علم توحید هم اگر براى غیر خدا باشد، از حجب ظلمانى است; چون اشتغال به ماسوى الله است. اگر كسى قرآن كریم را با چهارده قرائت لما سوى الله حفظ باشد و بخواند، جزحجاب و دورى از حق تعالى چیزى عاید او نمىشود. اگر شما درس بخوانید، زحمتبكشید، ممكن است عالم شوید، ولى باید بدانید كه میان «عالم» و «مهذب» خیلى فاصله است. مرحوم شیخ (1) ، استاد ما، رضوان الله تعالى علیه، مىفرمود اینكه مىگویند: «ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشكل» صحیح نیست. باید گفت: «ملا شدن چه مشكل، آدم شدن محال است!»
كسب فضایل و مكارم انسانى و موازین آدمیت از تكالیف بسیار مشكل و بزرگى است كه بر دوش شماست. گمان نكنید اكنون كه مشغول تحصیل علوم شرعیه مىباشید و فقه كه اشرف علوم است مىآموزید، دیگر راحتید و به وظایف و تكالیف خود عمل كردهاید. اگر اخلاص و قصد قربت نباشد، این علوم هیچ فایدهاى ندارد. اگر تحصیلات شما، العیاذبالله، براى خدا نباشد و براى هواهاى نفسانیه، كسب مقام و مسند، عنوان و شخصیت در این راه قدم گذاشته باشید، براى خود وزر و وبال اندوختهاید. این اصطلاحات اگر براى غیر خدا باشد، وزر و وبال است. این اصطلاحات هر چه زیادتر شود، اگر با تهذیب و تقوى همراه نباشد، به ضرر دنیا و آخرت جامعه مسلمین تمام مىشود. تنها دانستن این اصطلاحات اثرى ندارد. علم توحید هم اگر با صفاى نفس توام نباشد، وبال خواهد بود. چه بسا افرادى كه عالم به علم توحید بودند و طوایفى را منحرف كردند. چه بسا افرادى كه همین اطلاعات شما را به نحو بهترى دارا بودند، لیكن چون انحراف داشتند و اصلاح نشده بودند، وقتى وارد جامعه گردیدند، بسیارى را گمراه و منحرف ساختند. این اصطلاحات خشك اگر بدون تقوى و تهذیب نفس باشد، هر چه بیشتر در ذهن انباشته گردد، كبر و نخوت در دایره نفس بیشتر توسعه مىیابد. و عالم تیره بختى كه باد نخوت بر او چیره شده، نمىتواند خود و جامعه را اصلاح نماید و جز زیان براى اسلام و مسلمین نتیجهاى به بار نمىآورد و پس از سالها تحصیل علوم و صرف وجوه شرعى، برخوردارى از حقوق و مزایاى اسلامى، سد راه پیشرفت اسلام و مسلمین مىگردد و ملتها را گمراه و منحرف مىسازد و ثمره این درسها و بحثها و بودن در حوزهها این مىشود كه نگذارد اسلام معرفى گردد، حقیقت قرآن به دنیا عرضه شود، بلكه وجود او ممكن است مانع معرفت جامعه نسبتبه اسلام و روحانیت گردد.
من نمىگویم درس نخوانید، تحصیل نكنید، باید توجه داشته باشید كه اگر بخواهید عضو مفید و مؤثرى براى اسلام و جامعه باشید، ملتى را رهبرى كرده به اسلام متوجه سازید، از اساس اسلام دفاع كنید، لازم است پایه فقاهت را تحكیم كرده صاحب نظر باشید; اگر خداى نخواسته درس نخوانید، حرام است در مدرسه بمانید; نمىتوانید از حقوق شرعى محصلین علوم اسلامى استفاده كنید. البته تحصیل علم لازم است، منتها همانطور كه در مسائل فقهى و اصولى زحمت مىكشید، در راه اصلاح خود نیز كوشش كنید. هر قدمى كه براى تحصیل علم بر مىدارید، قدمى هم براى كوبیدن خواستههاى نفسانى، تقویت قواى روحانى، كسب مكارم اخلاق، تحصیل معنویات و تقوى بردارید (2) .
پىنوشتها:
1. برگرفته از كتاب جهاد اكبر. 2. حضرت آیتالله العظمى حاج شیخ عبدالكریم حائرى یزدى(1276-1355 ه.ق)، از فقیهان بزرگ و مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم هجرى. در نجف و سامراء به درس استادانى چون میرزاى بزرگ شیرازى، میرزا محمد تقى شیرازى، آخوند خراسانى، سید كاظم یزدى و سید محمد اصفهانى فشاركى، حاضر شد. در سال 1340 ه . ق. به اصرار علماى قم، در آن شهر رحل اقامت افكند، و حوزه علمیه قم را تشكیل داد. از آثار اوست: دررالفوائد در اصول، الصلوة، النكاح، الرضاع، المواریث، در فقه.
شوهر من فوق العاده آدم نكته بينيه و كوچكترين رفتاري كه از طرف من ميبينه زير ذره بين ميذاره و بزرگش ميكنه و باعث ناراحتيه جفتمون ميشه . بعدش تا من ناراحت ميشم و ميگم چرا از همه چيز ايراد ميگيري و اعتماد به نفس منو مياري پايين. شوهرمم به من ميگه من زن زندگي ميخوام . بايد به تموم زندگيت برسي و مادر نمونه اي هم براي بچت باشي در صورتي كه من بچه كوچيك دارم و كار خونه و بچه داري با هم خيلي سخته. از طرفي ديگه شوهرم ميگه علاوه بر اين كارا بايد حرف رو حرف من نزني تا من دوستت داشته باشم . من هم ميگم دوست داشتن دل ميخواد نه دليل. شوهر من هم ميگه من موقع ازدواجمون تو رو با دلم نميخواستم ولي از نظر عقل و منطق ديدم به من ميياي چون من از هيچ نظر مشكلي ندارم . هم خودم تحصيل كرده هستم هم خانوادم. قيافمم خوبه و از نظر مالي هم مشكلي نداريم. اما شوهرم ميگه از همون اول كه ديدمت از نظر احساسي نخواستمت ولي از نظر منطقي ديدم به من ميخوري . ولي الان كه تو زندگيمون هستيم ميبينم نميخوامت براي همين ميگم حرف رو حرف من نبايد بزني و تقي به توقي ميخوره ميگم نميخوامت وايراداتو بزرگ ميكنم. اينم بگم كه هيچ زن ديگه اي توي زندگي شوهر من نيست كه بگه به خاطر اين كه كسي رو ميخواد اينطوريه. چون شوهرم اهل اين حرفها نيست. در ضمن ازدواج وخواستگاريمون هم كاملا سنتي بود. تو رو خدا يه سياستهايي رو بهم ياد بدين تا بتونم شوهرمو جذب خودم كنم. چون خيلي سخته و برام عذابه كه روهيچ حرفيش نتونم حرف بزنم تا منو بخواد.يه اهكار ها و سياستهايي بهم ياد بدين كه منو به خاطر خودم بخواد و واقعا جذب من بشه. تو رو خدا هر چي بلدين يادم بدين چون ديگه كم آوردم.
سلام دوستان
عرض ادب و احترام
در این موضوع با برسی احادیث اخلاقی در خدمت شما عزیزان هستیم
با همکاری استاد سینا احادیثی از طرف ایشون انتخاب می شود و مورد تحلیل و برسی قرار می گیرد
خواهش می کنم دوستان در بحث شرکت کنند که از هر حدیث بتوانیم استفاده کنیم
احادیث به صورت تصویری است