عزت نفس

زودرنجی یا عصبانیت های بی مورد به دلیل خطاهای شناختی

سلام.
ببخشید من خیلی عصبانی میشم ولی هیچوقت به صورت غضبناک شدن بروزش نمیدم و همیشه توی خودم میریزم شاید چون فکر میکنم از نظر دیگران موضوعاتی که منو ناراحت میکنن کاملا بی موردن. مثلا هرکس هر مهربونی ای بهم میکنه به دید ترحم میبینم، مثلا هیچوقت اجازه نمیدم کسی تو کارای خونه بهم کمک کنه یا اگه برام هدیه بخرن یا ابراز علاقه کنن حس خوبی ندارم و همش فکر میکنم ترحم دارن میکنن و بهم میریزم یا وقتی فکر میکنم کسی داره از بالا بهم نگاه میکنه مثلا سر شوخی سرکارم میذاره یا حتی تو کارام نظر میده عصبانی میشم و یا وقتی کسی نصیحتم میکنه یا اشتباهامو بهم میگه یا میخواد تغییرم بده خیلی بهمم میریزه. چیکار باید بکنم؟ دیگه از همه آدما دارم متنفر میشم و چون این عصبانیتای فروخورده همیشه جاهای دیگه سرباز میکنن گاهی بعضی از رفتارام برای دیگران سوال میشه همش

مرز بین عزت و ذلت نفس

از نظر اخلاق اسلامی چگونه باید تشخیص بدهیم که رفتارمان متکبرانه است یا از روی عزت نفسمان عمل میکنیم ؟
و همینطور مرز بین ذلت نفس و رفتار متواضعانه رو چگومه تشخیص بدهیم ؟

نداشتن رابطه اجتماعی خوب

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

نقل قول:
[=&amp]
[/]
سلام خدمت شما
من دختري 14 ساله ام همه بهم زور ميگن وهميشه تحقيرم ميكنن از طرفي دختري تو شهرمون هست كه بيشتر دخترا دوستش دارن خيلي جذابه نميتونم رابطه خوبي باهاش داشته باشم و ديوونه ميشم وقتي ميبينم ديگران رابطه خوبي باهاش دارن
اين دختره يكم از لحاظ ديني مشكل داره
دلم ميخواد كاري كنم كه دختر خيلي خوبي بشه
اين موضوع براي من خيلي اهميت داره خواهش مي كنم كمكم كنيد.
توي اين دوره زمونه نوجوونايي كه از جنس منند(مذهبي) تو خيلي از جمعها تنها هستند
ممنون


در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

معرفی کتاب در مورد عزت نفس

چند کتاب در مورد عزت نفس به من معرفی کنید

کتاب روانشناسی فراوان سراغ دارم

کتاب دینی معرفی کنید که از احادیث و ... استفاده کرده باشد (اینترنتی و غیر اینترنتی فرقی ندارد)

متشکر:Gol:

عزت نفس

انجمن: 

باسمه تعالی
یاسلام:
ندارد چشم احسان از خسیسان،همت قانع
محال است استخوان از دهان سگ هما گیرد
مکتب اسلام خواهان عزت نفس برای پیروان خود است ولذا در قران کریم آمده است( ولله العزه ولرسوله وللمومنین)
وهمین نظام ارزشی بود که مسلمانان را در عصر پیامبر (ص) وحتی بعد از آن در پیکارهای نابرابر پیروز کرد وهمین معنا در سخنان فرزندش امام حسین (ع)در حادثه خونین کربلا تجلی کرد ،آن زمان که فرمود:
(لا والله لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا اقر لکم اقرار العبید)
مرا عار آید از این زندگی/که سالار باشم کنم بندگی
تن مرده و گریه دوستان/به از زنده و خنده دشمنان

چرا عُجب بد است؟

سلام.

در تعریف عجب گفتند "اگر انسان کمالات خود را بزرگ بشمارد"

سوال 1. لطفا توضیح دهید چرا عجب صفت بدی است. چه اشکالی دارد انسان به کمالاتی که در خود سراغ دارد افتخار کند؟

گفته شده "کبر به این معناست كه شخص، خود را بالاتر از دیگران بداند. ولى در عجب، پاى کس دیگری در میان نیست"

سوال 2. چگونه می شود انسان بدون در میان بودن پای دیگران و بدون مقایسه خود با دیگران به کمالات خود پی ببرد و افتخار کند؟

فعلا همین دو تا سوال رو دارم.

با تشکر.

شیوه های پرورش عزت نفس در سیره امام حسین علیه السلام

عزت نفس، یکی از لوازم زندگی موفقیت آمیز است . فردی که می خواهد در راه اهداف والای خویش تمام مشکلات و موانع را از سر راه خود برداشته و به مراحل تعالی و تکامل برسد، باید عزت و کرامت نفس داشته و این موهبت خدادادی را در وجود خود بارور کند . ریشه بسیاری از محرومیتها، ناکامیها، عدم موفقیتها، انتخاب راههای خلاف عرف و شرع، شکستن هنجارهای مقدس جامعه، خیانتها، جنایتها و بزهکاریهای گوناگون را می توان در نداشتن عزت نفس و وجود عقده حقارت جستجو نمود . امام علی علیه السلام می فرماید:
«من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیة; (1)
آن کس که بزرگی و کرامت نفس خود را باور داشته باشد، آن را با گناه، پست و ذلیل نخواهد کرد .»

برای همین، به افرادی که از عقده حقارت رنج می برند و برای خود هیچگونه ارزشی قائل نیستند، نمی توان اعتماد کرد و امری از امور جامعه را به آنان سپرد . سایر افراد جامعه نیز از شر این افراد در امان نخواهند بود .
امام هادی علیه السلام فرمود:
«من هانت علیه نفسه فلاتامن شره; (2)
کسی که نفس او در نزدش خوار و ذلیل باشد، از شر او ایمن مباش .»
کسی که به شخصیت خود توجه ندارد، مطمئنا در خوار کردن دیگران نیز باکی نخواهد داشت . بنابراین برای حفظ اجتماع مسلمانان و تقویت ارتباط دینی، عاطفی و فرهنگی میان افراد جامعه و جلوگیری از شیوع گناه و انواع خلافها، باید روحیه عزت و کرامت نفس را در جامعه پرورش داده و تقویت نمود .
امام حسین علیه السلام داشتن عزت نفس را یکی از صفات ضروری مؤمنین دانسته می فرماید: «ایاک و ما تعتذر منه فان المؤمن لایسی ء ولایعتذر والمنافق کل یوم یسی ء و یعتذر; (3)
از انجام کارهایی که نیاز به پوزش دارد [و عزت نفس را خدشه دار می کند] بپرهیز، زیرا مؤمن نه کار بد می کند و نه پوزش می طلبد، ولی منافق [که برای خود ارزش قائل نیست]، هر روز کار بد انجام می دهد و پیوسته عذرخواهی می کند .»

در سیره و سخن امام حسین علیه السلام موارد زیادی می توان یافت که آن گرامی در آن موارد، با شیوه های مختلف در صدد پرورش و تقویت عزت نفس در نهاد افراد بوده است . در این فرصت به برخی از این شیوه ها گذری خواهیم داشت تا علاوه بر اینکه رفتار و گفتار آن حجت الهی به عنوان الگوی سعادتمندان برایمان سرمشق باشد، با یکی دیگر از رمزهای موفقیت رهبران الهی در جذب و جلب وجدانهای بیدار و دلهای مشتاق سعادت آشنا شویم .
تکریم کودکان
کودکانی که در دوران طفولیت از توجه و احترام بزرگترها، بویژه والدین خود، برخوردار گردند، در زندگی آینده خویش افرادی عزتمند، موفق و دارای اعتماد به نفس خواهند بود; چرا که تکریم شخصیت کودکان - که روحی لطیف و حساس دارند - روحیه خودباوری و اعتماد به نفس را در وجود آنان تقویت کرده و زمینه رشد اخلاقی و ایجاد صفات نیک را در وجودشان فراهم می آورد و آنان را در آینده شخصیتی مستقل، خودباور و دور از عقده حقارت بار خواهد آورد . چند نمونه از تکریم شخصیت اطفال را در رفتار آن حضرت مرور می کنیم:
1- عبدالله بن عتبه، از مشاهیر فقهای اهل سنت، نقل می کند که: روزی در محضر حضرت سید الشهداء علیه السلام بودم که فرزند آن حضرت (امام سجاد علیه السلام) که کوچک بود، وارد شد . امام او را به نزد خود خوانده و به سینه چسبانید، پیشانیش را بوسید و فرمود: «بابی انت ما اطیب ریحک و احسن خلقک; (4) پدرم به فدایت . چقدر خوشبو و زیبایی!»
2- جعید همدان یکی از یاران امام حسین علیه السلام می گوید: روزی نزد حسین بن علی علیهما السلام رفتم در حالی که او دخترش سکینه را بر سینه چسبانیده و نوازش می کرد . وقتی که وارد شدم، امام به همسرش فرمود: ای خواهر قبیله کلاب! دخترت را از من بگیر! سپس با من در مورد انواع مردم به گفتگو نشست . (5)
احترام به اندیشه ها و آرای دیگران
یکی از شیوه های کارساز در مسائل تربیتی و تبلیغی، احترام به اندیشه های دیگران است .
مربی و مبلغ، به این وسیله به مخاطبان خود شخصیت داده و در اعماق وجود آنان نفوذ می کند .
با توجه کردن به تفکرات و خواسته های مخاطب، می توان روحیه اعتماد به نفس را در او زنده کرده و عزت نفس وی را تقویت نمود .
روزی «حسن مثنی » فرزند امام مجتبی علیه السلام از یکی از دختران عمویش، امام حسین علیه السلام خواستگاری نمود . آن حضرت به او فرمود: «اختر یا بنی احبهما الیک; فرزندم! هر کدام را بیشتر دوست داری، انتخاب کن!» «حسن مثنی » از روی شرم و حیا سخنی نگفت . به این جهت، امام حسین علیه السلام فرمود: من دخترم فاطمه را به جهت شباهت زیادش به مادرم برای تو برگزیدم . (6)

1) عیون الحکم و المواعظ، ص 439 .

2) تحف العقول، ص 483 .

3) حیاة الامام الحسین، ج 1، ص 181 .

4) کفایة الاثر، ص 234; معجم رجال الحدیث، ج 12، ص 82 .

5) ترجمة الامام الحسن علیه السلام، ص 159 .

6) مقاتل الطالبین، ص 122; کشف الغمه، ج 1، ص 579 .

عوامل عزت و ذلت از دیدگاه قرآن کریم(متن کتاب)