متن «نهج الفصاحه» : فرهنگ سخنان حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم

تب‌های اولیه

681 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

200

[=Times New Roman]
إذا حكمتم فاعدلوا و إذا قلتم فأحسنوا فإنّ اللَّه محسن يحبّ المحسنين.


وقتى حكم مى كنيد به عدل رفتار كنيد و وقتى سخن ميگوئيد نيك گوئيد زيرا خدا نيك است و نيكوكاران را دوست دارد.

201

إذا خاف اللَّه العبد أخاف اللَّه منه كلّ شى ء و إذا لم يخف العبد اللَّه أخافه اللَّه من كلّ شى ء.

وقتى بنده از خداى بترسد خداوند همه چيز را از او بترساند و اگر بنده از خداى نترسد خداوند او را از همه چيز بترساند.

202

إذا خطب أحدكم المرأة و هو يخضب بالسّواد فليعلمها أنّه يخضب.

اگر كسى زنى را خواستگارى كرد و موى خود را رنگ ميبندد بايد بدو خبر دهد كه موى خود را رنگ مى بندد.

203

إذا خفيت الخطيئة لا يضرّ إلّا صاحبها و إذا ظهرت فلم تغيّر ضرّت العامّة.

وقتى گناهى مخفى بماند بجز گنهكار كسيرا ضرر نميرساند و اگر آشكار شود و از آن جلوگيرى نكنند براى همه مردم زيان دارد.

204

إذا دخل الضّيف على القوم دخل برزقه و إذا خرج خرج بمغفرة ذنوبهم.

وقتى ميهمانى بر كسان در آيد روزى خود را همراه مى آورد و وقتى برون رود با آمرزش گناهان آنها برون رود.

205

إذا رأيت من أخيك ثلاث خصال فارجه: الحياء و الأمانة و الصّدق و إذا لم ترها فلا ترجه.

وقتى در برادر خود سه صفت ديدى بدو اميدوار باش، حيا و امانت و راستى و اگر اين صفاترا ندارد از او اميدى نداشته باش.

206

إذا رأى أحدكم من نفسه أو ماله أو من أخيه ما يعجبه فليدع له بالبركة فإنّ العين حقّ.

وقتى يكى از شما از خود يا مال خود يا برادر خود چيز جالب توجهى ديد براى وى بدعا بركت خواهد زيرا چشم حق است.

207

إذا رأيت النّاس قد مرجت عهودهم و خفّت أماناتهم و كانوا هكذا- و شبّك بين أنامله- فالزم بيتك و املك عليك لسانك و خذ ما تعرف ودع ما تنكر و عليك بخاصّة أمر نفسك ودع عنك أمر العامّة.

وقتى ديدى كه مردم پيمان هايشان سست شده و امانتشان سبكى گرفته و چنين شده اند- و انگشتان خود را از هم باز كرد در خانه خود بنشين و زبان خويش را نگهدار و آنچه را ميشناسى بگير و آنچه را نمى شناسى رها كن؛ بكار خويش مشغول باش و از كار مردم كناره گير.

208

إذا رأيتم الأمر لا تستطيعون تغييره فاصبروا حتّى يكون اللَّه هو الّذي يغيّره.

وقتى ديديد نمى توانيد چيزى را تغيير دهيد صبر كنيد تا خدا آن را تغيير دهد.

209

إذا رأيتم أهل الجوع و التّفكّر فادنوا منهم فإنّ الحكمة تجري على ألسنتهم.

وقتى اهل گرسنگى و تفكر را ديديد بآنها نزديك شويد زيرا حكمت بر زبان آنها جارى مى شود.

210

إذا رأيتم أهل البلاء فاسألوا اللَّه العافية.

وقتى اهل بلا را ديديد از خداوند طلب عافيت كنيد.

211

إذا رأيتم العبد ألّم اللَّه به الفقر و المرض فإنّ اللَّه يريد أن يصافيه.

وقتى ديديد خداوند فقر و مرض را بر بنده اى فرود آورد ميخواهد او را تصفيه كند.

212

[=Times New Roman]إذا زنى العبد خرج منه الإيمان فكان على رأسه كالظلّة فإذا أقلع رجع إليه.

وقتى بنده اى زنا كند ايمان از او بيرون رود و چون سايه اى بر سرش بايستد و هنگامى كه از آن دست بردارد باز ميگردد.

213

[=Times New Roman]إذا سبّك رجل بما يعلم منك فلا تسبّه بما تعلم منه فيكون أجر ذلك لك و وباله عليه.
اگر كسى ترا بدان چه از تو مى داند دشنام گويد تو بدان چه از او ميدانى ويرا دشنام مگوى تا اجر اين كار نصيب تو شود و وبال آن بدو باز گردد.
.

214

[=Times New Roman]إذا سرّتك حسنتك و ساءتك سيّئتك فأنت مؤمن.
اگر از كار نيك خود خوشحال و از كار بد خود دلگير ميشوى مؤمن هستى.


215

[=Times New Roman]إذا سمعتم بجبل زال عن مكانه فصدّقوا و إذا سمعتم برجل زال عن خلقه فلا تصدّقوا فإنّه يصبر إلى ما جبل عليه.
اگر شنيديد كوهى از جاى خود تكان خورده باور كنيد و اگر شنيديد كسى از خوى خويش دست بر داشته باور مكنيد زيرا عاقبت به فطرت خويش باز ميگردد

216

إذا شهر المسلم على أخيه سلاحا فلا تزال ملائكة اللَّه تعالى تلعنه حتّى يشيمه عنه.

وقتى مسلمانى بروى برادر خود شمشير كشد فرشتگان او را لعنت كنند تا هنگامى كه شمشير را در غلاف كند.

217

إذا طلب أحدكم من أخيه حاجة فلا يبدأه بالمدحة فيقطع ظهره.

اگر كسى از برادر خويش حاجتى ميخواهد گفتار خود را با مدح آغاز نكند و پشت او را گران بار نكند.

218

إذا ظهر الزّنا و الرّبا في قرية فقد أحلّوا بانفسهم عذاب اللَّه.

وقتى زنا كارى و ربا خوارى در دهكده اى آشكار شود مردم آن عذاب خدا را بخود خريده اند

219

إذا ظهرت الفاحشة كانت الرّجفة و إذا جار الحكّام قلّ المطر و إذا غدر بأهل الذّمّة ظهر العدوّ.

وقتى زنا رواج گيرد زلزله پيدا شود، وقتى حاكمان ستم كنند باران كم شود و وقتى كه با ذميان خيانت شود دشمنان چيره شوند.

220

إذا علم العالم فلم يعمل كان كالمصباح يضي ء للنّاس و يحرق نفسه.

دانشمندى كه بداند و بكار نبندد مانند چراغ است كه مردم را روشن كند و خود را بسوزد.

221

إذا عمل أحدكم عملا فليتقنه.

هر كس كارى ميكند بايد آن را خوب انجام دهد.

222

إذا عملت سيّئة فأحدث عندها توبة، السّرّ بالسّرّ و العلانية بالعلانية.

وقتى كار بدى از تو سر زد از آن توبه كن براى گناه نهانى توبه نهانى و براى گناه آشكار توبه آشكار.

223

إذا عملت الخطيئة في الأرض كان من شهدها فكرهها كمن غاب عنها و من غاب عنها فرضيها كان كمن شهدها.

وقتى گناهى در زمين رخ دهد كسى كه آن را ديده ولى از آن متنفر است، مانند كسيست كه آن را نديده و كسى كه آن را نديده ولى از آن راضيست مانند كسيست كه آن را ديده باشد.

224

إذا غضب أحدكم و كان قائما فليقعد و إن كان قاعدا فليضطجع.

وقتى يكى از شما خشمگين شود اگر ايستاده است بنشيند و اگر نشسته است بخوابد.

225

إذا غضبت فاسكت.

وقتى خشمگين شدى خاموش باش.

226

إذا قالت المرأة لزوجها ما رأيت منك خيرا قطّ فقد حبط عملها.

وقتى زنى بشوهر خود گويد از تو خيرى نديدم اعمال نيكش بى اثر مى شود.

227


[=Times New Roman]إذا قدرت على عدوّك فاجعل العفو شكرا للقدرة عليه.

وقتى بر دشمن خود قدرت يافتى بشكرانه قدرت از او در گذر

228


[=Times New Roman]إذا قدم أحدكم من سفر فليقدم معه بهديّة و لو يلقي في مخلاته حجرا.

وقتى كسى از سفرى مى آيد ارمغانى با خود بياورد اگر چه سنگى در توبره خود بيندازد.

229


[=Times New Roman]إذا قصّر العبد في العمل ابتلاه اللَّه تعالى بالهمّ.

وقتى بنده اى در عمل كوتاهى كند خداوند او را بغم مبتلا سازد.

230


[=Times New Roman]إذا كان اثنان يتناجيان فلا تدخل بينهما.

وقتى دو تن آهسته سخن مى گويند ميان آنها داخل مشو.

231


[=Times New Roman]إذا كان عندك ما يكفيك فلا تطلب ما يطغيك.

اگر چيزى كه مايه كفايت باشد در دسترس دارى در جستجوى آنچه ترا بطغيان واميدارد مباش

232


[=Times New Roman]إذا كانت أمراؤكم خياركم و أغنياؤكم سمحاءكم و أموركم شورى بينكم فظهر الأرض خير لكم من بطنها و إذا كانت أمراؤكم أشراركم و أغنياؤكم بخلاءكم و أموركم إلى نساءكم فبطن الأرض خير لكم من ظهرها.

وقتى امراى شما نيكان شما باشند و ثروت مندان شما بخشندگان باشند و كارها ميان شما بمشورت انجام گيرد پشت زمين از شكم آن براى شما بهتر است و وقتى امراى شما اشرار شما و ثروتمندان شما بخيلان باشند و كارهاى شما به دست زنان افتد شكم زمين براى شما بهتر از پشت آنست.

233


[=Times New Roman]إذا كان يوم القيامة نادى مناد من عمل عملا لغير اللَّه فليطلب ثوابه ممّن عمله له.

وقتى روز رستاخيز در آيد بانگزنى بانگ ميزند كه هر كس كارى براى غير خدا انجام داده پاداش خود را از آن كس كه براى او كار كرده بگيرد.

234


[=Times New Roman]إذا كانت عند الرّجل امرأتان فلم يعدل بينهما جاء يوم القيامة و شقّه ساقط.

وقتى مردى دو زن داشته باشد و ميان آنها بعدالت رفتار نكند روز رستاخيز يك نيمه او افتاده است

235


[=Times New Roman]إذا كانوا ثلاثة فلا يتناجى اثنان دون الثّالث.

وقتى سه تن باهمند دوتاشان آهسته با هم سخن نگويند.

236


[=Times New Roman]إذا كنتم ثلاثة فلا يتناجى رجلان دون الآخر حتّى تختلطوا بالنّاس فإنّ ذلك يحزنه.

وقتى سه تن باهميد دو تن از شما با هم آهسته سخن نگويند، تا با ديگران مخلوط شويد زيرا اين كار ويرا غمگين مى كند.

237


[=Times New Roman]إذا كثرت ذنوب العبد فلم يكن له من العمل ما تكفّرها ابتلاه اللَّه بالحزن ليكفّرها عنه.

وقتى گناهان بنده فزونى گيرد و كار نيك آنقدر نداشته باشد كه گناهان را جبران كند خداوند او را بغم مبتلا سازد تا گناهانش را جبران كند.

238


[=Times New Roman]إذا لم تستحيي فاصنع ما شئت.

وقتى حيا ندارى هر كار مى خواهى بكن.

منتظرمنجی;582820 نوشت:
233


[=Times New Roman]إذا كان يوم القيامة نادى مناد من عمل عملا لغير اللَّه فليطلب ثوابه ممّن عمله له.

وقتى روز رستاخيز در آيد بانگزنى بانگ ميزند كه هر كس كارى براى غير خدا انجام داده پاداش خود را از آن كس كه براى او كار كرده بگيرد.


درود بر شما.
اگر مقداری در مورد این حدیث توضیح دهید ممنون میشوم.
یا علی

239


[=Times New Roman]إذا مات الإنسان انقطع عمله إلّا من ثلاث صدقة جارية أو علم ينتفع به أو ولد صالح يدعو له.

وقتى انسان بميرد دنباله كارهاى نيك او بريده شود جز سه چيز صدقه جارى و دانشى كه كسان از آن بهره ور شوند و فرزند درست كارى كه براى او دعا كند.

240


[=Times New Roman]إذا مات ولد العبد قال اللَّه تعالى لملائكته قبضتم ولد عبدي؟ فيقولون نعم فيقول ما ذا قال عبدي؟ فيقولون حمدك و استرجع فيقول اللَّه ابنوا لعبدي بيتا في الجنّة و سمّوه بيت الحمد.

وقتى فرزند بنده اى بميرد خداوند بفرشتگان گويد فرزند بنده مرا گرفتيد؟ گويند آرى گويد بنده من چه گفت؟ گويند ترا سپاس گزاشت و گفت همه ما متعلق به خدا هستيم و بسوى او باز ميگرديم خداوند گويد براى بنده من خانه اى در بهشت بسازيد و آن را «خانه سپاسگزارى» نام نهيد.

241


[=Times New Roman]إذا مات صاحبكم فدعوه لا تقعوا فيه

وقتى كسى بميرد ويرا بگذاريد و از او بد نگوئيد.

242


[=Times New Roman]إذا مات العبد قال النّاس ما خلّف و قالت الملائكة ما قدّم

وقتى بنده اى بميرد مردم گويند چه بجا گذاشت و فرشتگان گويند چه همراه آورد؟

243


[=Times New Roman]إذا نظر أحدكم إلى من فضّل عليه في المال و الخلق فلينظر إلى من هو أسفل منه.

وقتى كسيرا كه در مال و جمال از شما پيش است مينگريد بكسى كه از شما پست تر است نيز نظرى بيفكنيد.

244


[=Times New Roman]إذا هممت بأمر فاستخر ربّك فيه سبع مرّات ثمّ انظر إلى الّذي يسبق إلى قلبك فإنّ الخيرة فيه.

وقتى بكارى تصميم گرفتى هفت بار استخاره كن سپس بنگر دل تو به كدام طرف نگران است زيرا نيكى در آن است.

245


[=Times New Roman]إذا وجد أحدكم لأخيه نصحا في نفسه فليذكره له.

اگر كسى نصيحتى براى برادر خود در خاطر مى بايد باو ياد آورى كند.

246


[=Times New Roman]إذا وسّد الأمر إلى غير أهله فانتظر السّاعة.

وقتى كار را بدست نااهلان سپارند منتظر رستاخيز باش.

247


[=Times New Roman]إذا وقّع في الرّجل و أنت في ملاء فكن للرّجل ناصرا و للقوم زاجرا و قم عنهم.

وقتى در انجمنى كه تو هستى در باره مردى بد ميگويند آن مرد را يارى كن و آن گروه را از بد گوئى باز دار و از آنجا برخيز.

248


[=Times New Roman]أذكر اللَّه فإنّه عون لك على ما تطلب.

خداوند را ياد كن زيرا او در كارها ياور تو است.