جمع بندی چله کلیمیه

تب‌های اولیه

9 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال
چله کلیمیه

با عرض سلام و ادب خدمت کارشناس محترم .

یکی از کار های سخت پیدا کردن جای مناسب برای گذاشتن سواله :ok: امیدوارم که سوالم رو جای درستی طرح کرده باشم .

چندی پیش یک مطلبی درباره چله کلیمیه شنیدم که می گفت اگر می خواهید برای گرفتن حاجت چله بگیرید از اول ماه ذی القعده تا دهم ذی الحجه این کار رو انجام بدید که مجرب است زیرا این چهل روز همان چهل روز ملاقات حضرت موسی علیه السلام و خداوند متعال بوده . حالا این چله می تونه هرچی باشه سوره یس ، حشر ، ...

می خواستم صحت و سقم این مطلب رو بیان بفرمایید ممنون .

با نام و یاد دوست




کارشناس بحث: جناب استاد

wyz;718558 نوشت:
با عرض سلام و ادب خدمت کارشناس محترم .

یکی از کار های سخت پیدا کردن جای مناسب برای گذاشتن سواله امیدوارم که سوالم رو جای درستی طرح کرده باشم .

چندی پیش یک مطلبی درباره چله کلیمیه شنیدم که می گفت اگر می خواهید برای گرفتن حاجت چله بگیرید از اول ماه ذی القعده تا دهم ذی الحجه این کار رو انجام بدید که مجرب است زیرا این چهل روز همان چهل روز ملاقات حضرت موسی علیه السلام و خداوند متعال بوده . حالا این چله می تونه هرچی باشه سوره یس ، حشر ، ...

می خواستم صحت و سقم این مطلب رو بیان بفرمایید ممنون .

بسمه تعالی
منظور از چله نشینی (عبادت اربعین) در سیر و سلوک عرفانی، مراقبت چهل روزه از خود است، تا از این طریق باطن فرد به آمادگی لازم جهت دریافت حکمت و علوم الاهی نایل شود.

اهمیتی که در چله نشینی بر عدد چهل داده شده است، به خاطر اسرار و خواصی است که در این عدد است که باعث ظهور استعدادات و به کمال رساندن ملکات است. همچنان که انسان در چهل سالگی به کمال و بلوغ عقلی خود نایل می شود: «إِذا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ بَلَغَ أَرْبَعینَ سَنَةً قالَ رَبِّ أَوْزِعْنی‏ أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتی‏ أَنْعَمْتَ عَلَیََّّ وَ عَلى‏ والِدَی‏»؛[1] و چون (انسان) به چهل سالگی برسد گوید پروردگارا مرا توفیق ده که بر نعمتت که بر من و بر پدر و مادرم ارزانى داشتى سپاس بگزارم.

عبادت اربعین، در قرآن نیز بیان شده در جایی که خداوند، وعده ای به حضرت موسی داد و در مدت چهل روز او را به میقات خود فراخواند: "فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَة".[2]

این عبادت و مراقبت اربعینی مورد توجه اهل سلوک بوده و در روایات نیز به آن اشاره شده است. از جمله این روایت: «من أخلص لله أربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمة من قلبه على لسانه»؛[3] هرکس چهل روز خود را خالص برای خدا گرداند چشمه های حکمت از قلب او بر زبانش جاری خواهد شد. و این روایت از امام باقر(ع): "مَا أَخْلَصَ الْعَبْدُ الْإِیمَانَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ یَوْماً أَوْ قَالَ مَا أَجْمَلَ عَبْدٌ ذِکْرَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْبَعِینَ یَوْماً إِلَّا زَهَّدَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الدُّنْیَا وَ بَصَّرَهُ دَاءَهَا وَ دَوَاءَهَا فَأَثْبَتَ الْحِکْمَةَ فِی قَلْبِهِ وَ أَنْطَقَ بِهَا لِسَانَه‏"؛[4] هیچ بنده ای ایمان خود به خدا را در چهل روز خالص نگرداند، مگر آن که پروردگار، او را نسبت به دنیا کم توجه کرده و دردها و درمان ها را نشانش خواهد داد. سپس، حکمت در قلب او استوار شده و زبان خود را نیز به حکمت خواهد گشود.

عرفا برای مراقبات لازم که در مدت چهل شبانه روز باید رعایت شود دستور العمل های خاصی توصیه کرده اند که به طور کلی شامل بیشترین پرهیز از خوردن، خوابیدن و سخن گفتن بوده و همت سالک در این مدت باید مصروف در ذکر و عبادت باشد.البته می دانیم که بر اساس آموزه های دینی، چنین رفتارهایی باید در تمام عمر انسان مورد عمل قرار گیرد و محدود کردن آنها به چهل روز، تنها جنبه تمرین و تقویت روحی دارد.

گاهی در عرف چنین برداشت می شود که اربعین یا چله نشینی لزوما دارای شرط عزلت ظاهری نیز بوده و حتما سالک باید در مکانی خلوت و دور از مخالطت با مردم به عبادت مشغول شود که در این زمینه باید گفت که چنین الزامی وجود نداشته، بلکه اگر سالکی بتواند در عین حضور در اجتماع، اعمال خود را خالص نماید، مطمئنا از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود.

بسیاری از عرفا و علمای شیعه به عبادت اربعین اهمیت داده و خود بدان عمل کرده اند برای نمونه می توان به سید بحر العلوم همچنین مجلسی اول و دوم اشاره کرد:

در کتاب سیر و سلوک منسوب به بحر العلوم[5] چنین آمده است:«خاصیت اربعین در ظهور فعلیت و بروز استعداد و قوه و حصول ملکه امری است مصرح به در آیات و اخبار و مجرب اهل باطن و اسرار».[6] بحر العلوم در جای دیگری از این کتاب در مورد سیر و سلوک می نویسد: «بدانکه من بعد از اراده سلوک به عزم مجاهده اکبر و اعظم و اراده قدم نهادن در وادی ذکر، ابتدا همتی برآوردم و توبه از آنچه می کردم و ترک عادت و رسوم نمودم. در اربعینیات سر به جیب ذکر فرو بردم و در اربعینی نیز اربعین قرار دادم».[7]

همچنین ملا محمد تقی مجلسی در مورد عبادت اربعین می نویسد: «یکی از اعتراضات ایشان آن است که عبادت اربعین بدعت است و این باطل است؛ زیرا که بدعت آن است که مذکور شد و احادیث دال بر فضیلت عبادت اربعین بسیار است».[8]

بنابراین عبادت و اخلاص در بندگی خدا در مدت چهل روز از بهترین اعمال محسوب می شود، ولی آنچه از طرف خود عرفا هم تذکر داده شده این است که چله نشینی(به معنای عزلت) نباید تبدیل به وسیله ای برای گریختن از جامعه و انزوا طلبی باشد. عرفا در مورد عبادت اربعین، اهمیت اصلی را به مراقبات باطنی و عزلت قلبی در این مدت داده اند و جز در مواردی به چله نشینی با شرط عزلت ظاهری و انقطاع کامل از رابطه با مردم توصیه نکرده اند.

از جمله مولوی در برخی از اشعار خود اخلاص در توجه باطنی به خدا و اولیای خدا را مورد تاکید اصلی قرار داده و سالک را دعوت به ترک چله نشینی و رفتن به میان اجتماع نموده است:

سی پاره به کف در چله شدی

سی پاره منم ترک چله کن

مجهول مرو باغول مرو

زنهار سفر با قافله کن[9]



[/HR] [1] الاحقاف، 15.
[2] اعراف، 142.
[3] شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، ص 94، انتشارات رضی، قم، 1363 ه ش.
[4] کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 16، ح 6، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365 هـ ش.
[5] بحر العلوم، محمد بن مهدی، رساله سیر و سلوک منسوب به بحر العلوم، انتشارات علامه طباطبائی، مشهد، 1417.
[6] همان ، ص 39.
[7] همان ، ص 211.
[8] مجلسی، محمد تقی، رساله تشویق السالکین، ص21، انتشارات نور فاطمه، 1375.

[9] دیوان شمس.



بسمه تعالی

دستور اربعین کلیمی

علامه حسن زاده آملی حفظه الله:
...غرض از تصدیع تذکر به اربعین کلیمی است که از اول ذی القعده تا دهم ذی الحجه است. خنک آنکه در این ایام جمع هر دو سفر کند و میقاتش در قربانگاه عاشقان یعنی منی بود.
در این سه آیه ی کریمه درست تامل شود (( و واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیله ...و لما جاء موسی لمیقاتنا و کلمه ربه)) .(( و اذ واعدنا موسی اربعین لیله )) .
و دیگر از غسل توبه ی یکشنبه ذی القعده و خواندن چهار رکعت نماز بعد از آن چنان که مسبوقید و هم در اعمال ماه ذی القعده مفاتیح مذکور است، غفلت نشود.
همچنین از خواندن دو رکعت نماز بین مغرب و عشا در ده شب اول ذی الحجه مفاتیح مسطور است که در هر رکعت بعد از حمد و سوره ی توحید یک بار و آیه ی (( و واعدنا موسی)) نیز یک بار خوانده می شود. عمده حضور است و حضور.

الهی خانه کجا و خداوند خانه کجا ، طائف آن کجا و عارف این کجا. آن سفر جسمانی است و این روحانی. آن برای دولتمند است و این برای درویش. آن اهل و عیال را وداع کند و این ماسوا را.آن ترک مال کند و این ترک جان.
سفر آن در ماه مخصوص است و این را همه ماه.آن را یک بار است و این را همه عمر.آن سفر آفاق کند و این سیر انفس.راه آن را پایان است و این را نهایت نبود.آن می رود که برگردد و این می رود تا از او نام و نشانی نباشد. آن فرش پیماید و این عرش.آن مُحرم می شود و این مَحرم.آن لباس احرام می پوشد و این از خود عاری می شود.
آن لبیک گوید و این لبیک می شنود. آن تا به مسجد الحرام رسد و این از مسجد الاقصی بگذرد. آن استلام حجر کند و این انشقاق قمر. آن را کوه صفاست و این را روح صفا.سعی آن چند مره بین صفا و مروه است و سعی این یک مره در کشور هستی.آن هروله می کند و این پرواز. آن مقام ابراهیم طلب کند و این مُقام ابراهیم.
آن آب زمزم نوشد و این آب حیات. آن عرفات بیند و این عرصات. آن را یک روز وقوف است و این را همه روز. آن یک شب مشعر دارد و این همه شب. آن را یک شب جمع است و این را همه شب. آن از عرفات به مشعر کوچ کند و این از دنیا به محشر. آن درک منی آرزو کند و این ترک تمنا. آن بهیمه قربانی کند و این خویشتن را.
آن رمی جمرات کند و این رجم دیو پلید شیطان مرید. آن حلق راس کند و این ترک سر. آن را (( لافسوق و لاجدال فی الحج)) است و این را فی العمر. آن بهشت طلبد و این بهشت آفرین.
لاجرم آن حاجی شود و این ناجی. خنک آنکه حاجی ناجی شود.
منبع:
نامه ها برنامه ها/علامه حسن زاده آملی

همانطور که مستحضر هستید اهل سیر و سلوک برای طی مسیر،برنامه های خاصی دارند که یکی از آنها چله نشینی یا اربعین است.توجه کنید که این امر دارای آداب وشرایط خاص خود می باشدوبه دو شکل ممکن است انجام شود.گاهی چله نشینی ها به طور کلی و عام انجام می گیرد که دراین صورت شخص می تواند برای ترک محرمات و انجام واجبات قدم در این مسیر بگذارد وسعی بر دوری از گناه داشته باشد و باانجام واجبات و در نظر گرفتن پاره ای مستحبات چهل روز روح خود را به عبادت و ترک گناه عادت دهد تا این امر به صورت ملکه برای او در آید.اما گاهی چله نشینی ها دارای دستورات عام نیست و فقط منحصر به افراد خاص و با اجازه ی استاد می باشد که لازم است خودسرانه وارد عمل نشویم.در واقع از طریق چله نشینی می توانیم نوعی تمرین و وادارکردن خویش را برای انجام واجبات و ترک محرمات وانجام امور حسنه تجربه کنیم
البته توجه کنید که منظور از چله نشینی عزلت و گوشه نشینی و دوری گزیدن از مردم نیست بلکه انسان در عین حالی که حضور در اجتماع دارد وبین مردم زندگی می کند و فعالیتهای روزمره خود را دارد ،نوعی توجه ویژه هم نسبت به اعمال خود دارد.
انچه که لازم است قبل از چله نشینی و یا همراه آن انجام گیرد نخست توبه کردن از گناه ودر ادامه آداب چهارگانه مشارطه و مراقبه و محاسبه و معاقبه است يعنى،هر روز صبح با خود شرط كنید كه گرد گناه و خلاف رضاى حق نگردید و در تمام مدت روز مراقب نفس سركش باشید و شامگاهان و هنگام خواب به محاسبه بنشينید و اگر خلافى از شما سرزده بود خود را به‏ وسيله ترك انواع لذائذ مجازات و عقوبت كنید.پرهیز اززیاد خوردن، زیادخوابیدن و زیادسخن گفتن به عنوان دستورات عمومی در چله نشینی مطرح شده است.
دوام وضو، دوام روزه ، نفی خواطر، دوام عمل، ذکر دائمی لا اله الّا الله ،صبر، تسلیم و رضا در برابر مشیت الهی نیز از دیگر دستورات چله نشینی می باشد.تلاوت قران به طور مستمر،جز برنامه های اصلی در این مدت می باشد.خواندن دعاها و نمازهای مستحبی نیز در این مدت مورد سفارش قرار گرفته است.

حضرت آیت الله جوادی املی در این رابطه می فرمایند:
اربعين گيري از بهترين راههاي دريافت فيوضات است كه "مَن أخلص لله أربعين صباحا تنفجر ينابيع الحكمة مِن قلبه علي لسانه" آنگاه اگرکسی سخن مي گويد از چشمه جوشان دل خودش حرف مي زند و اگر دست به قلم می برد و مي نويسد از چشمه جوشان قلب خودش حرف مي زند؛ اين راه براي همه است.
چلّه گيري به معناي جدا شدن از جامعه نيست،بلکه جدا شدن از دنيا است نه از خلق دنيا.در متن مردم بودن ،مردمي بودن براي مردم كار كردن دنيا نيست بلکه آخرت است.
حال طرح مسئله اربعين و چلّه گيري براي آن است كه اربعين كليمي از اول ذيقعده تا دهم ذيحجّه بود.وجود مبارك موساي كليم كه چلّه گرفت و اربعيني داشت که به اربعين كليمي معروف است اين چهل شبانه روز وجود مبارك موساي كليم در طور مهمان خدا بود؛نه خوابي داشت نه غذايي ونه استراحتي.در طيّ اين چهل شبانه روز مهمان مناجات الهي بود و اينكه فرمود"وَوَاعَدْنَا مُوسَي ثَلاَثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً" همين است. اولِ ميقات وقت ملاقات سي شبه بود بعد ده شب اضافه شد که شدچهل و اربعين كليمي. اين جزء دستورات رسمي دين مااست ، اينها جزء نوآوری های دين است.

بنابراین تداوم در ذکر و عبادت چه به طور عام و چه به طورخاص ممدوح است با این تفاوت که این که در حالت خاص ظرفیت و پذیرش روحی مورد توجه قرار گیرد ودر عین حال زیر نظر استاد انجام شود.

[="RoyalBlue"]این مطلب را به عنوان جوابی برای چله کلیمیه برای من فرستادند! این موضوع چقدر صحت داره؟!

آیت الله جوادی آملی می گن در طول سال آدم می تواند چله بگیرد، ولی بهارش این 40 شب است؛ یعنی از اوّل ذی القعده تا دهم ذیحجّه،آدم مواظب دهانش باشد كه غذای بد وارد نشود؛ مواظب زبانش باشد كه حرف بد نزند؛ مواظب گوشش باشد كه حرف بد نشنود؛ مواظب چشمش باشد كه نگاه بد نكند؛ آنوقت سائر كارها خوب است. اینقدر كارهای حلال هست كه آدم فرصت نمی كند به سراغ كار حرام برود . چله گرفتن از اول ذی القعده بسیار سفارش شده ولی با چنین اسمی(كلیمیه)،در روایات یا سندها یا كلام بزرگان نشنیده ایم"" چله ای با نام چله کلیمیه، سند ندارد و شبیه به جنگ نرم است که از مباحث و نکات دینی با اسمهای کلیمی و..... استفاده میکنند ،تا دلها را از راه معنوی به آن اسامی( کلیمی) نزدیک کنند[/]

چله؟ کلیمیه؟

shirinbanoo;719894 نوشت:
چله گرفتن از اول ذی القعده بسیار سفارش شده ولی با چنین اسمی(كلیمیه)،در روایات یا سندها یا كلام بزرگان نشنیده ایم"" چله ای با نام چله کلیمیه، سند ندارد و شبیه به جنگ نرم است که از مباحث و نکات دینی با اسمهای کلیمی و..... استفاده میکنند ،تا دلها را از راه معنوی به آن اسامی( کلیمی) نزدیک کنند

سلام علیکم
گمان نمیکنم چنین کلامی از حکیم بزرگوار آیت الله جوادی آملی باشد.زیرا اساتید ایشان نیز به این اربعین کلیمی اشاره کرده اند.ضمن اینکه ایراد به نام کلیمی بسیار غیر منطقی است زیرا کلیم لقب حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام است و به معنای هم صحبت است.
این چله نیز بدان جهت کلیمی نامیده شد که وعده سی روزه و بعد ده روزه خداوند متعال با آن حضرت در این ایام یعنی از اول ذی القعده تا دهم ذی الحجة بوده است.

پست جمعبندی:

سوال:

چندی پیش یک مطلبی درباره چله کلیمیه شنیدم که می گفت اگر می خواهید برای گرفتن حاجت چله بگیرید از اول ماه ذی القعده تا دهم ذی الحجه این کار رو انجام بدید که مجرب است زیرا این چهل روز همان چهل روز ملاقات حضرت موسی علیه السلام و خداوند متعال بوده . حالا این چله می تونه هرچی باشه سوره یس ، حشر ، ... می خواستم صحت و سقم این مطلب رو بیان بفرمایید ممنون .

پاسخ:

منظور از چله نشینی (عبادت اربعین) در سیر و سلوک عرفانی، مراقبت چهل روزه از خود است، تا از این طریق باطن فرد به آمادگی لازم جهت دریافت حکمت و علوم الاهی نایل شود.
اهمیتی که در چله نشینی بر عدد چهل داده شده است، به خاطر اسرار و خواصی است که در این عدد است که باعث ظهور استعدادات و به کمال رساندن ملکات است. همچنان که انسان در چهل سالگی به کمال و بلوغ عقلی خود نایل می شود
عبادت اربعین، در قرآن نیز بیان شده در جایی که خداوند، وعده ای به حضرت موسی داد و در مدت چهل روز او را به میقات خود فراخواند: "فَتَمَّ میقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعینَ لَیْلَة".[1]
این عبادت و مراقبت اربعینی مورد توجه اهل سلوک بوده و در روایات نیز به آن اشاره شده است. از جمله این روایت: «من أخلص لله أربعین صباحا ظهرت ینابیع الحکمة من قلبه على لسانه»؛[2] هرکس چهل روز خود را خالص برای خدا گرداند چشمه های حکمت از قلب او بر زبانش جاری خواهد شد.
عرفا برای مراقبات لازم که در مدت چهل شبانه روز باید رعایت شود دستور العمل های خاصی توصیه کرده اند که به طور کلی شامل بیشترین پرهیز از خوردن، خوابیدن و سخن گفتن بوده و همت سالک در این مدت باید مصروف در ذکر و عبادت باشد.البته می دانیم که بر اساس آموزه های دینی، چنین رفتارهایی باید در تمام عمر انسان مورد عمل قرار گیرد و محدود کردن آنها به چهل روز، تنها جنبه تمرین و تقویت روحی دارد.
گاهی در عرف چنین برداشت می شود که اربعین یا چله نشینی لزوما دارای شرط عزلت ظاهری نیز بوده و حتما سالک باید در مکانی خلوت و دور از مخالطت با مردم به عبادت مشغول شود که در این زمینه باید گفت که چنین الزامی وجود نداشته، بلکه اگر سالکی بتواند در عین حضور در اجتماع، اعمال خود را خالص نماید، مطمئنا از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود.
بنابراین عبادت و اخلاص در بندگی خدا در مدت چهل روز از بهترین اعمال محسوب می شود، ولی آنچه از طرف خود عرفا هم تذکر داده شده این است که چله نشینی(به معنای عزلت) نباید تبدیل به وسیله ای برای گریختن از جامعه و انزوا طلبی باشد. عرفا در مورد عبادت اربعین، اهمیت اصلی را به مراقبات باطنی و عزلت قلبی در این مدت داده اند و جز در مواردی به چله نشینی با شرط عزلت ظاهری و انقطاع کامل از رابطه با مردم توصیه نکرده اند.
«علامه حسن زاده آملی حفظه الله در این رابطه می فرمایند:
...غرض از تصدیع تذکر به اربعین کلیمی است که از اول ذی القعده تا دهم ذی الحجه است. خنک آنکه در این ایام جمع هر دو سفر کند و میقاتش در قربانگاه عاشقان یعنی منی بود.
در این سه آیه ی کریمه درست تامل شود (( و واعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیله ...و لما جاء موسی لمیقاتنا و کلمه ربه)) .(( و اذ واعدنا موسی اربعین لیله )) .
و دیگر از غسل توبه ی یکشنبه ذی القعده و خواندن چهار رکعت نماز بعد از آن چنان که مسبوقید و هم در اعمال ماه ذی القعده مفاتیح مذکور است، غفلت نشود.
همچنین از خواندن دو رکعت نماز بین مغرب و عشا در ده شب اول ذی الحجه مفاتیح مسطور است که در هر رکعت بعد از حمد و سوره ی توحید یک بار و آیه ی (( و واعدنا موسی)) نیز یک بار خوانده می شود. عمده حضور است و حضور.
الهی خانه کجا و خداوند خانه کجا ، طائف آن کجا و عارف این کجا. آن سفر جسمانی است و این روحانی. آن برای دولتمند است و این برای درویش. آن اهل و عیال را وداع کند و این ماسوا را.آن ترک مال کند و این ترک جان.
سفر آن در ماه مخصوص است و این را همه ماه.آن را یک بار است و این را همه عمر.آن سفر آفاق کند و این سیر انفس.راه آن را پایان است و این را نهایت نبود.آن می رود که برگردد و این می رود تا از او نام و نشانی نباشد. آن فرش پیماید و این عرش.آن مُحرم می شود و این مَحرم.آن لباس احرام می پوشد و این از خود عاری می شود.
آن لبیک گوید و این لبیک می شنود. آن تا به مسجد الحرام رسد و این از مسجد الاقصی بگذرد. آن استلام حجر کند و این انشقاق قمر. آن را کوه صفاست و این را روح صفا.سعی آن چند مره بین صفا و مروه است و سعی این یک مره در کشور هستی.آن هروله می کند و این پرواز. آن مقام ابراهیم طلب کند و این مُقام ابراهیم.
آن آب زمزم نوشد و این آب حیات. آن عرفات بیند و این عرصات. آن را یک روز وقوف است و این را همه روز. آن یک شب مشعر دارد و این همه شب. آن را یک شب جمع است و این را همه شب. آن از عرفات به مشعر کوچ کند و این از دنیا به محشر. آن درک منی آرزو کند و این ترک تمنا. آن بهیمه قربانی کند و این خویشتن را.
آن رمی جمرات کند و این رجم دیو پلید شیطان مرید. آن حلق راس کند و این ترک سر. آن را (( لافسوق و لاجدال فی الحج)) است و این را فی العمر. آن بهشت طلبد و این بهشت آفرین.
لاجرم آن حاجی شود و این ناجی. خنک آنکه حاجی ناجی شود.»[3]
مراقبه و محاسبه و معاقبه است يعنى،هر روز صبح با خود شرط كنید كه گرد گناه و خلاف رضاى حق نگردید و در تمام مدت روز مراقب نفس سركش باشید و شامگاهان و هنگام خواب به محاسبه بنشينید و اگر خلافى از شما سرزده بود خود را به‏ وسيله ترك انواع لذائذ مجازات و عقوبت كنید.پرهیز اززیاد خوردن، زیادخوابیدن و زیادسخن گفتن به عنوان دستورات عمومی در چله نشینی مطرح شده است.
دوام وضو، دوام روزه ، نفی خواطر، دوام عمل، ذکر دائمی لا اله الّا الله ،صبر، تسلیم و رضا در برابر مشیت الهی نیز از دیگر دستورات چله نشینی می باشد.تلاوت قران به طور مستمر،جز برنامه های اصلی در این مدت می باشد.خواندن دعاها و نمازهای مستحبی نیز در این مدت مورد سفارش قرار گرفته است.


[1] اعراف، 142.
[2] شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، ص 94، انتشارات رضی، قم، 1363 ه ش.
[3]نامه ها برنامه ها/علامه حسن زاده آملی

موضوع قفل شده است