جمع بندی قرآن و حدیث

بسم الله الرحمن الرحیم
سه واژه بعث ،حشر،نشر درمباحث قیامت به کاررفته اند،ظاهرامعنای یکسانی دارند وهمگی بر معنی زنده شدن اموات دلالت دارند ولی به نظرم میرسه که اینها تفاوتهایی هم باهم دارند ،دلیلش هم اینه که درزیارت آل یاسین این کلمات سه بارتکرارشده است وبعید میدونم که مترادف هم باشند چون ظاهرادر هر فرازی به یکی از عقاید شیعه اقرار شده است .لطفااگرتفاوتهای این سه رامیدانید راهنماییم کنید،درضمن ظاهرابین اینهاترتیبی است چون دراین زیارت میخوانیموَ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ أَنَّ نَاكِراً وَ نَكِيراً حَقٌّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ النَّشْرَ وَ الْبَعْثَ حَقٌّ وَ أَنَّ الصِّرَاطَ حَقٌ‏ وَ الْمِرْصَادَ حَقٌّ وَ الْمِيزَانَ‏ حَقٌّ وَ الْحَشْرَ حَقٌ‏ وَ الْحِسَابَ حَقٌّ یعنی باید بعداز مردن وسوال نکیر ومنکر باواقعیت« نشر« و«بعث» روبرو باشیم وبعداز واقعیت «میزان اعمال» با«حشر»روبروشویم وبعدبه مرحله «حساب »برسیم.

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

عفاف و نيافتن مورد براي ازدواج
سؤال: قرآن مي فرمايد: افرادي كه شرايط ازدواج را ندارند عفاف بورزند ؛ وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ نِکَاحاً
سوال بنده اين است كه آيا آيه شامل ازدواج موقت هم مي شود؟ يعني كسي كه شرايط ازدواج موقت را دارد مورد بحث اين آيه نيست؟ يا آيه اشاره يا صراحت به ازدواج دائم دارد؟
آيا ازدواج موقت براي حفظ عفاف راه ميان بر نيست در كنار عفاف شنيداري و ديداري و تخيلي؟

با سلام
چرا بعضی روایات در حلیه المتقین جوری است که نمیشه براش دلیلی آرود و بعضا توسط افراد غیر مسلمان وسیله تمسخر اسلام قرار می گیرد

سلام
یه روایتی درمورد آخرالزمان دیدم به این مضمون که: مردم در آخرالزمان بدون این که شراب بخورند مست میشوند..
سوال: آیا این مستی همان مستی پس از شراب و حرام است؟و علل آن چه میتواند باشد.

سلام

این شواهد را در بخش کلام مطرح کردم. اما بنا به نظر کارشناس باید به کارشناس روایت مراجعه می کردم.

در مورد روایات مربوطه نظر کارشناس محترم را می خواهم.

آیا این روایات و تاریخ در مورد بیماری برص درست است یا خیر ؟

قرآن

وَاضْمُمْ يَدَكَ إِلَىٰ جَنَاحِكَ تَخْرُ‌جْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ‌ سُوءٍ آيَةً أُخْرَ‌ىٰ

وَأَدْخِلْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُ‌جْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ‌ سُوءٍ

اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُ‌جْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ‌ سُوءٍ

وَإِن تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَـٰذِهِ مِنْ عِندِ اللَّـهِ ۖ وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هَـٰذِهِ مِنْ عِندِكَ ۚ قُلْ كُلٌّ مِّنْ عِندِ اللَّـهِ

مَّا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّـهِ ۖ وَمَا أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٍ فَمِن نَّفْسِكَ

تورات

سفر اعداد فصل 5 از آیه یک تا 58

و خداوند موسی را خطاب کرد و گفت که بنی اسرائیل را امر فرما که هر مبروص و هر علیل جریان و هر کسی که از میته ناپاک باشد از اردو اخراج نمایند چه مرد و چه زن بیرون نمایید ایشان را به خارج از اردو بیرون نمایید تا انکه اردوهای خود را که من در میان انها ساکنم ملوث نسازند

سفر لویان فصل 13

و خداوند به موسی و هارون بدین مضمون گفت چون کسی را در پوست بشرش اماس و یا جرب و یا لکه درخشنده باشد و در پوست بشرش مثل علت برص باشد انگاه بهارون کاهن و یا به یکی از پسرانش کاهنان اورده شود و کاهن به علت پوست بشرش بنگرد و هرگاه مو در جای علت سفید گردیده است و نمایش علت از پوست بشرش عمیق تر نماید علت برص است و کاهن بر او نگریسته او را ناپاک خواهد گفت و اگر ان لکه درخشنده در پوست بشرش سفید باشد و نمایشش از پوست عمیق تر ننماید و مویش سفید نگردیده است انگاه کاهن ان صاحب علت را هفت روز محجوب دارد ..... تا آیه 58 در همین رابطه است.

سفر لویان فصل 14

سفر لویان فصل 22

و در جایی از تورات در مورد مبروص شدن خواهر موسی است به علت نافرمانی که متاسفانه پیدا نکردم.

روایات

در روایات شیخ صدوق اگر اشتباه نکنم بدین مضمون آمده است.

برص در شیعه ی ما نیست.

برص شبه لعنت است.

در تاریخ خوانده ایم کسی که ولایت امیر المومنین را منکر شد به برص مبتلا گشت.

و چندین نفر دیگر نیز این چنین شده اند

در تاریخ خوانده ایم که شمر به برص مبتلا شده بود.

آیا این روایات و تاریخ جعلی است یا دروغین است ؟

سلام
چندی پیش در جایی دیدم که گفته شده شخصی نزد امام صادق (ع)رفت و سوال کردکه افرادی به من اظهار محبت می کنند از کجا بدانم که راست میگویند؟امام در جواب فرمودند به قلبت رجوع کن اگر تو آنان را دوست داری بدان که آنها هم تورا دوست دارند
حال سوال من این است که آیا این حدیث صحت داره؟
ودر صورت صحیح بودن آیا مانیز میتوانیم از این روش برای روابط بین افراد خانواده و بخصوص در امر ازدواج استفاده کنیم؟واگر در امر ازدواج بتوان استفاده کرد چطور است که گاهی عشق یک طرفه بوجود می اید؟(منظور من دوستی نیست)

با سلام
آیا حدیث یا احادیثی که وجه تسمیه قم را بیان میکنم و آن را به حضرت قائم (ص) مرتبط میکنند معتبر هستند؟
به عنوان مثال این مورد:
«...و همچنين روايت كنند: از محمد بن أبى الحرى، و او از أبو الفضل اسباطى، و او از أبى عفّان بصرى، كه او كفت كه: أبى عبد اللّه عليه السّلم فرمود كه: «هيچ ميدانى كه قم را چرا قم نام كردند؟ما كفتيم: كه خذاى، و رسول خذاى، و تو بذان عالم‏ترى و داناتر.فرمود: از براى آن قم نام نهادند، كه اهل آن با قائم آل محمّد عليه السّلام جمع شوند، و با او قائم و مستقيم باشند، و او را نصرت و مدد نمايند»

چه دعا هایی است که از اکثر یا همه معصومین نقل شده باشد و از اهمیت بالایی برخوردار باشد؟

سلام علیکم
بسم الله
یه سوالی....!
یه جایی خوندم و البته شنیدم که تو روز عاشورا حضرت جبرئیل با بال خودشون روی اباعبد الله(ع) سایه میندازن...... بعدش هم یه مکالمه هایی بین حضرت اباعبدالله(ع) و جبرئیل(ع) گفته میشه ....
میخواستم ببینم حدیث یا روایت یاهر چیز معتبر دیگه ای در این مورد هست؟؟؟؟
خیلی ممنون

تا یادم نرفته رسیدن ماه محرم رو هم به شما تسلیت میگم....:Sham::Sham:
یا علی

با سلام و خسته نباشید خدمت شما بزرگواران
لطفا راههای درمان و ابطال سحر خورانده شده را بفرمایید؟

دوستی داشتم که مرتب دنبال سحر و جادو بود و من هر دفعه به او ایراد میگرفتم که این چه کار مسخره و بیهوده ایست که انجام میدهی تا اینکه بعد از مدتی یکدفعه رابطه اش را با من قطع کرد و از آن بعد پشت سر هم اتفاقات ناخوشایندی برایم می افتاد، شغلم را از دست دادم، رابطه ام با دوستانم و خانواده ام به مشکل خورد، از هرکی کمک خواستم بهم جواب رد داد، هیچکس درد منو و حرف منو نمیفهمه، کم کم خوابهای ترسناک شروع شد و بعد مشکلات گوارشی برایم ایجاد شد و بیمار شدم. اصلا فکر جادو را نمیکردم و طبیعتاً برای درمان بیماریم به پزشک مراجعه کردم و پس از کلی آزمایش و عکس و غیره هیچ چیز مشخص نشد تا اینکه یک روز در راه بیمارستان با کلی مدارک پزشکی همان دوستم را دیدم و وقتی مشکلاتم را گفتم، گفت: "من چند بار در چای تو چیزی ریختم حالا به قدرت جادو ایمان بیار" در حال رفتن بود که ازش راه ابطال آن را خواستم و گفت راه ابطالش را نمیدانم یا نخواست که بگه. حال با توجه به اینکه برایم محرز شده این مشکلات از جادو است، از اساتید محترم تقاضا دارم راههای ابطال سحر خورانده شده را بفرمایند. آنچه که در مفاتیح بود مثل آیه سخره و غیره را اجرا کردم و از انگشتری هفت جلاله سنگ حدید هم استفاده میکنم، آیت الکرسی و سوره های فلق و ناس زیاد میخوانم و یک قرآن کامل هم همیشه در جیب لباسم هست ولی چندان موثر نبوده. اینها چیزهایی بود که در اینترنت پیدا کردم و بهش عمل کردم ولی روش خاصی که سحر خورانده شده را باطل کند نیافتم.
دوستان محترم و اساتید گرامی دقت فرمایید روش درمان و ابطال سحر خورانده شده را می خواهم نه مرشوش و هوایی و غیره.

با تشکر از همه دوستانی که جهت درمانم مرا یاری نمایند