احسان

با پول به دست آمده از قمار ، کار خیر انجام می دهم، آیا قبول است؟

سلام بنده با پول به دست آمده از قمار به فقیر و نیازمندان کمک کرده و در راه خدا احسان میدهم آیا ثواب دارد یا خیر ؟
برچسب: 

کمک نکردن به دیگران هنگام نیاز آنها

سلام

آیا این درست است که با کسانی که با من بد هستن و فقط من را برای منافع خودشان در بعضی مواقع می خواهند، بد رفتاری کنم و بهشون کمک نکنم؟
حتی در زمانی که به شدت کمک می خواهند؟

افزایش ظرفیت روحی برای دریافت الهامات و مکاشفات

هوالنور

سلام و عرض ادب

فرد سالک چگونه باید ظرفیت روحیشو بالا ببره برای تحمل مکاشفات؟

ممکنه شخص به دلیل ظرفیت نداشتن ,در حین مکاشفه و امثال اینها فوت کنه؟

چه ذکری یا چه دستورالعمل هایی برای افزایش ظرفیت خوبه؟

ممنونم

با حفظ احترام، مخالفم... ( واجب یا حرام ؟ )

سلام علیکم چندی پیش در موضوعی سوالی پرسیدم که پاسخی داده نشد پس تصمیم به ایجاد موضوع جداگانه ای گرفتم تا به صورت خاص جوابش را بگیریم. خداوند می فرماید از خدا و رسول اطاعت کنید. اما هیچ گاه نفرموده است از والدین اطاعت کنید. خداوند می فرماید به والدین احسان کنید ( بالوالدین احسانا ) قسمت اول سوال : نسبت میان اطاعت و احسان چیست ؟ سوال را توضیح می دهم وقتی والدین، دستور به انجام حرام یا ترک واجب می دهند، اطاعت از آنها واجب نیست و ترک احسان یا بی احترامی محسوب نمیشود حتی اگر والدین و جامعه این کار را بی احترامی یا ترک احسان بدانند. اینها که واضح است ... اما والدینی را فرض کنید که در یک موضوعی که نه واجب است و نه حرام، به فرزندشان امری می کنند ( مثلا انتخاب رشته تحصیلی یا ازدواج کردن یا انتخاب دانشگاه یا دوست یا طلب قرض کردن یا انتخاب زن ) فرزندشان از والدین اطاعت نمی کند اما با حفظ این دو فرض : اولا بی احترامی نمی کند و در کمال ادب با آنها گفتگو می کند و دوما تلاشی برای راضی کردن آنها نمی کند مگر در حد اینکه آنها را به حکم خدا مبنی بر حلال بودن آن فعل ارجاع دهد یا در حد همین توضیحات سوال می کنیم : آیا صرف اطاعت نکردن از پدر و مادر با شرایطی که عرض شد، مصداق ترک احسان ( ترک واجب ) است ؟ اگر بله یعنی اگر صرف اطاعت نکردن از والدین بدون بی احترامی، خودش ترک احسان محسوب میشود پس چند اشکال مطرح میشود اولا چرا خداوند اطاعت از والدین را واجب نکرده است ؟ ( شاید واجب کرده و ما بی اطلاعیم ) ( مثلا چرا نفرموده است : اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم و اطیعوا آبائکم و امهاتکم یا ایها الذین آمنوا الرسول و اولی الامر منکم اولی بکم من آبائکم و امهاتکم ) شواهد روایی معتبر نیز آورده شود. دوما آیا اطاعت از والدین در امور مباح با این آیه منافات ندارد ؟ قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ سوما طبق آیه ی زیر وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا احسان کردن به والدین و ذی القربی و یتیمان و مساکین و همسایگان و ... ، لازم است اما منافاتی با اطاعت نکردن از آنها ندارد. می توان از اینها اطاعت نکرد اما احسان کرد و حتی لازم نیست اول سعی کنیم آنها را نسبت به انتخاب های مان راضی کنیم تا بعد بتوانیم به آنها عمل کنیم. می توانیم بدون جلب رضایت آنها به انتخاب های مباح خود عمل کنیم. مثلا اگر همسایه ی شما بگوید فلان کار را نکنید و از طرفی آن کار مباح باشد، شما لازم نیست به انتخاب او عمل کنید و همسایه نمی تواند بگوید تو با این انجام این کارت، ترک احسان کرده ای و مرتکب فعل حرام شده ای و باید به دستور من عمل می کردی. ( هم چنین طبق بخش دوم سوال : همسایه نمی تواند بگوید تو ترک احسان کرده ای چون ابتدا باید من را راضی می کردی و لا اقل باید تلاش می کردی اما نکردی پس مرتکب فعل حرام شده ای ) و اگر خیر یعنی اگر صرف اطاعت نکردن از والدین بدون بی احترامی ، خودش ترک احسان محسوب نمیشود پس می توان در هر کاری ( که طبق فرض مسئله نه ترک واجب است و نه انجام حرام ) به تشخیص خودمان عمل کنیم بدون اینکه ترک احسان حساب شود. بخش دوم سوال عین بخش اول است با این تفاوت که فرزند تلاش کرده تا والدین را مثل خودش کند یا رضایت انها را کسب کند یا به تعبیر عامیانه مخشان را بزند اما موفق نشده و بعد اقدام به اطاعت نکردن گرفته است. و سوال این گونه می شود : فرزندشان از والدین اطاعت نمی کند اما با حفظ این دو فرض : اولا بی احترامی نمی کند و در کمال ادب با آنها گفتگو می کند و دوما برای راضی کردن والدین تلاش می کند اما تلاشی فراتر از ارجاع به قول خداوند مبنی بر حلال بودن این کارش یا فراتر از گفتگوهای کوتاه بلکه ساعت ها وقت می گذارد و حتی مشاوره می روند و ... سوال می کنیم : آیا صرف اطاعت نکردن از پدر و مادر با شرایطی که عرض شد، مصداق ترک احسان ( ترک واجب ) است ؟

ثواب شاد کردن دل مؤمن و کمک به دیگران

بسمه تعالی

ثواب کمک و یارى به برادر مؤمن

1- «عن إبراهیم بن عمر الیمانی عن أبی عبد الله ع قال ما من مؤمن یعین مؤمنا مظلوما إلا کان أفضل من صیام شهر و اعتکافه فی المسجد الحرام و ما من مؤمن ینصر أخاه و هو یقدر على نصرته إلا و نصره الله فی الدنیا و الآخرة و ما من مؤمن یخذل أخاه و هو یقدر على نصرته إلا خذله الله فی الدنیا و الآخرة؛ ابراهیم بن عمر یمانى از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: هیچ مؤمنى نیست که مؤمن ستمدیده اى را یارى کند، مگر آنکه (ثواب) این عمل، از روزه و اعتکاف یک ماه در مسجد الحرام برتر است، و هیچ مؤمنى نیست که توان یارى کردن برادر خود داشته باشد و او را یارى کند مگر آنکه خداوند او را در دنیا و آخرت یارى مى کند، و هیچ مؤمنى نیست که توان یارى کردن برادر خود داشته باشد و او را به حال خود رها سازد مگر آنکه خداوند او را در دنیا و آخرت به خود واگذارد».
2- «عن أبی الورد عن أبی جعفر ع قال من اغتیب عنده أخوه المؤمن فنصره و أعانه نصره الله فی الدنیا و الآخرة و من اغتیب عنده أخوه المؤمن فلم ینصره و لم یعنه و لم یدفع عنه و هو یقدر على نصرته و عونه إلا خفضه الله فی الدنیا و الآخرة؛ ابوالورد از امام باقر (ع) روایت کرده است که فرمود: اگر نزد کسى نسبت به برادر دینى او بدگوئى کنند و او به دفاع و یارى او برخیزد، خداوند در دو جهان او را یارى مى کند؛ و اگر نزد کسى نسبت به برادر ایمانى او غیبت کنند و او در صورت توانائى به دفاع از برادر دینى خود نپردازد، خداوند در دو سرا او را (در نظر مردم) ذلیل و خوار گرداند.»

ثواب میانجیگرى و آشتى میان دو نفر

«عن أبی حمزة الثمالی عن أبی عبد الله ع قال کان أمیر المؤمنین ع یقول لأن أصلح بین اثنین أحب إلی من أن أتصدق بدینارین قال رسول الله ص إصلاح ذات البین أفضل من عامة الصلاة و الصیام؛ ابوحمزه ثمالى از امام صادق (ع) روایت کرده است که امیر مؤمنان على (ع) مى فرمود: اگر میان دو نفر به منظور اصلاح و آشتى، میانجیگرى کنم در نظر من از دو دینار صدقه دادن برتر است؛ رسول خدا (ص) مى فرمود: اصلاح بین مردم از هر نماز و روزه (مستحبى) بهتر و گرانقدرتر است».

ثواب کسى که به فریاد برادر مسلمان خود برسد

«عن أسد بن خضیر قال قال رسول الله ص من أغاث أخاه المسلم حتى یخرجه من هم و کربة و ورطة کتب الله له عشر حسنات و رفع له عشر درجات و أعطاه ثواب عتق عشر نسمات و دفع عنه عشر نقمات و أعد له یوم القیامة عشر شفاعات؛ اسدبن خضیر از رسول خدا (ص) روایت کرده است که فرمود: کسى که به داد برادر مسلمان خود برسد و او را از غم و غصه و گرفتارى برهاند، خداوند ده حسنه در نامه اعمال او مى نویسد، و ده درجه (مقام و منزلت) او را بالا مى برد، و ثواب آزاد کردن ده بنده را (در راه خدا) به او کرامت مى کند، و ده گونه کیفر و عقوبتى از او دور مى سازد، و ده شفاعت را در آخرت براى او مهیا مى فرماید».

ثواب سخن محبت آمیز با برادر مسلمان خود

«عن جعفر بن إبراهیم عن أبی عبد الله ع قال قال رسول الله ص من أکرم أخاه المسلم بکلمة یلطفه بها و یفرج کربته لم یزل فی ظل الله الممدود و الرحمة ما کان فی ذلک؛ جعفربن ابراهیم از امام صادق (ع) روایت کرده است که رسول خدا (ص) فرمود: کسى که با سخن محبت آمیز، برادر مسلمان خود را مورد لطف و محبت قرار دهد و غم و غصه او را برطرف سازد، تا زمانى که به این کار مشغول است در زیر سایه رحمت گسترده خداوند قرار خواهد داشت».

ثواب کسى که به فریاد برادر ستمدیده اش برسد و او را در برآوردن حاجتش کمک کند

«عن زید الشحام قال سمعت أبا عبد الله ع یقول من أغاث أخاه المؤمن اللهفان عند جهده فنفس کربته و أعانه على نجاح حاجته کانت له بذلک عند الله اثنتان و سبعون رحمة من الله یعجل له منها واحدة تصلح [یصلح بها معیشته و یدخر له إحدى و سبعین رحمة لأفزاع یوم القیامة و أهوالها؛ زید شحام نقل کرده است که از امام صادق (ع) شنیدم که مى فرمود: کسى که به داد ستمدیده اندوهگینى برسد و بار اندوه را از دل او بردارد و در برآوردن حاجتش کمک کند، در پیشگاه حضرت حق هفتاد و دو رحمت خواهد داشت، که با یک رحمتى (از آن رحمتها) زندگانى او را در دنیا اصلاح نموده، و هفتاد و یک رحمت دیگر را براى آخرت او ذخیره مى کند تا از هراس و وحشت آن روز در امان باشد».

ثواب کسى که غم و غصه را از مؤمنى دور کند

«عن مسمع کردین قال سمعت أبا عبد الله ع یقول من نفس عن مؤمن کربة نفس الله عنه کرب الآخرة و خرج من قبره و هو ثلج الفؤاد و من أطعمه من جوع أطعمه الله ثمار الجنة و من سقاه شربة ماء سقاه الله من الرحیق المختوم؛ مسمع کردین روایت کرده است که از امام صادق (ع) شنیدم که مى فرمود: کسى که غم و غصه را از دل مؤمنى بردارد خداوند همه اندوهها و گرفتاریهاى آخرت را از او دور کند و او را با دلى آرام از قبر برانگیزد، و کسى که او را اطعام کرده و گرسنگى او را چاره کند، خداوند از میوه هاى بهشتى به او بخوراند، و کسى که با جرعه آبى تشنگى او را برطرف سازد، خداوند از شربتهاى سر به مهر بهشتى سیرابش سازد».

ثواب کسى که مؤمنى را شادمان کند

«عن أبی حمزة قال قال أبو عبد الله ع من سر امرأ مؤمنا سره الله یوم القیامة و قیل له تمن على ربک ما أحببت فقد کنت تحب أن تسر أولیاءه فی دار الدنیا فیعطى ما تمنى و یزیده الله من عنده ما لم یخطر على قلبه من نعیم الجنة؛ ابوحمزه از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: کسى که مؤمنى را شادمان کند، خداوند او را در روز قیامت شادمان مى سازد، و به او خطاب مى شود که: هر چه دوست دارى از خداوند بخواه! زیرا که تو دوست داشتى دوستان خدا را در دنیا مسرور کنى، پس هر آنچه از خدا بخواهد، به او کرامت کند، و خداوند بیشتر از آنچه درخواست کرده است به او مى دهد به حدى که هرگز تصور آن را هم نمى کرده است».

ثواب کسى که خانواده اى را مسرور کند

«عن لوط بن إسحاق عن أبیه عن جده قال قال رسول الله ص ما من عبد یدخل على أهل بیت مؤمن سرورا إلا خلق الله له من ذلک السرور خلقا یجیئه یوم القیامة کلما مرت علیه شدیدة یقول یا ولی الله لا تخف فیقول له من أنت یرحمک الله فلو أن الدنیا کانت لی ما رأیتها لک شیئا فیقول أنا السرور الذی أدخلت على آل فلان؛ لوط از اسحاق، و او از پدرش از جدش روایت کرده که رسول خدا (ص) فرمود: هیچ بنده اى نیست که خانواده مؤمنى را شادمان کند مگر آنکه خداوند از آن شادى و سرور، مخلوقى را مى آفریند که در روز قیامت به هنگام هر پیشامد سخت به او مى گوید: اى دوست خدا مترس، و او مى پرسد: تو کیستى خدا تو را رحمت کند که اگر دنیا از آن من بود، آن را در ازاى پاداش (محبت) تو ناچیز مى دیدم؟! پاسخ مى دهد: من همان سرورى هستم که تو (در دنیا) به فلان خانواده ارزانى داشتى».

ثواب شاد کردن برادر مؤمن

«عن سدیر الصیرفی فی حدیث له طویل قال قال أبو عبد الله ع إذا بعث المؤمن من قبره خرج معه مثال من قبره یقدمه أمامه و کلما رأى المؤمن هولا من أهوال یوم القیامة قال له المثال لا تحزن و لا تفزع و أبشر بالسرور و الکرامة من الله فلا یزال یبشره بالسرور و الکرامة من الله حتى یقف بین یدی الله جل جلاله فیحاسبه حسابا یسیرا و یأمر به إلى الجنة و المثال أمامه فیقول له المؤمن رحمک الله نعم الخارج کنت معی من قبری و ما زلت تبشرنی بالسرور و الکرامة حتى رأیت ذلک فمن أنت قال فیقول أنا السرور الذی کنت أدخلته على أخیک المؤمن خلقنی الله منه لأبشرک؛ سدیر صیرفى در یک حدیث طولانى از امام صادق (ع) روایت کرده است که فرمود: هنگامى که خداوند مؤمن را از قبر برمى انگیزد، همراه او تمثالى که پیشاپیش او به راه مى افتد از قبر خارج مى شود، و چون آن شخص مؤمن با یکى از دشواریهاى ترسناک روز قیامت روبرو شود، آن تمثال به او مى گوید: اندوهگین و پریشان مباش! و تو را به شادى و بزرگداشت خداوندى بشارت باد؛ و پیوسته چنین باشد تا آنکه در پیشگاه خداوند بایستد، آنگاه خداوند به آسانى از او حساب مى کشد، و فرمان مى دهد که او را بسوى بهشت ببرند، در حالى که آن تمثال در پیش روى مؤمن قرار دارد، و مؤمن به او مى گوید: رحمت حق بر تو باد! تو چه خوب همدمى بودى که با من از قبر (تا به اینجا) همراه شدى و همواره مرا به شادى و کرامت بشارت دادى، به آنچه که مژده مى دادى، دست یافتم، اکنون (به من بگو که) تو کیستى؟ و تمثال در جواب مؤمن مى گوید: من همان شادمانى و سرورى هستم که تو (در دنیا) به برادر دینى خود ارزانى داشتى، خداوند مرا از آن شادمانى و سرور آفرید تا تو را شادمان کنم».

منبع:
شیخ صدوق- ثواب الأعمال و عقاب الأعمال- صفحه 148
محمدبن علی ابن بابویه- پاداش نیکیها و کیفر گناهان- صفحه 380

مزد نیکی به والدین ◇◊◆ حکایاتی از زندگی بزرگان

بسم الله الرحمن الرحیم

استاد سینا در یکی از تاپیک ها فرموده بودند:

يكي از راه‌هاي رسيدن به لقاءالله «نيكي به والدين» است؛ اين راه،‌ طريقي است كه انسان را به سرعت به مقاصد والا مي‌رساند

میخواهیم انشاءالله در این تاپیک مثال هایی رو ذکر کنیم از بزرگانی که راز موفقیت معنوی شان خدمت به پدر و مادر بوده است.
از همه ی بزرگواران خواهش مندم مشارکت کنند...