خلوت

ای آرزوی بندگی ات مانده بر دلم ... (نجواهای شبانه)

ای آرزوی بندگیت مانده بر دلم... (نجواهای شبانه)
دوستان خوب و گرامی بیایید در تاپیکی مستقل گوشه هایی از نجواهای شبانه خود با خدای مهربانمان را بنگاریم شاید که برای خود و دیگرانمان تلنگری روحانی و معنوی باشد.
امیدوارم یکایک دوستان با خلوت خود نواهای به گوش جان رسیده از اعماق چشمه های درون را برایمان به یادگار بنگارند تا ببینیم هر کسی چه توشه ای دارد از او چه به بیرون می تراود.
پس این بار دل نوشته ای از حقیر که ساعتی قبل نگاشته شد تقدیم محضر پرفروغتان.

...آری عجیب نیست گر صدای دعایم نمی رسد از تحبس الدعا که صدایی نمی رسد.
من تحبس الدعای غفلت و بی همتی خویشم آنجا که همتی نیست و اظهار فقر و نداری که عطایی نمی رسد.
عمری چشم انتظار بارقه ای از آسمان غیب بودیم تا معجزه ای سازد و این ویرانه دل را گلستان سازد بی خبر از آنکه بر دل مرده بی نصیب از حیات که لطفی نمی رسد.
آنگاه که پر باز میکنم و به پرم می خورم زمین بیخود شده خویشم و غافل که بال و پر شکسته به جایی نمی رسد.
ای کاش این تن نحیف خود را با سپر اعمال شایسته ای بیمه می کردم گرچه می دانم با اعمال چون منی او هم به نوایی نمی رسد.
با دست خالی ام نه گره زخود گشایم و نه گره گشای دیگری باشم آری دستی که قطع شد به گدایی نمی رسد.
ای میزبان فدای تو و سفره کرم بی کرانه ات، اکنون درد من این است که آیا به این فقیر غذایی نمی رسد؟
از من نخواه بیش از این با کشتی نجات او امید رستگاری و آزادگی بپرورم وقتی از جانب حبیب برات کرببلایی نمی رسد.
این دلخسته گم کرده راه به اسارت افتاده ای، سالها منتظر یک ضمانت است آخر چرا برای ضمانتش امام رضایی نمی رسد؟

راه هاي دستيابي به خلوت

انجمن: 

1. دوری ازمردم گناهکار و غافل، برای رسیدن به خلوت، ضروری است. قرآن کریم جدایی جسمی و قلبی از دنیا گرایان را به دلیل تأثیرپذیری سریع آدمی از آنان، تأکید میکند: «وَ اهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمیلاً؛ از خلق و خوی این مردم فاصله بگیر ». )مزمل: 10 (به تعبیر جامی:

همدمی با مرده دهد مردگی
صحبت افسرده دل افسردگی


2. جدایی باطنی و قلبی از کسانی که به گرداب طبیعت مادی و دنیاخواهی افتاده اند، مقدم بر جدایی جسمی است. آدمی برای ایجاد و تقویت این جدایی، نیازمند قوت و انگیزه بالای روحی است که با خلو تهای شبانه با خدا و راز و نیاز خالصانه با وی، حاصل میشود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به لحاظ عهده دار بودن مسئولیت خطیر هدایت مردم به سوی حق، از قدرت روحی بسیاری بهر ه مند بود که به امر خداوند با شب زند ه داری و تلاوت قرآن توفیق آن را یافته بود. در قرآن کریم در این باره میخوانیم :ای جامه به خویشتن فروپیچیده، به پاخیز شب را مگر اندکی، نیمی از شب یا اندکی از آن بکاه یا بر آن بیفزای و قرآن را شمرده شمرده بخوان.
)مزمل: 1 3(

3. پیوند بیشتر با سالکان و ره یافتگان پارسا و اهتمام به یادگیری و به کارگیری معارف گران قدر اسلام، موجب میشود آدمی از منحرفان راه حق فاصله و از انسا نهای پاک الگو بگیرد.بنابراین، خلوت گزینی،باا رتباط سالم و پیوند علمی و معنوی با خوبان راحتتر فراهم میشود،بلکه لازمه سلوک، حفظ چنین ارتباطی است.

گر تو سنگ خاره و مرمر بُوی
چون به صاحبدل رسی گوهر شوی
هین که اسرافیل وقتند اولیا
مرده را ز ایشان حیات است و نما


4. هنر آن است که آدمی با آنکه در متن جامعه به سر میبرد، نه تنها در امور باطل دیگران شرکت نکند، بلکه بر آنان تأثیر مثبت گذارد. یعنی نه تنها از آنان رنگ نپذیرد،بلکه به مردم رنگ خدایی بزند. «صِبْغَةَ ا وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ ا صِبْغَةً. » )بقره: 138 ( و با رفتار و منش و گفتار خود، دیگران را به سوی حق دعوت کند.