ناامید

چرا نا امید شدن از خداوند گناه بزرگی است؟

سلام ...
سوالم از کارشناس محترم سایت این بود که چرا نا امید شدن از رحمت الهی گناه بزرگی هست ...

چند وقت پیش ها که داشتم قرآن رو میخوندم ... به جایی میرسم که خداوند به حضرت زکریا وعده بچه دار شدن رو میده ... و حضرت زکریا باور نمیکنه و خداوند برایه او نشانه ای میگذاره ( تا سه روز قدرت تکلمش رو از دست میده )

سوال من اینه ...
1- چطور وقتی خداوند به حضرت زکریا اعلان میکنه که میخواد به او فرزندی عطا کنه ... حضرت زکریا درخواست نشانه ای میکنن ...
2- چطور قبل از اینکه حضرت زکریا سالخورده بشن از خداوند طلب فرزند نکرده بودند ... مگر ایشان از رحمت الهی نا امید بودند ...
3- چطور پیامبر الهی به وحی شک میکنه و از خدا درخواست نشانه ای نیز میکنه ...
4- اگر کسی بفهمه که دعا کردن باعث میشه به ایمانش صدمه بخوره ... آیا باز هم اجازه دعا کردن داره ...

ممنون از پاسخگوئیتون ....

دلم آشوبه...

سلام
دلم اشوبه
من 4 سال پیش یه گناهی کردم که به خاطرش کلی گریه کردم به درگاه خدا، خیلی سختم بود که خدا ازم راضی نباشه، کلی گریه، نماز، دعا که بتونم دوباره خدارو از خودم راضی کنم،
اما همون روزا گناهی که کردم دائم جلو چشمام بود، هردفعه یادم می افتاد احساس میکردم همه کارام بیهوده س، حس میکردم هنوزم از خدا خیلی دورم
همین افکار تو دلم یه بلوایی به پا کرده بود که دوباره امسال همون گناهو انجام دادم (میگم گناه فکرتون نره به چیزای بد، رابطه با نامحرم منظورمه، البته نه رابطه ی نامشروع، دوستی.)
اینبار دیگه از خودم متنفر شدم
میترسم
بازم اومدم به درگاه خدا، میگم خدا من خیلی سریش تر از این حرفام، هزار بارم برم بازم میام دم در خونه ت
اما میترسم از آینده م، میترسم که تاوتنشو تو همسر آینده م بدم، تو بچه هام
روزی هزار بار از خدا میخام که بهم قدرت بده بچه های خوبی تربیت کنم که تو راه تو باشن خدا
اما بازم دلم اروم نمیشه
نور نمیبینم
گاهی از ته دل ارزو میکنم کاش یکی از طرف خدا بیاد بهم بگه خدا ازت راضیه دلت اروم باشه
آخ آقا کجایی......
این دل آشوبی من نشون از چیه؟ من به رحمت خدا امید دارم، نگین که از ناامیدیه و اینا، دلم آروم نیست، نمیدونم چطوری میتونم گذشته مو پاک کنم، چطوری میتونم جبران کنم، چطوری میتونم حداقل خودم از خودم راضی باشم
شما بهم بگین
:geryeh:

8 ویژگی که نباید با این آدم ها دوست شد!



همه ما دوست داریم باور كنیم كه نزدیكان مان آدم‌هایی متعادل، شاد و دارای ذهنی سالم هستند اما بارها پیش آمده كه متوجه شدیم واقعیت غیر از این است. تصور كنید یكی از بهترین روزهای زندگی تان را آغاز كرده اید و خدا را برای همه زیبایی‌ها و نعمت‌هایش شكر می‌كنید كه ناگهان رویارویی با یكی از آشنایان بلافاصله شما را از عرش به زیر می‌آورد.حتی اگر انسانی خوشبین و مثبت باشید، در كنار چنین خواهید شد. از بدترین این نوع شخصیت‌ها می‌توان به موارد ذیل اشاره كرد:

خودشیفته‌ها
این افراد شدیدا حس خودبزرگ بینی دارند و چنین می‌پندارند كه دنیا گرد آنها می‌چرخد. این افراد مانند كنترل گرها موذی و حیله گر نیستند و تا حدی آشكار خواسته‌های خود را بیان می‌كنند. گاهی به نظر می‌رسد باید به آنها گفت: "فقط خودت مهم نیستی كه!"
این افراد فقط خواسته‌های خود را در نظر می‌گیرند و نیازهای شما به باد فراموشی گرفته می‌شود. در این رابطه شما احساس یاس و سرخوردگی پیدا می‌كنید. آنها چنان انرژی شما را صرف خواسته‌ها و امیال خود می‌كنند كه دیگر چیزی برای خودتان باقی نمی‌ماند.

منفی گراها
این دسته قادر به درك خوبی‌ها و شادی‌ها نیستند. اگر به آنها بگویید كه امروز روز بسیار قشنگی است حتما از اتفاق ناگوار قریب الوقوعی خبر می‌دهند؛ اگر از موفقیت امتحان میان ترم خود خبر دهید، در مقابل از سختی امتحانات نهایی به شما هشدار می‌دهند.
آنها شادی را نابود می‌كنند. دید مثبت شما به زندگی جای خود را به بدبینی و منفی بافی می‌دهد. قبل از آنكه متوجه شوید، منفی گرایی در ذهن و روح شما جایگزین شده و همه شادی‌ها پشت شیشه‌های خاكستری پنهان می‌شود

افرادی كه همیشه در مورد دیگران قضاوت می‌كنند
مواردی كه شما زیبا و دلفریب می‌بینید، به نظر این افراد عجیب و غیرجذاب است. اگر شما نظر جدیدی را جالب بدانید، این افراد آن را به كل اشتباه می‌شمارند. اگر شما سلیقه دوستی را ستایش كنید، آنها آن را بد یا مایه نگرانی قلمداد می‌كنند. افراد همیشه قاضی تقریبا مانند منفی گراها هستند. اگر قسمت اعظم وقت خود را با اینگونه افراد بگذرانید، طولی نمی‌كشد كه شما هم یكی از آنها خواهید شد.

خود رای‌ها
تخصص این عده كنترل دیگران به نفع خودشان است؛ و ممكن است چنان مهارتی هم داشته باشند كه شما اصلا متوجه كنترل آنها نشوید تا زمانی كه دیگر دیر شده است. این افراد نقطه ضعف‌های شما را پیدا می‌كنند و از این طریق به خواسته‌های خود می‌رسند.
این افراد باورها و اعتماد به نفس شما را هدف قرار می‌دهند. این افراد راهی برای اجبار شما به انجام كاری پیدا می‌كنند كه لزوما انجام نمی‌دهید و به این ترتیب شما احساس هویت، اولویت‌های شخصی و توانایی درك واقعیت مساله را ازدست می‌دهید و به ناگاه دنیا حول محور خواسته‌ها و اولویت‌های آنها قرار می‌گیرد.

همیشه ناامیدها
اگر طرح جدید و بكری داشته باشید، همیشه ناامیدها به شما اطمینان می‌دهند كه با شكست روبه رو خواهید شد؛ و زمانی كه موفق می‌شوید، شما را دلتنگ و افسرده می‌كنند. اگر رویایی در سر داشته باشید، هشدار می‌دهند كه دستیابی به آرزویتان غیرممكن است.
این افراد "آنچه هست" را باور دارند و نسبت به "آنچه خواهد شد" مشكوك و ناامید هستند. معاشرت با این افراد موجب می‌شود خودباوری و اعتماد به نفس خود را به راحتی از دست بدهید. در حالی كه پیشرفت و تغییر فقط نتیجه نوآوری و بدعت‌گذاری است، رویای ناممكن‌ها و تلاش برای دستیابی به دوردست‌ها.

آنهایی كه نمی‌توانند صمیمی‌شوند
در كنار این افراد هیچگاه حس صمیمیت و راحتی نخواهید كرد؛ داستانی خنده‌دار تعریف می‌كنید اما آنها فقط لبخندی مودبانه تحویل می‌دهند. در پی بی‌توجهی آنها، شما غمگین و افسرده می‌شوید. یكی از مهیج‌ترین اتفاقاتی را كه برایتان پیش آمده تعریف می‌كنید اما آنها فقط سرسری سر خود را تكان می‌دهند.
روابط این دسته افراد مبتنی بر معیارهای سطحی و بی‌معنی است. زمانی كه شما واقعا به یك دوست نیاز دارید، آنها نیستند. زمانی كه نیازمند انتقادی سازنده هستید، از همانی كه هستید تعریف می‌كنند و اگر حمایت بخواهید، شما را محكوم به شكست می‌دانند.

حرمت شكن‌ها
این افراد در بدترین زمان و به بدترین شكل ممكن حرفی می‌زنند یا كاری انجام می‌دهند؛ در یك كلمه حرمت نگاه نمی‌دارند. شاید این فرد كسی باشد كه به او اعتماد كرده بودید اما او از این اعتماد سوءاستفاده كرده ورازتان را برملا می‌كند. شاید یكی از نزدیكان تان باشد كه در كارهایی كه به او ارتباط ندارد دخالت می‌كند، یا شاید همكاری باشد كه رفتاری تحقیرآمیز پیشه كرده است.

آنهایی كه همیشه متوقع هستند
به گزارش جمهوری اسلامی، هیچ وقت نمی‌توان این افراد را راضی و خوشحال نگه داشت. آنها قدر شما را نمی‌دانند و خواسته‌هایشان غیرواقعی و نامعمول است؛ همیشه دنبال مقصر جلوه دادن شما هستند و هرگز مسوولیت چیزی را خود قبول نمی‌كنند.