جمع بندی اخلاق و عرفان

من کیستم؟

انجمن: 

باسمه الفرد

فرض کردم آمدم اندر وجود

در درون فرض من جز من نبود

هیچ شی ای هم نبود اطراف من

نه زمین و آسمان نه مرد و زن

فکر تنهایی نبودم نیز هم

ذهن من خالی بُد از هر کیف و کمّ

در چنین فرضی چه خواهم شد؟بگو

عقل جمعی بِه بوَد در جستجو

اگر فرض کنیم شخصی دفعتا در خلأ مطلق به وجود بیاید و هیچگونه آگاهی نسبت به هیچ

چیز نداشته باشد اولین چیزی را که درک خواهد کرد هستی خویش است،اما ظاهرا

قادر به درک چیستی خویش نخواهد بود،ضمن اینکه چیستی هر کس سوای بعد فلسفی

آن بستگی کامل به وجود اشیاء دیگر دارد به تعبیر دیگر انسان بدون وجود اشیاء دیگر در واقع

انسان با ویژگیهای انسانی نخواهد بود لذا به نظر می رسد وجود "منِ انسانی من" وحدت تامی

با جهان و سایر اجزای هستی دارد.

بررسی خطب توحیدی نهج البلاغه

بسم الله الرحمان الرحیم

با سلام و ادب و احترام

مسأله توحید در نهج البلاغه از مهمترین مباحث عقلیِ کلام حضرت علی علیه السلام محسوب می گردد

درک توحید حقیقی بی گمان بدون استمداد از باب مدینه ی علم رسول صلی الله علیه و آله ممکن نخواهد

بود، چشمه های علوم الهی از قلل کوهسار اندیشه های ناب حضرت سرازیر شده و دامنه های اعمال

و اخلاق را سیراب می سازد.همو که خویش فرمود:"پرنده های تیز پرواز اندیشه را یارای صعود به بلندای

اندیشه ی من نیست."/خطبه شقشقیه

در این تاپیک بر آنیم که با بهره مندی، از دانش اساتید بزرگوار، سیری در خطب توحیدی نهج البلاغه داشته

و توحید صمدی را با بیان حضرت امیر علیه السلام بیابیم(ان شاالله)

جهت تبرک و تیمن با قسمتی از پیام حضرت امام خمینی (قدسّ الله سرّه الشریف) به کنگره نهج البلاغه آغاز می کنیم:

و اما كتاب نهج البلاغه كه نازله روح اوست براي تعليم و تربيت ما خفتگان در بستر منيت و در حجاب خود

و خودخواهي خود معجوني است براي شفا و مرهمي است براي دردهاي فردي و اجتماعي و مجموعه اي است

داراي ابعادي به اندازه يك انسان و يك جامعه بزرگ انساني از زمان صدور آن تا هر چه تاريخ به پيش رود و هر چه

جامعه ها به وجود آيد و دولتها و ملتها متحقق شوند و هر قدر متفكران و فيلسوفان و محققان بيايند و در آن غور كنند

و غرق شوند. هان فيلسوفان و حكمت اندوزان بيايند و در جملات خطبه اول اين كتاب الهي به تحقيق بنشينند و افكار بلند

پايه خود را به كار گيرند و با كمك اصحاب معرفت و ارباب عرفان اين يك جمله كوتاه را به تفسير بپردازند و بخواهند بحق

وجدان خود را براي درك واقعي آن ارضا كنند به شرط آن كه بياناتي كه در اين ميدان تاخت و تاز شده است آنان را فريب

ندهد و وجدان خود را بدون فهم درست بازي ندهند و نگويند و بگذرند تا ميدان ديد فرزند وحي را دريافته و به قصور خود

و ديگران اعتراف كنند و اين است آن جمله: «مع كل شي لا بمقارنه و غير كل بمزايله» و اين جمله و نظير آن كه

در كلمات اهل بيت وحي آمده است بيان و تفسير كلام الله است كه در سوره «حديد «است و براي متفكران آخر زمان

آمده است: «و هو معكم اينما كنتم».

و سخن ابن سینا که می فرماید:

"کان علی علیه السلام بین اصحاب محمد صلی الله علیه و اله کالمعقول بین المحسوس"

علی (ع) در میان یاران رسول خدا(ص) مانند"کلّی" در میان جزئیات محسوسه بود،

و یا مانند"عقول قاهره" نسبت به "اجسام مادیه" بود.

و برای بهره مندی از معارف توحیدی نهج البلاغه از اولین خطبه شروع می کنیم و منتظر افاضات اساتید گرامی می شویم.

الحمد لله الذی لا یبلغ مدحته القائلون و و لا یحصی نعماءه العادون......

با سپاس

جمله ابن سینا در مورد نفس !

انجمن: 

هو العالم

با سلام و عرض ادب

میخواستم معنی نفس رو در این متن بدونم و اینکه معنی این جمله ایا این هست که نفس انسان میتونه در نفس انسان دیگر تاثیر و تصرف کنه و اختیارش رو به دست خودش بگیره؟چگونه؟

ایا در تاریخ همچین اتفاقی افتاده ؟ و چه استفاده و کاربردی میتونه داشته باشه؟

این جمله از ابن سینا هست:

چون نفس در بدن(که ماده است) منطبع نیست میتواند ان را از مقتضای طبیعت خود برگرداند و در ان همه گونه تصرف کند. این تاثیر و تصرف نه فقط در بدنی که نفس در ان است میسر است بلکه در بدن دیگر نیز امکان دارد زیرا با نفس دیگری ذاتا یکی است و چنانچه نفس از علایق مادی برکنار و جزو طبقه نفوس قویه افریده شده باشد تاثیرش از اختصاص به ابدان تجاوز خواهد کرد وخواهد توانست بر سایر طبایع اثر گذارده و انهارا قویتر کند.

مشاهده ی نور

انجمن: 

سلام .

قبل از هر چیزی عرض کنم : بنده ی ناقابل ، خود را از پوست خرما هم حقیر تر میدانم ، لذا مطالبی که می خوانید ، جنبه ی تعریف از خود و ... ندارد چراکه اصلا بنده در آنها اراده ای نداشتم و همه را از فضل خدا می دانم .
اما مطلب مورد سوال :

درباره ی تجربه ی عرفانیست و چون گفته اند که به کسی نگو بنده هم اینجا که مارا نمیشناسند عرض میکنم . باشد که خداوند ، با مغفرت و فضل خود بر ما ببخشایند .

درباره ی خودم هم بگوییم که اصلا فرقی با آدم هایی که در خیابان میبینید ندارم و مدتیست ، چندان در پرهیزگاری و .... مثل پیشترها نیستم واقعا عادی عادی هستم .

سوال بنده :
من نورهایی می بینم که به این نورها عادت کردم اما نمیدان علت ، پیام و نکته ی مشاهده ی این نور ها چیست ! و این نورها را بیشتر به رنگ سفید می بینم و گاهی اوقات( مثل یک ستاره ی سرخ رنگ میدرخشند و گاهی آبی نفتیِ درخشان) البته ، مدتی پیش صدایی هم در باطنم مرا همراهی میکرد و میگفت مثلا این کار را نکن ، آن اب را نخور ، آن غذا را برای شخصی باقی بگذار و .. یا حتی مرا بیدار میکرد و لحضه ای بعد کسی می آمد و زنگ در را مزد یا لحضه ای بعد موبایلم مثلا ساعت 4 صبح زنگ میخورد و کسی با من کاری داشته و از این پیش آگاهی ها که همه اش هم درست و با حکمت صحیحی از اب در می آمد که بنده دیگر باطنا نخواستم کسی بر زندگی من امر و نهی کند و پس از مدتی مقاومت در مقابل آن صدای باطنی ، آن را هم محو کردم .. ولی نور را همچنان دریافت میدارم ...
لذا اینجا خواستم که مطرح شود و اگر اساتید ، قابل دانستند مارا ، پاسخ بدهند . اجرکم عند الله .

برای خودسازی و ترک نفس از کجا شروع کنم؟

من قصد دارم خودسازي و ترک نفس بکنم از کجا شروع بکنم؟

نیاز به راهنما در عرفان عملی

در مسایل مرتبط با عرفان عملی نیاز به یک استاد یا راهنما بشدت احساس میشود .اما در جامعه ما نمیتوان به چنین اشخاصی دست یافت .البته پر واضح است که این بازیها صوفی گرایان مد نظرم نیست بلکه همان عرفان متعالی و عملی در اسلام را عرض می کنم .لطف فرموده در این خصوص کتابها یا اشخاصی که یاری دهنده هستند را به این حقیر معرفی فرمایید .با تشکر فراوان

عذاب وجدان بعد از طلاق

انجمن: 

سلام.یکی از دوستانم 3ماه عقد بودند و بعد از اون شاهد ماجرای خیانت و اعتیادش بود.در صورتی که دوستم نمیخواست ابروی شوهرشو ببره همینطور وقتی ازش کسی سوال میکرد همه چیز شوهرشو به همه میگفته ولی قصدی نداشته.بعداز طلاق شوهرش بهش زنگ میزنه که نمیبخشمت و حلالت نمیکنم.خدا ابروتو ببره.دوستم عذاب وجدان گرفته که چه کاری انجام بده چون حرفایی که زده رو دیگه نمی تونه جمع کنه
سوالی که هست چیکار کنه که این گناهش بخشیده بشه
ممنون

طلب مرگ از خدا

انجمن: 

سرچ کردم راجع به طلب مرگ سریع توی نت دیدم مشاوره ها و کلا کسانی که جواب دادن جوابهای کلا مسخره ای داده بودن البته از نظر من
ما توی دنیایی زندگی میکنیم که یک عده اومدن دارن میخورن میبرن و توی نعمتهای الهی غرق شدن بعد کلی روایت داریم طرف همه غلطی کرده بعد مثلا اومده یک کار نیکی کرده و بهشتی شده این یعنی هم دنیاش بهشت بوده هم آخرتش
بنظر من که آدم خیلی قانعی هستم همینکه چه این دنیاش چه آخرتش یه جا برای خواب داشته باشی منظورم سرپناهی که مال خودت باشه و منتی بابتش سرت نباشه
یه لقمه نونی باشه گرسنه نخوابی
و همسری داشته باشی که درکت کنه
تن سالم داشته باشی
و محتاج کسی جز خدا نشی کافیه
دیگه لازم نیست که مثلا اون خونه بهترین جا باشه بزگ باشه یا مثلا فلان ماشین رو داشته باشی و کلا تجملاتی از این دست که 99.9٪ آدمها خواهانش هستن و به قولی هر چی به آدم بدی باز هم میگه کمه و باز هم میخواد وجود داشته باشه البته برای من
حالا در نظر بگیر دنیایی رو که ما توشیم
معلوم نیست که چرا این همه جنگ و خونریزی و بگیرو ببند و ...... که اکثرا حتی فکر این آشوبی که توی دنیاست شبها خواب رو ازم میگیره و اشکمو در میاره برای چیه؟! پول؟ ثروت؟ قدرت؟ مذهب؟ آخه برای چی؟
فکر کنید 99٪ ثروت دنیا دست 3٪ آدمهای جهانه یه سوال رو این احمقها از خودشون نمیپرسن؟ اینکه بابا فرض کن همه دنیا مال تو هستش چقدر میخوای بخوری بپوشی و..... در کل چقدرش رو اصلا میتونی مصرف کنی مگه؟ باقیش که گذاشتی فقط خاک میخوره چه کارایی داره برات حتی نمیتونی با همش پز بدی این یعنی این انسان به قدری احمقه که خودش هم نمیدونه داره چه غلطی میکنه.
میدونید کجاش آتیشم میزنه؟
اینکه خدا میتونه و نمیخواد کاری کنه.
برای مثال از زندگی خودم میگم تعارف که نداریم!
من خونوادم در نهایت بیشرفی نامردی پستی نمیدونم چی اسمشو بذارم لااقل دلم خنک بشه زندگیمو نابود کردن جوری که همه زندگیم شد گناه نه میتونم از گناه خلاص شم از مشهد بگیر تا کربلا و نجف و .... در خونه همه امامارو زدم که فقط کمک کنن مشکلم حل شه تا گناه نکنم نذری نبوده نکرده باشم تلاشی نبوده نکرده باشم دعایی نیست نخونده باشم قسمی نیست که خدارو نداده باشم لااقل چیزهایی که دیدم شنیدم و تونستم انجام دادم که فقط همین چند چیزی که گفتم بهم بدن به خدا شده از 8صبح تا 5صبح بکوب کار کردم میفهمین چی میگم یعنی توی 24ساعت 3ساعت استراحت نگاه که میکنم میبینم الان هرجا میخوای بری سر کار طرف میگه مدرکت رو بذار در کوزه تجرت هم سیفون بکش بره پایین دولت هم پشتیبانی نمیکنه قانون هم پشت کارفرماست با اینکه قانون پایه حقوق من رو از 3تا 15 میلیون تعریف کرده اینها میگن 800 میدیم میخوای بخواه نمیخوای هم نخواه دیدم باید حروم خور بشم یا زیر دست ظالم کار کنم خونه نشین شدم بعد 15سال کار نه پولی دارم نه خونه ای یا بهتره بگم سرپناهی نه ازدواج تونستم بکنم نه دوستی نه رفیقی اون هم چون ظلم رو قبول نمیکنم حروم نمیخورم نمیخوام به هیچ قیمتی زیر بار باقی گناها برم چون زیر همون یک دونش گیر کردم دارم دق میکنم پس همه تردم کردن چون همه ظاهرا مسلمونیم و باطنا اگه امام حسین بود خودمون سرش رو میبریدیم
خب شما قضاوت کن خدا توی قرآنش گفته یا قبول داری قرآن رو یا نداری تا اینجا بعد سی و اندی سال کسی رو ندیدم قبول داشته باشه حضرت موسی قاتل بود فراری بود بیپول بود بدون والدین بود مجرم بود یه جوون یکلا قبا که حتی اصل و نصبش هم معلوم نبود لازم نیست که بگم هنوز پیغمبرم نشده بود
بهش زن دادن کار دادن خونه دادن آسایش و آرامش دادن آخرم گفتن بفرما پیغمبری
ما که پیغمبری نخواستیم فقط کار حلال سرپناه برای زندگی حتی اگه شده یک اطاق یک حموم دستشویی باشه توی بیابون ولی مال خودم باشه درآمدی که گشنه نخوابم خودم و همسرم همسری که درکم کنه
خوب از اینها چی داریم تا اینجای داستان؟
خونواده ای که زندگیمو پاشیدن یعنی پله اول خرابه اولین تکیه گاهت بعد خدا و ائمه رو ندارم
ائمه ای که هرچی بیشتر در زدم شنیدن ولی کاری کمکی نکردن
خدایی که هرچی داد زدم التماس کردم گریه کردم و ... شنید ولی گوش نکرد ( فرق شنیدن و گوش کردن خیلی زیاده هاااااااا )
از دار دنیا چی میمونه وقتی تکیه گاهی نیست؟
خب حالا شما بگین به چه درد من میخوره که مثلا حقم رو ضایع کردن میشه حق الناس دیگه درسته؟
به چه دردم میخوره که بخاطر این حق مثلا خونوادم برن جهنم تا ابد هم شکنجه بشن؟ چه فرقی به حال من میکنه؟
میخوان خوبیاشونو بگیرن بدن به من مثلا؟ اینها که اگه خوب بودن این همه بلا سر من نیاوردن!
من جز اون گناه کاری جز قرآن و نماز و دعا ندارم اون هم چون گفته اگه نکنی جهنم یعنی واسه اون هم جبر دارم بعد میگن توی کاها آزادی داریم بابا از کدوم آزادی حرف میزنید توی دنیا اینها دهن مارو صاف کردن اون دنیا هم خدا آخرش اون آدم دولداره واسه یک خوبی رفت بهشت تو دنیا حالش رو برد ما میریم جهنم چون یک گناه رو نتونستیم ترک کنیم
خب یه موضوع پیش میاد چرا باید بخوام توی دنیایی باشم که هرروز گناهم داره بیشتر میشه چون اول خدا بعد ائمه بعد خونواده کمکی نمیکنن و اگه الان بمیرم مثلا 100 سال میرم جهنم و اگه مثلا 10 سال دیگه بمیرم 1000سال؟؟؟
خب در درجه اول میگن خدا عهد گرفته که بیاین باشین زندگی کنید و ...... خب بگم غلط کردم حرف خدارو گوش دادم میشه؟
گفت موجود باش شدم پس کجاست حرف گوش دادن اون؟ مگه نه اینه که گفته کار خونه زن و مکه رو از خدا بخواه روزیته وظیفشه بده ؟ کو پس؟ اون تا گفت من موجود شدم من تا کی وایسم اون به قولش عمل کنه ها؟
این یعنی غلط کردم اصلا نمیخوام موجود باشم بیجا کردم اشتباه کردم حرفت رو گوش دادم از اول نبودم الان هم نمیخوام باشم نه اینکه بمیرما نه کلا نباشم نه روح نه جسم هیچیه هیچی وجود نداشته باشم دنیات مال خودت آخرتت هم مال خودت ببخش به اونها که میگی لایقن که از نظر من نیستن و خدا ظالمه همین هرچند توی قرآن گفته نیست ولی اون نظر اونه نه نظر من
درجه دوم میگه اومدی دنیا غلط کردی قبول کردی میخواستی نکنی حق الناس گردنه حق الله گردنته باید پس بدی؟
باشه چشمم کور دندم نرم یه غلطی بوده کردم دیگه درسته؟ پاش وای میستم الان بکش من رو تا گناها بیشتر نشده اون موقع اکی دادم الان پشیمونم دیگه نمیتونم بکش بریم هرچی بدهکارم بگیر بعد نابودم کن
ببینید ناامید نیستم که بگین گناهه نا امیدیو ...... نه خسته شدم سیر شدم شما غذا میخورید سیر میشید میرید کنار دیگه نا امید نشدین که شدین؟ منم سیر شدم نه دنیاش رو میخوام نه آخرتش رو
پس درخواست مرگ گناه نیست کافیه یک نگاه به دنیا بکنید و شماها که سکوت کردین یا اگه حرفی هم میزنید فقط حرفه و عملی نمیکنید
حضرت علی گفت اگه مردی مسلمانی بمیره و آرزوی مرگ کنه گناه نیست زمانی که شنید خلخال از پای زن مسیحی درآوردن
درد و مشکلات من بخوره توی سرم
توی دنیا در روز چند تا از این خلخال ها در میاد؟
چند تا حق ناحق میشه توی شهرو دیارمون؟
آقای خمینی گفت تا زمانی که سران مملکت رو ثروت مندان تشکیل ندن جامعه مشکلاتش حل میشه شما از رئیس جمهور تا نمایندگان مجلس و ......... برین ثروتشون رو حساب کنید!
کشورهای همسایه این همه کشته دادن مسلمون هم بودن چندتاتون رفتین ثبت نام کردین برای حکم جاد که اسلام دستور داده؟ بخدا من رفتم ولی نبردنم
کشورهای اسلامی غیر همسایه چند تا کشته دادن؟ شما برای اونها چه کردین؟
کمتر از 3٪ دادن 97٪ دنیارو اداره میکنن و ظلم میکنن شما کی قیام کردین علیه این ظلم؟
پس من هم حق دارم هم گناهی نکردم اگه روزی میلیونها بار آرزوی مرگ کنم که اگه نسر صریح قرآن نبود به خدا خودکشی میکردم
حالا شما که ادعا میکنید تفسیر نکیند قرآن رو که بعد از مرگ همه میگن خدایا برگردیم به دنیا و ... بنظر من هیچ چیز حتی بهشت و حوریهاش و نهرهاش حتی امامت و پیغمبری هیچ چیز هیچ چیز ارزش 1لحظه حتی نفسی کشیدن توی دنیا رو نداره نه برای لقا الله نه کل وجود داشتن ارزشش رو نداره چون یا برده قدرتمندانی یا برده خدا هیچ آزادی وجود نداره منظورم از آزادی هرزگی نیستا آزادی به معنی آزادگیه آزادی به معنی داشتن نیازهای اولیه آدمه که 3تای اولش هوا آب و غذا و لباسه که لباس فقط دارچه نیست همسر هم به گفته قرآن لباسه آدمه و وقتی خدا اینها رو بهت نداد یعنی هیچی نداری پس حق نباید داشته باشه ازت انتظار داشته باشه به گناه نیوفتی ما آدمیم کامل نیستیم مثل یک تلویزیون که اگه انرژی نباشه کار نمیکنه ما هم حق اعتراض نداریم و در صورت اعتراض هم کاری از پیش نمیره خدا هم باید باید باید اینطور باشه وقتی نداده حق مجازات نباید داشته باشه ولی داره پس من نمیخوام باشم زیر یوق این آدم ها و این خدا
شرمنده نویسنده خوبی نیستم این شاخه اون شاخه رفتم و غلط املایی زیاد داره نوشته هام
ولی منتظر میمونم ببینم کی جواب منطقی داره که چرا نباید آرزوی مرگ یا کلا نابودی نکنم

نکاتی برای استفاده بیشتر از روز عرفه و دعای عرفه

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام
با توجه به در پیش بودن روز عرفه، از کارشناسان محترم انجمن اخلاق و عرفان تقاضا دارم
نکاتی عرفانی در مورد دعای شریف عرفه بیان بفرمایند تا ان شاء الله بهره بیشتری از
مضامین این دعای شریف نصیبمان شود.

راه حل برای دست ندادن با نامحرم

با سلام
بنده تازه نامزد کردم، شرایط خانوادگی بندگی متاسفانه جوری هستش که در بین خانواده دست دادن به هم دیگه مشکلی نداره.
بنده البته تونستم این مشکل رو با همه حل کنم به جز دایی بزرگم که به هیچ وجه قبول نمیکنه این موضوع رو
مشکل بنده اینجاست که نامزد بنده مجبورن هم به دایی بنده دست بدن و گاهی مواقع روبوسی کنن، متاسفانه و ما هیچ راه حلی به ذهنمون نمیرسه، اون چیزی که دستمون بر میمومد هم انجام دادیم برای جلوگیری از این مورد ولی متاسفانه نمیشه، الان واقعا نمیدونین چیکار کنیم، ممنون میشم در این مورد راهنمایی کنید ما رو؟ممنون
مرجع هم اقای خامنه ای