حقیقت

نقد و بررسی کتاب « پژوهشی در زندگی علی، نماد شیعه گری»

سلام. لطفا درباره کتاب «پژوهشی در زندگی علی، نماد شیعه گری» توضیحاتی بیان نمایید. ممنون 

حقیقت چیست؟ (بخش اول: آیا چیزی خارج از ذهن من وجود دارد؟)

انجمن: 

سلام.

شده بارها رفتید روی تخت یا رختخوابی دراز کشیدید و به فکر فرو رفتید.و چیزهای مختلفی رو تو ذهنتون تجسم کردید و یا تصور کردید.یا خاطراتی رو یاد آوری و مرور کردید.گاهی در همون حین، ناراحت شدید، گریه کردید، یا برعکس، خوشحال شدید، خندید...
تمام اون اطلاعات و اون تصورات و اون اشکالی که در مدتی که در رختخواب بودید از نظر شما می گذشته و اون عواطفی و هیجاناتی که از سر گذروندید، تنها درون ذهن خودتون بودن و شکل گرفتن و وجود داشته. اگر اژدهایی دو سر می دیدید که داشته یک شهر رو نابود می کرده و مردمانش رو زیر پا له می کرده، همه در ذهن شما بوده...
اما همینکه از رختخواب بلند می شیم، و کش و قوسی به خودمون می دیم و می ریم سمت یخچال که یک لیوان آب بنوشیم، تصاویری که از نظرمون می گذره، رو خارج از ذهن خودمون واقعی می دونیم.دیگه نمی گیم این یخچال هم مثل اون اژدها که توی رختخواب داشتم می دیدمش، فقط توی ذهن من قرار داره!!!! اما حالا مشکل من در اینه، من نمی تونم، تمایز معنا دار قائل بشم بین اون اژدهای توی خیالم با این یخچال و لیوانی که میرم سروقتش تا آبی بنوشم و گلویی خیس کنم!!!
از کجا و چگونه تمایز قائل بشم بین یخچال و اون یک لیوان آب و حس سیراب شدن با اون اژدهای زیر پتو؟؟؟ در واقع چه تفاوت معنادار و مهمی بین ان اژدها که مردم را له می کرد با آن یخچال و یک لیوان آب و اون حس سیراب شدنی که از نوشیدن آن لیوان آب حس کردم وجود دارد و چطور به این تفاوت معنادار برسم:Rflasher::Rflasher: :Lflasher:چطور؟؟

با تشــــکر!

بازسازی شخصیت انسان (قسمت دوم)

بسمه تعالی


چه کسی مسئول فساد در جامعه است؟

به طور عموم, مردم, یک قشر و طبقه خاص , یک گروه و بسا اوقات یک فرد را مسئول فساد در تمام جامعه می دانند و می پندارند که آن عناصر فاسد یا آن فرد فاسد , تمام زندگی را در مسیر نادرست قرار داده اند, لیکن این نظر و عقیده درست نیست. .

یک ماهی مرده حوضی را الوده می کند.اما یک فرد نمی تواند جامعه ای را به فساد بکشاند. حقیقت این است که در یک جامعه خوب و صالح , یک فرد بدکردار و فاسد توان گذر ندارد, و چنانچه بخواهد از آن بگذرد , میمیرد همانگونه که یک ماهی اگر از آب بیرون برگردد میمیرد.

جامعه ای که در آن بدی و فساد ترغیب نمی شود و از آن استقبال نمی گردد, فساد قادر به ادامه حیات در آن نخواهد بود و خواهد مرد.در هر زمانه ای افراد فاسد وجود داشته اند, اما این درست نیست که تنها آن ها را مسئول تمام بدی ها و فساد ها بدانیم و همه کاسه کوزه ها را بر سر آن ها بشکنیم.

اگر در برهه ای عده ای افراد فاسد غالب و چیره بوده اند, این بدین معنا نیست که زمام زندگی تماما در اختیار آنان بوده و آنان به هر سو که خواسته اند, آن را هدایت نموده اند , بلکه حقیقت این است که در آن زمان تمام جامعه مبتلا به فساد بوده است. در آن زمان وجدان (conscience) انسان ها الوده به گناه بوده , در درون آن ها تاریکی, ظلم و تمنای شدید برآورده کردن خواسته ها و امیال نفسانی وجود داشته است. آنان خودخواه و نفس پرست بوده اند.

دلی که کرم زده گردد, قلبی که آلوده به گناه شود , شما به هیچ وجه نمی توانید او را از جرم و جنایت بازدارید , حتی اگر آن را به بند و زنجیر بکشید.

انسان خودخواه


در هر زمانه بوده اند کسانی که فقط خود و اهل و عیال خود را انسان و دیگران را خدمتگزار خویش تصور نموده اند. عده ای چنان اند که با آن که از هم نوعان خود هزاران هزار نفر رامی بینند, اما انسان ها فقط به همان دایره خود محدود می دانند .
اینان می پندارند که اهل و خاندان بیست سی نفری آن ها انسان اند و دیگران که از این دایره خارج اند انسان به شمار نمی روند.

چنین انسان هایی همیشه بوده اند که به کوچک ترین و ریز ترین مسائل و نیاز های خود و اهلشان با کمال دقت و توجه اهتمام نموده اند, اما چشمان خود را نسبت به مسائل و مشکلات دیگران بسته اند.

بعضی ها دو عینک دارند , که با یکی خود را می بینند و با آن دیگری تمام دنیا را. به عقیده من آن ها عینکی دارند که با آن چنان می بینند که فرزندانشان با فرشتگان آسمانی سخن می گویند. آنان خواسته خود را اگر به اندازه ارزن باشد, کوهی می بینند و کوه خواسته دیگران را ذره ای هم به حساب نمی آورند.

کی می تونه ازش فرار کنه؟


کی می تونه از خوابیدن کنار کرم ها و عقرب های قبر فرار کنه؟

کی می تونه از پوشدن کفن فرار کنه؟

کی می تونه از ضعف پیری فرار کنه؟

کی می تونه از حقیقت فرار کنه؟

امام علی علیه السلام
لْحَقُّ سَيْفٌ قَاطِع‏
حق شمشیر برنده ایست.

الْحَقُّ سَيْفٌ عَلَى أَهْلِ الْبَاطِل‏

حق شمشیری است بر اهل باطل.
تصنیف غررالحکم و درر الکلم ص 68 حکمت های 916 و 921

کسی که نمی تونه از اینها فرار کنه چرا حرامخواری میکنه؟ چرا ضعیف کشی می کنه؟ چرا گناه می کنه؟

چرا
چرا
چرا


برچسب: 

بررسی مسئله «ظهور حقایق و بطلان شرایع » در عرفان اسلامی

یکی از تهمت های نارروایی که در چند سده اخیر، به ویژه دوران معاصر به برخی از بزرگان عرفان و تصوف اصیل نسبت داده شده و می شود، این است که آنان به رفع تکلیف شرعی از واصلان به مقام حقیقت و مراتی حق الیقینی معتقدند. این نسبت ناصحیح که به ظاهر منشا آن ابهام و ایهام موجود در برخی از سخنان و اشعار اهل معرفت است، موجب شده تا گروهی از پژوهشگران و علمای مخالف عرفان و تصوف ندانسته روش سیر و سلوک باطنی را که در آیات و روایات معصومان علیهم السلام ریشه دارد، رمی به فساد کرده، مبانی و آموزه های نظری عرفان اسلامی را که مورد تایید متون دینی است، برنتابند. از جمله این سخنان دوپهلو و مبهم، عبارت مشهور «لو ظهرت الحقائق لبطلت الشرایع » است. این عبارت و امثال آن، افزون بر اینکه سبب سوء برداشت گروه یاد شده گردیده، مورد استفاده برخی از جهله صوفیه نیز قرار گرفته، دستاویزی برای اباحه گری و فرار ازتکالیف شرعی شده است.

رُک گفتن یا کنایه گفتن

سلام به مدیران و کارشناسان و بروبچ اسکدین

میخواستم از کارشناس محترم بپرسم که اگر انسان با همه و همه جا رُک و راست باشه و حرفشو راحت بهش بزنه آیا بده یا خوب؟

ملاکتون برای این ارزیابی چیه؟
دین راجب این صفت توضیحی داده؟
آیا این یک صفته جدا از راستگویی هست یا همونه؟؟؟

چرا بعضی مردم از اینکه رک بهش حقیقتو بگیم ناراحت میشن؟

سوالاتم زیاده فعلا همونارو بگید.

نظرات بچه ها هم برام مهمه.

Islam truth ☆☆کليپ هاي اثبات وجود خدا(علمي،فلسفي،منطقي)، حقانيت اسلام،قرآن و رسول الله،پاسخ به شبهات

یا رب الحیدر بحق الحیدر اشف صدر الحیدر بظهور الحجه

سلام و عرض ادب و احترام

فقط همین رو بگم شاید کلیپ ها در مجموع حجم نسبتا زیادی داشته باشند اما 1 یا 2 گیگ در برابر تاثیرات و ارزش این کلیپ ها قابل قیاس نیست
برای عزیزانی که به وجود الله و حقانیت اسلام شک دارند و یا اعتقادی ندارند
و برای دوستانی که اعتقاد دارند اما یقین و علم ندارند
این کلیپ ها توصیه میشه

دلایل محکم علمی و عقلی در اثبات وجود خدا 1-3

[FLV]http://hw3.asset.aparat.com/aparat-video/0c2071a58133a73265fad29fe205a20a590285__34561.mp4[/FLV]

لینک دانلود: http://hw3.asset.aparat.com/aparat-video/0c2071a58133a73265fad29fe205a20a590285__34561.mp4
لینک صفحه: http://www.aparat.com/v/d0kno

دلایل محکم علمی و عقلی در اثبات وجود خدا 2-3

[FLV]http://hw4.asset.aparat.com/aparat-video/caa28a6e0e14ef7acccafecd095b1779590305__46231.mp4[/FLV]

لینک دانلود: http://hw4.asset.aparat.com/aparat-video/caa28a6e0e14ef7acccafecd095b1779590305__46231.mp4
لینک صفحه: http://www.aparat.com/v/JFopG

دلایل محکم علمی و عقلی در اثبات وجود خدا 3-3

[FLV]http://hw2.asset.aparat.com/aparat-video/8180e00f21c3576e0fb56014db516090590349__33592.mp4[/FLV]

لینک دانلود: http://hw2.asset.aparat.com/aparat-video/8180e00f21c3576e0fb56014db516090590349__33592.mp4
لینک صفحه: http://www.aparat.com/v/tpCdq


معیار اهانت دقیقاً چیست؟ ممکن است سخنی در عین صادق بودن اهانت باشد؟

با عرض سلام و احترام و آرزوی سالی پر برکت،
بنده سؤالاتی پیرامون توهین و اهانت دارم:
۱) اول اینکه ملاک و معیار توهین و اهانت دقیقاً چیست؟ چه نوع رفتار یا گفتاری توهینی محسوب می‌شود که در دین و اخلاق از آن نهی شده است؟
۲) اگر گفتن حرفی که حقیقت است (یا فرد حقیقت می‌پندارد) موجب توهین به دیگری شود آیا به خاطر اینکه حقیقت است گفتنش جائز است؟
۳) رفتار یا گفتار اهانت‌آمیز تنها در صحبت با مسلمانان یا مسلمانان مؤمن و متشرع مذموم است و با دیگران جائز؟
توضیح اینکه ما گاهی می‌بینیم افراد سخنانی به دیگری می‌گویند که عرفاً زشت و ناپسند است اما فرد گوینده می‌گوید «ملاکی شرعی برای توهین بودن این سخن نیست یا اگر توهین است می‌شود گفت چون شرعاً نهی نشده» یا «چون حقیقت است شرعاً گفتنش لازم هم هست؛ چرا که در روایاتی هست که مثلاً قولوا الحق ولو علی أنفسکم». گاهی نیز گفته می‌شود چون در قرآن (یا شاید روایات) برخی افراد با رفتارشان به حیوانات مثل حمار یا کلب تشبیه شده ما مجازیم که این تعابیر را دربارهٔ دیگران به کار ببریم.

چون در این موارد بحث کلی معمولاً کافی نیست و بیشتر در مصادیق است که اختلاف رخ می‌دهد ناگزیر مصداقی ذکر می‌کنم. مثلاً آیا صحیح است که ما به فردی که ظاهراً از دین دیگر است بر سر اختلاف عقیده بگوییم:

نقل قول:
مثل اینکه کشیشهای همجنس باز لندن روی شما هم تاثیر گذاشته که حق را نا حق جلوه میدهید !!


و بعد این‌گونه توجیه کنیم که:
نقل قول:
عبارت شما مانند کشیشهای هم جنس باز انگلیسی حق را نا حق جلوه میدهید توهین نیست بلکه حقیقتی است . سالهاست در کلیسای انگلستان و کشورهای مشابه ازدواج هم جنس بازان را درکلیسا انجام می دهند و بدیهی است که حقی را نادیده انگاشته بناحق پرداخته اند. لذا ذکر حقیقت مستند توهین نیست .

سپاس فراوان

حقیقت چیست؟

با سلام خمت شما .
میدونم که شاید برای مطالعه و پاسخ به سوال من وقت ندارید اما ازتون خواهش میکنم بخونید و جواب بدید . چون اگه جواب ندید کارم به دیوانگی میکشه ...
من تقریبا از 14 سالگی وارد فاز فراماسونری و انجمن‌های مخفی شدم . با یه سخنرانی از یه روحانی جوان که مطمئنا شما اون سخنرانی رو دیدید . خیلی ابتدائی به فراماسونری و شیطان پرستی اشاره میکنه و نمادهاشون رو بررسی میکنه . بعد از اون ، هرچند که خیلی بچه بودم ، اما باز هم فهمیدم چیزی که در دنیا در جریانه خیلی خیلی بزرگتر از دید ما هاست . دید من ، پدر و مادر و خواهر و برادرم و خیلی‌های دیگه که میشناختم .
واسه‌ی همین شروع کردم به جمع آوری اطلاعات بیشتر . جلجتا رو دیدم . بعدش توی اینترنت میچرخیدم دنبال اطلاعات. بیشتر زنگهای تفریح داشتم پشت کامپیوتر سالن کنفرانس مدرسه مون ، مطالبو میخوندم که تصادفا توی یه پوشه از این رایانه ، یه سخنرانی از شما رو دیدم . یکی دیگه ریخته بودش اونجا .
بیشتر با ماسونری آشنا شدم و طی دوسال فهمیدم واقعیت جنگیه که در سراسر دنیا جریان داره ... اما نقطه عطف این سیر من ، دیدن مستند ظهور در همون 14 سالگی بود ... اجنه وشیاطین و ارتباطات و لقائات مستقیم اونها به ماسون‌ها و تمامی دیگر محتویات این مستند که خودتون واقفید . حس کردم به حقیقت بزرگی رسیدم (مخصوصا بعد از دیدن قسمت "انسان کامل") و سعی کردم که اونو گسترش بدم .
در همین اثنا یه دوستی پیدا کردم که اوایل به شدت بی اعتقاد بود . اما یواش یواش به سمت مسائل دینی سوقش دادم (من توی یه خانواده کاملا مذهبی بزرگ شدم) و با دیدن ظهور به این نتیجه رسیدیم که باید در این جنگ نقشی بگیریم. من به شدت تحت تاثیر این جو بودم . نمازم به مراتب خالصتر شده بود ، و حس میکردم که شیطان از دست من عصبانیه ... و سعی داره منو از هدفم دور کنه ... که همینطور هم شد .
والدین من ، سر درسم ، به شدت حساس اند . به خصوص مادرم . به دلیل مشکلاتی ، درسم از سال اول دبیرستان افت کرد . مادرم از سال دوم به طوذ کلی نسبت به من حساس شد و سال سوم و چهارم هم اسن وضع بدتر شد. هر روز نزاع داشتیم و داریم. هر موقع خواستم مراقبه کنم در بحث احترام به والدین به بن بست خوردم و برگشتم ... این یه بعد مشکل من بود .
اما مشکل اصلی من از اینجا شروع شد که بر اثر همین به بن بست خوردن‌ها به این فکر افتادم :
از کجا معلوم رائفی پور راست میگه و فراماسون‌ها بد هستم ؟ خود ماسون‌ها میگن ما یه انجمن برادری هستیم که همه متدینیم و تنها هدفمون اینه که از دور هم بودن لذت ببریم . و از تجربیات هم استفاده کنیم . ار کجا معلوم ظهور راست میگه ، شاید اونا جن پرست نباشن . چرا اعمال بد روئسای جمهور آمریکا و نخست وزیر‌های اسرائیل رو به پای ماسون‌ها بنویسیم ؟ همشون که بد نیستن ! اصلا گیرم بد هم باشن . شاید اونا خوبن و ما بدیم . چرا ولایت فقیه ؟ چرا پیامبران ، چرا خدا ...
جالبه که جدیدا این دوستم هم بهم گفته به صرف علاقه به من اظهار میکرده به اعتقاد به ولایت فقیه و حزب الله ! یگ دارم دیوونه میشم ! کی حقه ؟ کی باطله ؟ از کجا بفهمم کی حق و کی باطله ؟ کدوم جبهه رو بگیرم ؟ برم کتابهای اصول اعتقدات بخونم ، یا برم حوزه ؟ یا برم دانشگاه امام صادق که این چیزا رو بفهمم ؟! چرا احترام به والدین ؟ این چه ظلمیه که هرچی بگن ما باید گوش بدیم ؟ چرا چرا چرا چرا .... و هزار چرای دیگه . از درون دارم مفجر میشم . مشکلات هضم و معده گرفتم و دائما سر درد دارم . حس میکنم حقیقت ورای این مسخره بازی هاست ... چطور به حقیقت برسم ؟
ضمن اینکه روحانی مسجدمون میگه نمیخواد برید با اینا مبارزه کنید . فقط تا آخر عمرتون خود سازی کنید . یعنی اصلا لازم نیست با ایلومناتی بجنگیم؟

خواهش میکنم کمکم کنید ...

برچسب: 

چرا «وجود» وجود خارجی دارد؟

سلام.
یکی از قسمت‌های برهان صدیقین به عنوان محکم‌ترین برهان اثبات خدا، پذیرفتن حقیقت وجود به عنوان یک حقیقت عینی و خارجی است.
چگونه می‌توان اثبات کرد که این «وجود»، حقیقتی عینی است و نه صرفاً ذهنی؟ چطور می‌توان گفت که «وجود»، مانند «سفیدی» تنها یک مفهوم ذهنی نیست؟
متشکرم.