زنده

زنده به گور کردن در تاریخ برای اولین بار به دست چه کسانی انجام شد؟

با سلام
سوالی از اساتید گرامی دارم !:Gol:
همانطور که میدانید این قضیه را اعده ای از باستان شناسان در مورد اعراب جاهلی عنوان کرده اند !!
اما آیا در تاریخ قبل از اعراب رسم بر زنده بگور کردن وجود دارد ؟اگر آری چه کسانی بدعت گذار این رسم بوده اند ؟
البته در سایت تاپیکهایی زده شده که اشاره به رسم عرب جاهلی دارد !!اما موضوع سخن ما قبل از اعراب است


آیا اعراب در جاهلیت دختران خود را زنده به گور می کردند ؟

زنده به گور کردن

.

**** زن در آیینه شعر فارسی *****

جرعه ی از حکمت نامه فردوسی :

شاهنامه اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی، حماسه‌ای منظوم در بحرمتقارب مثمن محذوف و شامل حدود ۶۰٬۰۰۰ بیت و یکی از بزرگ‌ترین و برجسته‌ترین حماسه‌های جهان است که سرایش آن سی سال به طول انجامید. محتوای این شاهکار ادبی، اسطوره‌ها، افسانه‌ها و تاریخ ایران از ابتدا تا فتح ایران توسط اعراب در سده هفتم است که در چهار دودمان پادشاهی پیشدادیان، کیانیان، اشکانیان و ساسانیان خلاصه می‌شوند و به سه بخش اسطوره‌ای (از عهد کیومرث تا پادشاهی فریدون)، پهلوانی (از قیام کاوه آهنگر تا مرگ رستم) و تاریخی (از پادشاهی بهمن و ظهور اسکندر تا فتح ایران توسط اعراب مسلمان ) تقسیم می‌شود.

فردوسی با سرودن شاهنامه موجب زنده‌شدن و احیای زبان پارسی شد. یکی از مأخذ مهمی که فردوسی برای سرودن شاهنامه از آن استفاده‌کرد، شاهنامه ابومنصوری بود. شاهنامه نفوذ بسیاری در ادبیات جهان داشته‌است و شاعران بزرگی مانند گوته و ویکتور هوگو از آن به نیکی یاد کرده‌اند.

شاهنامه بزرگ‌ترین کتاب به زبان پارسی است که در همه جای جهان مورد توجه قرار گرفته و به همهٔ زبان‌های زندهٔ جهان بازگردانی شده‌است. نخستین بار بنداری اصفهانی شاهنامه را به زبان عربی بازگردانی‌کرد و پس از آن بازگردانی‌های دیگری از شاهنامه (از جمله بازگردانی ژول مل به فرانسوی) انجام‌گرفت.
یکی از تاریخ دانان و مصر شناسان گفت که زبان قبطی و ادبیات کهن مصر در این سرزمین از بین رفت و به فراموشی سپرده شد و امروزه زبان رسمی کشور مصر، عربی است، چون مصریان کسی مثل فردوسی ایرانی را نداشتند.مصر تمدن، تاریخ، فرهنگ و زبانش را از دست داد، ما نمی‌توانیم راجع به فرهنگ مصریان صحبت کنیم چون امروزه کسانی با آن فرهنگ در آنجا حضور ندارند.فردوسی فرهنگ، زبان و تاریخ حماسی ایرانیان را با شاهنامه جاودانه کرد.

فردوسی زمانی شاهنامه را سرود که زبان پارسی دچار آشفتگی بود و او از آشفتگی و افزونی آن جلوگیری کرد. فردوسی در سرودن شاهنامه از پارسی سره بهره‌نبرد و از پارسی دری استفاده‌کرد و شمار واژگان عربی در شاهنامه ۸۶۵ است.

۲ اسفند ۱۳۸۸ پایان هزارهٔ سرایش شاهنامه بود که به این مناسبت، جشن جهانی هزارهٔ شاهنامه با حضور نمایندگان ۱۹۲ کشور عضو
یونسکو در پاریس، فرانسه (مقر یونسکو) با همکاری بنیاد فردوسی برگزار شد. هم‌چنین آیین بزرگداشت هزارهٔ شاهنامه در کشورهای گوناگون به بهانهٔ ثبت آن در یونسکو از جمله برلین، آلمان برگزار شد.

حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی (زادهٔ ۱۰۲۰–۹۳۵ در دهکدهٔ پاژ در طابرانتوس) بزرگ‌ترین حماسه‌سرای تاریخ ایران و یکی از برجسته‌ترین شاعران جهان است.

فردوسی نخستین کسی نبود که به آفرینش حماسهٔ ملی ایران دست‌زد. مسعودی مروزی قسمتی از شاهنامه را به وزن ترانه‌های ساسانی ساخته‌بود که از آن فقط چند بیت از سرگذشت کیومرث باقی مانده‌است. پس از او، دقیقی توسی سرگذشت گشتاسپ و ظهور زرتشت را به نظم آورد و چون به دست برده‌ای کشته‌شد، شاهنامهٔ او ناتمام ماند. فردوسی که پیش از مرگ دقیقی و حتی پیش از زمانی که او به سرایش شاهنامه دست‌بزند، در اندیشهٔ سرایش شاهنامه بود، اثری در حدود پنجاه برابر کار دقیقی به وجود آورد و زمانی که به داستان گشتاسپ رسید، هزار بیت دقیقی را در شاهنامهٔ خود نقل‌کرد. آن‌گاه بزرگان زمان مانند حیی قتیبه و علی دیلم او را تشویق‌کردند و او پس از سی سال در حدود «پنج هشتاد بار از هجرت» (سال چهارصد هجری قمری) سرایش شاهنامه را به پایان رساند او در مورد مدت سرایش شاهنامه چنین می‌سراید:

class: nastaliq

[TD="class: b"]بسی رنج بردم در این سال سی
[/TD]

[TD="class: b"]عجم زنده کردم بدین پارسی
[/TD]

دعای مردگان برای زنده ها

سلام، وقت بخیر
ببخشید والدینی که از دنیا رفته اند ، پدر یا مادر

حالا خوب بودند یا بد بودند یا هر چیز دیگه ای...
میتونن در حیات پس از مرگ برای فرزندانشون دعا کنند و آیا خداوند این دست دعا ها رو از جانب بندگانش در حیات پس از مرگ در صورتی که گناه کرده باشن یا اشتباهی یا خطایی داشته باشن یا حقی بر گردنشون باشه اجابت میکنه؟

چطور میشه از پدر یا مادر درگذشته تقاضا کرد که برای فرزندشون دعا کنن در صورتی که محل دفن اونها دور از دسترس باشه؟

زنده بودن و وجود داشتن

به نام خداوند بخشایشگر و مهربان

یک سوالی هست که چند وقته ذهنمو در گیر کرده . از سنگ هم شروع شد. که آیا سنگ زندست یا زنده نیست . تقریبا از هر کسی سوال کردم ، به من گفتن که زنده نیست به دلایل مختلف علمی . اما بعدش این سوال برام پیش اومد .

آیا اگر چیزی بخواد وجود داشته باشه ، باید زنده باشه (بشه - زندگی بهش بخشیده بشه) یا یه چیز میتونه وجود داشته باشه و زنده هم نباشه ؟

یا طوری دیگر این رو بیان کنم که زنده بودن لازمه ی وجود داشتنه یا وجود داشتن لازمه ی زنده بودن هست (که در این صورت میتونه یک چیز وجود داشته باشه و زنده نباشه) ؟

فقط یک چیز ، اینکه من در اینجا هدفم از بیان کلمه زنده ، به معنای علمیش که رشد کنه ، نفس بکشه و ... نیست .

عکس/شهیدان زنده در عرفات

حجت‌الاسلام والمسلمين قاضي عسكر در حاشيه مراسم برائت از مشركين در صحراي عرفات از جانبازان هشت سال دفاع مقدس كه در اين سرزمين حضور داشتند، عيادت كرد. ...

آیا حاج احمد متوسلیان زنده است؟

زندگی نامه جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان

تولد و كودكی


به سال 1332 ه.ش در خانواده‌اي مومن و مذهبي در يكي از محلات جنوب شهر تهران به دنيا آمد. دوران تحصيل ابتدايي خود را در دبستان اسلامي «مصطفوي» به پايان برد. ضمن تحصيل، به پدرش كه در بازار به شغل شيريني فروشي اشتغال داشت، كمك مي‌كرد. احمد در همان سالهاي نوجواني با شركت فعال در هياتهاي مذهبي و كلاسهاي قرآن در مساجد جنوب شهر، از ظلم و جنايات رژيم منحوس پهلوي آگاه شد و با سن و سال كمي كه داشت قدم به ميدان مبارزه با طاغوت گذاشت.
پس از پايان دوره ابتدايي، در هنرستان صنعتي، شبانه به تحصيل ادامه داد و در سال 1351 موفق به اخذ ديپلم گرديد. سپس به خدمت سربازي اعزام شد و در شيراز دوره تخصصي تانك را گذراند و پس از آن، به سرپل ذهاب اعزام شد.

فعاليت سياسي – مذهبي


او در دوران سربازي، فردي مذهبي و مومن بود و در بحثها، مخالفت خود را با رژيم ستمشاهي بيان مي‌كرد. پس از اتمام خدمت سربازي، در يك شركت تاسيساتي خصوصي استخدام شد و بعد از چند ماه، به خرم‌آباد منتقل گرديد و به فعاليتهاي سياسي تبليغي خود ادامه داد. تا اينكه پس از مدتها تعقيب و گريز، در سال 1354 توسط اكيپي از كميته مشترك ضدخرابكاري ساواك دستگير و روانه زندان شد و مدت پنج ماه را در زندان مخوف فلك‌الافلاك خرم‌آباد در سلولي انفرادي گذراند.
به روايت همرزمانش، با وجود تحمل شكنجه‌هاي جسمي و روحي فراوان، حسرت شنيدن يك آخ را هم بر دل سياه مزدوران ساواك گذاشت، تا اينكه او را به بند عمومي منتقل كردند و حدود نه ماه نيز در آنجا گذراند و با بالاگرفتن موج انقلاب اسلامي از زندان آزاد گرديد و به آغوش ملت بازگشت. پس از آزادي، در شروع قيامهاي خونين قم و تبريز در سال 1356، نقش رابط و هماهنگ كننده تظاهرات را در محلات جنوبي تهران عهده‌دار شد و رابطه‌اي تنگاتنگ با حركتهاي مكتبي محافل دانشجويي و روحانيت مبارز تهران داشت.
با شدت يافتن روند نهضت اسلامي و رويارويي مردم با مزدوران طاغوت، بارها تا پاي شهادت پيش رفت و در روزهاي 21 و 22 بهمن ماه 1357 تلاش و ايثار چشمگيري از خود نشان داد. با پيروزي معجزه آساي انقلاب اسلامي، مسئوليت تشكيل كميته انقلاب اسلامي محل خويش را عهده‌دار شد. پس از شكل گيري سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به اين ارگان پيوست و دوشادوش ساير همرزمانش با حداقل امكانات موجود به سازماندهي نيروها همت گماشت.
مبارزه با ضدانقلاب در كردستان
پس از شروع غافله كردستان در اسفندماه سال 1357 به همراه 66 تن از همرزمانش داوطلبانه عازم بوكان شد و به دليل ابتكار عمل هوشيارانه و فرماندهي قاطع خود توانست كليه اشرار مسلح را متواري كند و منطقه را از لوث وجود ضدانقلابيون كه در راس آنها دمكراتها قرار داشتند، پاكسازي نمايد. او پس از تثبيت مواضع نيروهاي انقلاب در بوكان، به شهرهاي سقز و بانه رفت.
در ابتداي ورود به شهر بانه، به تلافي كمين ناجوانمردانه‌اي كه ضدانقلابيون به نيروهاي ستون ارتش زده بودند، طي يك عمليات دقيق ضدكمين خساراست سنگيني به آنان وارد آورد كه در اين نبرد، چهارصد اسير و دويست كشته از ضدانقلاب برجاي ماند.
پس از آن به همراه گروهي از رزمندگان از جمله معاون خود (شهيد محمد توسلي) براي فتح سننج راهي اين شهر شد. ستون تحت فرماندهي او از سمت راست شهر، حلقه محاصره ضدانقلاب را در هم شكست و به همراه سرداران رشيدي چون محمد بروجردي و اصغر وصالي، سسندج را آزاد نمود و كمر تجزيه‌طلبان را شكست.
در زمستان سال 1358 به او ماموريت داده شد تا جاده پاوه – كرمانشاه را كه در تصرف ضدانقلاب بود، آزاد كند. عمليات با فرماندهي او و همكاري سپاه پاوه شروع و با موفقيت كامل به انجام رسيد و ايشان به همراه ساير برادران، وارد شهر پاوه شدند. پس از مدتي، با حكم شهيد بروجردي، به فرماندهي سپاه پاوه منصوب گرديد. در اين مدت، حاج احمد عمليات گوناگوني از جمله عمليات نجار در ارتفاعات نورياب، كه اكثر آنها با موفقيت همراه بود، طراحي و اجرا كرد.
حضور در لبنان
هنوز طعم شيرين فتح خرمشهر را در ذائقه‌اش احساس مي‌كرد كه خبر تلخ تهاجم ارتش صهيونيستي به خاك لبنان را شنيد. او در اواخر خرداد سال 1361 طي ماموريتي به همراه يك هيات عالي‌رتبه ديپلماتيك از مسئولين سياسي – نظامي كشورمان راهي سوريه شد تا راههاي مساعدت به مردم مظلوم و بي‌دفاع لبنان را بررسي نمايد.



ويژگيهاي اخلاقي

آگاهي و شناخت بالاي ايشان در مسائل سياسي – اجتماعي از جمله خصوصيات بارز اين سردار بزرگوار بود. در تدبير و تصميم‌گيريهايش دقت‌نظر داشت. ضمن قاطعيت در كار، بر دلها فرماندهي مي‌كرد و همواره در بطن مشكلات حضور داشت. به همين دليل، در سخت‌ترين شرايط،‌كسي او را تنها نمي‌گذاشت. امكاناتي را بيشتر از نيروهاي تحت امر خود، به خدمت نمي‌گرفت. به رغم برخورد قاطعانه در امر فرماندهي،‌ از عاطفه بالايي برخوردار بود. علاوه بر فرماندهي، در كارهاي جمعي مانند ساختن سنگر، نظافت محيط، شستن ظروف و ... با پرسنل تحت امر همراهي مي‌كرد. علاقه به مطالعه و بحث پيرامون اخبار و رويدادها، از خصوصيات ديگر او بود. در مواقع مقتضي در جمع صميمي همرزمانش پيرامون مسائل اعتقادي بحث مي‌نمود.
حاج احمد نسبت به شهدا و خانواده‌هاي محترمشان احترام خاصي قايل بود و در هر فرصتي به مزار شهدا مي‌رفت و براي رسيدگي به معضلات و حوائج خانواده‌هاي اين عزيزان تلاش مي‌كرد و در غم فراق همرزمانش مي‌سوخت. نقل مي‌كنند:
هنگامي كه بر مزار شهيد جهان‌آرا حاضر مي‌شد، آن‌چنان از خود بي‌خود مي‌شد كه تا ساعتها بي‌وقفه اشك مي‌ريخت و با روح بلند او نجوامي‌كرد.

برادر ديگري نقل مي‌كند:
شبي در جوار مرقد مطهر حضرت زينب(س) تا صبح به گريه و نماز مشغول بود. حوالي سحر به سيمايي بشاش و لبي خندان به سوي همسفرانش آمد و در پاسخ به سئوال دوستانش كه خوشحالي او را جويا شده بودند، گفته بود: از سر شب داشتم در فراق برادران شهيدم، مخصوصاً شهيد محمد توسلي اشك مي‌ريختم. به عمه سادات متوسل شدم، تا بلكه ايشان در كارم عنايتي فرمايند. چند لحظه پيش ناگهان ديدم يك پيرمرد نوراني با محاسني سفيد و لباس بسيجي بر تن، كنارم آمد و ايستاد و گفت: پسرم! بي‌تابي نكن، لحظه اجابت دعايت نزديك شده است.

نحوه اسارت

در چهاردهم تير سال 1361، اتومبيل هيات نمايندگي ديپلماتيك كشورمان حين ورود به شهر بيروت و در هنگام عبور از پست ايست و بازرسي،‌مزدوران حزب فالانژ اتومبيل را متوقف و چهار سرنشين خودرو مزبور به رغم مصونيت ديپلماتيك – توسط آدم‌ربايان دست‌نشانده رژيم تروريستي تل‌آويو گروگان گرفته شده و پس از شكنجه و بازجويي، به نظاميان اسرائيلي تحويل گرديدند،‌كه از سرنوشت آنان تاكنون اطلاعي در دست نيست. درحالي كه همرزمان آن مهاجر الي‌الله، مشتاقانه چشم به راه هستند تا خبري از او و همرزمانش برسد.

شهدا مرده اند یا ما؟!


کجا؟
-میرم مزار شهدا یه فاتحه بخونم...
اینو گفتم و راه افتادم ...ولی صدای آرومی تو دلم گفت:

«چه دروغ گنده ای گفتی پسر! از کی تا حالا اموات برا زنده هاشون فاتحه می خونن؟!»

وَلَا تَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ أَمۡوَٲتَۢاۚ بَلۡ أَحۡیَآءٌ عِندَ رَبِّهِمۡ یُرۡزَقُونَ/ 169آل عمران
هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده‏اند مرده مپندار بلکه زنده ‏اند و نزد پرودگارشان روزی میخورند

والپيپر زنده مسجد مقدس جمکران ◊▫●▫◊ تولید جدید اسک دین

◇◊◆ والپيپر زنده و بسیار زیبای مسجد مقدس جمکران
ويژه تلفنهای همراه اندرويدی

نرم افزاری اختصاصی از تولیدات جدید اسک دین

تغییر تصویر در شب و روز
بارش شبنم بر روی صفحه
بارش شهاب در اوقات شب
حرکت پروانه با لمس بر روی صفحه
متحرک بودن احادیث
و ....

http://www.askdin.com/attachment.php?attachmentid=3006476343&d=1501064316

توجه : پس از دریافت از حالت فشرده خارج کنید
لطفاً برای برنامه ریزی طراحی نرم افزارهای تلفن همراه، در نظر سنجی بالای صفحه مشارکت بفرمایید.


فایل: