ای آرزوی بندگیت مانده بر دلم... (نجواهای شبانه) دوستان خوب و گرامی بیایید در تاپیکی مستقل گوشه هایی از نجواهای شبانه خود با خدای مهربانمان را بنگاریم شاید که برای خود و دیگرانمان تلنگری روحانی و معنوی باشد. امیدوارم یکایک دوستان با خلوت خود نواهای به گوش جان رسیده از اعماق چشمه های درون را برایمان به یادگار بنگارند تا ببینیم هر کسی چه توشه ای دارد از او چه به بیرون می تراود. پس این بار دل نوشته ای از حقیر که ساعتی قبل نگاشته شد تقدیم محضر پرفروغتان.
...آری عجیب نیست گر صدای دعایم نمی رسد از تحبس الدعا که صدایی نمی رسد. من تحبس الدعای غفلت و بی همتی خویشم آنجا که همتی نیست و اظهار فقر و نداری که عطایی نمی رسد. عمری چشم انتظار بارقه ای از آسمان غیب بودیم تا معجزه ای سازد و این ویرانه دل را گلستان سازد بی خبر از آنکه بر دل مرده بی نصیب از حیات که لطفی نمی رسد. آنگاه که پر باز میکنم و به پرم می خورم زمین بیخود شده خویشم و غافل که بال و پر شکسته به جایی نمی رسد. ای کاش این تن نحیف خود را با سپر اعمال شایسته ای بیمه می کردم گرچه می دانم با اعمال چون منی او هم به نوایی نمی رسد. با دست خالی ام نه گره زخود گشایم و نه گره گشای دیگری باشم آری دستی که قطع شد به گدایی نمی رسد. ای میزبان فدای تو و سفره کرم بی کرانه ات، اکنون درد من این است که آیا به این فقیر غذایی نمی رسد؟ از من نخواه بیش از این با کشتی نجات او امید رستگاری و آزادگی بپرورم وقتی از جانب حبیب برات کرببلایی نمی رسد. این دلخسته گم کرده راه به اسارت افتاده ای، سالها منتظر یک ضمانت است آخر چرا برای ضمانتش امام رضایی نمی رسد؟
خدا پرسید : اگر ناشنوا بودی آیا باز هم به کلامم گوش می سپردی ؟
چگونه میتوانستم کر باشم و سخنها را بشنوم ؟!دریافتم که شنیدن کلام حق الزاما با گوش جسم نیست بلکه با گوش جان ، صورت میپذیرد .
پاسخ گفتم : بسیار دشوار بود اما همچنان به کلام تو گوش می سپردم .
سپس خدا سوال کرد : اگر لال بودی باز ذکر مرا بر زبان جاری میکردی ؟
چگونه میتوانستم بدون امکان صحبت کردن نام خدا را ذکر گویم ؟! در آن لحظه برایم روشن شد که ذکر خدا با حضور قلب و جان صورت میگیرد و گفتار ما در آن نقشی ندارد و عبادت خداوند همیشه با صوت و صدا صورت نمیگیرد . همانند زمانی که ستمی بر ما روا میگردد ، ما خدا را با الفاظ فکر و اندیشه مان میخوانیم .
پاسخ گفتم : اگرچه نبودن صوت وصدا دشوار بود ، اما خدایا همچنان ذکر تو را میگفتم .
خدا از من پرسید : آیا حقیقتا مرا دوست داری ؟
با شجاعت ودر کمال اراده و اعتقاد پاسخ دادم : بلی تو را دوست دارم که حقیقت مطلقی و یگانه ی واحدی .
با خود اندیشیدم به خدا پاسخی به حق دادم اما ...
خدا پرسید: پس چرا گناه میکنی ؟
پاسخ گفتم : چون انسانم و بری از خطا نیستم .
خدا گفت : پس چرا در هنگام راحتی و آسایش از من دور و دورتر میشوی ، اما در هنگام مشکلات به سراغ من می آیی ؟
هیچ پاسخی نداشتم که بگویم ، تنها پاسخم اشک بود .
خدا ادامه داد : پس چرا در خلوتگاه مرا می ستایی ؟ چرا تنها در لحظات نیایش مرا میجویی ؟
چرا خودخواهانه از من حاجت می طلبی ؟ چرا چون طلبکاران از من خواسته هایت را می خواهی ؟
تنها پاسخم باران اشک بود که پهنای صورتم را پوشانده بود .
سپس گفت : چرا از من شرمساری ؟ چرا حس تعلق را در خود نمی گسترانی ؟ چرا در اوج گرفتاری نزد دیگران عاجزانه گریه میکنی ، در حالی که شانه های من آماده ی پذیرش تو هستند ؟ چرا در زمانی که برای نماز و عبادت معین ساختم ، عذر و بهانه میتراشی ؟
سعی کردم پاسخی بگویم اما جوابی نداشتم .
زندگی بزرگترین موهبت من به بندگان است . این موهبت را تباه نکنید . به شما فکر اعطا کردم
که مرا بجویید و بشناسید و بپرستید اما شما بندگان همچنان از آن روی گردانید . کلامم را بر شما آشکار ساختم اما از گنج پر گوهر کلامم هیچ بهره ای نبردید .
با شما صحبت کردم اما گوش ندادید . درهای رحمتم را به شما نشان دادم اما چشمهایتان قادر به دیدن آن نبودند .
پیامبرانی برایتان فرستادم اما شما بدون توجه آنها را از خود راندید . نیازها و حاجتهای شما راشنیدم و به یکایک آنها پاسخ دادم . آیا به راستی مرا دوست دارید ؟
توان پاسخ نداشتم ، چگونه میتوانستم پاسخ دهم ؟! بی اندازه شرمسار شده بودم . دیگر هیچ عذری نداشتم .
چه میتوانستم بگویم ؟! در حالی که با تمام وجودم گریه میکردم و اشک صورتم را پوشانده بود ، درخواست کردم : بار الها ! مرا ببخش از تو طلب عفو دارم من بنده ی خطاکار و قدر ناشناس تو هستم .
خداوند فرمود : ای بنده ! من رحمانم و خطای خطاکاران را میبخشم .
پرسیدم : خدایا با این همه خطاکاری ، چرا مرا میبخشی و هنوز دوستم داری ؟
خدا گفت : چون تو مخلوقم هستی ، پس هیچگاه تو را رها نمیکنم ، هنگامی که تو گریه میکنی ، به تو رحم میکنم و رنجهایت را درک میکنم . وقتی شاد و مسرور هستی ، وجد تو را میفهمم . وقتی افسرده میشوی به تو دلگرمی میدهم . وقتی شکست میخوری تو را یاری میکنم تا بلند شوی . وقتی خسته هستی کمکت میکنم . بدان که تا آخرین روز حیاتت با تو هستم و دوستت دارم .هیچ گاه آن چنان جانکاه گریه نکرده بودم و دلم مملو از غم نشده بود ، اما چگونه بود که یک مرتبه آنقدر آرام شدم و آرامش یافتم ؟ چگونه توانستم از خداوند آنقدر غافل باشم ؟
از خدا پرسیدم : چقدر مرا دوست داری ؟خدا فرمود : به آن میزان که خارج از ادراک توست .
و آنجا بود که خدا را با تمام وجودم ستایش کردم و ثنا گفتم .
کتاب "شناخت گیاهان دارویی و معطر ایران" حاوی مشخصات کامل 850 گیاه دارویی ایران است که به همت دکتر ولیالله مظفریان، استاد گیاهشناسی موسسه جنگلها و مراتع کشور و با سرمایهگذاری شبکه ملی پژوهش و فناوری گیاهان دارویی منتشر شده است.
دکتر پیمان صالحی، دبیر شبکه ملی پژوهش و فناوری گیاهان دارویی درباره این کتاب میگوید: امروزه با پیشرفت علوم گیـاهی افزون بر هشت هزار گونه گیاهی در ایران شناسایی شده است. در حال حاضر برآورد میشود که از این تعداد، دو هزار و 300 گـونـه خاصیت دارویی دارند اما علیرغم وجود این سرمایه خدادادی، به کار گیری گیاهان دارویی در صنایع مختلف ایران در مقایسه با بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه ناچیز است. در این کتاب به صورت خلاصه به معرفی گیاهان دارویی و مصرف آنها برای دردهای مختلف پرداخته شده و همچنین چگونگی گزینش و روش مصرف دارو به صورت مرحله به مرحله همراه با تصویر بیان شده است.
دکتر ولیالله مظفریان در مقام نویسنده کتاب، با 35 سال تجربه گیاهشناسی، مشخصات 850 گونه از گیاهان دارویی را در این کتاب منتشر کرده است. از جمله ویژگیهای این کتاب میتوان به این مورد اشاره کرد که تمام عکسهای گیاهان دارویی توسط مۆلف کتاب تهیه شده است. به گفته دکتر صالحی این کتاب در هزار و 300 صفحه به صورت تمام رنگی منتشر شده است. کتاب «شناخت گیاهان دارویی و معطر ایران» به شمارگان سه هزار نسخه و به قیمت 90 هزار تومان از سوی انتشارات فرهنگ معاصر وارد بازار کتاب شده است.
[h=2]کتاب برگزیدهی سال[/h] ولیالله مظفریان، در حاشیه آیین اختتامیه سی و یکمین جایزه کتاب سال، شناساندن گیاهان دارویی و واقعیتهای طب سنتی به جامعه را، نقطه عطف کتاب و دلیل اصلی برگزیده شدن آن دانست.
ولیالله مظفریان، مۆلف کتاب «شناخت گیاهان دارویی و معطر ایران» که اثرش در بخش علوم خالص، شاخه زیستشناسی سی و یکمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، به عنوان برگزیده معرفی شد، اظهار کرد: انگیزه اصلی تالیف این کتاب، آشنا کردن جامعه طب سنتی با واقعیتهای طب سنتی ایران است. گذر از فرهنگ شفاهی به فرهنگ مکتوب
وی، ادامه داد: هدف اصلیم، تبدیل فرهنگ شفاهی به فرهنگ مکتوب بوده است، چرا که متأسفانه امروزه اطلاعات نادرستی درباره گیاهان و محل رویش آنها در کتابها در اختیار خوانندگان قرار داده میشود.
این عضو هیئتعلمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع، در ادامه با اشاره به اینکه بسیاری از کتابهای حوزه طب سنتی کشور را کتابهای ترجمهای تشکیل میدهند، گفت: در حال حاضر در قفسه کتابفروشیها، اغلب کتابهای گیاهان دارویی ترجمهای هستند و متأسفانه بیشتر این مترجمان گیاهشناس نیز نبوده و تنها مترجم صرف هستند. شناخت گیاهان دارویی؛ سنگ بنای دانش گیاهشناسی
این گیاهشناس، با تاکید بر اینکه شناخت گیاهان دارویی سنگ بنای دانش گیاهشناسی است، عنوان کرد: تجربه 36 سال فعالیت در این حوزه باعث شده که با درک مشکلات شناخت داروهای گیاهی، اطلاعات زیادی در زمینه شناخت صحیح گیاهان دارویی و کاربردهایشان کسب کنم.
مظفریان افزود: شناخت گیاهان دارویی، گام نخست در علم گیاهشناسی است و مصارف و کاربردهای آن در مراحل بعدی قرار میگیرد. ترجمه آثار بدون داشتن تخصص و شناخت لازم
وی، نخستین معضل شناخت گیاهان دارویی در ایران را، در ترجمههای بدون اطلاع از محل صحیح رویش گیاه در منطقه دانست و گفت: تالیف و ترجمه کتابهای مختلف در زمینه گیاهان دارویی غیرقابلدسترس و نامرتبط به سرزمین ایران و نیز ترجمه آثار گیاهشناسی به دست افراد فاقد تخصص، از دیگر معضلات این رشته علمی است.
برگزیده جایزه کتاب سال، همچنین تحقیقات آزمایشگاهی را در راستای اثبات شناخت صحیح یک گیاه و سپس مصرف و کاربرد آن ضروری دانست و افزود: با توجه به اینکه اکثر منابع معتبر و اصیل گیاهشناسی و برخی علوم در دنیا متعلق به کشورهای غربی است، ضرورت دارد متخصصان این حوزه در کشور به تهیه پژوهشهای خاص به زبان لاتین اهتمام جدی داشته باشند.
این فعال حوزه گیاهشناسی که به عنوان محقق در موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع ایران نیز فعالیت میکند، ضمن ارج نهادن به کار پیشکسوتان طب سنتی، مخاطبان این رشته را از قضاوت مطلق، یکجانبه و بدون شناخت علمی بر حذر داشت.
مظفریان در معرفی مختصری از کتاب، گفت: این کتاب، حاوی مشخصات کامل 850 گیاه دارویی است که با تصاویر آنها در اختیار مخاطبان و جامعه طب سنتی قرار گرفته است.
کتاب «شناخت گیاهان دارویی و معطر ایران» پیش از این، در بیست و چهارمین دوره جایزه کتاب فصل سال 1392، نیز به عنوان کتاب فصل برگزیده شده بود.
[h=2]آشنایی با نویسنده کتاب[/h] ولیالله مظفریان، نویسنده اثر برگزیده سی و یکمین جایزه کتاب سال، هم اکنون عضو هیئتعلمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع است و تا به امروز، 16 عنوان کتاب با موضوع گیاهان دارویی، از وی به چاپ رسیده است. مظفریان، نخستین گیاهشناسی است که برای گیاهان دارویی ایران نام جدید پیشنهاد داده است.
در مراسم "آیین کتاب سال جمهوری اسلامی ایران" کتاب "شناخت گیاهان دارویی و معطر ایران" به عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در سال 1392 انتخاب و توسط ریاست محترم جمهور جناب آقای دکتر روحانی تقدیر شد. در ادامه، بخشی از مصاحبه نشریه رهاورد دماوند را با نویسنده این کتاب ملاحظه میفرمایید:
وی صحبتهای خود را اینگونه آغاز کرد؛ بعد از فارغالتحصیل شدن در باغ گیاهشناسی ملی ایران آغاز به کار کردم و باغ گیاهشناسی ملی ایران بعد از انقلاب در موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع ادغام شد. در سال 1362 عضو هیئتعلمی باغ گیاهشناسی ملی شدم و هم اکنون دانشیار پژوهش در موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور هستم. اولین کتابی که به زبان انگلیسی نوشتم کتاب شناخت گیاهان تیره چتریان در ایران است که بر اساس آن عضو هیئتعلمی شدهام. در طی این سالها و به عنوان گیاهشناس، ایران را قدم به قدم و شهر به شهر و هر جا که رویشی وجود داشت زیر پا گذاشتم و کارهای متعددی را در ارتباط با گیاهشناسی انجام دادهام. در این میان و از سال 57 تا حال حدود 55 هزار نمونه گیاهی از مناطق مختلف را جمعآوری کردهام که جمعآوری آنها اگرچه مهم است ولی نامگذاری و شناخت آنها مهمتر است و با تدریس در دانشگاه در سال 73 موفق به نشر کتاب «ردهبندی گیاهی» در دو جلد که هم اکنون یکی از کتب درسی گیاهشناسی دانشگاهها است، شدم. بعد از انتشار این کتاب، برای اولین بار کتاب دیگری تحت عنوان «فرهنگ نامهای گیاهان ایران» که در آن 8 هزار گونه گیاهان ایران وجود دارد را نوشته و نام فارسی برای آنها پیشنهاد کردم. این کتابی است که در واقع برای همه گیاهشناسان یک منبع ارجاعی میباشد و به عنوان یک چک لیست از نامهای گیاهان ایران که به زبان لاتینی، انگلیسی و فارسی نوشته شده است. در این کتاب برای بعضی از گیاهان که نام فارسی نداشتند، نام فارسی پیشنهاد کردم. اغلب مقالاتی هم که امروزه در مورد گیاهشناسی نوشته میشود به نوعی از این کتاب الهام میگیرند.
در کنار تیره چتریان، تیره کمپوزیتهی آفتابگردان یا کاسنی را نیز کار کردهام، در این بین بیشتر به فکر کاربردی کردن گیاهشناسی بودهام چون گیاهشناسی محض، ارتباط به کاربردیها ندارد. اگر فرهنگ نامها نوشته شد بیشتر برای کاربردی کردن این گیاهان بوده است.
انتشار کتاب "درختان و درختچههای ایران" هم اقدام دیگری بود که در این کتاب قریب 950 گونه درخت و درختچه اعم از خودروی و کاشته شده ثبت و منتشر شده است و به عبارتی گنجینهای با ارزش از گیاهان و درختچههای ایران است. فرهنگ اصطلاحات گیاهشناسی که حاصل 25 سال از عمر بنده بوده به زبانهای لاتینی، انگلیسی، فرانسه، آلمانی و فارسی نگارش یافته است.
به علاوه ایشان تألیفات دیگری از جمله فلورهای رنگی استانهای خوزستان، یزد و ایلام و فلورهای فارسی قبیلههای تیره آفتابگردان را منتشر کرده و کتابهای چندی نیز در دست انتشار و تالیف دارد.
او در ارتباط با گیاهان ایران اینگونه توضیح داد که در ایران 8 هزار گونه گیاه داریم، میتوان گفت هر گونه یک مخلوق است؛ مثلاً جو یک مخلوق است، گندم یک مخلوق. در ایران قریب به 10 نوع مختلف گندم یا جو داریم که یک نوع از آن کاشته میشود و بقیه به صورت خودرو رویش پیدا میکند و یا 800 نوع گون داریم که از این تعداد 370 نوع فقط ایرانی هستند. ایران از نظر رویش گیاهی، کشوری غنی و متنوع است که بخش جنگلهای شمال، جنگلهای گرمسیری ناحیه جنوبی، کنارههای دریای عمان و خلیجفارس و پهنه مرکزی ایران که هر کدام از اینها یک رویشگاه ویژه است و تعدادی از گونه گیاهی در آنجا رشد میکند. ارتفاعات متعدد در استانهای آذربایجان، خراسان، تهران یا البرز، کردستان، کرمان از رویشگاههای متنوع گیاهان ایران هستند. یعنی وقتی وارد یک دامنه کوهستانی میشوید مخلوقات متعددی را میبینید که هر کدام از آنها یک گونهاند. از این 8 هزار گونه قریب به 2 هزار گونه از این گیاهان انحصاری ایران هستند یعنی در هیچ جای دنیا رویش پیدا نمیکنند که یک ارزش فوقالعاده دارد. مثل گیاه کزل که در اطراف دریاچه تار دماوند میروید و یا خار یخچالی که در ارتفاعات کوه ماز میروید و انحصاری این منطقه است و در هیچ جای دیگری رویش ندارد و یا گیاهانی به نام عروس سنگ که بیشتر در شیبهای تند صخرهای و سنگها به خصوص در ارتفاعات زاگرس رویش پیدا میکند. 6 هزار گونه دیگر این گیاهان نیز با دیگر استانهای ایران و یا بعضی از کشورهای مجاور ایران مشترک هستند. در ضمن تعدادی از گونههای کاشته شده در ایران نیز به منظور استفادههای گیاهان زینتی به ایران وارد شدهاند که بیشتر از جنوب شرق آسیا و کشورهایی چون چین، کره و ژاپن هستند و توانستهاند از نظر عمومی با آب و هوای ایران تطابق پیدا کنند.
دکتر مظفریان در ادامه گفت: اگر اکنون دانشی داریم برگرفته از دانشهای گیاهشناسان قبلی و تطبیق آن با دانش خود و رفتن به طبیعت، جمعآوری نمونهها و بازشناسی نمونهها و نامگذاری تعدادی از آن نمونههاست. برای مثال حدود 80 گونه گیاهی در سه جنس جدید نیز توسط اینجانب شناسایی و معرفی شده است. در سالهای اخیر جنسهای گیاهی را معرفی کردهایم که در نوع خود منحصربهفرد بوده است. برای دستیابی به تجربیات مختلف باید به مسافرتهای تحقیقاتی پرداخت. در تمام دوران کسانی که در واقع نامی از خود به جای گذاشتهاند، زحمات بسیاری کشیدهاند. اگر امروز میگویم 55 هزار نمونه جمعآوری کردهام مدتهای زیادی از خانواده خود دور بودهام، اینها نشاندهنده این امر است که باید به طور مداوم با کار و تلاش درگیر بود.
[h=2]فهرست مطالب کتاب[/h] پیشگفتار
مقدمه شبکه ملی پژوهش و فناوری گیاهان دارویی
نکاتی در مورد متن کتاب و روش استفاده آن
متن
گیاهان کاشته شده و خودروی دارویی که در میان گیاهان دارویی کتاب دیده نشدهاند
منابع گیاهان دارویی
منابع فلورستیکی
منابع استفادهشده از تصاویر آنها
کتابها و مقالاتی که صرفاً از نامهای علمی ارائهشده در آنها برای تکمیل اطلاعات گیاهان دارویی مورد استفاده قرار گرفته است
نمایه نامهای فارسی
پیشگفتار انگلیسی
نمایه نامهای علمی گیاهان
نمایه نامهای انگلیسی
واژهنامه اصطلاحات طبی و دارویی
گیاهان دارویی کاربردی توسط مردم بومی که در منابع معتبر فاقد اطلاعات علمی است
خطاب به فرماندهان و رزمندگان اسلام: - ما لشگر امام حسینیم، حسین وار هم باید بجنگیم، اگر بخواهیم قبر شش گوشه امام حسین (ع) را در آغوش بگیریم كلامی و دعایی جز این نباید داشته باشیم:
« اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد.» - اگر در پیروزیها خودمان را دخیل بدانیم این حجاب است برای ما، این شاید انكار خداست. - اگر برای خدا جنگ میكنید احتیاج ندارد به من و دیگری گزارش كنید. گزارش را نگه دارید برای قیامت. اگر كار برای خداست گفتنش برای چه؟ - در مشكلات است كه انسانها آزمایش میشوند. صبر پیشه كنید كه دنیا فانی است و ما معتقد به معاد هستیم. - هر چه كه میكشیم و هر چه كه بر سرمان میآید از نافرمانی خداست و همه ریشه در عدم رعایت حلال و حرام خدا دارد. - سهلانگاری و سستی در اعمال عبادی تأناثثیر نامطلوبی در پیروزیها دارد. - همه ما مكلفیم و وظیفه داریم با وجود همه نارساییها بنا به فرمان رهبری، جنگ را به همین شدت و با منتهای قدرت ادامه بدهیم زیرا ما بنا بر احساس وظیفه شرعی میجنگیم نه به قصد پیروزی تنها. - مطبوعات ما جنگ را درشت مینویسد، درست نمینویسد. - مسأله من تنها جنگ است و در همان جا هم مسأله من حل میشود. - همواره سعیمان این باشد كه خاطره شهدا را در ذهنمان زنده نگه داریم و شهدا را به عنوان یك الگو در نظر داشته باشیم كه شهدا راهشان راه انبیاست و پاسداران واقعی هستند كه در این راه شهید شدند. - من علاقمندم كه با بیآلایشی تمام، همیشه در میان بسیجیها باشم و به درد دل آنها برسم. وصیتنامه اول: ... از مردم میخواهم كه پشتیبان ولایت فقیه باشند، راه شهدای ما راه حق است، اول میخواهم كه آنها مرا بخشیده و شفاعت مرا در روز جزا كنند و از خدا میخواهم كه ادامهدهنده راه آنها باشم. آنهایی كه با بودنشان و زندگیشان به ما درس ایثار دادند. با جهادشان درس مقاومت و با رفتنشان درس عشق به ما آموختند. از مسئولین عزیز و مردم حزبالهی میخواهم كه در مقابل آن افرادی كه نتوانستند از طریق عقیده، مردم را از انقلاب دور و منحرف كنند و الان در كشور دست به مبارزه دیگری از طریق اشاعه فساد و فحشا و بیحجابی زدهاند در مقابل آنها ایستادگی كنید و با جدیت هر چه تمامتر جلو این فسادها را بگیرید. وصیت نامه دوم : استغفرالله، خدایا امان از تاریكی و تنگی و فشار قبر و سوال نكیر و منكر در روز محشر و قیامت، به فریادم برس. خدایا دل شكسته و مضطرم، صاحب پیروزی و موفقیت تو را میدانم و بس. و بر تو توكل دارم. خدایا تا زمان عملیات، فاصله زیادی نیست، خدایا به قول امام خمینی [ره] تو فرمانده كل قوا هستی، خودت رزمندگان را پیروز گردان، شر مدام كافر را از سر مسلمین بكن. خدایا! از مال دنیا چیزی جز بدهكاری و گناه ندارم. خدایا! تو خود توبه مرا قبول كن و از فیض عظمای شهادت نصیب و بهرهمندم ساز و از تو طلب مغفرت و عفو دارم ... میدانم در امر بیت المال امانتدار خوبی نبودم و ممكن است زیادهروی كرده باشم، خلاصه برایم رد مظالم كنید و آمرزش بخواهید. و السلام
حسین خرازی - 1365/10/1
بسم الله الرحمن الرحیم...با سلام....آیا معنی دارد خدا یک خدا دقیقا مثل خودش خلق کند؟خدا مثل ندارد؟آیا این موارد مثل خدا نیست؟ برای مثال ما می دانیم در قرآن کریم سوره بقره آیات الکرسی...خدا در وصف خودش فرموده که هرگز نمی خوابد چه برسد که چرت خواب او را بگیرد... و از طرفی می دانیم لیس کمثله شئ خدا هیچ مثلی ندارد می دانیم خداوند با مخلوقات هیچ وجه تشابه مطلقی ندارد و همه شباهتی جزئی دارند بخدا نه مطلق...برای مثال ما هم روزها نمی خوابیم...بهر حال شباهت هست ولی مطلق نیست...اینا رو قبول دارم....اما امروز من یک شباهت کاملا مطلق بین مخلوق و خالق آن هم با توجه به توصیف خدا در قرآن پیدا کردم و آن این است: ماهی هرگز نمی خوابد چه برسد که چرت خواب او را بگیرد!!!! آیا این شباهت مطلق بین خالق و مخلوق نیست؟ من کاملا بشخصه انقدر در زندگیم معجزه دیدم از خدا که برام بی شک و یقین وار بی مثل بودن خدا و یکتا بودن و حق بودن خدا واضح است طوری که تمام عوالم جمع شوند معنی نمی دهد و نمی توانند من رو گمراه کنند.. اما...درست است که من یقین دارم اما یقین من بسبب معجزات خداست که پذیرفتم خدا مثل ندارد و یکتاست و معنا ندارد منکر چنین حقیقتی شوم...اما من نسبت به سوال بالا جوابی ندارم... چون خداوند دقیقا یک مخلوق آفریده که بی کم و کاست کاملا مطلق شبیه خود اوست... حالا با توجه به اینکه مثل بخشی از خصوصیات خود آفریده می شود یکی دقیقا مثل خود خلق کند؟ بله منم می دونم یقین دارم معنی نداره بحث توانستن نیست بحث اینه که معنی ندارد...اما جواب چرای این سوال را نمی دانم....شاید بگویید ماهی می میرد و بخواب ابدی می رود....قطعا این جواب نیست چون مرگ قطعا خواب نیست...هرچند شبیه باشه ولی بی شک مرگ خواب نیست....شاید بگویید ماهی اگرم نخوابه خسته میشه و میشینه و حرکاتش سست میشه....بازهم واضح است خسته شدن و استراحت خواب نیست.... در رابطه با سوال اصلی هم که خدا یکی مثل خودش خلق کنه شاید بگید انسان مثل خدا خلق شده و تمام صفات خدا را دارد...که اون هم همه می دونن انسان مطلق مثل خدا نیست...واضح است....
سلام
خدایی که همه جاهست یعنی همه چیز خداست پس ماهم خداهستیم.!؟
ما می گوییم که خدا در همه جا هست و اصلا بعد مکان و زمان و... نمی شناسد یعنی حتی در کوچکترین اتم یعنی در ما یعنی خدا در تمام بند بند وجود ما هست و ما نمی توانیم غیر از خدا باشیم چون اگر باشیم خدا در ما نیست پس محدود است که نمی شود.
پس خدا در ماست و ما خدا هستیم اما ذرات ما در حال حرکت است و تغییر می کند حال آنکه خدا تغییر نمی کند. پس خدا کجاست و چطوری عمل می کند؟
گویند ما زاییده ی ذهن خدا هستیم حال که ما ایجاد شدیم آیا خارج از ذهن خداییم؟؟ در حالی که ما خداییم و نباید اجزای خدا از هم دور باشند یعنی خدا در هر نقطه کامل است پس خدا کجاست؟
لطفا بند بند کلماتی را که نوشتم باز کرده و توضیح دهید با تشکر اجرتان با خدا:Hedye:
قرآن كريم مىفرمايد: «ما فولّ وجهك شطر المسجد الحرام و حيث ما كنتم فولوا وجوهكم شطره...»؛ بقره (2)، آيه 144.«پس روى كن به طرف مسجدالحرام و شما مسلمين نيز هر كجا باشيد در نماز روى بدان جانب كنيد»، و نيز مىفرمايد: «و من حيث خرجت فول وجهك شطر المسجدالحرام و حيث ماكنتم فولوا وجوهكم شطره...»؛ «و اى رسول از هر جا و به هر ديار بيرون شدى روى به جانب كعبه كن و شما مسلمين هم به هر كجا بوديد روى بدان جانب كنيد». همان، آيه 150.
با توجه به اين آيات، مىتوان برداشتهاى زير را به دست آورد:
1. همان خدايى كه فرموده است به هر طرف رو كنيد آنجا وجه خدا است و اينكه او از رگ گردن به انسان نزديكتر است، همو دستور داده است كه به هنگام نماز به طرف مسجدالحرام نماز بخوانيد.
2. (شطر» در آيه شريفه (شطر المسجد الحرام) به معناى سمت و جانب است. البته ايستادن دقيق در محاذات خانه كعبه و حتى مسجدالحرام براى كسانى كه از دور نماز مىخوانند بسيار مشكل است، اما ايستادن به سمت آن براى همه آسان است. همين دستور قرآنى به نوبه خود موجب پيشرفت علوم جغرافيا، هيئت، هندسه و رياضى در بين مسلمين گرديد؛ زيرا براى قبلهيابى و تشخيص جهت آن، نيازمند اين علوم بودند.
3. اينكه «خدا همه جا هست و به هر طرف كه رو كنى روى او و سوى او است»؛ اين نتيجه را نمىدهد كه پس به هر طرف مىتوان نماز خواند. در همه جا بودن خداوند يك مطلب است و جهت نماز مطلب ديگر. كما اينكه خدا همه زبانها را مىداند ولى بايد نماز را به زبان عربى خواند و يا اينكه خدا موجودى زمانى نيست ولى نماز بايد در زمان خاص خودش خوانده شود. حقتعالى به علل گوناگون، دستور داده است كه به طرف قبله واحد، به زبان واحد، و با شرايط مشترك ديگرى نماز گزارده شود و اين دستور علاوه بر پيشرفت و پيشبرد علم و دانش بشرى، مايه وحدت و هماهنگى بين مسلمانان نيز مىباشد و تأثيرات و آموزشهاى فرهنگى ديگرى نيز به دنبال دارد. از طرف ديگر در هر يك از اين دستورات اسرار عرفانى بزرگ نهفته است.
ناگفته نماند براى راهيابى به «حقيقت» بايد دو مرحله «شريعت و طريقت» طى شود. يكى از نمونههاى پايبندى به احكام شريعت ايستادن رو به قبله است كه پرورش روحيه عبوديت و نهادينه شدن يك رفتار دينى به طور همگانى را به ارمغان مىآورد. همچنين پايبندى به احكام شرعى از مؤثرترين روشها براى فرهنگسازى در جامعه است. در غير اين صورت پراكندگى و ناهماهنگى و حتى ناهنجارىهاى فراوان در جامعه پديد خواهد آمد. براى آگاهى بيشتر ر.ك: امام خمينى، آدابالصلوه.