زودرنجی

چطور کودک درونم را بمیرانم؟!

انجمن: 

سلام و عرض ادب خدمت اسک دینی های محترم@};-
در یک حرکت انتحاری می خواهم کودک درونم را بکشم:>
گستاخ شده!!!:-sو زیادی هم فعال هست...
از میل و خواسته هایی که دارم تا زودرنجی و نبود عزت نفس و گاهی هم حسادت چاشنی اش می شود
عین بچه ها...
بزرگ که نمیشه پس بکشمش خلاص
پیش روانشناس های مختلف رفتم متأسفانه به علت نابلدی و ناپختگی نتیجه نگرفتم و دلسرد شدم
کودکی خیلی بد و عذاب آوری داشته ام و بسیار رنج دیدم هم جسمی و هم روحی...
کمتر کسی این موضوع را درک می کند و بیان میکند کسانی هستند با مشکلات شدید اما حالشان خوب هست
من جزو آن دسته افراد با حال خوب نیستم...خیلی سعی کردم
بارها هم اینجا تاپیک ایجاد کردم
پیش روانپزشک رفتم مدتی دارو مصرف کردم
این ها همه ش بی فایده ست
مشکلم ریشه در کودکی و نوجوانی ام دارد که شخصیتم شکل گرفته است و تغییرش خیلی سخته
از جهاتی بهتر شدم البته بیشتر سرکوب می کنم تا درمان...
حالا میخوام کودک درونمو از بین ببرم

زودرنجی یا عصبانیت های بی مورد به دلیل خطاهای شناختی

سلام.
ببخشید من خیلی عصبانی میشم ولی هیچوقت به صورت غضبناک شدن بروزش نمیدم و همیشه توی خودم میریزم شاید چون فکر میکنم از نظر دیگران موضوعاتی که منو ناراحت میکنن کاملا بی موردن. مثلا هرکس هر مهربونی ای بهم میکنه به دید ترحم میبینم، مثلا هیچوقت اجازه نمیدم کسی تو کارای خونه بهم کمک کنه یا اگه برام هدیه بخرن یا ابراز علاقه کنن حس خوبی ندارم و همش فکر میکنم ترحم دارن میکنن و بهم میریزم یا وقتی فکر میکنم کسی داره از بالا بهم نگاه میکنه مثلا سر شوخی سرکارم میذاره یا حتی تو کارام نظر میده عصبانی میشم و یا وقتی کسی نصیحتم میکنه یا اشتباهامو بهم میگه یا میخواد تغییرم بده خیلی بهمم میریزه. چیکار باید بکنم؟ دیگه از همه آدما دارم متنفر میشم و چون این عصبانیتای فروخورده همیشه جاهای دیگه سرباز میکنن گاهی بعضی از رفتارام برای دیگران سوال میشه همش