قانون

قانون زندگی در دنیا

انجمن: 

سلام
دوستان عزیز یک سوال داشتم
در قران تمام قانون های که ما باید در این دنیا رعایت کنیم اومده که بعضی از این قانون ها مابین داستان های قران هست .
میخواستم ببینم ایا کتابی هست که فقط ( قانون های که ما باید در این دنیا رعایت کنیم ) رو از قران جدا کرده باشه.
مثل:(اییین نامه راهنمای رانندگی که تمام قانون های که یک راننده باید رعایت کنه رو داره)
یکی از سخنان بزرگان هست که میگه ( در یه بازی تنها کسی میتونه برنده باشه باشه که قانون اون بازی رو خوب بدونه)

ممنون میشم راهنماییم کنید:hamdel:

قانون متحد الشکل کردن البسه توسط رضاخان از کی و به چه انگیزه ای بوده ؟

باسلام خدمت کاربران و کارشناسان محترم سایت
تحقیقی با عنوان قانون متحد الشکل کردن البسه توسط رضاخان و انگیزه های او در رابطه با این کار و قانون کشف حجاب رو شروع کردم . اطلاعات اولیه ی مربوطه و تعدادی مقالات علمی و پژوهشی رو پیدا کردم.ولی اصلا کافی نیست و یا اینکه در متن مقالات در حاشیه به این موضوع پرداخته شده است.
طبق گفته ی یکی از اساتید دانشگاه متحد الشکل کردن البسه تقریبا از قزلباش ها در ایران شروع شد که متاسفانه من هیچ اطلاعاتی در این مورد ندارم.
از کارشناسان محترم تاریخ و کاربران گرامی سایت که در این مورد و موارد گفته شده , خواهشمندم اگر در مورد موارد سطر های پیشین اطلاعاتی دارند یا منبع خاصی رو میشناسند منو راهنمایی کنند و معرفی بفرمایند.
پیشاپیش از همه ی شما سپاسگذارم.

کارشناس بحث : عماد

❁⚐☜قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و چند کشور مطرح☞⚐❁

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام

می خواهم در اینجا قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و چند کشور مطرح را اگر فرصتی باشد

و عمری ان شاء الله قرار دهم

منبع نقل مطلب از سایت مجلس جمهوری اسلامی ایران است

دوستانی که تمایل به شرکت در این بحث دارند

لطفا از مباحث سیاسی اجتناب کنند
والا بر مبنا قوانین سایت با آنان بر خورد می شود

:Gol:

نحوه همکاری شما

در باب نظر بدور از مسائل سیاسی و در حیطه منطق است

و البته اگر نکته ای هم دارید مقرون بفرمایید

امروز در ابتدا قانون کشورمون را می گوییم

و به صورت بخش بخش و نه کامل

امروز بخشی را قرار می دهیم
و تا 3 روز موضوع ان شاء الله باز بماند (اگر اساتید لطف کنند)

و بعد به همین شیوه تا قسمت بعد گذاشته شود

و بعد اتمام قانون یک نتیجه کلی از قانون ان کشور داریم

و عد سراغ کشوری دیگر می رویم
بررسی کرده و همین شیوه را خواهیم داشت

تا پایان موضوع

نتیاج کلی را قیاس می کنیم

توجه!!

باز تاکید می کنم این نتایج و بحث در حیطه وظائف سایت
در رفع شبهه است و مخصوصا شبهاتی که به ولایت فقیه و .... وارد است

و لطفا در این رابطه نظر دهید و بررسی کنید

و برای شلوغ نشدن بحث
می توانیم موضوع جداگانه ایی با همین نام اما برای بحث قرار داده و لینک بحث و نتیجه را اینجا قرار دهیم

امیدوارم با کمکتان این موضوع باز بماند و یک دید روشنی از قوانین کشور ها داشته باشیم:Gol:

پیشاپیش از همکاریتان سپاس گزارم:hamdel:

حق الناس یا حق الله

انجمن: 

[font=tahoma, arial, helvetica, sans-serif][size=13]حق الناس یا حق الله
(بررسی یکی دیگر از حرف های اشتباهی که در جامعه رایج است)


[/size][/font]

شاید زیاد شنیده اید که می گویند: خدا حق الله را می بخشد ولی حق الناس را نمی بخشد.

[font=tahoma, arial, helvetica, sans-serif]سؤال: چه کسی این قانون را وضع کرده است؟

خداوند حرفش را یا از زبان انبیاء و اولیائش می زند و یا به وسیله کتب الهی.
کدام بیان چنین حرفی زده است. کدام کتاب و کدام نبی چنین گفته اند؟
شاید گفته شود: عقل این گونه حکم می کند.
اما باید دانست:

اولاً: هر حق الناسی حق الله هم هست. چرا که همه چیز از جمله انسان ها مملوک خدا هستند. بنابراین هر حقی از کسی ضایع شود درواقع حق خدا ضایع شده است. پس حق الناس بر حق الله ارجحیت ندارد.
ثانیاً: اگر حقی ضایع شود چه حق الله چه حق الناس ضرری برای خدا ندارد. آن که ضرر می کند آدمی است. و آدمی با این ضرر رساندن در اولین مرحله به خودش ظلم می کند. پس ضایع کردن حق الله یعنی ظلم به خود. و ظلم به خود مستلزم عذاب الهی است، مگر آن که خدا ببخشد.
ثالثاً: اگر قرار به بخشش باشد، خدا حق الناس را به راحتی می بخشد. و خودش می داند فردی که مظلوم واقع شده است را چگونه راضی کند.
پس لطف فرموده، برای خداوند تعیین تکلیف نفرمائید!


[/font]
فطرت

تفاوت اسماء خداوند با دیگر اسماء


اسماء پروردگار به معنی نامگذاری نیست، چون اسم نامگذاری قراردادی است، هر اسمی را روی هر چیزی می شود گذاشت، آن دیگر قرارداد است، لازم نیست معنی آن اسم واقعا در این شخص صدق کند. مثلا اگر اسم کسی را گذاشتند " حسن " (حسن یعنی نیکو، زیبا) ممکن است او واقعا هم حسن و نیکو و زیبا باشد، و ممکن است زشت ترین افراد باشد، کسی نمی تواند ایراد بگیرد، می گویند نامگذاری است و در نامگذاری این حرفها نیست، مثل فامیلهایی است که افراد روی خودشان می گذارند. البته فامیلها خوب انتخاب می شود و باید هم خوب انتخاب شود اما معنای نامگذاری این نیست که حتما حقیقت این (نام) بر آن (شی ء) صدق کند.

از آن شاهکارهای سیاسی مرحوم سیدحسن مدرس نقل می کنند: در همان دوره تقریبا چهل و پنج سال پیش یک موجی پیداشده بود - که هر چند وقت یک بار هم پیدا می شود و آن وقت این موج شدیدتر از امروز بود - که ما باید لغات بیگانه را (به قول اینها) از زبان فارسی بیرون بریزیم و اصلا نباید هیچ لغت عربی در زبان ما وجود داشته باشد.
این موج در مجلس هم راه پیدا کرده بود و می خواستند آن را به صورت یک قانون در بیاورند. مرحوم مدرس با این فکر مبارزه می کرد. (گاهی یک شوخی، یک متلک، یک هو کردن اثرش از چند برهان بیشتر است.) گفته بود بسیار خوب، حالا ببینیم چی می شد! (به قول خودش، اصفهانی بود)، چه از آب درمی آید!
رو کرده بود به رئیس مجلس و گفته بود آقای رئیس مجلس! اسم من حسنس، اسم جنابعالی هم حسینس حالا این اسمها را می خواهند تبدیل کنند به فارسی، من می شوم " نیک "، حسین هم که تصغیر حسن است می شود نیکچه، پس بعد از این من نیکم شما نیکچه، مثل دیگ و دیگچه، یک چند تا از اینها را با همدیگر جور کرد، مجلس خندید، لایحه به همین (امر) از بین رفت.

حال، اسم گذاری اسم گذاری است، ولی در مورد پروردگار اسم به آن معناست که گفته شد، یعنی یک صفت که قائم به ذات پروردگار است، و الا کسی آنجا اسم گذاری نکرده، و لهذا اسمهای پروردگار هه اسمهای عام و کلی است که احیانا در مورد غیر پروردگار هم این اسمها یا بعضی از اسمها استعمال می شود ولی در یک دایره خیلی محدود. مثلا ما به پروردگار می گوییم " عالم "، به غیر پروردگار هم می گوییم عالم. گو اینکه علم او به معنای علم غیرمتناهی است و علم غیر پروردگار هر چه باشد بالأخره متناهی و محدود است، ولی گفته می شود.