شهادت

کم و کیف شهادت امام حسین(ع) و یاران ایشان

با سلام .

لطفا با پرهیز از طولانی شدن مطلب کم و کیف شهادت امام حسین :doa(6): و اصحاب ایشان را توضیح دهید.
چنانچه در توضیح و رد برخی داستانهای شهادت از عدله و اسناد استفاده کنید ممنون میشوم.

فعلا در ابتدای این مطلب به نحوه شهادت امام حسین :doa(6): و معروفترین یاران و نزدیکانشان بپردازید .
استدعا دارم در مورد تاریخ و ساعت شهادت ها هم دقت بخرج دهید.

اصرار دارم که در توضیح شهادت ها رعایت کوتاهی مطلب را بفرمایید .
گاه خود من از خواندن توضیح شهادت ها بخاطر طولانی شدن مطلب میگذرم .(مثلا چه نیازی است متن عربی نوشته شود و بعد ترجمه اش بیاید)

ابد والله یا زهرا ما ننسی حسینا

بسم الله منتظریم

مقام حضرت سلمان (ره) و شهادت

با عرض سلام

سلمان (ره) کسی بود که پیامبر (ص) فرمود از اهل بیت است. کسی بود که پیامبر (ص) فرمود اگر ایمان ده درجه باشد سلمان (ره) به درجه ده رسیده است.
با وجود همه این مطالب و خیلی مطالب محیرالعقول دیگری که در مورد سلمان (ره) ذکر شده است. یک سوال عجیبی ذهنم را مشغول کرده است.

چرا حضرت سلمان شهید نشد !؟ اگر مقام شهادت این قدر والا است و کسی هم تراز شهید نیست پس چه طور حضرت سلمان به ته ایمان رسید اما شهید نشد !؟
چرا حضرت سلمان از خداوند طلب شهادت نکرد !؟
شهید نشدن چه طور با مقام سلمان (ره) جور در می آید !؟

البته سوال نا پخته ای است اما از وقتی که برای پاسخ گویی می گذارید بسیار متشکرم.

๑۩๑ آلبوم تصویری شهادت مظلومانه ی مسلم بن عقیل علیه السلام ๑۩๑


سرزمین اشک و توبه ✿ღ.•ویژه نامه روز عرفه و شهادت حضرت مسلم بن عقیل✿ღ.•

انجمن: 

class: grid width: 500 align: center

[TD="align: center"]اَلْحَمْدُ لله الَّذى لَیْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ وَلا لِعَطائِهِ مانِعٌ وَلا کَصُنْعِهِ صُنْعُ صانِعٍ [/TD]
[TD="align: right"]درباره سند دعای عرفه امام حسین علیه السلام[/TD]
[TD="align: right"]عرفه و عرفات[/TD]
[TD="align: right"]کدامیک ارجحیت دارد: دعای روز عرفه یا روزه روز عرفه[/TD]
[TD="align: right"]شب عرفه را از دست ندهيد[/TD]
[TD="align: right"]زندگی نامه هانی بن عروه[/TD]
[TD="align: right"]تعویض پرده کعبه در روز عرفه[/TD]
[TD="align: right"]عرفه روز دعا و نیایش میعاد گاه عاشقان[/TD]
[TD="align: right"]کوچه ای از جنس عرفات - پیامک[/TD]
[TD="align: right"]«به مناسبت روز عرفه»[/TD]
[TD="align: right"]اشعار و متون ادبی شهادت مسلم ابن عقیل(ع)
[/TD]
[TD="align: right"] آلبوم تصویری شهادت مظلومانه ی مسلم بن عقیل علیه السلام
[/TD]
[TD="align: right"]دانلود نرم افزار دعای عرفه
[/TD]
[TD="align: right"]جایی که امام حسین علیه السلام دعای عرفه خواند +عکس
[/TD]
[TD="align: right"]تصاویری از حرم سفیر حسینی مسلم بن عقیل (ع)
[/TD]
[TD="align: right"]آئین عزای مسلمیه در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) + گزارش تصویری[/TD]
[TD="align: right"]عکس: ضریح حضرت مسلم بن عقیل (ع) مهمان آستان حضرت عبدالعظيم(ع)
[/TD]
[TD="align: right"]کلیپ تصویری مناجات عرفه[/TD]
[TD="align: right"]كليپ فلش شهادت مسلم بن عقيل علیه السلام
[/TD]
[TD="align: right"]دانلود صوتی ادعیه شب و روز عرفه[/TD]
[TD="align: right"]فایل های صوتی ویژه روز عرفه و شهادت مسلم ابن عقیل
[/TD]
[TD="align: right"]ویژه نامه سال 1389[/TD]
[TD="align: right"]ویژه نامه سال 1390
[/TD]
[TD="align: right"]ویژه نامه سال 1391[/TD]

منزلت شهادت و شهیدان در دین اسلام !

انجمن: 

منزلت شهادت و شهیدان در دین اسلام
به قلم دکتر احمد محمد بحر
حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم در سخنان مبارکی که ابو داوود آن را از ثوبان رضی الله عنه روایت کرده است، راز سستی و کاهلی را که امروزه امت اسلامی به آن دچار شده اند، تشریح کرده است. آن حضرت می فرماید: "زمانی فرا می رسد که ملتهای دیگر مانند گرسنگانی که به غذا حمله می برند بر شما هجوم آورند. فردی پرسید آیا آنگاه ما اندک هستیم؟ حضرت فرمودند: نه، آن روز تعداد شما بسیار است، اما شما مانند کف روی آب هستید و خداوند هیبت شما را از دل دشمنانتان برداشته و شما در آن زمان بسیار سست و تنبل هستید. پرسیده شد ای رسول خدا! سستی در چیست؟ ایشان فرمودند:"علاقه به دنیا و تنفر و کراهت از مرگ".
این همان درد مزمنی است که مسلمانان معاصر به آن مبتلا هستند. علاقه و عشق به دنیا انسان را بنده شهوات و هوا و هوسهای دنیایی می کند. تنفر و هراس از مرگ نیز موجب ذلت و خواری و حقارت دنیا و آخرت خواهد بود. لذا قرآن کریم نگرانی انسان را نسبت به روزی برطرف ساخته و در این کتاب مقدس تأکید شده است که روزی به دست خداوند است. خداوند متعال بر این مسأله سوگند یاد کرده است و می فرماید، "و فی السماء رزقکم و ما توعدون فو رب السماء و الأرض إنه لحق مثل ما تنطقون" (ذاریات/ 22){در آسمان روزی شماست و نیز چیزهایی که بدان وعد و وعید داده می شوید * به خدای آسمان و زمین سوگند که این حق است، درست همانگونه که شما سخن می گویید (و سخن گفتن کاملاً برایتان محسوس است و درباره آن شک و تردیدی ندارید)} خداوند متعال درباره مرگ نیز فرموده است که آن نیز در دست خود اوست"و لکل أمة أجل فإذا جاء أجلهم لا یستأخرون ساعة و لا یستقدمون"(اعراف/34){هر گروهی دارای مدت زمانی (مشخص و معلوم) است و هنگامی که زمان (محدود) آنان به سر رسید، نه لحظه ای تأخیر خواهند کرد و نه لحظه ای بر آن پیشی می گیرند} خداوند متعال همچنین می فرماید:"قل لو کنتم فی بیوتکم لبرز الذین کتب علیهم القتل إلی مضاجعهم"(آل عمران/ 154){بگو، اگر در خانه های خود هم بودید،آنان که کشته شدن در سرنوشتشان بود، به قتلگاه خود می آمدند(و در مسلخ مرگ کشته می شدند)}. پس نه رفتن به جنگ مرگ را نزدیک می کند و نه فرار از جنگ، آن را به تأخیر می اندازد. در اینجا خوب است به یک نکته تاریخی در این باره اشاره گردد. خداوند متعال برای خالد بن ولید که از قهرمانان صدر اسلام بود شهادت در جبهه های نبرد حق علیه باطل را مقدر نکرده بود. خالد پس از سالها شرکت در جنگهای متعدد در بستر مرگ جان به جان آفرین تسلیم کرد. او پیش از مرگ گفت: به خدا قسم در هر وجب از بدنم جای ضربه شمشیر یا محل اصابت تیری وجود دارد، اما من هم مانند شتر می میرم، ولی بزدلان هرگز این را نمی فهمند! این همان چیزی است که علی بن ابی طالب را بر آن داشت که این شعر معروف را بسراید که،
أی یومی من الموت أفر یوم لا یقدر أو یوم قدر
یوم لا یقدر لا أحذره و من المقدور لا ینجو الحذر
(از کدام روز مرگ می توانم بگریزم آن روزی که مرگ در آن مقدر نشده یا آنکه مقدر شده است اگر مرگ در روزی مقدر نشده باشد من از آن باکی ندارم و هشیار هم نمی تواند از روزی که در آن مرگ برایش مقدر شده است، بگریزد.)
به همین دلیل، در دین مبین اسلام تأکید شده است که مرگ انتقال از مرحله ای به مرحله دیگر و از خانه ای به خانه دیگر و از زندگیی به زندگی دیگر است. "الذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم أیکم أحسن عملاً و هو العزیز الغفور" (ملک/2) {آن کسی که مرگ و زندگی را پدید آورده است تا شما را بیازماید کدامتان کارتان بهتر و نیکوتر خواهد بود. او چیره و توانا و آمرزگار و بخشاینده است} خداوند متعال هیچ نعمتی را از بندگانش نمی ستاند مگر آنکه نعمت بزرگ تری را به جای آن به آنها بدهد. "إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة ألا تخافوا و لا تحزنوا و أبشروا بالجنة التی کنتم توعدون * نحن أولیاؤکم فی الحیاة الدنیا و فی الآخرة و لکم فیها ما تشتهی أنفسکم و لکم فیها ما تدعون * نزلاً من غفور رحیم"(فصلت/30- 32){کسانی که می گویند پروردگار ما خداست و سپس پابرجا و ماندگار می مانند، فرشتگان به پیش ایشان می آیند و بدانان مژده می دهند که نترسید و غمگین مباشید و شما را بشارت با به بهشتی که به شما وعده داده شده است* ما یاران و یاوران شما در زندگی دنیایی و در آخرت هستیم و در آخرت برای شما هر چه آرزو کنید هست. و هر چه بخواهید برایتان فراهم است* اینها به عنوان پذیرایی از سوی خداوند آمرزگار و مهربان است}
پس اگر سرنوشت مؤمنان در وقت مرگ این گونه است، پس شهیدانی که خداوند متعال آنان را به این مقام برگزیده است و آنان جان خود را فی سبیل الله تقدیم کرده اند، چه حالی خواهند داشت؟ یقیناً آنان گرامی ترین و محبوب ترین مخلوقات در نزد خداوند مهربان هستند و چرا این گونه نباشند که خداوند متعال خود به ایشان وعده نیکو ترین زندگی را داده است.
سعد بن ابی وقاص (رض) می گوید: یکبار ما به امامت پیامبر نماز می خواندیم، مردی وارد مسجد شد و هنگامی که به صف جماعت پیوست گفت: اللهم آتنی ما تؤتی عبادک الصالحین، (خداوندا به من چیزی بده که به بندگان صالح خود می دهی. هنگامی که پیامبر نماز را به پایان رساند، فرمود: کدامیک از شما این گونه دعا کرد؟ آن مرد گفت که من گفتم یا رسول الله، ایشان فرمودند: تو بر اسب خویش سوار می شوی و در راه خدا به شهادت می رسی". این حدیت را حاکم روایت کرده و گفته است که به شرط امام مسلم صحیح است.
شهیدان پس از پیامبران بالاترین درجه و رتبه را دارند
حضرت محمد (ص) می فرماید: سه کس کشته شوند: یکی مردی که با جان و مال خود در راه خداوند جهاد کرد تا آنکه در نبرد با دشمن کشته شد، چنین فردی شهیدی است که خداوند او را مورد آزمایش قرار داده و در بهشت خواهد بود.... او در زیر سایه عرش خداوند است و فقط پیامبران به سبب پیامبری خویش بر چنین کسی برترند. دومی، آن است که از گناهان خویش بترسید و با جان و مال خود در راه خدا جهاد کرد و با دشمن به نبرد بپردازد و به شهادت برسد. این شهادت موجب پاک شدن او از گناهان است، زیرا شمشیر ( جهاد در راه خدا) گناهان را از بین می برد. چنین کسی می تواند از هر یک از درهای بهشت که اراده کند، وارد آن شود، زیرا بهشت هشت در دارد و برخی از درها بر برخی دیگر فضیلت دارند. جهنم نیز هفت در دارد. سوم منافق است که با جان و مال خویش بجنگد و با دشمن روبرو شود و در این حال کشته شود. این فرد در آتش خواهد بود، زیرا شمشیر نفاق را از بین نمی برد. امام احمد آن را روایت کرده و گفته که حدیث حسن است.

شهادت در نگاه شهیدان ...

شهید سید مرتضی آوینی

1)الهی اگر جز سوختگان را به ضیافت عنداللهی نمی‌خوانی، ما را بسوز آنچنان که هیچ‌کس را آنگونه نسوخته باشی.
2)شهادت پایان نیست، آغاز است، تولدی دیگر است در جهانی فراتر از آنکه عقل زمینی به ساحت قدس آن راه یابد. تولد ستاره‌ای است که پرتو نورش عرصه زمان را در می‌نوردد و زمین را به نور رب‌الارباب اشراق می‌بخشد.
3)شهادت قلبی است که خون حیات را در شریان‌های سپاه حق می‌دواند و آن را زنده نگه می‌دارد.
4)شهادت، جانمایه انقلاب اسلامی است و قوام و حیات نهضت ما در خون شهید است.
5)شهید منتظر مرگ نمی‌ماند، این اوست که مرگ را برمی‌گزیند. شهید پیش از آنکه مرگ ناخواسته به سراغ او بیاید، به اختیار خویش می‌میرد و لذت زیستن را نیز هم او می یابد نه آن کس که دغدغه مرگ حتی آنی به خود او وانمی‌گذاردش و خود را به ریسمان پوسیده غفلت می‌آمیزد.
6)شهادت مزد خوبان است.

شهید احمدرضا احدی

دیگر نمی‌خواهم زنده بمانم، من محتاج نیست شدنم، من محتاج تو هستم، خدایا! بگو ببارد باران، که کویر شوره‌زار قلبم سالهاست، که سترون مانده است، من دیگر طاقت دوری از باران را ندارم، خدایا دوست دارم تنهای تنها بیایم ، دوست دارم گمنام گمنام بیایم، دور از هر هویتی، خدایا! اگر بگوئی لیاقت نداری، خواهم گفت:«لیاقت کدامیک از الطاف تو را داشته‌ام، خدایا دوست دارم سوختن را، فنا شدن را ، از همه جا جاری شدن را، به سوی کمال انقطاع روان شدن را...

شهید حمیدرضا نظام

شهادت شمع است و شهید پروانه‌ای خود از جنس آتش، شهید ذبیح عشق است، شهید علمدار کاروان نجات است، شهید روح تاریخ حیات است و شهید نبض آفرینش است.

شهید حاج ابراهیم همت

شهادت، زیباترین، بالنده‌ترین و نغزترین کلام در تاریخ بشریت است، شهادت بهترین و روشن‌ترین معنی حقیقت توحید است و تاریخ تشیع خونین‌ترین و گویاترین تابلو نمایانگر شکوه و عظمت شهید است.

شهید سید مجتبی علمدار

شهادت در یک کلمه به زیارت خدارفتن و به حق پیوستن است.


شهید علیرضا مردانی

ای عزیزان! شهید کسی است که در میدان جنگ و در خدمت امام یا نائب او کشته شود و هرکس در زمان امام زمان (عج) در حفظ اسلام کشته شود، یقیناً به او ملحق خواهد شد، شهادت عبارت است از نبوغ درخشان

حیات در کمال هشیاری و آزادی.

شهید خداوردی قنبری

شهادت پایان مرگ و مردگی‌هاست. ما با خون خود به این مردگی‌ها پایان خواهیم داد و ضامن ضربان مداوم رگ‌های امت اسلامی خواهیم شد، اسلام نیازمند به شهداست و انسانیت نیازمند به تزریق خون، ما با شهادت خود همه این نیازها را برآورده خواهیم ساخت.

شهید بهشتی

1)شهادت در راه آرمان الهی «معشوق» ماست، آیا شنیده‌ای عاشقی را از معشوق بترسانند.
2)انقلاب اسلامی ما در تداوم پیروزیش حالا حالاها خون و شهادت می‌طلبد.

شهید سید کاظم ربطی

شهادت سرآغاز هر زندگیست نترسم ز مرگی كه خود زندگیست

شهید عباس کریمی

شهادت در اسلام،‌ مرگی نیست که دشمن بر مجاهد تحمیل کند، بلکه انتخابی است که وی با تمام آگاهی و شعور و شناختنش به آن می‌رسد.

شهید جلال عباسی

شهادت حد نهایی تکامل انسان و قله رفیع انسانیت است، شهادت، مرگ سعادت‌آمیزی است که آغاز دیدن و زندگی پر ثمر نوین را بشارت می‌دهد، شهادت یک تولدی است برای زندگی جاوید.

شهید غلامعلی فتحی

شهادت بهترین معراج عشق است.

شهید سید محمد سیامی

شهادت آیت است، شهادت نعمت است، شهادت مقدمه فتح در این دنیا و خود فتحی بزرگتر در آخرت است، شهادت خشنودکننده خداست.

شهید عباس قدوسیان

شهادت فانی شدن نیست بلکه به خدا رسیدن است، و زندگی جاوید است، شهادت موت نیست بلکه حیات است.

شهید عبدالله زارعکار

شهادت نعمتی بزرگ و دری است از درهای بهشت، شهادت نعمتی است، که مردان الهی به آن دست می‌یابند. شهادت به خدا رسیدن است و فانی شدن نیست، بلکه زندگانی جاوید است.

شهید ناصر شاه‌محمدی

کمال انسان شهادت است.

شهید علی اکبر محمود زاده

شهادت یک انتخاب است، انتخابی آگاهانه و مشتاقانه حرکت عاشق به سوی معشوق که نصیب هرکسی نمی‌شود.

شهید علی احمد زاده

احساس می‌کنم انشاالله شاهد زیبایی شهادت باشم و آن را تنگ در آغوش بکشم، و این بزرگترین آرزوی من است این راه انتخابی آگاهانه است و انسان را به سوی معشوق ازلی راهنمایی می‌کند.

شهادت در دمای ۲۰ درجه زیر صفر !

مهدی ضیایی از تخریبچی‌های عارف گردان تخریب لشکر ۱۰ بود. هم اهل رزم بود و هم مرد عبادت و مناجات. او خیلی اهل سجده بود و هر وقت هم از سجده بلند می‌شد چشمهایش از شدت گریه سرخ بود.

گزارش گروه «حماسه و مقاومت» خبرگزاری فارس- در سرمای بیست درجه زیر صفر جنگیدن خدایی کار شاقی بود خصوصا اینکه منطقه کوهستانی هم باشه و دشمن هم روی ارتفاعات بر ما تسلط داشته باشه. اما جوان‌های این سرزمین نشان دادن که مرد میدان سختی‌ها هستند. سخترین ماموریت تو این عملیات کار بچه‌های تخریب و اطلاعات عملیات بود چون برای شناسایی باید ساعت‌ها راه می‌رفتی تا به نزدیکی مواضع دشمن می‌رسیدی. سرمای شدید و لباس‌هایی که در تماس با زمین و برف، گلی و خیس شده بود واقعا کلافه کننده بود و سخت‌تر.
کار تخریبچی این گروه بود که باید آستین‌ها رو بالا بزنه و با دست‌هایی که از سرما کرخت شده برف‌ها رو جابجا کنه و آرایش میدون مین و موانع دشمن رو شناسایی کنه. نمیشه زیاد توضیح داد اما خدایی خیلی سخت بود اون هم برای جوان‌های هیجده، نوزده ساله. تصورش هم شبیه افسانه است. اما به قول شهید ضیایی که در این عملیات شهید شد چون همه این سختی‌ها در محضر خداست و امام عصر بر آن نظر دارد از عسل شیرین تر است.
مهدی ضیایی از تخریبچی‌های عارف گردان تخریب لشکر ۱۰ بود. هم اهل رزم بود و هم مرد عبادت و مناجات. او خیلی اهل سجده بود و هر وقت هم از سجده بلند می‌شد چشمهاش از شدت گریه سرخ بود. این شکل بندگی مهدی اون رو در کار آبدیده کرد بود و مهدی شده بود یک پای کارهای شناسایی.
مهدی در کربلای ۵ جزو غواصان خط شکن بود و اون شب هم به سختی مجروح شد به طوری که ما گفتیم بعید است به اورژانس پشت خط برسه موج انفجار، داخل آب همه وجودش رو گرفته بود. او عقب رفت اما زود برگشت و خودش رو مهیا برای شناسایی عملیات کربلای ۸ کرد. ماموریت‌های شناسایی قبل از عملیات قسمتی هم برای مهدی بود تا اینکه در عملیات بیت المقدس ۲ هم کار ساز شد و هم کار خودش ساخته شد. همه شب‌های عملیاتی که در اون شرکت کرد برایش شب وصل بود اما اون شب آخر سیمش هم وصل شد و حکایت اون شب رو این گونه نوشته:
ساعت ۱۵/۱۰ شب است و لحظات حساس و پرشوری را پشت سر می گذارم، صدای خواندن دعای کمیل از رادیو به گوش می رسد. آخر امشب شب جمعه است. چند دقیقه پیش که بیرون سنگر بودم هوا بهتر از شب های دیگر بود. هوا ابری بود اما باران و برف نمی آمد و بسیار تاریک،صدای خمپاره ها هر از چند گاهی سکوت را برهم می زد و نور انفجارات که درفاصله نه چندان دور منفجر می شد چند لحظه ای کوتاه فضا را روشن می کرد. هنوز آتش زیاد نشده و تبادل آتش سبک است.امشب برایم شب بزرگی است، گویی گیج شده ام گاهی قرآن می خوانم،گاهی بچه ها را دعا می کنم. گاهی صلوات می فرستم و گاهی هم دعا می خوانم. آخر امشب شب عملیات است و بچه ها همه برای عملیات سرازیر شده اند. راستی خدا! امشب که شب عشق بازی است امشب که شب دیدار است، چه کسانی را به حضور می پذیری؟ کدام یک از دوستانم را می خواهی از بین مان ببری؟ ای کاش دل بی طاقتم صبر می کرد و این سوال را نمی کرد. اما ای خدا.. آیا من را هم می بری؟ آیا بعد از چند سال آشنایی با تو دوری از تو ؟! بعد از چند سال گدایی کردن و سعی کردن ، امشب شب دیدار ما هم می رسد یا نه؟ آیا امشب من را هم می بری یا نه؟ به خدا ای خدا.. به خودت قسم، که خسته دلم ،سوخته دلم، دیگر برایم سخت شده است ،هر روز در آتش فراق یک یک یاران سوختن سخت است.ای خدا چه بگویم با تو و از این حرف ها کدام را بر زبان بیاورم که هرچه بگویم هم تو می دانی و هم من.. منتهی هر چند وقت یک بار که دلم خیلی می گیرد مجبور می شوم درد دلم را در روی کاغذ با تو در میان بگذارم زیرا کسی ندارم که با او این سخنان را بگویم.
مهدی زیر این کاغذ نوشته بود ۲۴ دیماه ۶۶ ساعت یازده شب.
مهدی با خدایی حرف زده که از رگ گردن بهش نزدیک تر بود . بقول بچه های جبهه خدا خیلی حرف گوش کنه. میگی نه؟ سندش این که حرف مهدی رو گوش کرد و صبح عملیات بیت المقدس ۲ و در روز جمعه ۲۵ دیماه ۶۶ مهدی از روی ارتفاعات قمیش در سلیمانیه عراق با تنی غرق خون به دیدار محبو بش رفت و از خود سندی به جای گذاشت که حق بودن این کلام امام (ره) را تائید می‌کند که گفت: اینها ره صد ساله را یک شبه طی کردند.
راوی:جعفرطهماسبی

امانتی که پس از شهادت بازگردانده شد

انجمن: 

شهید علی‌رضا اثنی‌عشری به شرط قبولی با نمرات بالا توانست پدر را برای عزیمت به جبهه راضی کند و شاید همین شرط وی را دانشجوی رشته برق دانشگاه تهران کرد. تاکید بر امانت‌داری و بازگرداندن جزوه دوستش یکی از بندهای وصیت‌نامه این شهید است.

علی‌رضا اثنی‌عشری ۲۶ بهمن ماه سال ۱۳۴۵ در تهران دیده به جهان گشود، سال‌های کودکی خود را در قم سپری کرد، شوق زیادی برای آموختن علم داشت و برهمین اساس هر سال به عنوان شاگرد ممتاز معرفی می‌شد. در کودکی به کلاس قرآن رفت و خیلی زود قرائت کلام وحی را فرا گرفت.
سال ۱۳۵۸ در هنرستان صنعتی شهید بهشتی در تهران ثبت‌نام کرد و در رشته برق به تحصیل پرداخت.
چندی بعد عضو انجمن اسلامی دانشجویان شد. سال ۱۳۵۹ با شروع جنگ و تشکیل بسیج روزهای شنبه در آخر شب همراه با برادران بسیج به مسجد امام حسین(ع) می‌رفت و به پاسداری از دستاوردهای انقلاب مشغول بود.
علی‌رضا سال دوم هنرستان بود که تمنای جبهه داشت اما پدر مخالف بود.
مادر به اصرار علی‌رضا، رضایت‌نامه را امضا کرد اما قامت کوچکش سدی شد برای پرواز به جبهه، به رغم رضایت‌نامه مادر مسئولان بسیج به علت قامت کوچکش با اعزامش مخالفت کردند.
مدتی بعد پدر اجازه عزیمت داد به شرط اینکه فقط تابستان به جبهه برود و هر سال با نمرات عالی قبول شود، علی‌رضا پذیرفت و مشتاقانه به سوی جبهه حق علیه باطل شتافت.
پاک سازی مین‌های اراضی فتح شده اولین مسئولیت علی‌رضا در جبهه بود، شوقش برای ماندن در جبهه و تنفس هوای معطر آنجا توصیف نشدنی بود.
امتحانات سال آخر دبیرستان را شهریورماه داد تا بیشتر در جبهه بماند و همان سال نیز در رشته برق و قدرت دانشگاه تهران پذیرفته شد.
سال اول دانشگاه را تا پایان ترم اول درس خواند؛ سپس آرپی‌چی زن عملیات والفجر ۸ شد.
یک‌شنبه ۸ تیرماه ۱۳۶۵ باری دیگر به سوی میدان رزم شتافت، به گفته اطرافیانش این بار رفتنش حال و هوای دیگری داشت، گویی برای پرواز لحظه‌شماری می‌کرد.
یازدهم تیر وصیت‌نامه‌اش را نوشت و ۱۰ صبح ۱۴ تیر ۱۳۶۵ در سن ۲۰ سالگی در عملیات کربلای یک در مهران جام شهادت نوشید.
علی‌رضا در قسمتی از وصیت‌نامه‌اش به نمازهای قضا شده‌ و امانتی که در دست دارد اشاره می‌کند، ۲ هفته و ۵ روز نماز قضای شکسته و جزوات مجید، دوستی که باید استرداد شود.

بزرگ لوتی شهر و حُر شهدای جنگ ๑╬๑ شاهرخ ضرغام

انجمن: 

حُر شهدای جنگ که بود

به گزارش مشرق به نقل از 598، یکی از این شهدا "شهید شاهرخ ضرغام"بود. وی سال 1328 در تهران متولد شد. در جوانی، به سراغ ورزش کشتی رفت و به اردوی تیم ملی کشتی فرنگی دعوت شد. اما زندگی او به خاطر همنشینی با دوستان نااهل، در غفلت و گمراهی ادامه داشت تا این که در بهمن سال 1357 و با پیروزی انقلاب، تغییری بزرگ در زندگی‌اش رخ داد.
سخنان امام خمینی (ره)، برایش فصل‌الخطاب و روی سینه‌اش "فدایت شوم خمینی" خالکوبی کرده بود. ولایت فقیه را به زبان عامیانه خود برای رفقایش توضیح می‌داد و از همان دوستان قبل از انقلاب، یارانی برای انقلاب پرورش داد.
وی وقتی از گذشته‌اش حرف می‌زد، داستان حُر را بازگو می‌کرد و می‌گفت: "حُر قبل از همه به میدان کربلا رفت و به شهادت رسید. من نیز باید جزء اولین‌ها باشم".

در همان روزهای اول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به جبهه رفت و همگام با سردار شهید سید مجتبی هاشمی که فرمانده گروه چریکی فدائیان اسلام بود،به مبازه علیه تجاوزگران بعثی پرداخت ودر کوتاه مدتی آنقدر دلاورانه جنگید که دشمن برای سرش جایزه تعیین کرده بود. وی از خدا می خواست که تمام گذشته‌اش را پاک کند و هیچ چیز از او باقی نماند؛ نه اسم، نه شهرت، نه مزار و سرانجام در تاریخ 17 آذر سال 1359 در دشت‌های شمالی آبادان به آرزوی دیرین خود یعنی شهادت رسید."

محمد تهرانی، آخرین همرزم شاهرخ ضرغام نحوه شهادت وی را اینگونه نقل می کند: "ساعت 9 صبح بود. تانک‌های دشمن مرتب شلیک می‌کردند و جلو می‌آمدند. شاهرخ از جا بلند شد و روی خاکریز رفت. من هم دویدم و 2 گلوله آرپی‌جی پیدا کردم. هنوز گلوله آخر را شلیک نکرده بودم که صدایی شنیدم. به سمت شاهرخ دویدم. روی سینه‌اش حفره‌ای از اصابت گلوله تیربار تانک ایجاد شده بود. عراقی‌ها نزدیک شدند. من با یک اسیر عراقی پناه گرفتم. از دور دیدم چند عراقی کنار پیکر شاهرخ ایستاده‌اند و از خوشحالی هلهله می‌کردند."




:Gol: شادی روح شهید شاهرخ ضرغام صلوات :Gol:

◊▫● ندای فاطمی ●▫◊ نمایش رادیویی به مناسبت ایام فاطمیه

به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نمایشنامه رادیویی ندای فاطمی تقدیم حضور میگردد



[/HR]

گویندگان: طس حجازی و محمد جواد مصباحی


میکس و صدا گذاری: صالح مقدم


کاری از: مؤسسه علمی فرهنگی فاطمیه(سلام الله علیها)


ضبط استودیو محسن بن علی علیهما السلام


:parandeh: دانلود با کیفیت عالی با حجم 18.20 مگابایت :parandeh:
:parandeh:
دانلود با کیفیت عادی با حجم 2.27 مگابایت :parandeh: