اخلاص

سردرگمی ؛ اخلاص ، کار آموزشی و کسب درآمد

سلام
بنده در طول روز وقت زیادی را صرف بروزرسانی چند وبسایت آموزشی- مشاوره ای می کنم . از طرفی هم برای کمک خرجی سعی دارم از این وبسایت ها کسب درآمد کنم . می دانم که اگر در کارم اخلاص نداشته باشم خدا هم اثری در تلاش های بنده قرار نخواهد داد .
بنده چطور نیتم را خالص کنم و به مردم خدمت کنم در حالی که به کسب درآمد از آن وبسایت هاها امید و نیاز دارم . چطور نیت کنم و به خدا بگویم به خاطر تو این خدمات را به رایگان برای مردم انجام می دهم در حالی که به کسب درآمد از آن وبسایت ها چشم طمع دارم ؟!
می توانم کد های مربوط به کسب درآمد را از آن وبلاگ ها بردارم و تا حدودی به خالصانه بودن فعالیت هایم امیدوارم باشم . ولی با قضیه ی کسب درآمد چه کنم ؟ با کمبود منابع مالی در زندگی ام چه کنم ؟
می ترسم از این که در آخرت به بنده بگویند همه ی وقت و انرژی ای که برای وبسایت هایت صرف کردی برای خدا نبوده و هیچ کدام از کارهای بنده را نپذیرند .
آیا این دو موضوع با هم قابل جمع شدن هستند ؟

خلاصه این که بنده یک کاری را انجام می دهم و بابت آن پول دریافت می کنم . جایگاه اخلاص کجاست ؟!
به نظر شما چه کار باید بکنم ؟ آیا می توانم بگویم که خدایا فقط به خاطر تو ؟! در حالی که به بعد مالی کاری که می کنم نظر دارم ؟! آیا می توانم به ثواب های اخروی آن مشاوره ها و آموزش ها امیدوار باشم ؟!
با تشکر

عزاداری مخلصانه، رقت قلب، حالت سوز و اشک

سلام. به حال بعضی ها غبطه میخورم. آخه دل آماده ای دارن. لازم نیست حتما یه مراسم رسمی برای روضه پیدا کنند و حس بگیرند و گریه کنند. لازم نیست یه مداح درجه یک بخونه تا اشکشون جاری بشه . همین که اسم اباعبدالله علیه السلام رو می شوند مهیای اقامه عزا هستند و انگار توی دلشون جلسه عزا همیشه برپاست و منتظر یه اشاره اند. خیلی دوست دارم مثل اونها باشم. به نظرتون باید چیکار کرد؟

ریا و راه درمان آن

[="DarkGreen"]سلام . ریا چیست ؟ من هر کاری که می کنم ، احساس می کنم که ریا کردم و همین کار من و دچار شک می کنه و این شک ، من و از خدا دور می کنه . لطفا کمکم کنید که با این گناه آشنا بشوم و از شرش خلاص بشوم .[/]

اخلاق و عرفان؛ اوج نیاز / نور بیداری / راههای تعالی اخلاقی

راهكارهاي دستيابي به اخلاص

1- يقين به مبدأ و معاد
بدون ترديد اعتقاد به مبدأ و معاد اگر توأم با يقين و باور قلبي باشد هرگونه شائبه شرك را از انسان دور مي كند و ملكه اخلاص را در نيت و عمل انسان متجلي مي سازد.
علي(ع) در اين زمينه مي فرمايد: سبب الاخلاص اليقين.
علت و سبب اخلاص، يقين(به مبدأ و معاد) است.

2 - يأس از مردم
مقصود از يأس از مردم اين است كه به اين معنا توجه داشته باشيم. كه اگر براي انسان مشكل جدي پيش بيايد، اميد او به مردم نباشد و بداند كه كسي بجز خدا نمي تواند كاري انجام دهد.
«اول الاخلاص اليأس مما في ايدي الناس
اول اخلاص اين است كه از آنچه در دست مردم است مأيوس باشيم.

3 - دوري از هواهاي نفساني
كسي كه به دنبال دستيابي به خلوص نيت باشد، لازم است از حاكميت هواهاي نفساني بر پندار، گفتار و كردار خود دوري كند و با آن مقابله نمايد.
پيامبر اعظم(ص) در روايتي مي فرمايد: من غلب شهوته عقله فهوادني من البهائم.
هر كسي كه شهوت را بر عقل غلبه داد، پس او از حيوانات پست تر است.

4 - به كارگيري عقل
نقش و كاركرد عقل در سلوك و رفتار انسان بسيار كليدي و حياتي است. چرا كه اگر عقل انسان تحت تأثير هواهاي نفساني نباشد، به طور طبيعي در جهت و مسير عبوديت الهي گام برمي دارد.
امام صادق(ع) در پاسخ به سؤالي در مورد ماهيت عقل فرمود: العقل ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان.
عقل آن چيزي است كه به وسيله آن خداي رحمان پرستش مي شود و بهشت برين به دست مي آيد.

۩✿۩ درسهای عرفانی از عاشورا ۩✿۩


۩✿۩ پیامهای عرفانی عاشورا ۩✿۩




بلا و ابتلا
فدا شدن در راه خدا

قیام برای خدا
نقش اخلاص

عشق به خدا
فوز و رستگاری

مقام رضا و تسلیم
یاد خدا


شرایط عمل از نظر عرفا

انجمن: 

باسمه تعالی
باسلام:
عرفا در اعمال انسان دو شرط اساسی را در نظر می گیرند :
1-اخلاص و عشق در عمل
2-نادیده گرفتن عمل
کمی این دو شرط را توضیح می دهیم:
الف:شرط عشق واخلاص
خبرت هر سحر از باد صبا می خواهم
هر شبی خیل خیالت به دعا می خواهم
سینه را بهر وفای تو صفا می جویم
دیده را بهر جمال تو ضیا می خواهم
بر در تو،کم وبیش و بد ونیک ودل وجان
همه بر خاک زدم ،از تو تو را می خواهم(1)
ابن سینا در تحلیل از مسایل عرفانی ،عارف را در برابر عابد و زاهد قرار داده واین سه گروه را بر اساس اهداف مختلف آنان از هم جدا می کند .
خلاصه بیانم او آن است که عابد هم دنیا می خواهد وهم آخرت .اما زاهد دست از دنیا کشیده ،فقط جویای آخرت است .در حالی که عارف نه دنیا
می خواهد ونه آخرت،بلکه طالب یار وعاشق دیدار است(2
ادامه دارد...
پی نوشت:
1-ابیات از ترجمه عوارف المعارف ص 148
2- ابن سینا،الاشارات والتنبیهات نمط نهم

چگونگی تشخیص اخلاص در وجود خودمون؟

سلام علیکم

چطور میتونیم متوجه بشیم کاری که داریم انجام میدیم برای خداست یا برای نفس خودمون؟

چون بعضی وقتا ما کاری رو با عشق و علاقه انجام میدیم . آیا این عشق و علاقه ممکنه باعث از بین رفتن اخلاصمون بشه یعنی اینکه بشه برای نفس نشه برای خدا؟

ممنونم از پاسخ گوییتون خداخیرتون بده

کارشناس بحث : اویس

امتحان اخلاص به روش طلبگی


بسم الله الرحمن الرحیم


اگر خداوند متعال گاهی چشمان ما را باز کند؛ گاهی نشانه هایی وجود دارد که در همین دنیا، ناخالصی ها را تا حدی به ما نشان می دهد.
در طول زندگی چیزهایی پیش می آید که تلنگر بزرگی برای کسانی است که با لطف خدا دلشان تکان می خورد و بیدار می شوند، اما خیلی ها هم از کنار چنین اموری می گذرند و متوجه نمی گردند. اما همه مردم در معرض این امتحان ها قرار دارند.

امتحان طلبگى

«آیت الله العظمی بهجت» می فرماید:

استاد ما مى فرمود: ما گاهى آقاى میرزا محمد تقى شیرازى (رحمه الله) را امتحان طلبگى مى كردیم، به این صورت كه یك هفته در نماز (حتى در اذان و اقامه) ایشان حاضر مى شدیم، در درسش شركت مى كردیم، در درس حرف مى زدیم، اشكال مى كردیم، در كوچه و بازار به ایشان تعظیم و احترام مى كردیم، دستش را مى بوسیدیم؛

ولى یك هفته هم به عكس آن، نه به نماز و نه درس مى رفتیم و اگر مى رفتیم حرف نمى زدیم، در كوچه اعتنایى به ایشان نمى كردیم. اما مى دیدیم كه ایشان در باطن، در دو هفته یك جور است و مى فهمیدیم كه فوق العاده است!) (3)

برچسب: 

بهترين عمل نزد خدا چيه.....شما هم نظربدين

اگر از شما بپرسن بهترين عمل نزد خدا چيه چي جواب ميدين؟

اخلاص چیست؟

در بني اسرائل عا بدي بود ،به او گفتند :در فلان مکان درختي است که مردم آن را مي پرستند عابد خشمناک شد و تبر بردوش گذاشت تا برود آن درخت را قطع کند .شيطان به صورت پيرمردي دراه او آمد و گفت:کجا ميروي ؟
عابد گفت :ميروم تا درخت مورد علاقه مردم را قطع کنم ،تا مردم خدا را بپرستند نه درخت را، شيطان گفت :از اين کار دست بردار ،خداوند رسولاني دارد ، اگر قطع اين درخت لازم بود خداوند آنان را مي فرستاد تا آن درخت را قطع کنند،من نمي گذارم درخت را قطع کني و باعابد گلاويز شد، عابد شيطان را بر زمين زد .شيطان گفت مرا رها کن تا پيشنهادي به تو بدهم و آن پيشنهاد اين است که من روزي دودينا زير بالش تومي گذارم

عابد گفت اين بهتر است از قطع درخت، روزي يک دينار آن را صدقه ميدهم و يک دينار آن را هم خرج خودم ميکنم .عابد دو روز در زير بالش خود دو دينار ديد وخرج کرد ولي روز سوم از دينار خبري نبود و ناراحت شد و تبر را برداشت تا برود و درخت را قطع کند . شيطان در راهش آمد وگفت ديگر نمي تواني درخت را قطع کني و با عابد گلاويز شد و عابد را برزمين زد .عابد گفت چرا آن دفعه من پيروز شدم و اين دفعه تو پيروز شدي؟

شيطان گفت دفعه اول تو براي خدا و با اخلاص قصد قطع درخت را داشتي لذا خداوند تو را بر من مسلط کرد .و اين باربراي خود و دينار خشمگين شدي و من بر تو مسلط شدم

آدرس يکصد موضوع 500 داستان ص43

برگرفته از وب: http://www.tavasool.parsiblog.com/