حرام

اجاره ی چیزهایی که احتمال استفاده حرام دارند

انجمن: 

با سلام

من مقلد آقای سیستانی هستم. در مورد بعضی چیزها مثل اینترنت که اگر اجاره بدم ممکنه طرف

مقابل استفاده ی حرام بکنه یا اجاره یا فروش تلویزیون که ممکنه چیزهای حرام ببینه یا اجاره ی خانه

و یا مغاره اگرچه مستاجر آدم خوبی باشه امکان استفاده ی حرام هست. میشه گفت که من اجاره

میدم دیگه طرز استفاده از اون به من مربوط نیست؟ اینجا حکم چیست؟

مرسی


کارشناس بحث :‌سجاد

برچسب: 

واجب و حرام دو قانون والای الهی

لازمه حیات و بقا و اقتضای زندگی بشر به انجام اموری و دوری گزیدن از امور دیگر است ، به عبارت روشنتر زندگی یعنی همان انجام دادنی ها و ترک کردنی هاست.
بطور مثال لازمه حیات بشر به خوردن برخی از مأکولات و آشامیدن برخی از مشروبات است.
یا لازمه دوام حیات بشر به انجام ازدواج است این هم یکی از واجبات زندگی بشر می باشد .
یا بیع و شراء ( خرید و فروش ) و تجارت از ضروریات زندگانی او محسوب می شود .
و یا اقتضای زندگی در جوامع بشری روابط خاصی را طلب می کند .
اما شرع مقدس فرمان میدهد که این خوردنی ها و این نوشیدنی ها و این بیع و شراء و این ازدواج ، این روابط , و تمام انجام دادنی و ترک کردنی ها و سایر اقتضائات حیات آدمی در چارچوب امر خداوند و هماهنگ با قوانین تکوین و تشریع باشد .
روی سخن ما در باره قسم دوم یعنی قانون تشریع می باشد ، که شارع مقدس یعنی خداوند تبارک وتعالی برای دو صنف از مخلوقات خود بنام جن و انس مقرر فرموده است .
مهمترین دستور خداوند
مهمترین اقسام قوانین تشریعیه ، احکام تکلیفیه ایست ، که بر عهده مکلفین می باشد که شامل : انجام واجبات ( انجام دادنی ها ) و ترک محرمات ( ترک کردنی ها ) .
به عبارت دیگر قانون خداوند متعال که خالق آسمان و زمین و تمام ممکنات است همان تقوا یا به بیان ساده تر ، اتیان واجب و اجتناب از حرام است که بواسطه ارسال رسل و انزال کتب بر بندگان ابلاغ شده است . که اینها مقدمه هدایت است . خداوند در ابتدای سوره بقره چنین می فرماید :
الم - ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین .
الم - آن کتاب با عظمت ( قرآن ) که هیچ شک و شبهه ای در آن نیست هدایت است برای متقین .

همانگونه که گفته شد مهمترین قوانین الهی یا همان شرعیات بر دو قسم واجب و حرام تقسیم میگردد . که بندگان ملزم به رعایت آنها هستند چه در مرحله فکر و اعتقاد و چه در مرحله عمل یعنی اخلاقیات و احکام عبادی .
مراعات این قوانین دارای اجر و مزد بوده و عدم رعایت آن انسان را هم در دنیا و هم در عوالم بعدی از عالم قبر تا عالم آخرت دچار کیفر و عقوبت و خسران می کند .
و خداوند تمام امتیازات مادی و معنوی را زیر چتر تقوا یا همین دو قانون والا و مهم و سعادت بخش قرار داده است . رستگاری دنیا و آخرت انسان ها به التزام باطنی و ظاهری اینها حاصل میشود .
سئوال :
آیا خداوند نمی توانست انسان ها را بهشتی کند بدون اینکه او را عبادت کنند و نماز و روزه بگیرند و از محرمات اجتناب کنند ؟
چرا قطعا خدواند قادر و تواناست ، ان الله علی کل شیئ قدیر .
اما حکیم نیز هست تمام دستورات الهی بر مبنای حکمت و مصلحت است . به عبارت دیگر احکام الهی تابع مصلحت و مفسده هستند ، هرجا که امر به وجوب فرموده قطعا در انجام آن برای بنده خیر و مصلحت و در ترک آن شر و مفسده قرار دارد و هر جا که از امری نهی فرموده است در اجتناب آن خیر و مصلحت و در انجام آن شر و مفسده ای هست ، چه بنده ای این مسئله را درک بکند و چه درک نکند ، این حقیقت تشریع احکام الهی می باشد. و در کل خیر این احکام به خود انسانها بر می گردد . ظهور این حقیقت هم عوالم بعد از مرگ است اگر چه بر صاحبان بصیرت و معرفت و تقوا این مسئله در این عالم هم عیان است .
سئوال :
پس انجام مستحبات و ترک مکروهات چه نقشی در سعادت انسان دارد ؟
این قسم از احکام هم قطعا برای سعادت انسان بوده و از موجبات ترقی و رشد انسان است ،
منتهی پرسش و پاسخ و مؤاخذه ای ندارد ، یعنی اگر مراعات بشود برای بنده ثواب و کمال و اگر مراعات نشود مؤاخذه و کیفری بر آن مترتب نیست . و در حقیقت یک نوع اضافه کاری و مزد اضافی و پلکانی برای ترقی بیشتر است . تمام نیرو و توان انسان باید صرف انجام واجب و ترک حرام بشود ، دستور واجب و حرام بسیار مهمتر و مقدمتر است از مستحب و مکروه .
لذا از روایات اسلامی استفاده میشود که انجام مستحب و ترک مکروه نباید مانع انجام واجب و ترک حرام شود ، و اگر اقبالی برای مراعات آنها نباشد انسان ترک کند و فقط از واجب و حرام خدا مراقبت کند .

اللهم ارزقنا توفیق الطاعة و بعد المعصیة

آرایش کردن و روزه داری!!!!

در به در دنبال کسی می‌گشت که سؤال مهمش را از او بپرسد؛

سؤالی که ذهنش را بسیار مشغول کرده بود. نمی‌دانست با این همه زحمتی که به خود می‌دهد و با این همه صبری که می‌کند، آیا از او می‌پذیرند؟ دودلی مثل خوره در جانش رخنه کرده بود: نکند قبول نباشد؟! نکند باطلش کند؟!

و بعد سیل توجیه‌ها و دلایل: نمی‌شود که! مگه می‌شود بدون آنها بیرون رفت؟! اصلاً خدا هم زیبایی را دوست دارد!

بالاخره بعد از کلّی پرس و جو و گشتن در اینترنت، سایتی را پیدا کرد که توانست جواب سؤالش را آنجا پیدا کند.


شرکت حمل و نقل ------ سوال شرعی

انجمن: 

سلام ...
شرکتی در کار حمل و نقل است ... این شرکت گفته که اجناس شکستنی را حمل نمیکند . ما میاییم و اجناس شکستنی را مخفی میکنیم ! و آن شرکت برای ما حمل میکند .
قطعا کاری که انجام میدهیم حرام است . ولی حالا اگر برای انجام چنین کاری پول بگریم ؛ آیا تصرف در پول اشکال دارد یا خیر ؟
ممنون .
مرجع : رهبری

خوردن میوه های کوهی در زمین مردم(شرعی)

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
خوردن میوه ی درختان کوهی که در طبیعت هستد اگر بدانیم که آن بخش از کوه، زمین شخصی است چه حکمی دارد؟
با این فرض که یقین داریم صاحب آن زمین به سراغ این زمین نمی آید و میوه ها خراب خواهد شد.
متشکرم

روزه سكوت وحسن وقبح عقلي

انجمن: 

اگر افعال اختياري داراي حسن وقبح عقلي هستند چرا زماني روزه سكوت حلال بوده واكنون حرام است؟

آيا مرد می تواند در ازدواج شرط کند که بچه دار نشوند؟

سلام

اگر اين زن و مرد با هم ازدواج کنند، نکاح آنها صحيح است اما آن شرط پذيرفتني نيست و زن نبايد آنرا قبول نمايد، و اگر ازدواج کردند نبايد به اين شرط وفا نمود، زيرا يکي از اهداف اصلي و اساسي از ازدواج؛ تداوم نسل بشري است که شريعت اسلام بر روي آن تاکيد کرده است، براي همين است که پيامبر صلي الله عليه وآله نيز به مردها توصيه مي کند که:

«تزوجوا الودود الولود فإني مکماثر بکم الأمم».

يعني: «با زنان محبت‌گر و بچه‌‌زا ازدواج کنيد؛ چون من در ميان امت‌ها به کثرت شما افتخار مي‌کنم».

و بر همين اساس جلوگيري و پيش گيري از بارداري که هميشگي باشد يعني جلوگيري دائمي از حامله شدن شرعاً جايز نيست.

اگرصيغه عقد با شرطي همراه باشد ودرضمن آن شرطي‌گفته شود، اين شرط بصورتهاي زيرخواهد بود:

يا از مقتضيات عقد است، يا با عقد منافات دارد، يا شرط بگونه‌اي است ‌كه به سود زن است، يا شرطي است‌ كه شريعت ازآن نهي‌كرده است‌، اينها هريك حالات و احكام خاصي دارند كه بشرح زير خلاصه مي‌شوند: - سپس در مورد شرط دومي مي نويسد: -

2- ‌شروطي‌كه وفا بدان واجب نيست‌:

شروطي را شرط‌ كند كه وفا بدانها واجب نيست، اگرچه عقد صحيح است‌. اين شروط عبارتند از شروطي ‌كه با مقتضاي عقد منافات دارند. مانند اينكه شرط كندكه نفقه و هزينه زن را نپردازد و يا با او همبستر نشود، يا اينكه شرط ‌كند‌ كه مهريه نداشته باشد يا اينكه ازانزال جلوگيري ‌كند، يا اينكه شرط ‌كند كه زن نفقه و هزينه زندگي مرد را بپردازد يا چيزي را به او عطا كند، يا اينكه شرط‌ كند در هفته تنها يك شب نزد او باشد يا اينكه شرط‌ كند، ‌كه تنها روز پيش او باشد نه شب‌.

همه اين شروط و امثال آن باطل و فاسد هستند، چون با اصل عقد نكاح منافات دارند و حقوقي را ساقط مي‌كنند كه با عقد واجب مي‌گردند و پيش از آنكه عقد، منعقد شود، او اين حقوق را ساقط مي‌كند. پس اين شروط صحيح نيستند، .. ولي خود عقد نكاح در ذات خود صحيح است‌، چون اين شروط بر معانيي دلالت مي‌كنند ‌كه زايد برعقد هستند وذكرآنها شرط نيست وجهل بدانها هم ضرري به عقد نمي‌رساند، پس عقد باطل نمي‌شود همانگونه‌كه اگر در ضمن عقد، مهريه حرام و ناروائي را، شرط‌كند، باز عقد صحيح است‌. چون ازدواج با عدم علم به عوض آن صحيح است‌، پس عقد با وجود فساد شرط و شرط فاسد، جايز است‌«.

‌بيگمان غريزه پدري و مادري‌، در سايه وجود کودک‌، رشد و تکامل مي‌يابد و احساسات و مهر و شفقت و عاطفه انساني‌، ‌که انسانيت انسان بدون اين فضايل بکمال نمي‌رسد، از اينراه‌، رشد و نمو مي‌کند و پرورش مي‌يابد.

بنابراين اين زن و مرد مي توانند با همديگر ازدواج کنند و ازدواج آنها صحيح است، اما وفاي به اين شرط واجب نيست و حتي نبايد براي هميشه به آن عمل شود، يعني نبايد آن زوج براي هميشه خود را از داشتن فرزند محروم نمايند، زيرا شرعا جايز نيست که از بچه دار شدن براي هميشه جلوگيري شود، ولي مي توانند مدتي از زندگي خود پيشگيري نمايند و ايرادي ندارد.

و زني که چنين مردي به خواستگاري او مي آيد، مختار است که يا با وي ازدواج نکند و او را رد نمايد و يا آنکه با او ازدواج کند اما نبايد براي هميشه و تا دوره يائسگي زن (ميانسالي زن) پيشگيري کند، چرا که اگر تا اين دوره پيشگيري نمايد ديگر حامله نخواهد شد.

والله اعلم

حرمت ازدواج

انجمن: 

سلام علیکم ببخشید خدمت دوستان عزیز مطلبی برای عرضه دارم که میخواهم سرش گفتگوی دینی انجام شه

به آیات 22 - 24 سوره نساء که به شرح ذیل است توجه کنید:
و لاتنکحوا ما نکح آباوکم من النساء ....... حرمت علیکم امهتکم و بناتکم و اخوتکم و عمتکم و خالتکم و بنات الاخ و بنات الاخت و امهتکم التی ارضعنکم و اخوتکم من الرضاعة و امهت نسائکم و ربائبکم التی فی حجورکم من نسائکم التی دخلتم بهن فان لم تکونوا دخلتم بهن فلاجناح علیکم و حلائل ابنائکم الذین من اصلابکم و ان تجمعوا بین الاختین ..... و المحصنت من النساء الا ما ملکت ایمنکم کتب الله علیکم و احل لکم ما وراء ذلکم

یعنی و نکاح نکنید(اعم از دخول با ازدواج یا بی ازدواج یا ازدواج صرف بدون دخول) انچه را که پدرانتان(پدر بزرگ جد و .....) نکاح( اعم از دخول با ازدواج یا بی ازدواج یا ازدواج صرف) کردند از زنان ....... حرام شد بر شما (نکاح همانگونه که گفته شد با) مادرانتان(مادر بزرگ و جده و ....) و دخترانتان(نوه و ....) و خواهرانتان(چه پدری چه مادری چه پدرو مادری) و عمه هایتان( عمه پدری و مادری و جدی و .....) و خاله هایتان(خاله پدری و مادری و...) و دختران(نوه و ...)برادر(پدری ....) و دختران(نوه و ....) خواهر(پدری .....) و آن مادرهایی که شیرتان دادند و خواهرانتان از شیرخواری(یعنی دخترانی که از آن زن شیر خورده اند) و مادران زنانتان و دختران تربیت شده ی شما که در خانه شما اند از زنانتان (و این هردو) آنانکه دخول کردید بهشان پس اگر دخول نکرده اید بهشان گناهی بر شما نیست(در ازدواج با آنان) و(توسط ازدواج) حلال شده های از پسرانی که از پشت شما اند و جمع کردن بین دو خواهر ..... و حفظ شدگان(شوهر داران) از زنان مگر آنچه به ملک یمین شما باشد (تمام این محرمات) نوشته شده ی خداست بر شما و حلال شده برای شما غیر آنها(که شامل حرامهای قرآنیست)

طبق این آیات ازدواج با غیر خواهر و مادر رضاعی از رضاع حلال است در حالی که علما عمه رضاعی و خاله رضاعی و..... را جزو محرمات نکاح میشمرند

اما نص احل لکم ماوراء ذلکم خود اشعار بر حلیت آن دارد

راستی طبق آیه 3 نور که میفرماید:

الزانی لاینکح الا زانیة او مشرکة و الزانیة لاینکحها الا زان او مشرک و حرم ذلک علی المومنین

یعنی مرد زناکار ازدواج نمیکند مگر با زن زناکار یا مشرک و زن زناکار را ازدواج نکند با او مگر مرد زناکار یا مشرک و این(نوع ازدواج) حرام شده بر مومنین

ازدواج با زناکار حرام است در حالی که اکثر مراجع حکم به حلیت آن داده اند فقط یکی از مراجع حکم به احتیاط داده.

ببخشید اجتهاد در مقابل نص چیست اگر این اجتهاد در مقابل نص نیست؟