جمع بندی اخلاق و عرفان

دارم از عشق لبریز میشم!

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:

با سلام و عرض ادب

من مردی هستم متاهل که چند ساله ازدواج کردم و چند فرزند دارم
از روز اول ازدواج عشق و علاقه و محبت به همسرم و بالعکس محبت و علاقه ایشان به من هر روز زیادتر می شود
الان که 15 سال از ازدواج و آغاز زندگی مشترک ما می گذرد این عشق و علاقه متقابل به حد اعلای خود رسیده است
روزی و ساعتی نیست که از حال همدیگر با خبر نباشیم
و اگر مسافرتی برای یکی از ما پیش بیاید آنقدر سخت بر ما می گذرد که گویی غم جانکاهی است

نمی دانم این عشق و علاقه طرفینی حد اعلی و نهایتش کجاست؟
اما من عشق دیگری هم دارم و تمام ترسم از آن است که روزی این عشق و علاقه همانند زنجیری مرا از معبود حقیقی ام دور کند
می ترسم این عشق و علاقه زمینی ، که لبریز از آنم ، مرا از خدایم ، معبودم دور کند
و مانعی باشد برای رسیدن به عشق حقیقی ام ، آن معبود بی همتا

گاه ساعتها در خود فرو می روم که چگونه میان عشق به همسرم و عشق به معبودم جمع کنم؟
و آیا عشق به یکی ، خیانت به دیگری نیست؟
به نظر شما چه باید کرد؟
این عشق را چگونه مهار کنم؟
با تشکر ازشما

با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

پاسخ بدی با خوبی؛ اری یا نه؟

با نام و یاد دوست

سلام

یکی از کاربران سایت سوالی داشتند که مایل نبودند با آیدی خودشون مطرح شود

لذا با توجه به اهمیت موضوع، سوال ایشان با حفظ امانت جهت پاسخگویی توسط کارشناس محترم سایت در این تاپیک درج می شود:




با سلام
من همیشه سعی کرده ام از کسی کینه به دل نگیرم و حتی اگر کسی به من بدی کرد، بدی او را با خوبی جواب بدهم، ولی بارها دیده ام که وقتی بدی کسی را با خوبی جواب می دهم، آن فرد از بدی خودش کم نمی کند، بلکه به رفتارش ادامه می دهد.
آیا اینجا من نباید دست از این روش بردارم و بدی کسی را به نیکی جواب ندهم؟

سپاسگذارم


با تشکر

در پناه قرآن و عترت پیروز و موفق باشید

چگونه می توان الهامات شیطانی را تشخیص داد؟

با سلام خدمت کارشناس محترم بحث

سوالی در زمینه شیطان شناسی دارم

همه ما در زندگی ، برای انجام امور زندگی ، از امور جزئی گرفته تا کلان ، برای تصمیمات زندگی ، برای انتخابهای ریز و درشت و زندگی و خلاصه در جریان زندگی ، نجواها و الهامات درونی به ما میشود که مثلا به ما میگوید ، الان اینکار را بکن ، یا نکن ، الان این تصمیم را بگیر یا فلان تصمیم را بگیر و.....

از استاد اخلاقی شنیدم که برخی از این نجواها و الهامات ، بر خلاف تصور ما ، نجوای پاک و مقدسی نیست ، برعکس ، نجواها و القائات شیطانی هست ....
از طرفی در بعضی جاهای دیگر نقل میشود که مثلا در دو راهی های زندگی ، در جاهایی که برای تصمیم گیری مردد هستید ، به قلب و ندای درونی خود توجه کنید....

حال چگونه میتوان تشخیص داد که نداها و نجواهای درونی ما ، نجواهای شیطانی است یا اینکه منشا پاک و مقدس دارند و واقعا قابل اعتماد و اعتنا هستند؟

با تشکر.

ثمره‌ی وحدت وجود در عرفان عملی

انجمن: 

با سلام خدمت سروران گرامی

میخواستم بپرسم عرفا از وحدت وجود چه استفاده ای میکنند (صرفا در عرفان عملی و نه در عرفان نظری) و وجود آن در عرفان عملی چه فایده ای دارد؟ (دقیقا باعث چه چیز ها و رفتار هایی میشود؟)

درد عشقی کشیده ام که مپرس

با سلام وعرض ادب

درد عشقی کشیده ام که مپرس زهرهجری کشیده ام که مپرس

لطفا مضمون این بیت از غزل حافظ چیست .

با تشکر از استاد گرامی

آیا دنبال ثواب بودن شرک خفی محسوب می شود؟

سلام به همه دوستان

آیا اینکه انسان کار نیک را به خاطر ثواب انجام دهد شرک خفی محسوب میشود؟ اینکه ما حتی بین اعمال نیک به دنبال پر ثواب ترین میرویم مثلا میگیم نماز جماعت ثوابش بیشتر است جزو شرک محسوب میشود؟

ایا در کلام اهل بیت (ع) اشاره ای به عرفان عملی شده است؟

انجمن: 

بسمه تعالی
با سلام خدمت کارشناسان سایت

میخواستم بدونم ایا در کلام اهل بیت اشاره ای به عرفان عملی شده است ؟

با تشکر

ریاضت برای کسب علم کیمیا

انجمن: 

سلام
کسی که میخواد علم کیمیا نصیبش بشه باید چه نیتی داشته باشه؟و باید چه شرایط و ادابی رو رعایت کنه؟میخواستم ریاضت عملی برای کسب علم کیمیا بیان کنید که خیلی مجرب باشه؟

آیا نفرین ناروا می گیرد؟

سلام
ما هم از سمت پدر و از هم از سمت مادر کوچک ترینِ فامیل هستیم
در بچگی با وجود اینکه پدر و مادرم همیشه ما را در رفاه نسبی نگه داشته اند اما دچار اختلافات شدید خانوادگی درون منزل بودیم که بعد کاشف به عمل آمد شوهر عمه ام زندگی ما را طلسم کرده است ! هر چند خودمان تا آن موقع اعتقادی به این چیزها نداشتیم اما شواهدی را که پیدا کردیم به شخص امین نشان دادیم حاکی از همین بود و پس از ابطال سحر زندگیمان به روال عادی برگشت

اما بعد از فوت پدر بزرگ مادریم در قضیه ارث و میراث با خاله های بزرگم دچار اختلاف شدیم .
وقتی ما به شدت نیاز مالی داشتیم و به آنها مراجعه کردیم جهت تعیین تکلیف زمین ها آنها که خودشان در رفاه و سطح بالایی بودند امتنا کردند و در تقسیم زمین ها سهل انگاری کردند و بعد از آن وقتی خودشان نیاز پیدا کردند و پا جلو گذاشتند ، یکی از آنها که شوهرش هم به شدت بر او تسلط دارد می خواست بهترین و ارزشمند ترین نقطه زمین های پدربزرگم را بردارد و الباقی که از امکانات و حتی راه برخوردار نبود بین سایرین تقسیم شود ولی ما با مشورت با مهندسین خواستیم که کلیه زمین ها قطعه بندی و ارزشبندی شده و تقسیم شود تا به همه ارزش یکسان برسد و از طرفی خاله هایم وقتی با ما صحبت می کنند از این نظر که به عدالت پیشنهاد دادیم ابراز رضایت می کنند اما وقتی پیش هم یا شوهر خاله زورگویم می نشینند ابراز نارضایتی و این که ما سنگ انداخته ایم می کنند
حتی شوهر خاله زورگویم هم رفت به پدرم گفت خدا لعنت کند کسی را که در این جریان سنگ می اندازد. به نظر می رسید منظورش ما بودیم !!!

پس از جریانات بسیار و دعواهایی که در حواشی آن پیش آمد و تهدید هایی که ما شدیم از حق خود کوتاه نیامدیم و از آنجا که نمی خواستیم اختلاف ظاهری هم در فامیل داشته باشیم شکایت رسمی از آنها نکردیم و مسئله مسکوت ماند

از طرفی در این اثنا خواهر من که سالهاست بیماری تنفسی دارد حالش بدتر شد و کار به بستری کشیده شده و دچار عارضه ای شده که برای پزشکان قابل تشخیص نیست !

از طرف دیگر خاله ای که شوهرش زورگوست از بچگی همیشه دست به نفرینش خوب بود و حتی دختر جوان مرگ خودش را هم همش نفرین می کرد
و من هم در همین اواخر که حال خواهرم خیلی بد شده بود و همه ما در رنج و تعب افتاده بودیم ، بی مقدمه و بدون اینکه به خاله ام فکر کنم خواب دیدم که خاله ام دارد خواهرم را نفرین می کند ! این خواب را برای خانواده ام تعریف نکرده ام و فکر کنم همان موقع صدقه هم دادم
اما مادرم تعریف می کند شوهر همین خاله ام کسی بود که خواستگارهای همین خواهرم را که به حسب بزرگ فامیل به او مراجعه می کردند که پادرمیانی کند را به پشت سر گویی از ما رد می کرد !
یا همین خاله ام با اینکه می دانست سایر خاله هایم چندین خواستگار خواهرم را به همین شکل رد کرده اند فقط برای ما خبر آورده بود و خودش جلو آنها را نگرفته بود

حالا سوال من این است از آنجایی که این خاله و شوهرخاله من بسیار مذهبی و مسجد رو هستند و همه شهر آنها را به دین و ایمان می شناسند ، آیا لعن و نفرینی هم اگر ما را بکنند می گیرد ؟
آیا این که ما از حق خود نگذشته ایم به معنی سنگ اندازی است ؟
آیا ممکن است واقعا خاله من خواهر من را نفرین کرده باشد؟
آیا ممکن است ما دوباره دچار سحر شده باشیم؟
آیا نفرین ناروا می گیرد؟

چه باید بکنیم؟

لطفا کسی در این تاپیک سوال نپرسد چون بعد از پاسخ گرفتن میخوام حذفش کنم. ممنون

چله کلیمیه

با عرض سلام و ادب خدمت کارشناس محترم .

یکی از کار های سخت پیدا کردن جای مناسب برای گذاشتن سواله :ok: امیدوارم که سوالم رو جای درستی طرح کرده باشم .

چندی پیش یک مطلبی درباره چله کلیمیه شنیدم که می گفت اگر می خواهید برای گرفتن حاجت چله بگیرید از اول ماه ذی القعده تا دهم ذی الحجه این کار رو انجام بدید که مجرب است زیرا این چهل روز همان چهل روز ملاقات حضرت موسی علیه السلام و خداوند متعال بوده . حالا این چله می تونه هرچی باشه سوره یس ، حشر ، ...

می خواستم صحت و سقم این مطلب رو بیان بفرمایید ممنون .