جبهه

دیدار با «حاج کاکا» جانباز ۷۰ درصدی _پا‌هایی که در خاکریز‌های جبهه جا ماند

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

پا‌هایی که در خاکریز‌های جبهه جا ماند
با پای دل عازم رفتن به آشیانه دلاورمردی از نسل ایثار و شهادت شدیم، پایی که ایستادن نمی‌شناسد و بی‌محابا می‌رود تا مهمان صاحب‌خانه‌ای شود که سال‌هاست بدون پا زندگی می‌کند، به روستای پاپی خالدار در حومه شهر خرم‌آباد می‌رویم و مهمان «حاج کاکا» جانباز ۷۰ درصدی می‌شویم که هر دوپایش را در میان خاک‌ریز‌های جبهه جاگذاشته و ۳۷ سال دستانش تکیه‌گاه او شده است.
سرهنگ حاج محمدحسین عباس زاده که هم‌رزمانش او را «حاج کاکا» صدا زده و امروز با کلام نافذش روایتگر دلاوری‌های مردمان خوب سرزمینمان شده و آنچه می‏خوانید گوشه‏ای از زندگی این جانباز سرافراز است.
حاج کاکا که هم‌اکنون ۶۵ سال سن دارد، سال ۵۹ در سن ۲۵ سالگی در نبرد با دشمن بعثی در منطقه سوسنگرد مجروح شده و پاهایش را از دست می‌دهد، او از روز اعزام خود به جبهه می‌گوید: اوایل جنگ بود که از پادگان امام حسین (ع) خرم‌آباد با تعداد زیادی از رزمندگان که تعدادشان به ۲۰ مینی‌بوس و چندین کمپرسی می‌رسید به سوسنگرد اعزام شدیم.
عاشق جبهه رفتن بودم و به پیروی از فرمان امام خمینی (ره) عازم جبهه شدم و از اینکه به جبهه می‌رفتم خیلی خوشحال بودم، پس از اعزام در سوسنگرد مستقرشده و جز گروه‌های نامنظم قرار گرفتم، سرپرستی گردان را رجب‌علی مشهودی که فردی بسیار شجاع و نترس بود بر عهده داشت که پس از نبرد‌های مختلف به شهادت رسید.
پا‌های «حاج کاکا» در اصابت خمپاره تکه‌تکه شد

ادامه دارد . . .

اموزش ساخت ایبوک

[="Arial Narrow"][="DarkSlateGray"]با سلام لطفا یک عزیز یا چند عزیز آموزش ساخت ایبوک Ebook را در اینجا قرار دهد.
البته ایبوک برای اندروید را میخواستم یاد بگیرم ولیکن اگر روش ایجادش برای ios هم بگویید ممنون میشم.
[/][/]

روایتی کوتاه و سخت از عقب‌نشینی فاو __ گردانی که همه نیروهایش به شهادت رسیدند

بسم الله الرحمن الرحیم

به گزارش جام جم آنلاین ، تبیین و شناساندن فرهنگ ایثار و شهادت از مکانیزم‌های دفاعی اسلام برای تسلیح جامعه
در برابر هجوم فرهنگ‌های غیرخودی است، ایثارگری و شهادت‌طلبی نقش به‌سزایی در حفظ دین و ارزش‌های آن و استقلال کشور ایفا می‌کند؛
ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و تلاش برای احیای آن به‌منظور مقابله با تهاجم فرهنگی، موضوعی است
که نیازمند بررسی ابعاد مختلف آن است.
ایجاد کردن و سپس توسعه یک فرهنگ در میان یک جامعه، فعالیتی تدریجی و زمان‎بر است،
البته بعضی از حوادث تاریخ در ایجاد و گسترش یک فرهنگ نقش تسریع‌کننده‎ای دارند،
مثلاً درباره توسعه و گسترش شهادت در جوامع، حوادث بزرگی در زمان معاصر، پدیده انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی (ره) و سپس جنگ تحمیلی و دفاع مقدس 8 ساله، در رشد و تسریع و گسترش فرهنگ شهادت در میان دیگر جوامع نیز نقش داشته‎اند.
__________________

روایتی کوتاه و سخت از عقب‌نشینی فاو


علیرضا اسدالله‌نژاد می‌گوید: در عقب‌نشینی فاو در تیپ 34 امام سجاد (ع) بودم، بیشتر نیروهای تیپ بر و بچه‌های مازندران بودند،
من به اتفاق چهار نفر دیگر از دوستانم در گردان قمر بنی‌هاشم بودم،
برادران نبی‌الله بابائیان، مصطفی میرمحمدپور، علی رحمت‌الهی و رحیم محمدپور؛ صبح روز جمعه بود که مصطفی و علی آمدند پیش من و گفتند:
«علیرضا! قرار است به اهواز برویم، تو هم می‌آیی؟»
راستش را بخواهید اصلاً حال نداشتم به مرخصی بروم، به آنها جواب رد دادم،
آنها خیلی اصرار کردند ولی من قبول نکردم، مرخصی گرفتند و رفتند؛ مقر ما «دارخوئین» بود، چند دقیقه از رفتن آنها نگذشته بود که به ما آماده‌باش زدند و گفتند: «سریع خودتان را آماده کنید، قرار است شما را به عملیات ببریم.»

ادامه دارد . . .

سربازی اجباری ، امری مفید یا مضر؟

درود
دیدم توی تاپیک نیروی نظامی ایران بحث کشید به سربازی اجباری و مزایا و معایب آن،با خودم گفتم یه تاپیک بزنم که در این مورد بحث کنیم
من خودم فکر میکنم اگه حداقل سربازی بره برا خرید،اگه حساب کنیم حداقل ده هزار نفر ده میلیون تومن میدن،سالیانه صدمیلیارد تومن پول بیشتر گیر دولت و وزارت دفاع و ... میاد،تازه بدون احتساب خرج های حذف شده ی اون افراد یا بوجود آمدن فرصت برای جوانان کشور...
حالا بعضی از دوستان گفتن که سربازی برای ما که یه کشور نظامی ای م واجبه و ... ولی من تا جایی که شنیدم خیلی مفیدتر از همون آمادگی دفاعی دبیرستان نیستش سربازی و صرفا تلف کردن وقت پسر هاست
نظر شما چیه؟

بزرگ لوتی شهر و حُر شهدای جنگ ๑╬๑ شاهرخ ضرغام

انجمن: 

حُر شهدای جنگ که بود

به گزارش مشرق به نقل از 598، یکی از این شهدا "شهید شاهرخ ضرغام"بود. وی سال 1328 در تهران متولد شد. در جوانی، به سراغ ورزش کشتی رفت و به اردوی تیم ملی کشتی فرنگی دعوت شد. اما زندگی او به خاطر همنشینی با دوستان نااهل، در غفلت و گمراهی ادامه داشت تا این که در بهمن سال 1357 و با پیروزی انقلاب، تغییری بزرگ در زندگی‌اش رخ داد.
سخنان امام خمینی (ره)، برایش فصل‌الخطاب و روی سینه‌اش "فدایت شوم خمینی" خالکوبی کرده بود. ولایت فقیه را به زبان عامیانه خود برای رفقایش توضیح می‌داد و از همان دوستان قبل از انقلاب، یارانی برای انقلاب پرورش داد.
وی وقتی از گذشته‌اش حرف می‌زد، داستان حُر را بازگو می‌کرد و می‌گفت: "حُر قبل از همه به میدان کربلا رفت و به شهادت رسید. من نیز باید جزء اولین‌ها باشم".

در همان روزهای اول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به جبهه رفت و همگام با سردار شهید سید مجتبی هاشمی که فرمانده گروه چریکی فدائیان اسلام بود،به مبازه علیه تجاوزگران بعثی پرداخت ودر کوتاه مدتی آنقدر دلاورانه جنگید که دشمن برای سرش جایزه تعیین کرده بود. وی از خدا می خواست که تمام گذشته‌اش را پاک کند و هیچ چیز از او باقی نماند؛ نه اسم، نه شهرت، نه مزار و سرانجام در تاریخ 17 آذر سال 1359 در دشت‌های شمالی آبادان به آرزوی دیرین خود یعنی شهادت رسید."

محمد تهرانی، آخرین همرزم شاهرخ ضرغام نحوه شهادت وی را اینگونه نقل می کند: "ساعت 9 صبح بود. تانک‌های دشمن مرتب شلیک می‌کردند و جلو می‌آمدند. شاهرخ از جا بلند شد و روی خاکریز رفت. من هم دویدم و 2 گلوله آرپی‌جی پیدا کردم. هنوز گلوله آخر را شلیک نکرده بودم که صدایی شنیدم. به سمت شاهرخ دویدم. روی سینه‌اش حفره‌ای از اصابت گلوله تیربار تانک ایجاد شده بود. عراقی‌ها نزدیک شدند. من با یک اسیر عراقی پناه گرفتم. از دور دیدم چند عراقی کنار پیکر شاهرخ ایستاده‌اند و از خوشحالی هلهله می‌کردند."




:Gol: شادی روح شهید شاهرخ ضرغام صلوات :Gol:

•๑ღ๑• پرستوهای عاشق •๑ღ๑• ویژه نامه روز بزرگداشت مقام شهدا

انجمن: 

class: grid width: 500 align: center

[TD="align: center"]امام خمینی رحمة الله علیه: هیچکس حقی به اندازه شهدا بر گردن بشریت ندارد.
[/TD]

شهدای شاخص سال 93 اعلام شدند+زندگینامه
امسال به شهدا عیدی چه می دهید ؟ منتظریم ...
در باغ شهادت، باز باز است!!! - شهادتتان مبارک ...
درد و دل با شهدا - توبه کردم ننویسم ، اما دل دوباره تنگه
یک شاخه گل هدیه به مادر شهید
خدا كند كه از اين هم شهيدتر بشوم - اگر می توانید گمنام بمانید ...
شهيد و شهادت در كلام امام خميني (ره)
شهدا و دفاع مقدس در کلام امام خامنه ای
پیام و وصیت نامه شهدا - دفاع مقدس
گلبرگ شقایق - حیاء و عفاف در سیره شهدا
فهمیده های کلاس - روایت هایی کوتاه از زندگی دانش آموزان شهید
تفحص سیره شهداء(خاطرات زیبای شهدا)
خاطرات تفحص شهدا
خاطراتی از همسرداری شهدا
کوتاه و خواندنی - کرامات شهدا
دوران طلایی « خاطرات دوران نوجوانی شهدا»
خاطرات دفاع مقدس -آزمون نهایی
لـــبخندهــــای خـــــاکـــی
نماز عشق -مجموعه خاطرات نماز و دعا در جبهه
آمار و ارقامی از دفاع مقدس
دفــــاع مــــقــــدس - بــــدون شـــرح !
هنر مردان خدا ... گذشتن از سیم خار دار نفس
دو نيمه سيب(ازدواج آسان)-مجموعه خاطرات ازدواج
زن همسایه به من گفت « یتیم » یتیم یعنی چه بابای گلم؟( تقدیم به فرزندان معزز شهدا)
دختر ایرانی - زن ایرانی
جای پای باران - مجموعه خاطرات مقام معظم رهبری در دفاع مقدس
اشعار ღ دفاع مقدس-سبک بالان عاشق
لاله هـا در آئینه ی مـشاعره -مشاعره با ابیاتی با مضامین دفاع مقدس
معرفی و زندگی نامه شهدای نیروی انتظامی
کلیپ صوتی..روایتگری های خیلی زیبا در مورد شهدا...«شهدای تازه تفحص شده»
فایل های صوتی دفاع مقدس - یه شهید یه پرچم عشق ...
خاطرات تصویری کوتاه وخواندنی شهدا
نـمــــاز عـشــــق
پوستر ها و طرح های گرافیکی شهـــــــــدا و دفــاع مقـــدس
دانلود مجموعه نرم افزارهای دفاع مقدس ویژه اندروید
سرویس ارسال کارت پستال با موضوع شهدا
ویژه نامه سال گذشته


[b]content[/b]

دانلود صوت

بازدید مجازی - جبهه همین نزدیکی !



جهت ورود به نمایشگاه کلیک کنید


توجه داشته باشید جهت نمایش تصاویر نرم افزار فلش پلیر باید بر روی مرورگرتان نصب باشد.


سیستم عامل : Windows
مرورگر : Other Browsers
نسخه فلش پلیر :
11
دانلود

سیستم عامل : Windows
مرورگر : Internet Explorer
نسخه فلش پلیر : 11
دانلود



نماز عشق ✿✿مجموعه خاطرات نماز و دعا در جبهه✿✿



خاطراتی از کتاب نماز عشق
نوشته ی ابوالفضل دربانیان

به نقل از:مرکز تعلیمات اسلامی واشنگتن

✿ ●خاطرات تصویری کوتاه وخواندنی شهدا● ✿به خاطر مادر . .



سلام و عرض ادب
در این تاپیک فقط خاطرات تصویری شهدا قرار میگیره

تصاویر گرافیکی مرتبط با شهدا را در تاپیک زیر ارسال کنید

✵☼پوستر ها و طرح های گرافیکی شهـــــــــدا و دفــاع مقـــدس☼✵

در این تاپیک هم تصاویر غیر گرافیکی مرتبط با جبهه و جنگ

‡‡✿‡‡ مجموعه تصاویر جبهه ، جنگ و شهدا ‡‡✿‡‡

در این تاپیک هم پیام و وصیت نامه تصویری شهدا را ارسال کنید

وصیت نامه تصویری شهدا

روحــــمان با یادشــــان شـــاد :Gol:


*************
اولین خاطره تصویری
خاطره شماره 9 از مجموعه کتاب یادگاران



جهت مشاهده تصاویر در اندازه اصلی وکیفیت بهتر بر روی آن ها کلیک کنید


احمد متوسلیان؛ فرمانده بی‎نشان و موسس حزب الله لبنان

نوشتاری که در پیش رو دارید، متنی است از مهندس سعید قاسمی، یکی از همرزمان سردارجاویدالاثر حاج احمد متوسلیان که سال گذشته و در آستانه سالگرد ربوده شدن وی و سه دیپلمات ایرانی در لبنان به رشته تحریر درآمده است. نظر به حضور سعید قاسمی در سالیان پررنج مبارزه از جبهه های کردستان تا جنوب کشور و سپس سوریه و لبنان، در کنار این سردار اسطوره ای جبهه مستضعفین، این نوشتار خواندنی، به دوستداران حاج احمد متوسلیان تقدیم می شود.




يك قوم تو را شهيد مي‌خوانند
يك قوم تو را اسير مي‌دانند

اما چه كنم كه ناجوانمردان مرحوم محمد رضا آقاسی
تصوير تو را زخويش مي‌رانند



اشاره
به‌راستي كه «انتظار» چه سخت است و نيز چشم به راه بودن عزيزي كه حاضري براي ديدنش جانت را هم بدهي. همانند «يعقوب» كه سالها چشم انتظار «يوسف» بود هم به كهف دل و هم به اشك چشم. تو گوئي اين تقدير آدميزاد است، انتظار را مي گويم. چرا كه خداوند قامت دين و عزت بندگانش را بر قيام مومنین و منتظران استوار كرده است و ذلت شان را در قعود، ودر اين ميان ناب ترين مكتب وحي (مذهب اهل بيت(ع)) را به‌درستي «مذهب انتظار» ناميده اند. مذهبي كه پيروانش را يعقوب وار به چشم انتظاري «يوسف زهرا» فراخوانده اند. و از ميان يعقوبان زمانه پر بلاي ما كه به ابتلاي فراغ يوسفشان آزموده شدند يكي هم يعقوب داستان ماست.
26 سال بود كه حاج غلامحسين هر روز كه براي نماز صبح برمي‌خواست، نمازش را به اين اميد اقامه مي‌كرد شايد كه امروز چشمش به جمال برومند فرزندش و قامت رشيدش منور گردد. 26 سال بود كه حاج غلامحسين صاحب قنادي متوسليان هر روز به اين اميد كه امروز شيريني رهايي پسرش را خواهد پخت، كسب روزانه‌اش را آغاز مي‌كرد. 26 سال بود كه حاج غلامحسين اميد آن را داشت كه امروز ديگر خبر آزادي فرزندش را به مادر احمد خواهد داد و او را از انتظار خواهد رهانيد.
زمزمه هر روزه حاج غلامحسين در اين 26 سال با خود اين بيت حافظ بود كه:
يوسف گمگشته باز آيد به كنعان غم مخور
كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور

26 سال كه براي او 26 سال حسرت بود، رنج بود، آب شدن بود، 26 سال سوختن و دم برنياوردن و 26 سال داغ فراغ فرزند بر دل. 26 سالي كه شاه بيت دعاهاي شب و روز پدر اين بيت بود كه:
آن سفر كرده كه صد قافله دل همره اوست، هر كجا هست خدايا به سلامت دارش
فرزندي كه 26 سال پيش براي اداي تكليف و مأموريتي كه ولي امر زمانه، انقلاب و نظام بر دوشش نهاده بود و به منظور جهاد با فرزندان صهيونيست آل يهودا و دفاع از مردمان مظلوم و رنج ديده سرزمين سدر و سلام رنج هجرت و جهاد و نيز اسارت را به جان خريد. هجرتي بي‌بازگشت توأم با 26 سال بي خبري از سرنوشت او و همرزمانش. هجرتي براي جهاد كه ثمره بزرگي بر جاي نهاد. رويش شجره طيبه مقاومت اسلامي در خاك سرزمين سدر و سلام، شجره اي طيبه كه ثابت كرد خانه غاصبين قدس از لانه عنكبوت هم سست تر است.
احمد اگرچه نيامد اما حاج غلامحسين رفت. حاج غلامحسين در اين 26 سال هم‌چون پروانه در شعله‌هاي آتش اشتياق وصل احمد سوخت تا به مقام فناء رسيد و اگرچه به وصل احمد نرسيد اما به وصل خداي احمد رسيد و اين چنين شد كه «حاج غلامحسين متوسليان» در شب شانزدهم خرداد ماه 1387 دعوت حق را لبيك گفت و به ملكوت خدا پيوست.
داستان يوسفان گمگشته سرزمين ما هنوز به سرانجامي نرسيده است و پدراني «يعقوب وار» چشم انتظارند آنچنان كه گاه اين چشم انتظاري با ملك مرگ پيوند مي خورد و بوي پيراهن به جای عطر ياس به بوي كافور تبديل مي شود. سالگرد اسارت 4 ديپلمات، بهانه‌اي شد تا ديگربار خاطره شير در زنجير، حيدر كرار رزمندگان صف‌شكن سپاه خميني(ره)، علمدار رشيد تيپ خيبرشكن 27 محمد رسول‌الله(ص) و فاتح خرمشهر، «حاج احمد متوسليان» از بايگاني به‌در آيد. همو كه اگر اميرمؤمنان در وصف «مالك اشتر نخعي» سردار بي بديل سپاهش فرمود «انه سيف من سيوف الله» هم بر اين قياس مي‌توان احمد را نيز «شمشيري از شمشيرهاي خميني» انگاشت. مرد غريبي كه هنوز از يادها نرفته است با آنكه تا هم امروز پيش از 9826 روز از اسارت‌اش در دستان فرزندان صهيونيست آل يهودا مي‌گذرد. مردي كه كافي بود تا فقط يكبار طعم هم‌نفسي با او را چشيده باشي تا حلاوت آن هم نفسي مانع از آن شود كه او را از لوح ضميردلت پاك كني و بر آن باشي، تا حلاوت يادش را هماره با خود داشته باشي و نه يادش را، كه صلابتش را، مهر و عطوفتش را، چشمان نافذ و پر از شرمش را، تدبير و درايتش را و مهمتر از همه ولايت پذيريش را.
اين نوشتار در حكم «يادكرد» و غبارروبي از ياد و خاطره حاج احمد متوسليان است. مردي كه به شهادت كارنامه عملياتي و جهادي‌‌اش، به مثابه زبده‌ترين و نخبه‌ترين فرمانده عملياتي و رزمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تا مقطع اسارتش توانست تيپ تازه تأسيس «محمد رسول‌الله (ص)» را به مرتبه و مقام زبده‌ترين و برترين يگان رزمي سپاه پاسداران بركشد و اين جايگاه را طي 2 عمليات غرورآفرين «فتح‌المبين» و «الي‌بيت‌المقدس» تثبيت نمايد. مردي كه با چنين كارنامه درخشان و بي نظيري در عداد بي‌ادعاترين و متواضع‌ترين فرماندهان جنگ قرار داشت و به چيزي جز اداي تكليف و اجراي امر ولي تا پاي جان نمي‌انديشيد.
اين قلم مناسب ديد در سالگرد اسارت احمد و در پاسخ به روايت مغشوش، نادرست، تجديدنظرطلبانه و شبهه افكنانه يكي از نامزدهاي انتخابات دهم رياست جمهوري كه از قضا خود در آن زمان از مسئولين ارشد اجرایي كشور و دست اندر كار آن قضايا بوده است، يك‌بار براي هميشه اين مهم را به انجام رساند. حقيقت احمد متوسليان و حركت ولایي و ايماني‌اش و نيز حقيقت امامِ احمد تابناك‌تر و تابنده‌تر از آنست كه مغرضان و كج انديشان بتوانند در پي تكذيبش بر آيند كه « شجره طيبه» اي را ماند كه «اصلها ثابت و فرعها في السماء».

ادامه دارد