روح القدس

در آیه 193 شعرا معنای «روح الامین» چیست؟

انجمن: 

با سلام

روح الامين آن را بر دلت نازل كرد (۱۹۳)

منظور از روح الامین در سوره شعرا آیه 193 چیست ؟


روح الامين آن را بر دلت نازل كرد (۱۹۳)

روح القدس در قرآن و کتاب مقدس

با سلام و قولی طاعات و عبادات
سوالی که بنده دارم اینه که منظور از روح القدس که در چند قسمت از آیات قرآن به اون اشاره شده چی هست
و این روح القدس چه تفاوتی با روح القدسی داره که در کتب مسیحیان به اون اشاره شده ؟:Gol:

دو حدیث درباره روح القدس

انجمن: 

سلام
یه روز پیش مطالبی رو توی سایت راجب روح القدس خوندم .
ولی دوتا نقل از امام صادق ع و امام باقر ع بود توی مطالب که برا ذهن من مخالف هم بودن
اون دوتا نقل اینه:
در خصوص آیه تنزل الملائکه و الروح من کل امر امام صادق فرمودند :روح برای امام نازل می شود.
و
از امام باقر عدر تفسیر آیه شریفه[=@Adobe Ming Std L][=@Adobe Ming Std L][=@Adobe Ming Std L]: «[/][/][/]وَ کَذلِکَ اَوْحَیْنَا اِلَیْکَ رُوحاً مِّنْ اَمْرِنَا[=@Adobe Ming Std L][=@Adobe Ming Std L][=@Adobe Ming Std L]...» [/][/][/]چنین نقل شده[=@Adobe Ming Std L][=@Adobe Ming Std L][=@Adobe Ming Std L]:[/][/][/]از آن زمان که خداوند آن روح را بر پیامبرش نازل کرد به آسمان باز نگشت، و او در ما است.
1.سوالی که برام پیش اومده اینکه روح القدس شب های قدر به امام نازل میشه؟ یا طبق گفته امام باقر همیشه هست همراهشون؟
2.میشه از این دو نقل اینو برداشت کرد که : روح القدس شب قدر بر پیامبر نازل شد و بعد از ایشون بهمراه معصومین شریف بوده؟
. حالا تانا

کشف حجاب از روح القدس و روح الامین و الروح

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

باسلام خدمت کاربران عزیز

در این موضوع مطالبی در خصوص ماهیت واقعی روح القدس و الروح و روح الامین که در قرآن آمده و ارتباط آن با انبیاء و اولیاء الهی ارائه خواهیم کرد

موارد اطلاق و استعمال كلمه "روح" در آيات قرآن مجيد

از كلام خداى سبحان چنين بر مى‏آيد كه اين روح گاهى با ملائكه است هم چنان كه آيات زير بدان دلالت دارد كه مى‏فرمايد:
" مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى‏ قَلْبِكَ" «1» و" نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى‏ قَلْبِكَ" «2» و" قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ" «3» و" فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا" «4».

و گاهى آن حقيقتى است كه در عموم آدميان نفخ و دميده مى‏شود و در اين باره فرموده است:
" ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ" «5» و نيز فرموده:" فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي" «6».

و گاهى ديگر آن حقيقتى كه با مؤمنين است ناميده شده است و در اين باره فرموده:
" أُولئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ"

و گاهى ديگر آن حقيقتى ناميده شده است كه انبياء با وى در تماسند و در اين باره فرموده:

" يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلى‏ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا ..." «9» و نيز فرموده" وَ آتَيْنا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ" «10» و نيز فرموده:" وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا" «11» و آياتى ديگر.

" وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا".

از سوى ديگر مى‏بينيم يك جا آورنده قرآن را به نام جبرئيل معرفى نموده و مى‏فرمايد:
" قُلْ مَنْ كانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلى‏ قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ" «2» و در جاى ديگر همين جبرئيل را روح الامين خوانده و آورنده قرآنش ناميده و فرموده:" نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى‏ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ" «3» و نيز فرموده:" قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ" «4» و روح را كه به وجهى غير ملائكه است به جاى جبرئيل كه خود از ملائكه است آورنده قرآن دانسته است،

پس معلوم مى‏شود جبرئيل آورنده روح است و روح، حامل اين قرآن خواندنى است.
امر خدا عبارت از كلمه ايجاد او است و كلمه ايجاد او همان فعل مخصوص به او است بدون اينكه اسباب وجودى و مادى در آن دخالت داشته و با تاثيرات تدريجى خود در آن اثر بگذارند اين همان وجود ما فوق نشاه مادى و ظرف زمان است و روح به حسب وجودش از همين باب است يعنى از سنخ امر و ملكوت است.

منبع: المیزان

یوم یقوم الروح و الملائکة صفا» نبأ/38
آن روزی که روح و ملائکه در یک صف بایستند
.

ظاهر تعبیر این است که روح از نوع ملائکه هم نیست، چون آن را در عرض ملائکه قرار می دهد

«ینزل الملائکة بالروح من امره» (نحل/2) ملائکه را به روح به امر خود فرود می آورد. اینکه باء " بالروح " آیا باء استعانت و استمداد است و در واقع این طور است که ملائکه با استمداد روح فرود می آیند، یا باء ملابست و مصاحبت است یعنی ملائکه با روح فرود می آیند، در مدعای ما که قرآن ملائکه و روح را در کنار یکدیگر ذکر می کند تغییری نمی دهد و در این جهت دلالت آیه کافی است و در همین جاست که حدیثی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل شده و ایشان گفته اند روح غیر از ملائکه است و به همین آیه استدلال کرده اند که قرآن روح را با ملائکه یک چیز نمی گیرد.

همچنین شاید بعضی گفته باشند که در آن آیه: «یوم یقوم الروح و الملائکة»؛ روزی که آن روح و فرشتگان به صف ایستند (نبأ/ 38)؛ مقصود خصوص جبرئیل است که به طور جداگانه ذکر شده که این حرف بعید است

ولی علامه طباطبائی (ره) این حرف را قبول ندارند که حتی مقصود از روح الامین و روح القدس جبرئیل باشد، بلکه می گویند از آیات قرآن اینچنین فهمیده می شود:

ملائکه که وحی را نازل می کنند، همراه آن، حقیقتی هست که قرآن نام آن را روح گذاشته است و حامل وحی در واقع آن روح (همان روح الامین و روح القدس) است، نه اینکه جبرئیل حامل وحی باشد، جبرئیل حامل وحی نیست. این عقیده ای است که ایشان در اینجا اظهار می دارند
.

مسلما آیات قرآن وقتی بر قلب پیغمبر نازل می شود، به صورت یک حقیقت نازل می شود و بعد صورت لفظی پیدا می کند و به هر حال: " ما روحی از امر خودمان به تو وحی کردیم ".

پس به قول این آقایان یکی از موارد اطلاق کلمه روح، خود آیات قرآن است ولی علامه طباطبائی مدعی هستند که در اینجا هم مقصود از کلمه روح، خود آیات قرآن نیست، همان حقیقتی است که در جاهای دیگر روح الامین و روح القدس گفته است.

به اعتبار اینکه خود او هم کلمه الله است و قرآن این چیزها را کلمات الهی می نامد، وقتی که می فرماید: «اوحینا الیک روحا من امرنا» معنایش این است که روح الامین را که از امر ما و از جنس امر ماست، بر تو فرو فرستادیم. اصلا معنای «اوحینا الیک روحا من امرنا» تقریبا " نزلنا روح القدس من امرنا " می شود، ما روح القدس را از امر خودمان بر تو نازل کردیم.

مقصود از روح در اینجا به عقیده ایشان خود آیات قرآن نیست، بلکه همان حقیقت حامل وحی است، و مقصود از " اوحینا " هم در اینجا یعنی " فرود آوردیم " که روی این جهت مقداری بحث می کنند، می گویند همان طوری که به عیسای مسیح روح گفته شده است که یکی از تعبیرات قرآن است به آن حقیقت هم که روح گفته شده است، مقصود این است

إِنَّمَا
الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَ رُوحٌ مِّنْهُ
هر آينه عيسی پسر مريم پيامبر خدا و کلمه او بود که به مريم القا شد و روحی از او بود

منبع: معاد شهید مطهری، صفحه 132-129

در تفسير برهان از سعد بن عبد اللَّه روايت كرده كه به سند خود از ابى بصير روايت كرده كه گفت:
با امام صادق (ع) بودم كه سخن از پاره‏ اى خصائص امام در هنگام ولادت به ميان آمد، فرمود:
وقتى شب قدر میشود امام مستوجب روح بيشترى مى‏ گردد

عرضه داشتم فدايت شوم مگر روح همان جبرئيل نيست؟ فرمود: روح از جبرئيل بزرگتر است، و جبرئيل از سنخ ملائكه است، و روح از آن سنخ نيست، مگر نمى‏ بينى خداى تعالى فرموده:
"
تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ" پس معلوم مى‏شود روح غير از ملائكه است

جبرئيل من الملائكة ، و الروح اعظم من الملائكة ، ا ليس ان الله عز و جل يقول : تنزل الملائكة و الروح ؟

منبع: تفسير برهان، ج 4، ص 481، ح 1