اعتبار

تاخر نسخ خطی کتب روایی از زمان مولف

سلام علیکم 1. با توجه به اینکه قریمی ترین نسخه کتاب کافی مربوط به قرن هفتم هجری است چگونه می توان این کتاب را به مولف استناد داد با توجه به فاصله ای که قرن هفتم تا قرن سوم بوده است.   2. عین همین سوال در مورد کتابهایی که اهل سنت نیز تالیف نموده اند مطرح است. مثلا در مورد صحیح بخاری که قدیمی ترین نسخه آن جه بوده و چگونه این کتاب در قرون بعدی به دست اهل سنت رسیده که آنان مطمئن بوده که کتاب بخاری موجود همان کتاب تالیف شده توسط مولف است. متشکر از پاسخگویی شما.  

حدیث انتظار فرج در منابع اهل سنت

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم در یکی از سایتهای وهابیت حدیث «إنتظار الفرج عبادة»  را رد می کردن و سند آنرا باطل می دانستند. سؤال آیا تنها شیعه این حدیث را نقل کرده یا اهل سنت نیز آنرا نقل نموده اند؟ در صورت وجود این حدیث اعتبار آن بر اساس دیدگاه آنان چگونه است؟ خیلی متشکرم  

مذاهب اسلامی و نماز جماعت

از نظر مذاهب اسلامی حداقل نفرات لازم برای برگزاری نماز جماعت چند نفر است؟ دلایل انها چیست؟

میزان اعتبار کتاب صحیفه فاطمیه

انجمن: 

با سلام و احترام خدمت مدیران و اعضای محترم سایت

نمی دونم جای درستی سوال می کنم یا نه

سوالم درباره اعتبار کتاب صحیفه فاطمیه هست، حالا از دید امام خامنه ای باشه که چه بهتر

اینم لینک معرفی این کتاب :
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B5%D8%AD%DB%8C%D9%81%D9%87_%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%DB%8C%D9%87

حدیث «إِنَّ رَحْمَتِي غَلَبَتْ غَضَبِي» در منابع شیعه

سلام
در منابع اهل سنت امده است:
ابوهریره گفت: از رسول الله شنیدم که فرمود: «لَمَّا قَضَى اللَّهُ الْخَلْقَ كَتَبَ فِي كِتَابِهِ، فَهُوَ عِنْدَهُ فَوْقَ عَرْشِهِ إِنَّ رَحْمَتِي غَلَبَتْ غَضَبِي» «هنگامی که خداوند مخلوقات را آفرید، در کتابش که نزد او بالای عرشش است، نوشت که رحمت من بر غضبم چیره گشته است»

خواستم بدانم این حدیث در منابع شیعه آمده است؟ و چقدر اعتبار دارد؟

منبع حدیث "ولکن سفینه الحسین اسرع" از پیامبر (صلی الله علیه و آله)

منبع شیعه و سنی حدیث "ولکن سفینه الحسین اسرع" از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در ادامه حدیث مبارکه سفینه، رو میخواستم. تشکر. ضمنا میشه بفرمایید در منابع سنی ها، آیا ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه آمده؟ تشکر

آیا حدیث جلیل الجبار معتبر است؟

می خواستم ببینم که حدیث جلیل الجبار معتبره یا نه؟
اگه سندش معتبره متن حدیث و خود دعا رو به صورت کامل می ذارین؟
لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الجَلیلُ الجَبار، لااِلهَ اِلاَّاللهُ الواحِدُ القَهّارُ ، لا اِلهَ الاَّاللهُ العَزیزُ الغَفّار..............

بررسی اعتبار ماجرای قرآن خواندن امام حسین علیه السلام بر روی نیزه

در یکی از مطالب انجمن که در این باره نوشته شده بود دیدم که یکی از کاربران اخراجی انجمن مطالبی را در رد واقعه قرآن خواندن سر امام حسین نوشته بود:
http://www.askdin.com/thread1617.html

اینجانب در مقامی نیستم که بخواهم درباره صحت یا عدم صحت این واقعه نظر دهم و صرفا آراء منقول درباره این داستان را خدمت دوستان ارائه می دهم. هر چند تمامی چهار طرق، مرسل می باشند اما در مقام اثبات استفاضه آن بحث خواهد شد:

طریق اول) شیخ مفید از زید بن ارقم
روي عن زيد بن أرقم أنه قال : مر به علي وهو على رمح وأنا في غرفة ، فلما حاذاني سمعته يقرأ : ( أم حسبت أن أصحاب الكهف
والرقيم كانوا من آياتنا عجبا ) فقف - والله - شعري وناديت
رأسك والله - يا ابن رسول الله - أعجب وأعجب

ابی عبدالله العکبری البغدادی الشیخ المفید، محمد بن محمد بن النعمان (متوفای 413 ه.ق) الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، جلد 2، صفحه 117، تحقیق: موسسة آل البیت لتحقیق التراث، نشر دار المفيد للطباعة والنشر والتوزيع - بيروت – لبنان، چاپ سال 1414 ه.ق

طریق دوم) قطب الدین راوندی از منهال بن عمرو
عن المنهال بن عمرو قال : أنا والله رأيت رأس الحسين عليه السلام حين حمل وأنا بدمشق ، وبين يديه رجل يقرأ الكهف ، حتى بلغ قوله ( أم حسبت أن أصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا ) ، فأنطق الله الرأس بلسان ذرب ذلق ، فقال: أعجب من أصحاب الكهف قتلي وحملي
قطب الدین الراوندی (متوفای 573ه.ق) الخرائج و الجرائح، جلد 2، صفحه 577، تحقیق: مؤسسة الإمام المهدي (ع) بإشراف السيد محمد باقر الموحد الأبطحي، نشر موسسة الامام المهدی – قم المقدسة، چاپ سال 1409ه.ق

طریق سوم: ابومخنف از شعبی
روى أبو مخنف عن الشعبي انه صلب رأس الحسين بالصيارف في الكوفة فتنحنح الرأس وقرأ سورة الكهف إلى قوله : ( انهم فتية آمنوا بربهم وزدناهم هدى فلم يزدهم إلا ضلالا )
ابن شهر آشوب شیر الدین ابی عبدالله السروی المازندرانی، محمد بن علي بن شهرآشوب ابن أبي نصر بن أبي حبيشي (متوفای 588 ه.ق) مناقب آل ابی طالب، جلد 3، صفحه 218، تحقیق: لجنة من أساتذة النجف الأشرف، نشر مطبعة الحيدرية - النجف الأشرف، چاپ سال 1376 ه.ق

طریق چهارم: سید هاشم بحرانی از سهل بن حبیب شهرزوری
قال سهل بن حبيب رضی الله عنه
عنه : فوقفوا بباب بني خزيمة ساعة من النهار ، والرأس على قناة طويلة ، فتلا سورة الكهف ، إلى أن بلغ في قراءته إلى قوله تعالى:
أم حسبت أن أصحاب الكهف والرقيم كانوا من آياتنا عجبا.

السيد هاشم بن سليمان البحراني (متوفای 1107 ه.ق) مدينة معاجز الأئمة الاثني عشر ودلائل الحجج على البشر، جلد 4، صفحه 121، تحقیق: مؤسسة المعارف الإسلامية بإشراف الشيخ عزة الله المولائي، نشر مؤسسة المعارف الإسلامية - قم – ايران، چاپ سال 1414 ه.ق

تا اینجا چهار طریق به منظور استفاضه این واقعه ارائه شد و همونطور که گفتم من نمی خوام درباره صحت یا عدم صحت این واقعه نظر بدم.

مرحوم شیخ حر عاملی پس از نقل این ماجرا چنین می نویسند:
هذا أعجب من الرجعة وأغرب ، لأن عود الروح إلى جميع البدن قد كثر وقوعه كما عرفت ، وأما عودها إلى الرأس وحده فهو غريب غير معهود ، فيزول به استبعاد الرجعة الموعود بها.
این واقعه عجیب و غریب تر از مسئله رجعت است زیرا حقیقت، بازگشت روح به تمام بدن است ولی بازگشت روح به سر به تنهایی چیز مبهم و نامشخصی است پس توسط آن اصل رجعت زایل می شود.
الشيخ محمد بن الحسن الحر العاملي (متوفای 1104 ه.ق) الايقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، صفحه 206، تحقیق: مشتاق المظفر، نشر دلیل ما – قم – ایران، چاپ سال 1422 ه.ق

در نهایت بنده قضاوت نمی کنم و نتیجه را به خوانندگان محترم واگذار می نمایم | و من الله توفیق

بررسی اعتبار و اسناد حدیث امیرالمومنین علیه السلام: «العلما حکام علی الناس»

با سلام و عرض ادب و احترام

لطف کنید اعتبار و سند حدیث امبرالمومنین علیه السلام که میفرمایند : « العلما حکام علی الناس » را مورد بررسی قرار دهید . با تشکر

دو سوال در مورد این حدیث دارم لطف کنید پاسخ بدین سپاس از شما :

1) علما در این حدیث منظور چه کسانی هستند ؟ (( ائمه یا علما و فقهای دین ))
2) منظور از «حاکم» در این حدیث فرمانروا و سلطان است یا قاضی و داور ؟

در پناه حق پیروز باشید.
یا علی...

بررسی اعتبار و سند روایت سر شکستن حضرت امام سجاد علیه السلام

با سلام

نقلی در کتاب دارالسلام محدث نوری ره از امام سجاد علیه السلام آمده که نسبت سرشکستن به امام داده است .

لطفا روایت زیر را از نظر سندی بررسی کنید .باتشکر...

«قام علی طوله و نطح جدار البیت بوجهه فکسر أنفه و شج رأسه و سال دمه علی صدره و خرّ مغشیّاً علیه من شدّة الحزن والبکاء…»


چون امام چهارم علیه السلام شنید که سر در دامن آن مخدره افتاد تمام قامت برخاست و سر به دیوار اتاق کوبید و خون از بینی و سرش به سینه اش سرازیر شد و از اندوه افتاده و بی هوش شد.

((( دارالسلام مرحوم محدث نوری: ج۲، ص۱۷۹٫ )))