بررسی

بررسی ادعای ارتباط با حضرت مهدی (عج)

بسم الله الرحمن الرحیم



با سلام، میخواستم بدونم با توجه به برخی مطالبی که پیرامون عدم مشاهده حضرت مهدی تا قبل از ظهور آمده و دروغگو بودن مدعیان و از طرفی ادعای برخی افراد به مشاهده ایشون اومده، اگر از نظر اعتبار این مباحث سنجیده بشه طرفه کدام ترازو سنگینی خواهد کرد؟ به عبارت دیگر از طرفی افرادی مدعی ارتباط و مشاهده حضرت مهدی هستند و از طرفی روایت هایی از اینکه کسی حضرت را قبل از ظهورشان مشاهده نخواهد کرد داریم، میخواهم بدانم کدامشان اعتبار بیشتری دارد ؟ این حدیث از حضرت مهدی(عج) که (( بعد از غیبت صغری هرکس بگوید که مرا دیده کذاب است)) چقدر معتبر است؟ آیا امکان ارتباط و مشاهده حضرت مهدی قبل از ظهور ایشان وجود دارد ؟

بررسی منبع این حدیث: «ما روى عن أبي محمد الحسن بن على العسكري»

با سلام


از اساتید گرامی تقاضا دارم منبع این حدیث را برسی فرمایند




نام کتاب : كمال الدّين وتمام النّعمة نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 384

http://lib.eshia.ir/27045/1/385

( باب )* (ما روى عن أبي محمد الحسن بن على العسكري ) ** (من وقوع الغيبة بابنه القائم وأنه الثاني) ** (عشر من الائمة Smile *1 ـ حدثنا علي بن عبد الله الوراق قال : حدثنا سعد بن عبد الله ، عن أحمد ابن إسحاق بن سعد الاشعري قال : دخلت على أبي محمد الحسن بن علي وأنا أريد أن أسأله عن الخلف [ من ] بعده ، فقال لي مبتدئا : يا أحمد بن إسحاق إن الله تبارك وتعالى لم يخل الارض منذ خلق آدم ولا يخليها إلى أن تقوم الساعة من حجة لله على خلقه ، به يدفع البلاء عن أهل الارض ، وبه ينزل الغيث ، وبه يخرج بركات الارض.قال : فقلت له : يا ابن رسول الله فمن الامام والخليفة بعدك؟ فنهض مسرعا فدخل البيت ، ثم خرج وعلى عاتقه غلام كان وجهه القمر ليلة البدر من أبناء الثلاث سنين ، فقال : يا أحمد بن إسحاق لو لا كرامتك على الله عزوجل وعلى حججه ما عرضت عليك ابني هذا ، إنه سمي رسول الله وكنيه ، الذي يملأ الارض قسطا وعدلا كما ملئت جورا وظلما.يا أحمد بن إسحاق مثله في هذه الامة مثل الخضر ، ومثله مثل ذي القرنين ، والله ليغيبن غيبة لا ينجو فيها من الهلكة إلا من ثبته الله عزوجل على القول بإمامته وفقه [ فيها ] للدعاء بتعجيل فرجه.فقال أحمد بن إسحاق : فقلت له : يا مولاي فهل من علامة يطمئن إليها قلبي؟ فنطق الغلام بلسان عربي فصيح فقال : أنا بقية الله في أرضه ، والمنتقم من أعدائه ، فلا تطلب أثرا بعد عين يا أحمد بن إسحاق.فقال أحمد بن إسحاق : فخرجت مسرورا فرحا ، فلما كان من الغد عدت إليه فقلت له : يا ابن رسول الله لقد عظم سروري بما مننت [ به ] علي فما السنة الجارية فيه من الخضر وذي القرنين؟ فقال : طول الغيبة يا أحمد ، قلت : يا ابن رسول الله وإن غيبته لتطول؟ قال : إي وربي حتى يرجع عن هذا الامر أكثر القائلين به ولا يبقى إلا من أخذ الله عزوجل عهده لو لا يتنا ، وكتب في قلبه الايمان وأيده بروح منه.يا أحمد بن إسحاق : هذا أمر من أمر الله ، وسر من سر الله ، وغيب من غيب الله ، فخذ ما آتيتك واكتمه وكن من الشاكرين تكن معنا غدا في عليين.......................................

«احمد بن اسحاق می‏گوید: به خدمت امام حسن عسکری علیه السلام وارد شدم، در نظر داشتم که در مورد جانشین آن حضرت سوال کنم، امام علیه السلام خود ابتدءاً فرمود:
- «ای احمد بن اسحاق! خدای تبارک و تعالی، از روزی که حضرت آدم را آفریده، لحظه‏ای روی زمین را خالی از حجت نگذاشته، و تا روز قیام قیامت هرگز بندگان خودش را بی‏حجت نخواهد گذاشت. خداوند به برکت حجت خود بلاها را از اهل زمین دفع می‏کند و به سبب او باران را فرو می‏فرستد و به خاطر او برکات زمین را خارج می‏کند».
پرسیدم: ای فرزند پیامبر! امام و جانشین بعد از شما کیست؟
امام (علیه السلام) از جای برخاست و شتابزده وارد خانه شد و چون بازگشت کودک سه ساله‏ای بر دوش خود داشت که صورتش همچون ماه چهارده شبه می‏درخشید.
آنگاه خطاب به من فرمود:

- «یا احمد بن اسحاق لو لا کرامتک علی الله عزوجل و علی حججه ما عرضت علیک ابنی هذا. انه سمی رسول الله و کنیه، الذی یملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما».
- «ای احمد بن اسحاق، اگر نبود اینکه تو در پیش خدا و حجتهای او عزیز هستی، این پسرم را بر تو عرضه نمی‏کردم. او همنام پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم و هم کنیه‏ی آن حضرت است. هم اوست که زمین را پر از عدل و داد کند، آن سان که پر از جور و ستم شده باشد».
سپس فرمود:
- «ای احمد بن اسحاق! مثل او در این امت مثل حضرت خضر (علیه السلام) و ذوالقرنین است، آنچنان از دیده‏ها غائب می‏شود که کسی در آن دوران از هلاکت رهایی نمی‏یابد، جز کسی که خداوند بر اعتقاد به امامت او ثابت و استوار نگهدارد و او را به دعا برای تعجیل فرج او موفق گرداند».
احمد بن اسحاق می‏گوید: عرض کردم: سرورم! آیا نشانه‏ی دیگری نیز هست که دلم آرام بگیرد؟ آقازاده‏ی بزرگوار با زبان روشن و فصیح فرمود:
- «انا بقیة الله فی ارضه، و المنتقم من اعدائه. فلا تطلب اثرا بعد عین، یا احمد بن اسحاق!».
- «من یکتا بازمانده از حجتهای خدا در روی زمین هستم. من دست انتقام خدا از دشمنان او هستم. ای احمد بن اسحاق! پس از رویت دیگر نشان نپرس»..............................1-

1-ام کتاب : كمال الدّين وتمام النّعمة نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 384

.
.

بررسی اعتبار ماجرای قرآن خواندن امام حسین علیه السلام بر روی نیزه

در یکی از مطالب انجمن که در این باره نوشته شده بود دیدم که یکی از کاربران اخراجی انجمن مطالبی را در رد واقعه قرآن خواندن سر امام حسین نوشته بود:
http://www.askdin.com/thread1617.html

اینجانب در مقامی نیستم که بخواهم درباره صحت یا عدم صحت این واقعه نظر دهم و صرفا آراء منقول درباره این داستان را خدمت دوستان ارائه می دهم. هر چند تمامی چهار طرق، مرسل می باشند اما در مقام اثبات استفاضه آن بحث خواهد شد:

طریق اول) شیخ مفید از زید بن ارقم
روي عن زيد بن أرقم أنه قال : مر به علي وهو على رمح وأنا في غرفة ، فلما حاذاني سمعته يقرأ : ( أم حسبت أن أصحاب الكهف
والرقيم كانوا من آياتنا عجبا ) فقف - والله - شعري وناديت
رأسك والله - يا ابن رسول الله - أعجب وأعجب

ابی عبدالله العکبری البغدادی الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان (متوفای 413 ه.ق) الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، جلد 2، صفحه 117، تحقیق: موسسة آل البیت لتحقیق التراث، نشر دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت – لبنان، چاپ سال 1414 ه.ق

طریق دوم) قطب الدین راوندی از منهال بن عمرو
عن المنهال بن عمرو قال : أنا والله رأيت رأس الحسين عليه السلام حين حمل وأنا بدمشق ، وبين يديه رجل يقرأ الكهف ، حتى بلغ قوله ( أم حسبت أن أصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا ) ، فأنطق الله الرأس بلسان ذرب ذلق ، فقال: أعجب من أصحاب الكهف قتلي وحملي
قطب الدین الراوندی (متوفای 573ه.ق) الخرائج و الجرائح، جلد 2، صفحه 577، تحقیق: مؤسسة الإمام المهدي (ع) بإشراف السيد محمد باقر الموحد الأبطحي، نشر موسسة الامام المهدی – قم المقدسة، چاپ سال 1409ه.ق

طریق سوم: ابومخنف از شعبی
روى أبو مخنف عن الشعبي انه صلب رأس الحسين بالصيارف في الكوفة فتنحنح الرأس وقرأ سورة الكهف إلى قوله : ( انهم فتية آمنوا بربهم وزدناهم هدى فلم يزدهم إلا ضلالا )
ابن شهر آشوب شیر الدین ابی عبدالله السروی المازندرانی، محمد بن علي بن شهرآشوب ابن أبي نصر بن أبي حبيشي (متوفای 588 ه.ق) مناقب آل ابی طالب، جلد 3، صفحه 218، تحقیق: لجنة من أساتذة النجف الأشرف، نشر مطبعة الحيدرية - النجف الأشرف، چاپ سال 1376 ه.ق

طریق چهارم: سید هاشم بحرانی از سهل بن حبیب شهرزوری
قال سهل بن حبيب رضی الله عنه
عنه : فوقفوا بباب بني خزيمة ساعة من النهار ، والرأس على قناة طويلة ، فتلا سورة الكهف ، إلى أن بلغ في قراءته إلى قوله تعالى:
أم حسبت أن أصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا.

السيد هاشم بن سليمان البحراني (متوفای 1107 ه.ق) مدينة معاجز الأئمة الاثني عشر ودلائل الحجج على البشر، جلد 4، صفحه 121، تحقیق: مؤسسة المعارف الإسلامية بإشراف الشيخ عزة الله المولائي، نشر مؤسسة المعارف الإسلامية - قم – ايران، چاپ سال 1414 ه.ق

تا اینجا چهار طریق به منظور استفاضه این واقعه ارائه شد و همونطور که گفتم من نمی خوام درباره صحت یا عدم صحت این واقعه نظر بدم.

مرحوم شیخ حر عاملی پس از نقل این ماجرا چنین می نویسند:
هذا أعجب من الرجعة وأغرب ، لأن عود الروح إلى جميع البدن قد كثر وقوعه كما عرفت ، وأما عودها إلى الرأس وحده فهو غريب غير معهود ، فيزول به استبعاد الرجعة الموعود بها.
این واقعه عجیب و غریب تر از مسئله رجعت است زیرا حقیقت، بازگشت روح به تمام بدن است ولی بازگشت روح به سر به تنهایی چیز مبهم و نامشخصی است پس توسط آن اصل رجعت زایل می شود.
الشيخ محمد بن الحسن الحر العاملي (متوفای 1104 ه.ق) الايقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، صفحه 206، تحقیق: مشتاق المظفر، نشر دلیل ما – قم – ایران، چاپ سال 1422 ه.ق

در نهایت بنده قضاوت نمی کنم و نتیجه را به خوانندگان محترم واگذار می نمایم | و من الله توفیق

بررسی اشتغال زنان از دیدگاه اسلام و روانشناسان غربی

[="Black"]


[/]

فلسفه حکم اعدام چیست؟

انجمن: 

سلام
روز بخیر
طاعات و عباداتتون قبول حق انشالله
من کاری به حکومت ندارم میخوام نظر اسلام و فلسفه نظر اسلام رو بدونم
بنده خودم به شخصه با اعدام مخالفم دلایلم دلایل حقوقی و عجیب زیادی هم هست اما اهم دلایل بنده فقط 3 جمله زیر هست
بخشی از سخنان بكاريا نخستين باني حقوق جزا در قرن هجدهم:

نقل قول:
مجازات اعدام بايد لغو شود، زيرا تاثير مجازات حبس ابد از لحاظ جلوگيري از ارتكاب جرم به مراتب بيشتر از مجازات اعدام است بعلاوه اين مجازات قابل جبران نيست و در صورتي كه اشتباهي در محاكمه روي داده باشد و تعديلي در مجازات لازم آيد، با اجراي مجازات اعدام اين امر غير ممكن ميگردد

البته توضیح بدم که احتمالا الان همه دوستان میگند جبران ناپذیری خاصه اعدام نیست و همه احکام جزایی جبران ناپذیری دارد حتی خود زندان رفتن چون مثلا طرف 1 ماه زندان داره اما معلوم میشه 15 روز باید داشته باشه حالا اون 15 روز رو چجوری برمیگردونین؟
بله حرف شماها درسته اما جواب کاملا مشخصه چون اگر دقت کنین میبینید جبران ناپذیری اعدام بسیار سنگین است.در واقع اعدام اون جمله معروف "ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه است" رو مخدوش میکنه.اون فرد همون 15 روز براش خیلی ارزش داره ولی اعدام کلا این مساله رو زیر سوال میبره

نقل قول:
از دير باز گفته اند كه انسان بدار آويخته به هيچ كار نيايد و كيفرهائي كه براي رفاه جامعه ابداع شده است بايد بحال اين جامعه مفيد باشد بديهي است كه بيست دزد تنومند و قوي كه براي تمام عمر بكار كردن در امور عام المنفعه محكوم شده اند با تحمل اين كيفر به كشور خدمت مي كنند و مرگ آنان جز براي جلاد درآمدي ندارد كه براي كشتن علتي افراد به وي مزد مي دهند

نظر موریس گارسن :
نقل قول:
واقعا جبران ناپذیری اعدام امر غیر قابل انکاری است ، آيا هيچ فردي در روي زمين ميتواند ادعا كند به آن درجه از علم و دانش رسيده است كه تمام آراء و تصميماتش عين «حق» بوده و هيچگونه ترديد و تشتتي در آن راه ندارد؟

بررسی منبع حدیث

به نام خالق

عرض سلام و خسته نباشید خدمت کارشناسان و اساتید محترم

آیا ما همچین حدیثی داریم که،

امام علی (ع):کسی را بزرگ و محترم نشمار تا اینکه به حدآگاهی ومعرفتش پی ببری

سپاس و تشکر فراوان:Gol: