متن «نهج الفصاحه» : فرهنگ سخنان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم

تب‌های اولیه

681 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

249


[=Times New Roman]أذكروا محاسن موتاكم و كفّوا عن مساويهم.

نيكى هاى مردگان خود را ياد كنيد و از بديهايشان چشم بپوشيد.

در روایتی وارد شده است:
امام صادق (ع) از رسول خدا ص نقل نموده که فرمود : أي امرأة تطيبت ثم خرجت من بيتها فهي تلعن حتى ترجع إلى بيتها متى ما رجعت.(1)
هر زنی که خود را معطر کند و از خانه خارج شود تا به خانه برگردد، مورد لعن ملائکه است.
در روایت دیگر آمده:
أيما امرأة تطيبت ثم خرجت إلى المسجد ليوجد ريحها لم يقبل منها صلاة حتى تغتسل اغتسالها من الجنابة (2)
هر زنی که برای جلب توجه مردان نامحرم عطر بزند و از به سوی مسجد از خانه خارج شود، نمازش قبول نمی شود. مگر به خانه بر گردد و خود را بشوید،(تابوي عطر برود )
با اندک دقت معلوم می شود که استعمال عطر برای زن خارج از خانه، هم به طور طبیعی سبب گرایش مردان و به فتنه افتادن و انداختن آنان است و هم این زن چنین قصدی دارد و از این جهت است که کار او مورد غضب خداست و لعن و نفرین خدا را برای او ارمغان آورده و مانع قبولی عبادتش می گردد.
طبیعی است که اسلام مخالف نظافت و تمیزی و آراستگی نیست و نمی خواهد زنان هنگام خروج از خانه لباس های کثیف و متعفن و ... بپوشند بلکه می خواهد لباس های تمیز و آراسته و پوشیده داشته باشند. اما در عین حال از فتنه گری و دلربایی و از بین بردن امنیت روحی و روانی مردان بخصوص جوانان مجرد که همسر ندارند، نهی می کند. زنی که با عطر تند و جلب کننده توجه ها و تحریک کننده از خانه خارج می شود، به نوعی اقدام به تبرّج و خروج برج وار و جلب توجه کننده، اقدام کرده و این نوع رفتار مورد نهی خداست:
وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى (3)
و همچون دوران جاهليّت نخستين (در ميان مردم)برج وار و فریباگرانه ظاهر نشويد.
پس زنی که با خودآرایی و زدن بوی عطر تحریک کننده و جلب توجه کننده و به قصد دلبری از خانه خارج می شود، مورد قهر خداست و مرتکب مرتبه ای از زنا شده است.
اما این نهی زنان به معنای آزاد بودن مردان در دلبری و فتنه انگیزی نیست. بلکه مردان هم باید از حضور فتنه انگیزانه و دلبرانه در اجتماع خودداری ورزند و آنان نیز در صورت چنین حضوری مستحق نفرین خدا می باشند. در روایت آمده :
من تطيب لله جاء يوم القيامة وريحه أطيب من ريح المسك ، ومن تطيب لغير الله جاء يوم القيامة وريحه أنتن من الجيفة (4)
هر کس برای خدا عطر بزند، به صحرای محشر می آید در حالی که از مشک خوشبوتر است و هر کس برای غیر خدا عطر بزند، به محشر می آید در حالی که از مردار متعفن تر است. شارح صحیفه در شرح این حدیث می نویسد: در اول منظورش جلب رضای خدا است که زیبایی و خوشبویی را دوست دارد و در دوم منظور جلب رضایت غیر خدا است مثل دلربایی از زنان و محبوب کردن خویش تا به لذت بیشتر برسد زیرا این کارها ممنوع است. (5)
اسلام مى‏خواهد مردان و زنان مسلمان روحى آرام و اعصابى سالم و چشم و گوشى پاک داشته باشند،و با توجه به روحیه دلبری و فریبایی زنان به آنان دستور داده درخارج از خانه حجاب را رعایت کنند و از حضور در جامعه با چهره آرایش شده و با عطر تند و تحریک کننده و توجه بر انگیز پرهیز نمایند.
برای مردان هم این نوع حضور اجتماعی و فتنه انگیزی و دلبری حرام است اما چون مردان به طور طبیعی بیشتر صیاد هستند و کمتر به خودنمایی و دلبری توجه می کنند ، کمتر نیاز بوده مورد نهی واقع شوند و زن ها چون به طور طبیعی به دلبری و فریبایی علاقه مند هستند، بیشتر نهی شده اند.

پی‌نوشت‌:
1. کلینی، كافي، تهران، اسلامیه، 1363 ش، ج 5، ص 518 - 519.
2. احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، دار صادر، ج 2، ص 444.
3. احزاب (33) آیه 33.
4. سید علیخان مدنی شیرازی، ریاض السالکین، قم ريال انتشارات اسلامی، 1415 ق، ج 3، ص 282.
5. همان.

250


[=Times New Roman]أذلّ النّاس من أهان النّاس.

خوارترين مردم كسى است كه مردم را خوار شمارد.

251


[=Times New Roman]أربع إذا كنّ فيك فلا عليك ما فاتك من الدّنيا صدق الحديث و حفظ الأمانة و حسن الخلق و عفّة مطعم.

چهار چيز است كه اگر دارى بر آنچه ندارى غم مخور: راستى گفتار و حفظ امانت و نيكى خلق و عفت در كار خوراك.

252


[=Times New Roman]أربعة قليلها كثير: الفقر و الوجع و العداوة و النّار.

چهار چيز است كه اندك آن بسيار است بينوائى و درد و دشمنى و آتش.

253


[=Times New Roman]أربعة يبغضهم اللَّه تعالى: البيّاع الحلّاف و الفقير المختال و الشّيخ الزّاني و الإمام الجائر.

چهار كس را خداوند دشمن دارد، فروشنده قسم خور، فقير متكبر و پير زنا كار و پيشواى ستمگر.

254


[=Times New Roman]أربع حقّ على اللَّه تعالى أن لا يدخلهم الجنّة و لا يذيقهم نعيمها: مدمن خمر و آكل الرّبا و آكل مال اليتيم بغير حقّ و العاقّ لوالديه.

چهار كس را خداوند ببهشت درنيارد و از نعيم آن نچشاند، شرابخوار و رباخوار و آن كس كه مال يتيم بناحق خورد و آن كس كه كه پدر و مادر از او ناخشنود باشند.

255


[=Times New Roman]أربع خصال من الشّقاء: جمود العين و قساوة القلب و بعد الأمل و حبّ البقاء.

چهار چيز نشان بدبختى است خشكى چشم و سختى دل و آرزوى دراز و حب بقا (بيش از حد لزوم)

256


[=Times New Roman]أربع لا يدخل بيتا واحدة منها إلا خرب و لم يعمر بالبركة: الخيانة و السّرقة و شرب الخمر و الزّنا.

چهار چيز است كه هر يك از آنها در خانه اى در آيد خراب شود و ببركت آباد نگردد، خيانت و دزدى و شرابخوارى و زنا.

257


[=Times New Roman]أربع من سعادة المرء أن تكون زوجته صالحة و أولاده أبرارا و خلطاؤه صالحين و أن يكون رزقه في بلده.

چهار چيز نشان خوشبختى مرد است، زنش پارسا باشد و فرزندانش نيكوكار باشند، و معاشرانش صالح باشند و روزى خويش را در شهر خود بدست آورد.


258


[=Times New Roman]أربع من كنّ فيه حرّمه اللَّه تعالى على النّار و عصمه من الشّيطان من ملك نفسه حين يرغب و حين يرهب و حين يشتهي و حين يغضب.

چهار چيز است كه هر كه دارد خدايش بر آتش حرام و از شيطان حراست كند آنكه بهنگام رغبت و هنگام بيم و وقت شهوت و موقع غضب عنان خويش از كف نگذارد.

259


[=Times New Roman]أربع من أعطيهنّ فقد أعطي خير الدّنيا و الآخرة لسان ذاكر و قلب شاكر و بدن على البلاء صابر و زوجة لا تبغيه خونا في نفسها و لا ماله.

چهار چيز است كه هر كس از آن بهره دارد. از نيكى دو جهان بهره ور است، زبانى كه ياد خدا كند و قلبى كه سپاس پروردگار گذارد و تنى كه بر بلا صبور باشد و زنى كه بناموس و مال وى خيانت نكند

260


[=Times New Roman]أربى الرّبا شتم الأعراض و أشدّ الشّتم الهجاء و الرّاوية أحد الشّاتمين.

بدترين رباها ناسزائى است كه در باره عرض كسان گويند و سخت ترين ناسزاها هجو است و كسى كه هجا را نقل كند يكى از ناسزا گويان است.

261


ارحم من في الأرض يرحمك من في السّماء.

بآنها كه در زمينند رحم كن تا آنكه در آسمان است بر تو رحم كند.


262

ارحموا عزيزا ذلّ و غنيّا افتقر و عالما ضاع بين جهّال.



بر سه كس رحم كنيد، عزيزى كه خوار شده و ثروتمندى كه فقير گشته و دانشمندى كه ميان جاهلان گمنام مانده.

[="Arial"][="DarkGreen"]263


ارحموا ترحموا و اغفروا يغفر لكم.

كسان را رحم كنيد تا بشما رحم كنند ديگران را ببخشيد تا بخشيده شويد.[/]

[="Arial"][="DarkGreen"]264


ارفعوا ألسنتكم عن المسلمين و إذا مات أحد منهم فقولوا فيه خيرا.



زبان خود را از بد گوئى مسلمانان باز داريد، اگر كسى مرد در باره او بنيكى سخن گوئيد.[/]

[="Arial"][="DarkGreen"]265


أرقّاءكم أرقأكم فأطعموهم ممّا تأكلون و ألبسوهم ممّا تلبسون و إن جاءوا بذنب لا تريدون أن تغفروه فبيعوا عباد اللَّه و لا تعذّبوهم.

بندگان خود را رعايت كنيد هر چه ميخوريد بآنها بخورانيد و هر چه مى پوشيد بآن ها بپوشانيد و اگر گناهى كردند كه نميخواهيد ببخشيد آنها را بفروشيد و عذابشان ندهيد.[/]

در نهج الفصاحه نقل شده که رسول خدا ص فرمود: اعقل الناس اشدهم مداراه للناس، عاقل ترین مردم کسی است که با مردم بیشتر مدارا کند. (1)
پي نوشت ها :
1. نهج الفصاحه، ترجمه ابوالقاسم پاینده، دنیای دانش، ص 223.

266


[=Times New Roman]أرقّاؤكم إخوانكم فأحسنوا إليهم إستعينوهم على ما غلبكم و أعينوهم على ما غلبهم.

بندگان شما برادران شما هستند با آنها نيكى كنيد آنها را در كارهاى مشكل خود بكمك گيريد و آنها را در كارهاى مشكل كمك كنيد.

267


[=Times New Roman]ارموا و اركبوا و أن ترموا أحبّ إلىّ من أن تركبوا كلّ شى ء يلهو به الرّجل باطل إلّا رمى الرّجل بقوسه أو تأديبه فرسه أو ملاعبته امرأته فإنّهنّ من الحقّ و من ترك الرّمى بعد ما علمه فقد كفر الّذي علّمه.

تير اندازى كنيد و سوارى كنيد اگر تيراندازى كنيد بيشتر دوست دارم كه سوارى كنيد هر چيزى كه مرد بدان سر گرم شود بيهوده است جز آنكه مردى با كمان خود تير اندازد يا اسب خود را تربيت كند يا با زن خود بازى كند همه اينها حق است و هر كس تيراندازى آموزد و آن را ترك كند حق معلم خود را ادا نكرده است.

268


[=Times New Roman]ازهد في الدّنيا يحبّك اللَّه و ازهد فيما في أيدي النّاس يحبّك النّاس.

از دنيا چشم بپوش تا خدا ترا دوست دارد. و از آنچه در دست مردم است چشم بپوش تا مردم ترا دوست دارند.

269


[=Times New Roman]أزهد النّاس في العالم أهله و جيرانه.

كسان و همسايگان مرد دانشمند از همه مردم نسبت باو بى رغبت ترند.

270


[=Times New Roman]أزهد النّاس من لم ينس القبر و البلاء و ترك أفضل زينة الدّنيا و آثر ما يبقى على ما يفنى و لم يعدّ غدا من أيّامه و عدّ نفسه في الموتى.

زاهدترين مردم آن كس است كه قبر و بلا را فراموش نكند و از بهترين زينت دنيا چشم بپوشد و نعمت باقى را بر نعمت فانى ترجيح دهد و فردا را از عمر خويش حساب نكند و خود را در رديف مردگان شمارد.

271


[=Times New Roman]استتمام المعروف خير من ابتدائه.

انجام دادن كار نيك بهتر از آغاز كردن آنست.

272


[=Times New Roman]استحي من اللَّه استحياءك من رجلين من صالحي عشيرتك

از خدا مانند دو تن از خويشان صالح خود شرمگين باش.

273


[=Times New Roman]استحيوا من اللَّه تعالى حقّ الحياء فإنّ اللَّه قسّم بينكم أخلاقكم كما قسم بينكم أرزاقكم.

از خداوند چنان كه بايد آزرم داشته باشيد زيرا خداوند اخلاق شما را نيز مانند روزيتان ميان شما تقسيم كرده است.

274


[=Times New Roman]استحيوا من اللَّه حقّ الحياء من استحيى من اللَّه حقّ الحياء فليحفظ الرّأس و ما وعى و ليحفظ البطن و ما حوى و ليذكر الموت و البلاء و من أراد الآخرة ترك زينة الحياة الدّنيا فمن فعل ذلك فقد استحيا من اللَّه حقّ الحياء.

از خداوند چنان كه شايسته است شرم كنيد، هر كه از خدا چنان كه شايد شرم كند سر و اعضاى آن را از گناه نگهدارد و شكم و متعلقات آن را از ناروا حفظ كند و مرگ و بلا را بخاطر داشته باشد و هر كه نعيم آن جهان را خواهد زينت اين جهان را ترك كند و هر كه چنين كند از خدا چنان كه بايد شرم كرده است.

275


[=Times New Roman]استرشدوا العاقل ترشدوا و لا تعصوه فتندموا.

از خردمند رهبرى جوئيد تا براه راست برسيد و وى را نافرمانى نكنيد كه پشيمانى بريد.

276


[=Times New Roman]استعدّ للموت قبل نزول الموت.

پيش از آنكه مرگ درآيد براى آن آماده باش.

277


[=Times New Roman]استعيذوا باللَّه من شرّ جار المقام فإنّ جار المسافر إذا شاء أن يزايل زايل.

از شر همسايه مقيم، بخدا پناه بريد زيرا همسايه مسافر اگر خواهد از او بر كنار شود، بر كنار شود.

278


[=Times New Roman]استعيذوا باللَّه من الفقر و العيلة و من أن تظلموا أو تظلموا.

بخدا پناه بريد از فقر و عيالمندى و اينكه ظلم كنيد يا تحمل ظلم كنيد.

279


[=Times New Roman]استعيذوا باللَّه من شرار النّساء و كونوا من خيارهنّ في حذر

از زنان بد بخدا پناه ببريد و از نيكانشان بپرهيزيد.

280


[=Times New Roman]استعيذوا باللَّه من العين فإنّ العين حقّ.

از چشم بد بخدا پناه ببريد زيرا چشم حق است.

281


[=Times New Roman]استعينوا على أموركم بالكتمان فإنّ كلّ ذي نعمة محسود.

بوسيله پرده پوشى بر انجام كارهاى خود يارى جوئيد زيرا هر كه نعمتى دارد محسود كسانست.

282


[=Times New Roman]استعينوا على النّساء بالعرى فإنّ إحداهنّ إذا كثرت ثيابها و أحسنت زينتها أعجبها الخروج.

از بى لباسى براى نگهدارى زنان كمك جوئيد زيرا زن وقتى لباس فراوان و زينت كامل دارد مايل به بيرون رفتن است.

283


[=Times New Roman]استغنوا عن النّاس و لو بشوص السّواك.

از مردم بى نياز باشيد و يك قطعه چوب مسواك هم از آن ها نخواهيد.

284


[=Times New Roman]استفت نفسك و إن أفتاك المفتون.

نيكى و بدى چيزها را از دل خويش بپرس، ديگران هر چه ميخواهند بگويند

285


[=Times New Roman]استقم و ليحسن خلقك للنّاس

استوار باش و رفتار خويش را در باره مردم نيك ساز.

286


[=Times New Roman]استقيموا و نعما إن استقمتم.

استوار باشيد و چه نيكست كه استوار باشيد.


287


[=Times New Roman]استوصوا بالنّساء خيرا فإنّ المرأة خلقت من ضلع أعوج و إنّ أعوج شى ء في الضّلع أعلاه فإن ذهبت تقيمه كسرته و إن تركته لم يزل أعوج فاستوصوا بالنّساء خيرا.

با زنان بنيكى رفتار كنيد زيرا زن از دنده كج خلق شده است و در دنده آنچه كجتر است بالاتر است و اگر بخواهيد راستش كنيد آن را مى شكنيد و اگر رهايش كنيد كج ميماند. پس با زنان بنيكى رفتار كنيد.

288


[=Times New Roman]استووا و لا تختلفوا فتختلف قلوبكم.

با يك ديگر برابر شويد و مختلف مشويد تا دلهايتان مختلف نشود.

289


[=Times New Roman]استووا تستو قلوبكم و تماسّوا تراحموا.

با يك ديگر برابر شويد تا دلهايتان برابر شود و با يك ديگر آميزش كنيد تا بهم رحم كنيد.

290


[=Times New Roman]أسدّ الأعمال ثلاثة ذكر اللَّه على كلّ حال و الإنصاف من نفسك و مواساة الأخ في المال

استوارترين كارها سه چيز است ياد خداوند در همه حال و رعايت انصاف بر ضرر خويش و تقسيم مال با برادر دينى.

291


[=Times New Roman]أسرع الخير ثوابا البرّ و صلة الرّحم و أسرع الشّرّ عقوبة البغى و قطيعة الرّحم.

پاداش نيكوكارى و پيوند خويشاوندان از نيكى هاى ديگر زودتر ميرسد و كيفر ستمكارى و بريدن از خويشاوندان از بدى هاى ديگر سريعتر ميرسد

292


[=Times New Roman]أسرع الدّعاء إجابة دعاء غائب لغائب.

دعائى كه غائبى براى غائبى ديگر كند از همه دعاها زودتر مستجاب مى شود.

293


[=Times New Roman]اسمح يسمح لك.

با كسان سهل انگارى كن تا با تو سهل انگارى كنند.

294


[=Times New Roman]اشتدّ غضب اللَّه على من زعم أنّه ملك الأملاك لا ملك إلّا اللَّه.

خشم خدا بر آنكه گمان مى كند ملك ملكان است بسيار سخت است ملكى جز خدا نيست.

295


[=Times New Roman]اشتدّ غضب اللَّه على الزّناة.

خشم خدا نسبت به زناكاران بسيار سخت است.

296


[=Times New Roman]اشتدّي أزمّة تنفرجي.

وقتى كار بنهايت سختى رسيد راه چاره پيدا مى شود.