عکس

✿♪♪✿♪♪تصاویر لایه باز مذهبی✿♪♪✿♪♪تولید اختصاصی اسک دین***

تصاویر لایه باز مذهبی را اینجا ببینید
psd

عکس/شهیدان زنده در عرفات

حجت‌الاسلام والمسلمين قاضي عسكر در حاشيه مراسم برائت از مشركين در صحراي عرفات از جانبازان هشت سال دفاع مقدس كه در اين سرزمين حضور داشتند، عيادت كرد. ...

قول یک شهید به همسرش + عکس

انجمن: 

هفته نامه تخصصی حیات طیبه که تحت نظر بنیاد شهید و امور ایثارگران اداره می شود هر هفته پس از پایان نماز جمعه تهران میان نماز گزاران توزیع می شود و مبلغ آن نیز سه صلوات نثار ارواح مطهر امام شهیدان رحمت الله علیه و شهدا است



به گزارش سیمای قرآن و عترت ، هفته نامه فوق الذکر در روز جمعه مورخ ۲۱ مهرماه صفحه ۳ مطلبی خواندنی را منتشر کرده که در ذیل از نظر تان می گذرد:



همسر شهید محمد اصغری خواه می گوید:

{شهید محمد اصغری خواه به من} می گفت: "وقتی من شهید شدم ، قول می دهم یک سال تمام به خوابت بیایم " و همین طور هم شد .



شایان ذکر است شهید محمد اصغری خواه
فرمانده گردان کمیل لشکر قدس گیلان متولد متولد: 12/3/1340 درتاريخ 9/1/1367 درعمليات: والفجر ده ، منطقه خرمال عراق قله باني بنوك، به درجه رفیع شهادت نائل آمد ، و در سال 1/7/ 1369 گلزار شهداي روستاي فتيده( از توابع شهرستان لنگرود) پذیرای پیکر پاکش شد.

منبع

وقتی نماینده امام به یک سرباز اقتدا کرد +‌عکس

انجمن: 

نماینده امام در سال 1359 با شناختی که از "شهید علی پرویز" داشته است در پادگان حمیدیه در نماز جماعت به وی اقتدا می‌کند و پشت سر او نماز می‌گذارد تا همه کادر پادگان و همرزمان این رزمنده ساده به کمالات معنوی و اخلاقی وی پی ببرند.

شهیدی که دو مزار دارد+ عکس

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق ، شهید احمد بذر افشان ابرقویی ، نامی است که بر مزار یکی از شهدای مدفون در قطعه 24 بهشت زهرای تهران حک شده است. اما این بسیجی شهید در زادگاه خود نیز دارای مزاری دیگر است.
مطابق با سنگ نوشته ی مزار این بسیجیِ شهید که در زمان شهادت ، تنها 16 سال داشته است ، وی به تاریخ دوم فروردین 1361 ، در جریان عملیات فتح المبین ، بر اثر گلوله باران دشمن ، قطعه قطعه شده و بخش هایی از بدن او در تهران و بخش هایی دیگر در زادگاهش ، «ابرقو» می شود.
بیش از این چیزی از حکایت این بسیجی 16 ساله نمی دانیم.
چند جمله از وصیت نامه ی شهید نیز روی سنگ مزارش حک شده به این مضمون:
ای پدر و مادر و دیگران ! از نماز کوتاهی نکنید و سخنان امام امت را که همانند سخنان حضرت محمد در صدر اسلام است ، همه اجرا کنید.

روحمان با یادش شاد




مزار شهید بذر افشان در بهشت زهرای تهران

صاحب این عکس مشهور کدام شهید است؟

همه ما با این عکس خیلی خوب آشنائیم. هر جا نامی از شهید و شهادت باشد ، حتما این عکس زیبایی که تمام و کمال از مظلومیت خون شهدا و مفهوم عمیق شهادت سخن آشکار می گوید ، را دیده ایم و دلمان عجیب برای غربت شهدا می گیرد.
شهید امیر حاج امینی…
بیسیم چی لشگر ۲۷ محمد رسول الله… .

از مظلومیتش همین که هیچ مطلبی را در مورد زندگی نامه اش و یا وصیت نامه اش نمی یابی… .
ولی تاریخ شهادتش ۱۰ اسفند ماه ۱۳۶۵ و محل شهادتش کربلای شلمچه بوده است.

معرفی شهید
خستگی نداشت. می گفت من حاضرم تو کوه با همه تون مسابقه بذارم، هر کدوم خسته شدین، بعدی ادامه بده… اینقدر بدن آماده ای داشت که تو جبهه گذاشتنش بیسیم چی. بیسیم چی (شهید) پور احمد…
اصلاً دنبال شناخته شدن و شهرت نبود. به این اصل خیلی اعتقاد داشت که اگه واقعاً کاری رو برای خود خدا بکنی، خودش عزیزت می کنه. آخرش هم همین خصلتش باعث شد تا عکس شهادتش اینطور معروف بشه.
هر کار می کرد، برا خدا می کرد؛ اصلاً براش مهم نبود کسی خبردار می شه یا نه! عجیب نسبت به بچه های یتیم هم حساس بود، کمک به یتیمان هیچوقت فراموشش نمی شد…
یه بار که تو منطقه حسابی از بچه ها کار کشیده بود و به قول معروف عرقشون رو در آورده بود، جمعشون کرد و بهشون گفت: “نکنه فکر کنین که فلانی ما رو آموزش می ده، من خاک پاهای شماهام. من خیلی کوچیکتر از شماهام… اگه تکلیف نبود هرگز این کار رو نمی کردم….”
ولی دلش رضا نداده بود و با گریه از همه خواست که دراز بکشن. همه تعجب کرده بودن که می خواد چیکار کنه. همه که خوابیدن اومد پایین پای تک تک بچه ها و دست می کشید به کف پوتین بچه ها و خاکش رو می مالید رو پیشانیش…. می گفت: من خاک پای شماهام ….
داداشش می گه: یه بار نشسته بودم کنار مزارش؛ دیدم یه جوون اومد سر مزار و بهم گفت: شما با شهید نسبتی دارین؟ با اصرارش گفتم برادرشم. همینکه اینو شنید، گفت: ما اول مسلمون نبودیم، اما با اجبار مسلمون شدیم ولی از ته دلمون راضی نبودیم و شک داشتیم. تا یه بار اتفاقی عکس این شهید رو دیدم. واقعاً حس می کردم داره باهام حرف می زنه؛ طوری تاثیر روم گذاشت که از ته قلبم به اسلام ایمان آوردم و از اون به بعد همش سر مزارش میام….
بعد شهادتش یه نامه به دستمون رسید که چند روز قبل از شهادتش نوشته بود، اولش اینطور شروع می شد: “از اینکه به این فیض عظیم الهی نایل شدم، خدا را بسیار شکر گذارم…..”
دفعه آخری موقعی بود که بچه ها یک به یک جلو می رفتن و بر می گشتن. یه بار دیدیم امیر بلند شد که بره تو خط. یکی بهش گفت: حاجی! الان نوبت منه… ولی امیر گفت: نه! حرف نباشه، این دفعه من می رم…..
همین دفعه بود که با خوردن یه خمپاره شهید شد.


[

عکس:وقتی کودکان دبستانی شهید شدند ....

انجمن: 

جام کشکول؛ مهر نوشت: روزهای جنگ تحمیلی در لرستان پر از روزهایی است که مادران لرستانی در مقابل موشک باران دشمن چه عاشقانه کودکانشان را در آغوش گرفتند و علی اکبر و علی اصغر دادند و هر لحظه منتظر ترکش های آژیر قرمز در جای جای شهر های این استان بودند.


جهت مشاهده در سایز اصلی بر روی تصویر کلیک کنید


آری چنین است که رهبر معظم انقلاب رزم لرستانیها در دوران دفاع مقدس را بیش از آنکه شنیدنی باشد دیدنی توصیف می کند.
با وجود این همه رشادت و پایمردی به واقع از مقاومت و رزم این مردان و زنان دلاور آنقدر کم نوشته اند که برای یافتن نشانی از این همه مقاومت شاید جستجوهای پی در پی هم نتیجه بخش نباشد.
این در حالیست که تاریخ مقاومت این استان پر از صحنه هایی چون بمباران دبستان شهید فیاض بخش و مدرسه راهنمایی امام حسن مجتبی بروجرد، مرکز انتقال نفت تنگ فنی، موشک باران محلات سطح شهر خرم آباد، ویرانی شهرستان پلدختر و ...است.
انفجار دبستان و پروانه هایی که در آتش سوختند صحنه ای است که بمبارانی که دبستان شهید فیاض بخش را با خاک یکسان کرد تا 65 دانش آموز شهید این مدرسه و مدرسه راهنمایی امام حسن مجتبی شهر بروجرد در گمنامی میان صفحات تاریخ به فراموشی سپرده شوند.

و امروز دنیا از عکسی دلش می گیرد که در آن بدنهای بی روح 65 کودک دبستانی در سالن ورزشی طالقانی در صفی طویل دراز شده اند و بر روی سینه هر یک برگ کاغذی که نشان دهنده نام و نشان شهیدان خردسال است خودنمایی می کند.
پس از جستجوی اسناد مرتبط با موشک باران و بمبارانهای دوران جنگ تحمیلی در لرستان که به واقع از رزم این ملت کم نوشته شده است به کتابی چندین صفحه ای از خاطرات "42 روز نبرد با استکبار" دست پیدا می کنم که شاید تنها گوشه ای از آنچه در آن روزها بر مردم لرستان گذشته در آن آورده شده است.
در این کتاب با ادبیاتی اندوه بار راجع به روز این واقعه اینگونه نگاشته شده است:
"هوای سردی از صبح امروز شروع شده بود و در خیابانها و کوچه های شهر می چرخید و بی شرمی خود را به همه معرفی می کرد...
کسبه های محل با محاسن نیمه سپید در حالیکه پالتوها را به خود پیچیده بودند با لهجه شرین بروجردی با هم صحبت می کردند و برای اقامه نماز راهی مسجد می شدند که ناگهان دقایقی مانده به ساعت یک بعد از ظهر دو انفجار مهیب و پیوسته سراسر شهر را به لرزه درآورد.
آری دو فروند موشک دو نقطه شهر بروجرد را به تلی از خاکستر و آتش مبدل ساخته بود...یکی ازنقاط مورد اصابت موشک یک دبستان بود، داخل محوطه از دور ناله کودکانه و محصلین به گوش می رسید. یک گودال نسبتا بزرگ در کنار محوطه دبستان شهید فیاض بخش به طور وحشتناکی ایجاد شده بود.
پدران و مادران سراسیمه به طرف مدرسه می دویدند و سرگردان به هر طرف می چرخیدند.کودکان خردسال مثل پروانه های زیبایی در اطراف سالن بسته کلاسها به یکدیگر می زدند و در آتش خشم دشمن می سوختند.
جمعی از دانش آموزان مثله شده در کنار گودال انفجار جان داده بودند و برخی دیگر در زیر آورها در حال جان دادن بودند...
عملیات امداد و نجات به پایان رسید، شمار بدنهای بی روح کودکان دبستانی به 65 نفر رسید؛ به سالن ورزشی طالقانی رفتم، همه شهدای دانش آموز را در صفی طویل دراز کرده بودند، روحم گرفت...
بر روی سینه هر یک برگ کاغذی بود که نشان دهنده نام و نشان شهید خردسال بود و گویا هدیه تمام هستی و آدمیان برای این کودکان بی دفاع تنها همین پاره کاغذی بود که سند شهادتشان محسوب می شد...
آری؛ شهرستانهای مختلف استان لرستان با توجه به بمبارانها و موشک بارانهای گسترده که مطابق آمار غیر رسمی بیش از 141 بار بمباران و 20 بار موشک باران را به خود دیده است دومین استان خسارت دیده از جنگ تحمیلی به شمار می آید.
اینجا لرستان است، مهد شیرمردی و دلاوری، گمشده در صفحات تاریخ...و امروز از رزم 6 هزار و 300 شهید لرستانی چه کم نوشته اند و چه کمتر گفته اند.

منبع:جام نیوز

کوچه ای با 6 خانه و 9 شهید + عکس

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

کوچه ای با 6 خانه و 9 شهید + عکس

شهر «کومله» در استان گيلان كوچه بن‌بستی کم‌نظیر دارد كه طول آن کمتر از 30 متر است اما در همين مساحت كم شش منزل با 9 شهید وجود دارد.



به گزارش فرهنگ به نقل از ايسنا، در واقع تمام خانه‌های این بن بست در دل خود شهدایی پرورش داده‌اند که هر کدامشان آغازگر بسیاری از حرکت‌ها در زمان خود بودند.

در ابتدای این بن بست خانه شهید «محمد نیکنام» قرار دارد. در خانه دوم زادگاه شهید «ایرج صیقلی»‌ را مي‌بينيم. خانه سوم متعلق به دو برادر شهيد و فرهنگی به نام‌های «ناصر و محمود نیکنام» است که هر دوي آنها در «عملیات کربلای2» به شهادت رسیده‌اند.

خانه چهارم مربوط به شهید «حسینعلی نیکنام» است که در سال 1365 و زمانی که به عنوان مربی تاکتیکی در پادگان منجیل مشغول خدمت بود براي نجات ديگران، خود را بر روي «نارنجک» در حال انفجار انداخت.

خانه پنجم محل تولد و پرورش یکی از کم سن و سال‌ترین شهدای شهرمان است. شهید «قاسم اصغری» در حالی که 15 سال بیشتر نداشت در «عملیات کربلای 5 » در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسيد به گفته یکی از همرزمان شهيد، قاسم در اين عمليات «آر.پی‌. جی» زن بود و با این سن کم خودش بیش از 30 بار (بیش از حد استاندارد) با آر.پی. جی شلیک کرد که موجب حیرت و تعجب سایر همرزمانش شد.

و سرانجام در خانه ششم، سه شهید برادر به نام‌های «محمد، غلامرضا و فریدون صیقلی» پرورش یافتند که با توجه به بیشترین تعداد شهید، این بن بست آسمانی به نام شهید صیقلی‌ها نام گرفته است.

این همه بی نماز هست!!!+عکس

می خواست برگرده جبهه بهش گفتم: پسرم! تو به اندازه ی سنّت خدمت کردی بذار اونایی برن جبهه که نرفته اند
چیزی نگفت و ساکت یه گوشه نشست…
… وقت نماز که شد ، جانمازم رو انداختم که نماز بخونم دیدم اومد و جانمازم رو جمع کرد...
خواستم بهش اعتراض کنم که گفت: این همه بی نماز هست! اجازه بدید کمی هم بی نمازا ، نماز بخونند
دیگه حرفی برا گفتن نداشتم خیلی زیبا ، بجا و سنجیده جواب حرف بی منطقی من رو داد.