اختلاف مراجع

آیا تقلید عقلانی است؟

با عرض سلام و خسته نباشید
درمورد تقلید می خواستم یک سری نقد ها داشته باشم و سولاتی بپرسم؟
اول توضیح بدم که سوال من از باب تفرقه افکنی نیست و اگر فکر می کنید این طور است سوال مرا به بحث نگذاشته و خصوصی جواب بدید.
سوال من این است که به دلایل زیر تقلید از مرجع عقلانی نیست:

1- مراجع با هم اختلاف نظر دارند. دریک سخنرانی شنیدم که حتی در مواردی اختلاف سر این است که فلان مرجع وجوب عینی یک فعل را مدنظر دارد امامرجع یگر حتی آن عمل را واجب تخییری هم نمی داند . البته در آن سخنرانی ، سخنران می گوید این مسئله مشکلی ایجاد نمی کند اما من نفهمیدم چرا مشکلی ایجاد نمی کند؟ مگر می شود یک عمل همزمان هم واجب باشد و هم واجب نباشد . بالاخره یکی از این ها اشتباه می کنند.
2- ما معتقدیم که مراجع معصوم نیستند بنابراین احتمال خطا در آن ها می رود .

ابتدا در مورد این دو دلیل بحث کنیم. ما اعتقاد داریم که دین الهی یک ضرورت در زندگی بشر است. حداقل من این اعتقاد را دارم. ما به دین به عنوان یک دستورالعمل برای زندگیمان احتیاج داریم و دین یک حقیقتی است که ما را می تواند به سعادت برساند. بنابراین باید دین را از منبع متقنی پیدا کنیم. به دو دلیلی که گفتم مراجع منابع متقنی نیستند.
بگذارید بیشتر توضیح بدهم. شما فرض کنید که من از مرجعی تقلید می کنم که نماز جمعه را واجب نمی داند. من تا آخر عمرم نمی رم نماز جمعه بخونم. اگر مرجع من مستحب کرده باشد گاهی می رم و گاهی نمی رم. اگر ما این دید را نسبت به یک عمل واجب داشته باشیم که یک عمل واجب به این خاطر واجب شده است که مانند دارویی است که انسان اگر نخورد مریض می شود( آیا این دید نسبت به عمل واجب غلط است؟) خوب من اگر از این مرجع تقلید می کردم که تا آخر عمرم از دارو محروم بودم . حالا از کجا معلوم که این مرجعی که الان دارم یک چیزهایی که واجب است را به من نگفته باشد؟ همین که دو مرجع آرائی متناقض دارند نشان می دهد که یکی شان اشتباه می کند؟ بنابراین عقلانی نیست که مرجعی که احتمال خطا در آن می رود را به عنوان کسی که دین را می خواهیم از او بگیریم انتخاب کنیم.
همچنین بیاییم راه هایی را برای انتخاب مرجع و مرجع اعلم بیان شده است نقد کنیم:
1- راه اول این است که خود انسان اهل علم باشد تا بتواند مرجع را انتخاب کند. این راه غلط است. چرا که انسان هرچقدر اهل علم باشد نمی تواند بالاتر از خودش را تایید یا تکذیب کند. چگونه یک طلبه پایه 5 یا 6 به خود اجازه می دهد در مورد شخصی که 20سال بیشتر از او درس خوانده است نظر دهد. او حق این را ندارد. وای به حال این که طرف عوام باشد و یک کلام هم درس فقهی نخوانده باشد.
2- دونفر عادل از اهل علم به او خبر دهند که فلانی اعلم است. به دلیلی که گفتم این راه هم غلط است. اصلا کسی که اهل علم باشد و در مورد بالاتر از خودش نظر دهد نشان می دهد که عادل نیست زیرا حقی نداشته در مورد بالاتر از خودش نظر بده و نظر داده.

3- آن چنان میان اهل علم مشهور باشد که انسان به اعلم بودن آن یقین کند. این راه نمی گویم غلط است اما مبهم است. مشهور بودن مقداری ابهام دارد. همچنین امروز این راه عملی نیست زیرا چندین مرجع وجود دارد که مشهور اند . چگونه بینشان انتخاب کنیم؟ با در نظر گرفتن این واقعیت که با هم اختلاف دارند. خوب چه راه متقنی پیداکنیم برای پیدا کردن احکام جزئیه دین که بسیار واجب هستند در زندگی ما ؟
حتی اجتهاد هم راه متقنی نیست. زیرا ممکن است که من اجتهاد کنم و به چیزی برسم که مخالف اجتهاد دیگران است و بنابراین ممکن است به حقیقت حقه دین نرسم. چه معیاری وجود دارد که بفهمیم حقیقت حقه دین چیست؟ و کجاست؟

توضیحی بدم که بحث من کاملا عقلانی است و قصد تخریب مرجعیت را ندارم . فقط دغدغه های ذهنی ام را بیان کردم .

رابطه بین فقه و قانون (حقوق)

با سلام

سوال اول
1-قوانین کشور ایران از دستورات دینی (فقه) گرفته میشوند.
2- مراجع تقلید در بسیاری از موارد با هم اختلاف دارند.
حال سوال این است که چه نظری به عنوان قانون تعیین میشود؟ نظر آسان‌تر یا سخت‌تر؟ یا نظر مشهور؟ یا نظر امام خمینی و رهبر؟ یا ..؟

سوال دوم
پس از تعیین یکی از نظرات فقهی به عنوان قانون آیا یک مجتهد می تواند در آن موارد به اجتهاد خودش عمل کند یا یک مقلد به نظر مرجعش؟
یا دیگر آگاهی از نظرات مختلف مراجع در این زمینه ها فقط جنبه علمی دارد و جنبه عملی ندارد و در صورت عمل مجازات دارد؟

فلسفه تقليد و مسائل متفرقه در مورد تقليد

فقه شیعه چه تفاوتهایی با فقه اهل تسنن دارد؟