بررسی منبع این حدیث: «ما روى عن أبي محمد الحسن بن على العسكري»
ارسال شده توسط رضا در سهشنبه, ۱۳۹۴/۱۱/۲۷ - ۲۳:۵۴انجمن:
با سلام
از اساتید گرامی تقاضا دارم منبع این حدیث را برسی فرمایند
نام کتاب : كمال الدّين وتمام النّعمة نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 384
( باب )* (ما روى عن أبي محمد الحسن بن على العسكري ) ** (من وقوع الغيبة بابنه القائم وأنه الثاني) ** (عشر من الائمة *1 ـ حدثنا علي بن عبد الله الوراق قال : حدثنا سعد بن عبد الله ، عن أحمد ابن إسحاق بن سعد الاشعري قال : دخلت على أبي محمد الحسن بن علي وأنا أريد أن أسأله عن الخلف [ من ] بعده ، فقال لي مبتدئا : يا أحمد بن إسحاق إن الله تبارك وتعالى لم يخل الارض منذ خلق آدم ولا يخليها إلى أن تقوم الساعة من حجة لله على خلقه ، به يدفع البلاء عن أهل الارض ، وبه ينزل الغيث ، وبه يخرج بركات الارض.قال : فقلت له : يا ابن رسول الله فمن الامام والخليفة بعدك؟ فنهض مسرعا فدخل البيت ، ثم خرج وعلى عاتقه غلام كان وجهه القمر ليلة البدر من أبناء الثلاث سنين ، فقال : يا أحمد بن إسحاق لو لا كرامتك على الله عزوجل وعلى حججه ما عرضت عليك ابني هذا ، إنه سمي رسول الله وكنيه ، الذي يملأ الارض قسطا وعدلا كما ملئت جورا وظلما.يا أحمد بن إسحاق مثله في هذه الامة مثل الخضر ، ومثله مثل ذي القرنين ، والله ليغيبن غيبة لا ينجو فيها من الهلكة إلا من ثبته الله عزوجل على القول بإمامته وفقه [ فيها ] للدعاء بتعجيل فرجه.فقال أحمد بن إسحاق : فقلت له : يا مولاي فهل من علامة يطمئن إليها قلبي؟ فنطق الغلام بلسان عربي فصيح فقال : أنا بقية الله في أرضه ، والمنتقم من أعدائه ، فلا تطلب أثرا بعد عين يا أحمد بن إسحاق.فقال أحمد بن إسحاق : فخرجت مسرورا فرحا ، فلما كان من الغد عدت إليه فقلت له : يا ابن رسول الله لقد عظم سروري بما مننت [ به ] علي فما السنة الجارية فيه من الخضر وذي القرنين؟ فقال : طول الغيبة يا أحمد ، قلت : يا ابن رسول الله وإن غيبته لتطول؟ قال : إي وربي حتى يرجع عن هذا الامر أكثر القائلين به ولا يبقى إلا من أخذ الله عزوجل عهده لو لا يتنا ، وكتب في قلبه الايمان وأيده بروح منه.يا أحمد بن إسحاق : هذا أمر من أمر الله ، وسر من سر الله ، وغيب من غيب الله ، فخذ ما آتيتك واكتمه وكن من الشاكرين تكن معنا غدا في عليين....................................... «احمد بن اسحاق میگوید: به خدمت امام حسن عسکری علیه السلام وارد شدم، در نظر داشتم که در مورد جانشین آن حضرت سوال کنم، امام علیه السلام خود ابتدءاً فرمود:
- «ای احمد بن اسحاق! خدای تبارک و تعالی، از روزی که حضرت آدم را آفریده، لحظهای روی زمین را خالی از حجت نگذاشته، و تا روز قیام قیامت هرگز بندگان خودش را بیحجت نخواهد گذاشت. خداوند به برکت حجت خود بلاها را از اهل زمین دفع میکند و به سبب او باران را فرو میفرستد و به خاطر او برکات زمین را خارج میکند».
پرسیدم: ای فرزند پیامبر! امام و جانشین بعد از شما کیست؟
امام (علیه السلام) از جای برخاست و شتابزده وارد خانه شد و چون بازگشت کودک سه سالهای بر دوش خود داشت که صورتش همچون ماه چهارده شبه میدرخشید.
آنگاه خطاب به من فرمود:
- «یا احمد بن اسحاق لو لا کرامتک علی الله عزوجل و علی حججه ما عرضت علیک ابنی هذا. انه سمی رسول الله و کنیه، الذی یملأ الأرض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما».
- «ای احمد بن اسحاق، اگر نبود اینکه تو در پیش خدا و حجتهای او عزیز هستی، این پسرم را بر تو عرضه نمیکردم. او همنام پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم و هم کنیهی آن حضرت است. هم اوست که زمین را پر از عدل و داد کند، آن سان که پر از جور و ستم شده باشد».
سپس فرمود:
- «ای احمد بن اسحاق! مثل او در این امت مثل حضرت خضر (علیه السلام) و ذوالقرنین است، آنچنان از دیدهها غائب میشود که کسی در آن دوران از هلاکت رهایی نمییابد، جز کسی که خداوند بر اعتقاد به امامت او ثابت و استوار نگهدارد و او را به دعا برای تعجیل فرج او موفق گرداند».
احمد بن اسحاق میگوید: عرض کردم: سرورم! آیا نشانهی دیگری نیز هست که دلم آرام بگیرد؟ آقازادهی بزرگوار با زبان روشن و فصیح فرمود:
- «انا بقیة الله فی ارضه، و المنتقم من اعدائه. فلا تطلب اثرا بعد عین، یا احمد بن اسحاق!».
- «من یکتا بازمانده از حجتهای خدا در روی زمین هستم. من دست انتقام خدا از دشمنان او هستم. ای احمد بن اسحاق! پس از رویت دیگر نشان نپرس»..............................1-
1-ام کتاب : كمال الدّين وتمام النّعمة نویسنده : الشيخ الصدوق جلد : 1 صفحه : 384
.
.