قانون

به عنوان یک جوان به چه چیزی امید داشته باشم و با این زشتی و پلیدی چه کنم؟

با سلام
میدانم که در این سایت معمولا مباحث سیاسی به جایی نمیرسه چون معمولا دوستان رعایت نمیکنن و بحث ها به جدل و ... تبدیل میشه
اما احساس کردم باید این سوال رو مطرح کنم
من به عنوان یک جوان از این همه دروغ و بی قانونی خسته شدم
بنده به عنوان یک ایرانی یک انسان یک مسلمان یک شهروند چکار باید بکنم؟ لطفا منو راهنمایی کنید؟!
بگذارید چند مثال بزنم
زلزله ای در کرمانشاه اتفاق افتاد در روز های اول مثلا فرماندار میومد میگفت فلان قسمتو کمک رسانی کردیم خبرنگاران میرفتن میدیدند کمکی نشده
میگفتن مثلا فلان کودک از سرما مرده اول استاندار تگذیب میکرد بعد رئیس ستاد فلان تایید میکرد بعد دادستان فلان میکفت دروغ دشمنان و معاندان انقلابه بعد فرماندار میگفت راسته خبر و ابراز تاسف میکرد

تجاوزی در جنوب کشور شده جدیدا اتفاق افتاده و امام جمعه اهل سنت میاد میگه به 41 نفر تجاوز شده دادستان شهر میاد تکذیب میکنه

در فلان شهر امام جمعه شهر هر رفتار و بی قانونی میخواد می کند و به هیچ کسم پاسخ گو نیست به راحتی دروغ میگوید به راحتی میکوید فلان طرح اگر تصویب شود نمایندگان مجلس وطن فروش هستن
و رسما به نمایندگان یک ملت توهین میکند و در امور مجلس یک کشور دخالت میکند

در مسئله ورود یک عضو زرتشتی به شورای شهر شورای نگهبان به راحتی نظر مجلس و نمایندگان یک ملت را رد میکند و با یک سری بحث بی منطق مانع حضور یک منتخب ملت به شورای شهر میشود
در حالی که نماینده مجلس همان اقلیت در مجلس است به راحتی به خواست ملت توهین میشه و کسیم پاسخگو نیست

مسائل پیش پا افتاده ای مثل حضور زنان در ورزشگاه و غیره مسئله روز مملکت بوده و هر روز یک مسئولی یک نظری میدهد و آخر هم معلوم نیست چه میشود در حالی که همین زنان در پارک ها و سینما ها
هم هستند

همه این ها مثال هست از بی قانونی ها از دروغگویی ها از بی عدالتی ها
و هیچکس هم عزمی ندارد برای حل این موارد هر حادثه ای که پیش میاد اول تکذیب میکنند بعد تایید میکنند! به یک سری کودک تجاوز شده اول میگن 17 نفر بعد پزشکی قانونی میگه کمترن

من به عنوان یک ایرانی چکار کنم با این همه زشتی و پلیدی؟ آیا باید امیدوارم باشم؟ به چه چیزی؟
رهبر این کشور آقای خامنه ای مدام بر امیدواری تاکید میکنن ولی دلیل امیدوار بودن رو نمیگن؟؟؟؟
مسئله خوردو و کیفیتش کی حل میشه؟ مسئله تحریم و گرانی کی حل میشه؟ مسئله نظام فاجعه بار آموزشی کی حل میشه؟ مسئله آلودگی هوا کی حل میشه؟ بحران آب کی حل میشه؟ گرد و غبار خوزستان کی حل میشه؟مسئله کاغذ بازی اداری و رشوه و دواندن ملت کی حل میشه؟ حضور بانوان در ورزشگاه کی حل میشه؟ دزدی ها در فوتبال و دلالی هاش کی حل میشه؟
بی عدالتی ها در قوه قضاییه کی حل میشه؟ بحث فیلترینگ کی حل میشه؟ دروغ گویی و سانسور های غیر ضروری صدا و سیما کی حل میشه؟
بنده به عنوان یک جوون ندیدم مسئولین این مملکت به طور جدی به فکر حل مسئله باشن
لطفا کارشناس محترم پاسخ بدن من به عنوان یک جوان باید چکار کنم و به چه چیزی امید داشته باشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مطالعه ی آزاد برای همه

سلام
می خوام توی این تاپیک مطالب آزاد بزارم البته با اجازه مدیران مربوطه
هر کسی هم دوست داشت میتونه پیام بزاره

-----------------------------------------------------
مهمترين خاطره كشتيِ ابراهيم بر مي گردد
به قهرماني باشگاه ها در سال هاي آخر قبل از انقلاب
كه مسابقات انتخابي كشوري نيز به شمار مي آمد.
ابراهيم در آن زمان در اوج آمادگي به سر مي برد
و هركسي يك مسابقه از ابراهيم مي ديد
مي گفت :
"امسال تو 74 كيلو هيچكس حريف ابراهيم نمي شه."
مسابقات شروع شد
و ابراهيم يكي يكي حريف ها رو
از پيش رو برمي داشت
و با چهار كشتي كه برگزار كرد
به نيمه نهائي رسيد
اكثر كشتي ها رو هم يا ضربه مي كرد
يا با امتياز بالا مي برد.
با اون شور و حالي كه داشت گفتم:
"امسال ديگه يه كشتي گير از باشگاه ما
مي ره تيم ملي "
ديدار نيمه نهائي هم با اينكه حريفش خيلي مطرح بود
ولي ابراهيم با اقتدار برنده شد و به فينال رفت.
حريف پاياني او آقاي محمود .ك بود
كه همان سال قهرمان مسابقات ارتش هاي جهان شده بود.
قبل از شروع فينال رفتم رختكن پيش ابراهيم و گفتم:
"من كشتي هاي حريفت رو ديدم.
خيلي ضعيفه،
از اين كشتي قبلي راحت تر مي توني ببري.
فقط ابرام جون ،
تو رو خدا خوب كشتي بگير،
من شك ندارم امسال برا تيم ملي انتخاب مي شي "
ابراهيم هم بندهاي كفشهاش رو بست
و در حالي كه مربي آخرين توصيه ها را به ابراهيم گوشزد مي كرد،
با هم به سمت تشك رفتند.
وقتي ابراهيم روي تشك رفت،
من در بين تماشاگرها رفته بودم
و داشتم نگاهش مي كردم،
حريف ابراهيم داشت با او حرف مي زد
و او هم سرش رو به علامت تائيد تكون مي داد.
بعد هم حريف ابراهيم
يك جائي رو بالاي سالن بين تماشاگرها به او نشان داد.
من هم برگشتم و نگاه كردم.
ديدم يه پيرزن،
تسبيح به دست،
اون بالاي سكوها نشسته.
نفهميدم چي گفتن و چي شد
ولي ابراهيم خيلي بد كشتي رو شروع كرد
و همه اش دفاع مي كرد.
بيچاره مربي ابراهيم،
اينقدر داد زد و راهنمائي كرد كه صداش گرفت.
ولي ابراهيم انگار هيچي از حرفاي مربي
و حتي داد زدن هاي من رو نمي شنيد
و فقط داشت وقت رو تلف مي كرد.
حريف ابراهيم با اينكه اولش خيلي ترسيده بود
ولي جرأت پيدا كرد و هي حمله مي كرد.
ابراهيم هم با آرامش خاصي مشغول دفاع بود.
داور اولين اخطار و بعد هم دومين اخطار رو به ابراهيم داد
و در پايان هم ابراهيم باخت
و حريف ابراهيم قهرمان 74 كيلو شد.
داور وقتي دست حريف را بالا مي برد
ابراهيم مي خنديد و خوشحال بود
انگار كه خودش قهرمان شده.
بعد هم دو تا كشتي گير يكديگر رو بغل كردند.
حريف ابراهيم در حالي كه از خوشحالي گريه مي كرد
خم شد و دست ابراهيم رو بوسيد.
دو تا كشتي گير در حال خارج شدن از سالن بودن
كه از بالاي سكوها پريدم پائين و آمدم سمت ابراهيم و داد زدم:
"آدم عاقل، اين چه وضع كشتي بود.
بعد هم از زور عصبانيت با مشت زدم به بازوي ابراهيم " و گفتم:
"آخه اگه نمي خواي كشتي بگيري بگو،
ما رو هم معطل نكن".
ابراهيم خيلي آرام و با يه لبخند هميشگي گفت:
" اينقدر حرص نخور"
بعد هم سريع رفت تو رختكن
و لباس هاش رو پوشيد و سرش رو انداخت پائين و رفت.
از زور عصبانيت كارد مي زدن خونم در نمي اومد،
همينطور به در و ديوار مشت مي زدم.
نيم ساعت نشستم و وقتي كمي آروم شدم.
راه افتادم كه برم بيرون.
جلوي در ورزشگاه همان حريف فينال ابراهيم رو ديدم
كه با مادر و كلي از فاميلهاشان
دور هم ايستاده بودن و خيلي خوشحال بودن.
يكدفعه همان آقا من رو صدا كرد.
برگشتم و با اخم گفتم:" بله ؟"
آمد به سمت من و گفت:
"من متوجه شدم شما رفيق آقا ابرام هستيد،درسته ؟
" با عصبانيت گفتم:" فرمايش؟"
ادامه داد:
"آقا عجب رفيق با مرامي داريد.
من قبل مسابقه به آقا ابراهيم گفتم شك ندارم
كه از شما مي خورم،
اما هواي ما رو داشته باش،
مادرم وبرادرام اون بالاي سالن نشسته اند،
مواظب باش ما خيلي ضايع نشيم ".
بعد ادامه داد:
"رفيقتون سنگ تموم گذاشت
نمي دوني مادرم چقدر خوشحاله "،
بعد هم گريه اش گرفت و گفت:
"من تازه ازدواج كردم
و به جايزه نقدي مسابقه هم خيلي احتياج داشتم،
نمي دوني چقدر خوشحالم".
من هم كه مانده بودم چي بگم
كمي سكوت كردم و گفتم:
"رفيق جون ،
اگه من جاي داش ابرام بودم،
با اين همه تمرين و سختي كشيدن
اين كار رو نمي كردم.
اين كارا مخصوص آدماي بزرگي مثل آقا ابرامه".

از آن پسر خداحافظي كردم
و نيم نگاهي به اون پيرزن خوشحال و خندان انداختم
و حركت كردم.
بين راه به كار ابراهيم فكر مي كردم،
اينجور گذشت كردن
اصلاً با عقل جور در نمي ياد.
با خودم فكر مي كردم
كه پوريايِ ولي وقتي فهميد
كه حريفش به قهرماني تو مسابقه احتياج داره
و حاكم شهر،
اونها رو اذيت كرده،
به حريفش باخت اما ابراهيم...
ياد تمرين هاي سختي كه
ابراهيم توي اين مدت كشيده بود افتادم
و به ياد لبخندهاي اون پيرزن و اون جوون،
يكدفعه گريه ام گرفت.
عجب آدميه اين ابراهيم!
سلام بر ابراهیم

-------------------------------------------------------

همیشه آیه وجعلنا را زمزمه میکرد .

گفتم:آقا ابراهیم این آیه برای محافظت در مقابل دشمن است
اینجا که دشمن نیست !

ابراهیم نگاه معنی داری کرد و گفت :

دشمنی بزرگتر از شیطان هم وجود دارد!؟؟

------------------------------------------------------------

«وجَعلنا مِن بین ایدیهِم سَدا و مِن خَلفِهم سَدا، فاغْشَیناهُم فهَم لایبُصِرون»

و پیش روى آنان حائل و سدّى و پشت سرشان نیز حائل و سدّى قرار دادیم، و به طور فراگیر آنان را پوشاندیم، پس هیچ چیز را نمى‏بینند.

-------------------------------------------------------------------------

یا لیتنی کنت معک

“شب تاسوعا بود
و احساس می‌کردم در رکاب امام حسین(ع) می‌جنگم،
یک عمر گفته بودم
«یا لیتنی کنت معک»
و آنجا احساس می‌کردم اینجا کربلا است
و من در رکاب امام حسین(ع) می‌جنگم.
با امام راز و نیاز می‌کردم که در رکاب تو نبودم،
اما به کربلای خوزستان رسیدم
و آرزوی من این است
که خون گرمم بر زمین بریزد
و به شهادت برسم.
در این لحظات هیچ‌چیز را احساس نمی‌کردم
و هرچه به شهادت نزدیک‌تر می‌شدم
برافروخته‌تر و شادمان‌تر می‌شدم”.
کماندوهای عراقی
شهید چمران را در لباس پلنگی دیدند
و گمان کردند که او عراقی است،
با او عراقی صحبت کردند
او هم که به عربی مسلط بود،
وقتی عراقی‌ها گاردشان را شکافتند
و جلو آمدند چمران آنها را به رگبار بست
چنان‌که دشمنان
در حالی که کامیون خود را به جا گذاشته بودند،
فرار کردند
و چمران هم توانست با کامیون آنها به عقب برگردد.

آیا می شود از اینترنت محل کار برنامه های گوشی موبایل دانلود نمود؟

آیا می شود از اینترنت وای فای محل کار برای برنامه های گوشی موبایل دانلود نمود؟

برچسب: 

آیا یک قانون ظالمانه واقعا قانون است؟

باسلام ودرودفراوان
ایایک قانون ظالمانه واقعاقانون است؟

مهارت حل اختلافات در زندگی!

قانون یک گفتگوی سالم برای حل اختلافات در زندگی
معمولا طبیعی است که گاهی بر سر مسائل مختلف اختلاف و مشکلات خاصی بین انسانها بوجود می آید، خصوصا در اختلافی که بین زن و شوهرها ایجاد می شود، بهترین تدبیر در این شرایط ترتیب یک گفتگوی سالم و سازنده است که اگر قانون چنین گفتگوی رعایت شود، ریشه اختلافات از بین خواهد رفت و در زندگی آرمش خاصی حاکم و کینه و کدورتها از بین خواهد رفت.
1. طرف مقابل خود را درک کنید، برای رسیدن به این هدف:
الف: خود را به جای شخص مورد نظر قرار دهید تا بهتر به خواسته هایش پی ببرید.
ب: نظریات او را نسبت به موضوع مورد اختلاف ارزیابی کنید.
ج: در صدد ایجاد رابطه ی منطقی و اصولی او باشید.
د: مکررا یاد آور شوید که در پی حل مسائل فیما بین هستید و دنبال بدست آوردن امتیازات خاص نیستید.
ه: ضمن مذاکره دائما از خود بپرسید که با چه شیوه ای موضوع مورد بحث را حل و فصل خواهد شد.
در صورتی که زن و مرد و یا هر قشری به این مسئله توجه داشته باشند، ریشه اختلاف از بین خواهد رفت، در این صورت روابط سالم و بدون تنش بوجود خواهد آمد.

رعايت قوانين و مقررات راهنمايي واجب است؟

انجمن: 

رعايت نكردن مقررات راهنمايي براي عابرين پياده مثل گذشتن از چراغ قرمز، عدم حركت از خط عبور پياده بلكه حركت از وسط ميدان چه حكمي دارد؟

آیت الله خامنه اي (دام ظله) :


آیت الله سيستاني (دام ظله) :

width: 100%

[TD="width: 10"][/TD]
[TD="align: right"]
width: 0

[TR]
[TD="colspan: 2"]
class: style1

[TR]
[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: right"] رعايت مقررّات راهنمايی و رانندگی لازم است. [/TD]
[TD="align: right"]
[TR]
فقه برای غرب نشینان، 1382، ص172، م235

[/TD]
[/TR]

[/TD]
[/TR]

[/TD]
[/TR]

آیت الله مكارم شيرازي (دام ظله) :

width: 100%

[TD="width: 10"][/TD]
[TD="align: right"]
width: 0

[TR]
[TD="colspan: 2"]
class: style1

[TR]
[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: right"] تخلّف جایز نیست. [/TD]
[TD="align: right"]
[TR]
[/TD]
[TD] جزوه دریافتی از دفتر معظم له، مسائل کثیرالابتلاء، ص34، م173

[/TD]
[/TR]

[/TD]
[/TR]

[/TD]
[/TR]

آیت الله وحيد خراساني (دام ظله) :
width: 100%

[TD="width: 10"][/TD]
[TD="align: right"]
width: 0

[TR]
[TD="colspan: 2"]
class: style1

[TR]
[TD="align: right"][/TD]
[TD="align: right"] مقرراتی که خلاف شرع نیست چنانچه رعایت نکردن آن موجب هرج و مرج شود تخلّف از آن جایز نیست. [/TD]

[/TD]
[/TR]

[/TD]
[/TR]

پی نوشت:

استفتائات جامعة الزهراء

برچسب: 

تردد موتور های حجم بالا و قوانین کشور

[="Tahoma"][="Black"]سلام.

وقت بخیر.

همانطور که موتور سیکلت (موتورهای سنگین) یک وسیله نقلیه بحساب میان ولی محدودیت هایی دارن و گاهی حتی اجازه تردد ندارن.

حالا سوالم اینه

جایی خوندم که برای روندن موتور های بالای حجم 200 سی سی باید از گرفتن گواهینامه 3 سال بگذره و 23 سال سن کامل شده باشد.

اگر شخصی گواهینامه بگیره و همه قانون مثل کلاه و ... رعایت کنه ولی از این قانون که میگه باید 3 سال از گواهینامه بگذره

بگذره و موتور 250 سی سی رو برونه ایا از نظر شرعی گناهی مرتکب میشه؟

(ایت الله مکارم)
[/][/]

مخالفت با کدام قوانین جایز است؟

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام علیکم
پیروی از قوانین اجتماعی در چه شرایطی واجب است و در چه صورتی عقوبت اخروی ندارد؟ (با عنایت به تاپیک:

http://www.askdin.com/thread49470.html#post688496

و این پست:

http://www.askdin.com/thread49470.html#post688496

لطفا نظر آیت الله خامنه ای، آیت الله سیستانی و آیت الله فاضل لنکرانی را بفرمائید.

با توجه به اینکه مساله، مساله اجتماعی است نظر مراجع دیگر اهمیتی دارد یا فقط نظر ولی فقیه شرط است؟

چرا تکلیف بازاریابی شبکه ای قانونی از نظر شرع مشخص نمی شود.؟

با عرض سلام و ادب و احترام خدمت همه دوستان و صاحبنظران
مشکل بنده همینی است که تو چند موضوع مشابه دوستان اشاره کردند. بنده از دوستان و صاحبنظران خواهش می کنم تکلیف بنده را مشخص کنند.بنده توی شهرهای شرقی هستم و دستم از دفتر مراجع و ... کوتاه است .مرجع تقلید بنده آیت الله مکارم شیرازی اند بنده از سایت ایشان چندین باز راجب همین شرکت های بازاریابی شبکه ای پرسیده ام ولی انگار که گویا رباتی پاسخ منو میدده با یک جمله همیشکی که فعالیت در هر گونه فعالیت بازاریابی شبکه ای خلاف شرع است. حالا من مانده ام و این مسئله. آخر اگر کار غیر شرعیه چرا قانونی کردن؟ حتما تمامی زوایای غیرقانونب و غیر شرعی این فعالیت بررسی و رفع شده که قانونی شده دیگه، اینطور نیست؟ تمنا می کنم هر عزیزی که دستش میرسه به دفتر حضرت آقا تکلیف این قضیه رو مشخص کنه به خدا موندن تو برزخ از هر چیزی بدتره. تمام زوایای کار روشن و گویاست. و اگر واقعا انسان خودش بنشینه بررسی کنه میشه فهمید که این فعالیت همون فعالیت های حرام و هرمیه یا یک فعالیت سالم ! توضیح مختصری رو راجب این فعالیت خدمتتون عرض میکنم
فعالیت این 8 شرکت کاملا ثبت شده و زیر نظر وزارت صنعت و معدن و تجارت و نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات و دادگستری هستش که همه اینها توسط کمیته نظارت تشکیل شده بر روی آنها قابل اجرا شده.
اما نحوه فعالیت :
در ابتدای فعالیت هیچ مبلغی برای عضویت گرفته نمی شود ثبت نام ، شروع و ادامه فعالیت تجاری در شرکت رایگان است..
پورسانت بر مبنای فروش محصولات است و بابت عضو گیری یا ایجاد تعادل در افراد هیچ گونه پورسانتی به فرد داده نمیشود مثلا اگر بنده 1000 نفر زیرمجموعه داشته باشم چه در یک شاخه چه در ده شاخه ولی آنها هیچ محصولی را از شرکت خریداری نکنند هیچ پورسانتی به بنده داده نمیشود. چون قاعدتا سودی عاید شرکت نشده که بخواهد از آن درصدی را به بنده بدهد.
برای خرید شخصی خود بنده درصدی را به عنوان پورسانت خرده فروشی به من می دهند و در ازای خرید افرادی که از طرف من خرید می کنند نیز پورسانتی به من داده می شود که تا 6 سطح بیشتر قابل دریافت نیست ولی تعداد افرادی که من میتوانم به سیستم معرفی کنم نامحدود است.
قیمتی که بابت محصولات به ما می دهند دارای قیمت پایین تر و کیفیت اصلی است مثلا یک عسل طبیعی نیم کیلویی در سایت به قیمت 22 هزارتومان است وقتی من بخرم پورسانت خرده فروشی تقریبا 4 هزارتومان به من می دهند یعنی عملا عسل برای من به قیمت 18 هزارتومان در می آید( سایر اقلام نیز به همین صورت است این مثال را زدم چون برای شرکتهای هرمی یا محصولی نبود یا قیمت بالاتر از بازار برای آن بود، خواستم این هم در نظر بگیرید).
محصول به صورت پستی به دستمان می رسد و بابت خرید نیز 8% مالیات به دولت پرداخت می کنیم( پولی را نه تنها به اجنبی ها نمیدهیم بلکه باعث افزایش درآمد دولت میشویم).
پورسانت ها بدون دخل و تصرف به حساب بانکی دولتی خودمان در 7 روز اول هر ماه ریخته می شود.
چنانچه مصرف کننده نهایی پس از خرید تصمیم به استرداد محصولاتی که در سبد شرکت وجود دارد ( به غیر از گروه محصولات آرایشی و بهداشتی و گروه مواد غذایی ) گرفت، می تواند تا 7 روز پس از خرید، محصولات خریداری شده را به نماینده مستقل شرکت مسترد نموده و مبلغ پرداختی بابت محصول را از نماینده باز پس گیرد. بدیهی است محصول بازپس آورده شده بایستی قابل فروش مجدد بوده و هزینه های ارسال و بازپس گیری به عهده مشتری خواهد بود
برای دریافت پورسانت نیز یک شرط دارد اینکه در هر ماه تنها نمایندگانی می توانند از فروش مجموعه خود پورسانت دریافت کنند که در آن ماه حدأقل فعالیت را در شرکت داشته و شرایط اشتغال به فعالیت را احراز نموده باشند. هر نماینده در هر ماه کاری باید حدأقل مبلغ 100,000 تومان از محصولات موجود بخرد تا واجد شرایط دریافت پورسانت از فروش مجموعه خود گردد. یعنی این می شود که من نمیتوانم تیم فروش داشته باشم و بعد از آن فقط بنشینم و شاهد درآمد میلیونی باشم بلکه خود نیز باید خرید داشته باشم.و تمام افراد دیگر نیز به همین صورت.
در کل استنباط می شود که سیستم به این صورت است که مثلا من یک تیم 200 نفری (با خودم)ایجاد می کنم و در این ماه هر کدام 100 هزارتومانی که حداقل خرید است با سلیقه و مقدار مصرف خودمان یا فروش به بازار مصرفی انجام میدهیم پس قاعدتا شرکت 20 میلیون تومان فروش داشته که از این فروش مثلا آن ماه به من مثلا 700 هزار تومان پورسانت می دهد. و همه این کار را انجام میدهیم و هر کس هر کجا دیگر نخواست فعالیت کند موقتا آن ماه حذف می شود( به دلیل آن قانونی که بالاتر اشاره کردم) و نه پولی دست شرکت دارد نه ضرری کرده( میتواند ماه های دیگر ادامه دهد). حالا اگر فرضا دیگر شخصی نبود که وارد سیستم شود کم کم این خرید ها نیز متوقف می شود ( هیچ کس هم ضرری نکرده) غیر از این می باشد؟ همچنین این فرض هم قابل تصور است که افراد برای ساختن تیم فروش عضو این شرکت نشوند بلکه بیایند و از محصولات خریداری کنند که نه تنها ارزان تر و با کیفیت است بلکه به خودشان هم پورسانتی تعلق میگیرد و هر وقت نیز خواستند خرید می کنند که در اصل هدف تاسیس این شرکت ها نیز همین است و اصلا برای همین شکل گرفته اند و نام بازاریابی شبکه ای بر آنها نهاده شده . عقلا نمی شود گفت که سیستم و آینده اشباع صورت میگیرد. چون شرکت با ساختن زنجیره انسانی کار نمی کند بلکه از فروش است. و وقتی محصولات روزبه روز با توجه به نیاز مصرفی مردم تغییر کند :

آیا با ز هم به نظر شما اشباع رخ می دهد؟
آیا ما هرمی ساخته ایم که انتهای آن با ضرر مواجه می شود و فرد پولش را از دست داده ؟
آیا کالای موجود که شامل صابون، شامپو، ژیلت، ساعت، اسپری بدن، نوشابه ورزشی، عطر و ادکلن،عسل طبیعی، لوازم تحریر، لوازم آرایشی و ... است وهمینطور به لیست اقلام آن اضافه می شود هم اکنون مصرفی نیستند؟
آیا با این شرایط باز هم اکل به باطل رخ می دهد؟
آیا باز هم سود حاصل از زیرمجموعه ها رباست؟
آیا می شود گفت که اگر هیچ فردی نباشد که عضو شود نفر آخر ضرر کرده و پولی از دست داده؟

بی صبرانه منتظرم. خواهش می کنم از کارشناسان که بررسی کاملی انجام و نتیجه رو بگید چون اگر کار ایراد داشته باشد من خودم شخصا میتوانم افراد دیگر را نیز مطلع کنم.
التماس دعا.

رابطه بین فقه و قانون (حقوق)

با سلام

سوال اول
1-قوانین کشور ایران از دستورات دینی (فقه) گرفته میشوند.
2- مراجع تقلید در بسیاری از موارد با هم اختلاف دارند.
حال سوال این است که چه نظری به عنوان قانون تعیین میشود؟ نظر آسان‌تر یا سخت‌تر؟ یا نظر مشهور؟ یا نظر امام خمینی و رهبر؟ یا ..؟

سوال دوم
پس از تعیین یکی از نظرات فقهی به عنوان قانون آیا یک مجتهد می تواند در آن موارد به اجتهاد خودش عمل کند یا یک مقلد به نظر مرجعش؟
یا دیگر آگاهی از نظرات مختلف مراجع در این زمینه ها فقط جنبه علمی دارد و جنبه عملی ندارد و در صورت عمل مجازات دارد؟