراض کرده‏اند که ارث زکريا (ع) را، نمي‏توان به مال تفسيرکرد، زيرا که يحيي (ع) نتوانست از مال پدر چيز[/][=&quot]ی[/][=&quot] [/][=&quot]به ارث ببرد، چون در زمان حيات او به شهادت رسيد، و از اين رو بايد ارث را، به ارث نبوت تفسير کرد که يحيي (ع) آن را به دست آورده، و بدين ترتيب دعاي زکريا (ع) هم، به استجابت رسيده است. اما بايد دانست که اين اعتراض، نمي‏تواند به بخشي از معني ارث اختصاص يابد، چون يحيي (ع) هم چنان که از پدر مالي به ارث نبرد، در نبوت نيز جانشين او نشد. بعلاوه آن چه از علم و فيض نبوت بدو رسيد، هرگز موروثي نبود و درخواست زکريا (ع) هم با آن تطبيق نمي‏کرد. چون آن حضرت از خداوند خواسته بود، بدو وارثي عطا کند که بعد از مرگ، ميراث بر او باشد. چنانکه در دعاي خود گفت: «و اني خفت الموالي من ورائي» يعني مي‏ترسم بعد از مرگ من... اين سخن او به خوبي نشان مي‏دهد که او وارثي مي‏خواست که جانشين او شود نه پيامبري که با او همزمان باشد، و گرنه ترسي که او از موالي، و پس از وفات خود، داشت بر جاي خود مي‏ماند. بهر تقدير بايد آيه‏ي شريفه‏ي مذکور را، به وجهي تفسير کنيم که چنين ابهاماتي در آن نباشد. يعني بگوئيم: جمله «يرثني و يرث من آل يعقوب» در مقام جواب دعا و معني آن چنين است : فرزندي به من عطا کردي که از من ارث مي‏برد، والا نمي‏توان آن را در محل صفت دانست به نحوي که بنابر مدلول آن زکريا از خداي خود، ولي ارثي درخواست کرده باشد. به نظر ما آنچه حضرت زکريا (ع)، از پروردگار خود درخواست کرد- و آن داشتن فرزند پسري بود- برآورده شد، اما ارث بردن مال يا نبوت، جزيي از درخواست او نبود، بلکه از لوازم تقاضاي او (ع) بود.[/][=&quot] [/][=&quot]اگر جمله را در محل صفت، يا محل دعا بدانيم، داراي اعراب مختلفي خواهد شد، يعني اگر وصفيه باشد، مرفوع و اگر جواب باشد، مجزوم است و اين هر دو صورت در قرائت آن وارد شده است. اما وقتي قصه‏ي زکريا (ع) را در جاي ديگري از قرآن کريم بررسي کنيم، مي‏بينيم :او از خداي خود، تنها ذريه طيّبه‏اي آرزو مي‏کند. خداوند تعالي در سوره‏ي آل[/] [=&quot]عمران، آيه 38 مي‏فرمايد: «در آن هنگام زکريا عرض کرد، پروردگارا مرا به لطف خويش فرزندي پاک سرشت عطا فرما».و از آنجا که بهترين راه براي فهم دقيق قرآن کريم، استناد به خود قرآن است، از اين آيه فهميده مي‏شود که زکريا (ع) در دعاي خود خواسته‏ي زيادي نداشت، و جز ذريه‏ي طيّبه، چيزي از خداي خود نمي‏خواست در يکجاي ديگر، قرآن کريم دعاي زکريا (ع) را در جمله‏اي جمع کرده، و نيز در جايي ذرّيه و اوصاف آن را با دعاي مستقلي بيان فرموده است. در نتيجه جمله‏ي «هبلي من لدنک وليا» جمله‏اي است در بيان طلب ذرّيه و جمله‏ ي «واجعله ربي رضياً» درخواست پاک بودن ذريه است.وقتي اين دو جمله را با هم جمع کنيم به همان معنايي مي‏رسيم که جمله‏ي «هب لي من لدنک ذريه طيّبه» افاده مي‏کند. و بالاخره با مقايسه اين دو جمله قرآني، جمله‏ي (يرثني) از موضوع دعا خارج مي‏گردد، و بي‏شک بايد جواب دعا دانسته شود.[/][/]