تربیت

تربیت عقلانى از نظر علامه طباطبایی

بسمه تعالی

اندیشمندان مسلمان درباره روش شناخت دین و بهره بردارى از متون دینى، دیدگاههاى متفاوتى دارند. برخى روش عرفانى را تنها راه شناخت دین مى دانند، گروهى بر تعبد به ظواهر دینى اصرار ورزیده اند و گروه سوم طریق عقلى را راه دستیابى به معارف دینى مى دانند. در بین نظریه هاى مطرح شده در دوره معاصر، نظریه علامه طباطبایى، اعتبار و مقبولیت ویژه اى یافته است. وى با اعتقاد به كارآمدى هر سه روش در درك حقایق دینى، تأكید فراوانى بر شناخت عقلى دین كرده است.اهمیت و اعتبار شناخت عقلى دین، در نظر وى سبب شده كه در آثار خود به تناسب از اهمیت و ضرورت شناخت عقلى دین، مبانى و اهداف عقل ورزى و روشهاى پرورش عقل به غرض دستیابى و درك آموزه هاى دینى سخن گوید و با استناد به آیات و روایات و به شیوه اى استدلالى موضوعات فوق را بررسى كند.

اهمیت و ضرورت شناخت عقلى دین


از دیدگاه مرحوم علامه درك عقلى آموزه هاى دینى در مقایسه با دیگر طرق بهره بردارى از متون دینى، از جایگاهى والا برخوردار است.وى اهمیت و ضرورت آن را از منظرهاى مختلف مورد توجه قرار داده و به خوبى نتایج حاصل از این روش را نشان داده است.


برخى موارد عبارتند از:


الف. رشد، پویایى، استحكام و پیشرفت حیات انسانى بر اساس بهره مندى از فكر صحیح تأمین مى شود. علامه عقل را به عنوان تنها نیرویى كه انسان را از سایر حیوانات متمایز مى كند و او را نوعى مستقل و مشخص قرار مى دهد بر مى شمارد و بر این اساس حیات انسان را حیاتى فكرى مى داند.به نظر او، از لوازم ابتناى حیات بر فكر این است كه هرچه فكر صحیح تر باشد، استحكام حیات بیشتر است. حیات مستحكم به هر طریقى از طرق كه فرض شود، مرتبط با فكر استوار و مبتنى بر آن است و به قدر بهره آن از فكر، بهره اى از استحكام دارد.


ب. با نظر به حیات انسانى در این جهان طریق عقل در مقایسه با وحى و كشف از عمومیت و اهمیت بیشترى برخوردار است. طریق وحى فقط بر انبیاء گشوده است و طریق كشف نیز بوسیله اندكى از مردم پیموده مى شود.همه مردم، حتى اهل وحى و كشف حاجت شدیدى به براهین عقلى در زندگى دنیوى دارند و از طریق عقلى بى نیاز نیستند.بعلاوه ترك طریق عقل موجب تسلط تقلید بر شؤون حیات اعتقادى و اخلاقى انسان مى شود و موجب سقوط انسان است. لذا طریق عقلى نسبت به دو طریق دیگر از عمومیت بیشترى برخوردار است.


ج. كرامت و شرافتى بالاتر از درك حقایق معارف دینى براى انسان وجود ندارد. علامه طباطبایى براى انسانهایى كه استعداد درك حقایق دینى را ندارند، عمل به ظواهر كتاب و سنت و اوامر و نواهى مولوى را توصیه مى كند، ولى براى افرادى كه استعداد آنرا دارند تا به درك حقایق دینى نائل آیند تلاش براى درك حقایق دینى را پیشنهاد مى كند و معتقد است كه بر این مطلب، عقل، كتاب و سنت دلالت دارند و هیچ شرافت و كرامتى بالاتر از آن براى انسان وجود ندارد. تكریم انسان به نعمت عقل است كه به هیچ موجود دیگرى داده نشده است و انسان با عقل خود نیك را از بد و خیر را از شر تشخیص مى دهد و امور دیگرى مانند نطق، خط و تسلط و تسخیر موجودات دیگر بر عقل انسان متفرع است و تفضیل انسان به این است كه از نعمتهایى كه به موجودات دیگر داده شده سهم بیشترى دارد. تلقى عامیانه از معارف دینى و جلوگیرى از بحث آزاد، عامل انحطاط و عقب ماندگى جامعه اسلامى بعد از رسول خدا(ص) بوده است.به نظر علامه" بشر با غریزه خدادادى خود مى فهمد كه كلید سعادت و خوشبختى زندگى، فرهنگ است و پیشرفت زندگى با پیشرفت فرهنگ توأم است، و هرگز پیشرفت فرهنگى بدون استدلال منطقى و بحث آزاد صورت پذیر نیست.چنانكه روزى جامعه انسانى به واسطه تاریكى محیط یا عوامل غیر طبیعى دیگر در این مسئله آن طورى كه شاید و باید روشن نبوده است، امروز دیگر این موضوع جزء بدیهیات به شماره آمده و كمترین ابهامى در آن باقى نمانده است."


ه. بررسى تعلیمات دینى از مجراى تعقل و استدلال آزاد، حیات و تازگى آنرا در همه زمانها حفظ خواهد كرد. علامه بر این باور است كه معارف دینى با غریزه تفكر فلسفى و تعقل استدلالى انسان قابل هضم است و نتیجه پیروى از این طریق ایجاد پشتوانه دیگرى غیر از وحى مجرد است كه " تعلیمات اسلامى را براى همیشه و نسبت به همه كس زنده نگه مى دارد، و مقاصد این آئین پاك از دریچه چشم استدلال پیوسته و تازه خواهد بود. با گشودن این راه بعد از انقطاع وحى و پایان نبوت دیگر تعلیمات دینى هرگز قیافه ابهام و اجمال بخود نمى گیرد و در صف یادگارهاى تاریخى و آثار باستانى در موزه ها ذخیره نمى شود."

دانلود کتب تربیت اسلامی فرزندان

بسم الله الرحمن الرحیم

باسلام خدمت شما

بنده تو نت دنبال کتاب و مطالبی در خصوص احادیث ائمه درباره تربیت فرزند میگشتم که وبلاگ زیر رو پیدا کردم

مطالب و کتابهای خوب و مفیدی جمع آوری کرده که کتابها بصورت کتابچه موبایل و پی دی اف و... در دسترس هست

[h=2]کتابخانه تخصصی تربیت فرزند ( دانلود ده ها کتاب مفید )[/h]وفقکم الله لکل خیر

اثرات تربیتی عشق و محبت به نیکان

انجمن: 

بسمه تعالی

آیا عشق و علاقه به اولیاء و دوستی نیکان، خود هدف است یا وسیله‏ ای است برای تهذیب نفس و اصلاح اخلاق و کسب فضائل و سجایای انسانی. در عشق های حیوانی، تمام عنایت و اهتمام عاشق به صورت معشوق و تناسب‏ اعضاء و رنگ و زیبائی پوست اوست و آن غرائز است که انسان را می ‏کشد و مجذوب می‏ سازد، اما پس از اشباع غرائز دیگر آن آتش ها فروغ ندارد، و به‏ سردی می‏ گراید و خاموش می‏ گردد. اما عشق انسانی حیات است و زندگی، اطاعت آور است و پیروساز.
و این عشق است که عاشق را مشاکل با معشوق قرار می‏دهد و وی‏ می‏کوشد تا جلوه ‏ای از معشوق باشد و کپی ه‏ایی از روشهای او، همچنانکه نظر خواجه نصیرالدین طوسی در شرح اشارات‏ بوعلی می‏ گوید:

و النفسانی هو الذی یکون مبدأ و مشاکله نفس العاشق لنفس المعشوق فی‏ الجوهر، و یکون أکثر اعجابه بشمائل المعشوق لانها آثار صادرش عن نفسه . . . و هو یجعل النفس لینة شیقة ذات وجد ورقة منقطعة عن الشواغل الدنیویة . " عشق نفسانی آنست که مبدأش همرنگی ذاتی عاشق و معشوق است، بیشتر اهتمام عاشق به روشهای معشوق و آثاری است که از نفس وی صادر می‏گردد. این عشق است که نفس را نرم و پرشوق و وجد قرار می‏دهد، رقتی ایجاد می‏کند که عاشق را از آلودگیهای دنیائی بیزار می‏گرداند ".
محبت به سوی مشابهت و مشاکلت می‏راند و قدرت آن سبب می‏شود که محب‏ به شکل محبوب درآید. محبت مانند سیم برقی است که از وجود محبوب به‏ محب وصل گردد، و صفات محبوب را به وی منتقل سازد. و اینجاست که‏ انتخاب محبوب اهمیت اساسی دارد. لهذا اسلام در موضوع دوستیابی و اتخاذ صدیق بسیار اهتمام ورزیده و در این زمینه آیات و روایاتی بسیار وارد شده‏ است، زیرا دوستی همرنگ ساز است و زیباساز و غفلت آور، آنجا که پرتو افکند عیب را هنر می‏بیند و خار را گل و یاسمن. در قسمتی از آیات و روایات از همنشینی و دوستی مردم ناپاک و آلوده‏ سخت بر حذر داشته است و در قسمتی از آنها به دوستی پاکدلان دعوت کرده‏ است. ابن عباس می‏گفت در محضر پیغمبر بودیم پرسیدند بهترین همنشینان کیست؟ حضرت فرمود: «من ذکرکم بالله رویته، و زادکم فی علمکم منطقه، و ذکرکم بالاخرش عمله». " آنکس که دیدنش شما را به یاد خدا بیندازد و گفتارش بر دانشتان‏ بیفزاید و رفتارش شما را به یاد آخرت و قیامت بیندازد ".

بشر به اکسیر محبت نیکان و پاکان سخت نیازمند است که محبت بورزد و محبت پاکان او را با آنها همرنگ و همشکل قرار دهد. تجربه نشان داده است که آن‏ اندازه که مصاحبت نیکان و ارادت و محبت آنان در روح مؤثر افتاده است‏ خواندن صدها جلد کتاب اخلاقی مؤثر نبوده است.

محبت نیکان در کللام مولانا،حافظ و علامه طباطبائی

مولوی پیام محبت را به ناله نی تعبیر کرده است، می‏ گوید:

همچو نی زهری و تریاقی که دید؟ *** همچو نی دمساز و مشتاقی که دید؟
هر که را جامه ز عشقی چاک شد *** او ز حرص و عیب کلی پاک شد
شاد باش ای عشق خوش سودای ما *** ای طبیب جمله علتهای ما

گاهی بزرگانی را می‏بینیم که ارادتمندان آنان حتی در راه رفتن و لباس‏ پوشیدن و برخوردها و ژست سخن از آنان تقلید می‏کنند. این تقلید اختیاری‏ نیست، خودبخود و طبیعی است. نیروی محبت و ارادت است که در تمام‏ ارکان هستی محبت اثر می‏گذارد و در همه حال او را همرنگ محبوب می‏ سازد. اینست که هر انسانی باید برای اصلاح خویش دنبال اهل حقیقتی بگردد و به او عشق بورزد تا راستی‏ بتواند خویش را اصلاح کند.


گر در سرت هوای وصال است حافظا *** باید که خاک درگه اهل هنر شوی


انسانی که قبلا هر چه تصمیم می‏گرفت عبادت یا عمل خیری انجام دهد باز سستی در ارکان همتش راه می‏یافت وقتی که محبت و ارادت آمد دیگر آن‏ سستی و رخوت می ‏رود و عزمش راسخ و همتش نیرومند می‏ گردد.


مهر خوبان دل و دین از همه بی‏پروا برد *** رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد

تو مپندار که مجنون سر خود مجنون شد *** از سمک تا به سماکش کشش لیلی‏ برد
من به سرچشمه خورشید نه خود بردم راه *** ذره ‏ای بودم و عشق تو مرا بالا برد
خم ابروی تو بود و کف مینوی تو بود *** که در این بزم بگردید و دل شیدا برد

تاریخ، بزرگانی را سراغ دارد که عشق و ارادت به انسانهای کامل- لااقل در پندار ارادتمندان - انقلابی در روح و روانشان به وجود آورده است. ملای‏ رومی یکی از آن افراد است. او از اول اینچنین سوخته و پرهیجان نبود. مردی دانشمند بود اما سرد و خاموش در گوشه شهرش مشغول تدریس بود. از روزی که با شمس تبریزی برخورد کرد و ارادت‏ به او دل و جانش را فرا گرفت دگرگونش ساخت و آتشی در درونش برافروخت و همچون جرقه‏ای بود که در انبار باروت افتاده است، شعله‏ ها افروخت. او خود ظاهرا مردی است اشعری مسلک، ولی مثنوی او بی‏شک یکی‏ از بزرگترین کتابهای جهان است. اشعار این مرد همه‏ اش موج است و حرکت. دیوان شمس را به یاد مراد و محبوب خویش سروده است. در مثنوی نیز زیاد از او یاد می‏کند. در مثنوی، ملای رومی را می‏بینیم به دنبال مطلبی است اما همین که به‏ یاد شمس می‏ افتد طوفانی سخت در روحش پدید می‏آید و امواج خروشانی را در وی به وجود می‏ آورد. می‏گوید:

این نفس جان دامنم برتافته است *** بوی پیراهان یوسف یافته است
کز برای حق صحبت سالها *** باز گو رمزی از آن خوش حالها
تا زمین و آسمان خندان شود *** عقل و روح و دیده صد چندان شود
گفتم ای دور اوفتاده از حبیب *** همچو بیماری که دور است از طبیب
من چه گویم یک رگم هشیار نیست *** شرح آن یاری که او را یار نیست
شرح این هجران و این خون جگر *** این زمان بگذار تا وقت دگر
فتنه و آشوب و خونریزی مجو *** بیش از این از شمس تبریزی مگو

و این مصداق راستین گفته حافظ است :

بلبل از فیض گل آموخت سخن ورنه نبود ***این همه قول و غزل تعبیه در منقارش


از اینجا می‏توانیم استفاده کنیم که کوشش و کشش، یا فعالیت و انجذاب باید همراه باشند. از کوشش بدون جذبه کاری ساخته نیست کما اینکه کشش بدون کوشش به جائی نمی‏ رسد.

منبع:
کتاب جاذبه و دافعه، صفحه 67 تا 75
با تشکر از موسسه فرهنگی جام طهور

چگونه کودکانی با شخصیت تربیت کنیم؟

والدین ضمن این که مقداری از خصایص خود را به فرزندانشان بطور موروثی منتقل می کنند، باید بکوشند شخصیت آنها را طوری شکل دهند که آنان به آسودگی با محیط اطراف و مردم اجتماع خویش سازگاری بیابند و در زندگی روزمره خود دچار مشکلات اساسی نباشند؛ البته این موضوع حائز اهمیت است که از یک پدر و مادر دارای شخصیت متعادل اجتماعی انتظار می رود فرزند را از مراحل اولیه تولدش چنان پرورش دهند که در تمام مراحل زندگی دارای شخصیتی انسانی و روحیه متعادل روانی باشد. ما در این مطلب نیز به مواردی که می تواند در رشد و تکوین شخصیت کودک تاثیر بگذارد اشاره می کنیم، امید است مفید واقع شود. ****شخصیت از دیدگاه علم روان شناسی به این شکل تعریف شده است؛ شخصیت عبارت است از کل خصوصیات انسان، پس همه افراد در هر سن و موقعیتی دارای شخصیت هستند. به گفته پاره ای از روان شناسان شخصیت از ابتدای تولد تا خاتمه عمر در حال شکل گرفتن و تکامل است و به همین دلیل، هیچ گاه نمی توان از آن بعنوان حالتی ثابت و غیرقابل تغییر سخن گفت، در رشد و تکامل شخصیت کودک، عوامل زیادی موثرند و میزان تاثیر این عوامل به میزان توانایی کودک به درک اهمیت این عوامل در ارتباط آنها با خودش بستگی دارد.رشد شخصیت در کودک از 2 سالگی به بعد آغاز می شود. در ماههای اولیه زندگی یک طفل، رشد چشمگیر شخصیتی او قابل توجه است، البته این سرعت رشد در کودکان مختلف متفاوت است.

  • کودک شخصیت دارد.
انسان خواه خردسال یا بزرگسال، به خود و شخصیت خویش علاقه مند است. می خواهد همواره مورد احترام دیگران قرار گیرد. شخصیت او خواه در محیط خانه یا مدرسه یا اجتماع محفوظ باشد. این علاقه به حفظ شخصیت در تمام افراد اجتماع دیده می شود. شخصیت طلبی جزو ذات هر انسانی است و همه به آن پایبند هستند. هرگز نباید گمان کنیم کودکان کم سن این گونه چیزها را نمی فهمند و به آن توجهی ندارند؛ بنابراین باید بپذیریم کودکان هم به نوبه خود مقام و احترام و شخصیتی دارند و بزرگ ترها بخصوص والدین باید این شخصیت را محترم بشمارند. و در حضور دوست و همکلاسی آبروی او را نبرند و به او توهین و جسارت نکنند. اسلام نیز در جمع قوانین خود شخصیت و احترام همه مسلمانان بویژه کودکان را محفوظ داشته است. در بسیاری از روایات اسلامی به بزرگسالان تاکید شده است شخصیت کودکان را رعایت کنید و هر گاه که بتوانید باید شخصیت کودکان را رشد و تعالی بخشید. بزرگسالان باید در رفتارشان با کودکان دقیق باشند و بکوشند شخصیت فرزندان را رعایت کنند و نباید به عناوین گوناگون آنان را کوبید یا پرده دری کنند و با نگهداشتن حیثیت و مدارا کردن در پرورش و تربیت آنان گام های موثری بردارند.

  • پدر و مادرها الگو هستند.
اگر پسری صاحب پدری با شخصیت، مومن و اندیشمند و اجتماعی باشد و اگر مشاهده کند که همه به خاطر مقام والا و سجایای اخلاقی که در پدرش مشاهده می شود به او احترام می گذارند، بدون شک او نیز سعی خواهد کرد همسان پدر شو. دخترها نیز به همین ترتیب هستند. آنها بسیاری از کارهای مادرشان را تقلید می کنند و مادری که دارای رشد شخصیتی مناسب و خوبی باشد دخترش نیز فردی همچون او خواهد شد. البته تاثیری را که محیط و توارث در رشد شخصیتی دارد نباید از یاد برد. تجربه نشان داده است بچه ای که پدر و مادرش، آدم های بسیار خوب، بامحبت، پرهیزکار و مورد احترام جامعه بوده اند. وقتی در محیط بد و نامناسب بزرگ شده اند، تمام صفات خوب ایشان را از یاد برده و در عوض آنچه را از اطرافیان آموخته بودند در زندگی خود ملاک عمل قرار داده و به کار گرفته اند. این نکته حائز اهمیت است که کودک در سنین آغازین و تا رسیدن به مراحلی از تکوین و رشد شخصیت همچنان پدر و مادر و معلم خود را الگو و نمونه برای عمل خود قرار خواهد داد.

  • چگونه کودک را با شخصیت بار آوریم.
بسیاری از والدین پیوسته می پرسند رفتار مناسب با کودک باید چگونه باشد تا شخصیت بطور مثبت در او رشد و نمو کند. در اینجا ما مواردی را که الهام گرفته از احادیث ائمه طاهرین علیهم السلام و گفته های روان شناسان است. فهرست وار مطرح می کنیم تا با اتکا به مکتب پربار اسلام در رشد صحیح شخصیت کودکان خود، توفیق حاصل کنیم. چه باید کرد؟

  • احترام گذاری
اساسی ترین و ثمربخش ترین راه برای رشد شخصیت کودک و برخورداری از استقلال فکری و اعتماد به نفس در زندگی احترام به اوست. کودک از وقتی به دنیا قدم می گذارد، با اولین محیط اجتماعی یعنی خانواده روبه رو می شود. او بتدریج با اعضای این جامعه یعنی پدر و مادر، برادر و خواهر آشنا می شود.اگر کودک از ابتدا احساس کند که در این محیط اجتماعی کوچک احترام افراد محفوظ است، توهین و تحقیر و جسارت در کار نیست، بزرگ تر به کوچکتر و کوچکتر به بزرگتر احترام می گذارد. کم کم علاوه بر این که اهمیت احترام گذاری را درک می کند، خود به خود انسانی محترم و با شخصیت نیز بار خواهد آمد. اگر می خواهید فرزندان به شما توهین نکند، باید شما نیز به او توهین نکنید. متاسفانه بسیاری از پدران و مادران از این نکته غافلند و توقع دارند فرزندشان کاملا" احترام آنان را نگه دارد، در حالی که خود هرگز به فکر احترام و شخصیت او نیستند، دائم او را سرزنش و تحقیر می کنند و در برابر دوست، همکار و همکلاسی اش کوچکش می کنند. باید بدانیم آنچه به کودک می دهیم همان را پس می گیریم.

  • واگذاری امور کوچک
کودک نیز مانند دیگران دوست دارد در خانه و محیط های دیگر، خود را عضوی فعال و موثر احساس کند. او از طفیلی بودن و سربار جامعه بودن بدش می آید. از این رو باید بخصوص در محیط خانه برای او هم حسابی باز شود، به او نقشی داده و مسئولیتی به عهده اش واگذار شود تا از این طریق احساس شخصیت کند و خود را بی اثر نبیند. از این رو لازم است پدران و مادران محترم، در محیط خانه بعضی کارهای ساده و جزیی را به کودکان خردسال واگذار کنند و از آنان مسئولیت بخواهند. این عمل نقش موثری در احساس شخصیت کودکان دارد، آنها را متعهد و مسوول بار خواهد آورد و در امور زندگی ورزیده می سازد و به ترتیب در مسوولیت های بالاتر نقش بهتری ایفاد می کند و تجربیات خود را به کار می اندازد.

  • رعایت ادب
برخورد مودبانه با فرزندان، اگر چه کم سن باشد نقش مهمی در رشد شخصیت و احترام فرزندان دارد. متاسفانه بسیاری از پدران و مادران از این نکته غافل هستند و به خصوص در کلام، رعایت ادب را نسبت به فرزندان خود نمی کنند. به پدران و مادران محترم که خواهان عزت و سربلندی فرزندان خود هستند سفارش می کنیم با کودک خود همانند یک شخص محترم و یک دوست واقعی برخورد کنید. با او با کمال ادب سخن بگویید. وقتی می خواهید خطا و اشتباهی را تذکر بدهید، بکوشید با نرمی و ملاطفت بیان کنید؛ چرا که در این صورت حرف شما تاثیر بیشتری خواهد داشت. در حضور دیگران هرگز کودک خود را مورد توبیخ قرار ندهید و به این وسیله او را گرفتار عذاب روحی نسازید. از به کار بردن الفاظ رکیک و زشت جدا" خودداری کنید، چرا که این روش نه تنها شخصیت و احترام خود شما را نابود می کند بلکه علاوه بر آن، کودک را نیز انسانی پست و زبون و لاابالی بار خواهد آورد.

  • لباس مناسب و زیبا
یکی دیگر از عوامل موثر در رشد و تکامل شخصیت کودک، چگونگی پوشاک را باید نام برد. لباس های زیبا و رنگینی که بزرگسالان می پوشند برای کودک خردسال بسیار جالب و فریب انگیز است و او آرزو دارد هر چه زودتر از همان لباس ها بپوشد؛ چنانکه وقتی کودک لباس و کفش نو می پوشد فورا" به اطرافیان خود می گوید: " نگاه کنید کفش من تازه است و.." اگر کودک لباس جالب و مقبول بپوشد در میان دوستان خود مورد تقدیر و تحسین قرار خواهد گرفت و در نتیجه احساس برتری خواهد کرد و همین احساس و تصور در رشد و تکامل شخصیت کودک تاثیر خواهد داشت. والدین توجه کنند که همواره برای فرزند خود، پوشاکی تهیه کنند که مورد علاقه او و پذیرش همسالانش باشد نه این که خودشان دوست دارند.

  • نام نیک برای کودک
روان شناسی می گوید: " نامی که هنگام تولد یا بعد به کودک گذاشته میشود ممکن است یک خطر روانی برای او داشته باشد. " این اصل تنها نام واقعی کودک را شامل نیست، بلکه لقب یا نامی است که والدین و اطرافیان کودک از راه محبت به او می دهند؛ مثلا" " حوریه " را " حوری " یا " حسین " را " حسی " می نامند همان تاثیر روانی را خواهد داشت. از این رو بهتر است نام کودک را از میان نامهای معمولی و رایج هر جامعه و فرهنگ آن انتخاب کرد. کودکی که نام و لقب خود را بپسندد همواره احساس برتری خواهد کرد و بر عکس اگر از نام و لقبش خشنود نباشد، شرمسار و ناراحت خواهد شد و این هر دو احساس در چگونگی رشد شخصیت کودک موثرند.

  • مشورت و نظر خواهی
کودکان و نوجوانان نیز همانند بزرگ ترها دوست دارند در امور مربوط به خودشان با آنان مشورت شود و آنان نیز نظر بدهند. این کار خود موجب می شود آنان احساس شخصیت بیشتری کنند و برای نظر و رای خود ارزش و ارجی قائل باشند. والدین محترم خوب است از این نکته غافل نباشند و حتی بدون درخواست کودک، خود به این کار اقدام کنند و از این راه به کودک خود شخصیت بدهند. پس از مشورت و نظر خواهی نیز حتی الامکان نظر فرزند را عملی کنند و برای عقیده او احترام قائل باشند و اگر هم نظر ناصحیحی داشت با ملاطفت و مهربانی او را متقاعد سازند یا این که وی را کاملا" متوجه اشتباه و خطا در فکر و آثاری که در انجام نظر او احتمالا" هست بکنند که هم او تجربه کافی را به دست آورد و هم این که در گفتارهای آینده خود تامل بیشتر کند؛ اما اگر بدون دلیل و آگاهی او را بکوبید حتی آثار مختلفی از جمله حقارت در او تجلی خواهد کرد. طبیعی است این برخورد ثمرات سوء در آینده خواهد داشت.

  • عدالت در ارتباط با کودک
فرزندان باید طعم عدالت را بچشند و خوبی عدالت را لمس کنند و احساس نمایند عدالت لازمه زندگی و جامعه است. حتما" در کوچکترین امور هم باز اجرای عدالت لازم است.

  • وفا به عهد کودک
کودک به دلیل آن که تمام خواسته های خود را از طریق والدین قابل تحقق می داند و اتکای شدید به آنان دارد، پس اعتماد و توکل او بر پدر و مادر خواهد بود. یکی از عواملی که می تواند این اعتماد را پیوسته حفظ کند و مایه قوت شخصیت و ثبات کودک باشد این است که در عهد و پیمان خود با کودکان ( حتی سخنی که می دانند ) وفادار باشند و هیچگاه با فرزند خلف وعده نکنند و رفتارشان، خلاف گفتارشان نباشد.

  • آشنایی کودک با سختی ها
امام موسی بن جعفر(ع) فرموده است: " بهتر است طفل در کودکی با سختی و مشکلات اجتناب ناپذیر حیات که غرامت زندگی هستند، روبه رو شود تا بردبار و صبور بار آید و در جوانی و بزرگسالی اهل استقامت باشد." دانشمند بزرگ اسلامی خواجه نصیرالدین طوسی می گوید: " باید کودک را به سختی ها معتاد کرد، از جامه نرم و اسباب راحتی باز داشت، خواب بسیار را اجازه نداد. چون مشکلات زندگی فکرشان را قوی می سازد. بعلاوه لذتی که از حل مشکل عاید ایشان می شود، بالاترین لذت هاست."

  • بوسیدن کودک
بوسه از مهم ترین نشانه های ابراز علاقه و محبت به کودک است. "بوسه" هم نشان می دهد که والدین درباره فرزندان خود مهربان و دلسوز هستند و فرزندان را از این علاقه و محبت پدر و مادر، آگاه و خشنود می سازد و هم درخت مهر را در وجود کودکان ریشه دار می کند.

  • رفتار کودکانه با کودک
در ارتباط با کودک باید همچون خود او، با او رفتار کند و مانند خودش با او حرف بزنند، زیرا کودک با کودکان یا انسان های کودک نما بهتر انس می گیرد و همراه می شود.

  • احترام فرزند
با فرزند باید رفتاری مودبانه داشته باشیم و او را اکرام و احترام کنیم. فرزند نباید در خانواده خویش تحقیر و مورد بی احترامی واقع شود. تا آن که شخصیتش بطور سالم شکل گیرد. رسول خدا (ص) می فرماید؛ " به فرزندان خود شخصیت داده آداب نیکو را در آنان پرورش دهید. "

  • سلام کردن به کودک
کودک در عین حال که کودک است و بازیگوش، اما احترام و توجه را مدنظر دارد و سلام کردن دیگران را به خود با دیده احترام می نگرد. پیامبر خدا (ص) می فرمود: 5 چیز است که تا لحظه مرگ آن را ترک نمی کنم... یکی از آنها سلام گفتن بر کودکان است. در انجام این رفتار مراقبت دارم تا بعد از من به صورت یک سنت میان مسلمین بماند که بدان عمل کنند. " **** منبع : مقاله " چگونه کودکانی با شخصیت تربیت کنیم؟ " تهیه کننده : صابر محمدی -روزنامه جام جم - بخش جامعه - سه شنبه 25 فروردین - 1388

آموزشهای دینی و تقویت مبانی اعتقادی كودك

بدون تردید، «یادگیری‌» از مهم‌ترین فرآیندهای روانی است كه زمینه‌های آن از سنین كودكی شكل می‌گیرد و به تدریج با بالا رفتن سن كودك، استعدادهای او نیز در این راستا، بیشتر شكوفا می‌شود. كودك به دلیل وجود حس قوی تقلید در او، تلاش می‌كند تا رفتاری همسان با والدین خود بازسازی كند. وجود این حس، كمك فراوانی به او در یادگیری می‌كند. والدین نیز باید از این حس قوی به سود فرزند خود بهره برداری كنند و با آموزشهای ابتدایی، كم كم زمینه‌های آشنایی با تعالیم دینی و مبانی اعتقادی به ویژه نماز را در او به وجود آورند.

امام صادق علیه السلام می‌فرمایند:

«هنگامی كه كودك به سه سالگی رسید، «لا اله الاّ الله‌» را به او بیاموزید و او را رها كنید (همین مقدار كافی است) ! وقتی هفت ماه دیگر گذشت، «محمد رسول اللّه صلی الله علیه وآله‌» را به او آموزش دهید و سپس او را رها كنید تا چهار ساله شود. آن گاه «صلوات‌» فرستادن را به او بیاموزید. در پنج سالگی به او سَمت راست و چپ را آموزش دهید و قبله را نشان او داده، بگویید سجده كند. آن گاه او را تا شش سالگی واگذارید؛ فقط پیش روی او نماز بخوانید و ركوع و سجود را یادش دهید تا هفت سالش هم تمام شود. وقتی هفت سالگی را پشت سر گذاشت، وضو ساختن را به او تعلیم دهید و به او بگویید كه نماز بخواند تا هنگامی كه نه ساله شد، وضو و نماز را به نیكی فرا آموخته باشد. و هنگامی كه آن دو را به خوبی یاد گرفت، خداوند پدر و مادر او را به خاطر این آموزش آنها خواهد آمرزید.» 1

آموزشهای لازم و ارتقاء سطح بینش كودك

گذشته از ضرورت تعلیم كودك و آشنا كردن او با اصول اعتقادی، آموزشهای دیگری نیز - ولو در حد آشنایی - برای كودكِ در حال رشد ضروری است. اگر چه به دلیل رشد جوامع و مدرن شدن آن، خانواده برخی كاركردهای خود را از جمله آموزش و پرورش به دیگر نهادها واگذار كرده؛ اما اسلام واگذاری كامل آن را بر نمی‌تابد و بر این مبنا پا می‌فشارد كه بذر این نهال باید توسط والدین پاشیده شود و علاقه به تحصیل و نیز كسب معرفت باید به وسیله آنان در كودك شكوفا گردد و همه آن را به نهادهای اجتماعی نمی‌سپارد. از جمله مهم‌ترین این تلاشها، ارتقاء سطح بینش و معرفت كودك است، تا كودك پیش از پا گذاشتن در متن جامعه و رو به رو شدن با انواع انحرافات و كجرویها، بُنْ مایه اعتقادات ناب را به دست آورده و ره توشه زندگی اجتماعی را گردآوری كرده باشد. امام صادق علیه السلام به جمیل بن دُرّاج فرمودند: «بَادِرُوا أَحْدَاثَكُمْ بِالْحَدِیثِ قَبْلَ أَنْ تَسْبِقَكُمْ إِلَیهِمُ الْمُرْجِئَةُ؛ 2رزندانتان را با كلام [ما] آشنا كنید! پیش از آنكه مرجئه [و دیگر فرقه‌های منحرف عقیدتی] بر شما سبقت بگیرند [و آنان را منحرف سازند] .»

و نیز فرمودند: «عَلِّمُوا صِبْیانَكُمْ مِنْ عِلْمِنَا مَا ینْفَعُهُمُ اللَّهُ بِهِ لَا تَغْلِبْ عَلَیهِمُ الْمُرْجِئَةُ بِرَأْیهَا؛ 3كودكانتان را به دانش ما آموزش دهید كه خداوند به وسیله آن به آنها سود می‌رساند، تا مرجئه [و منحرفان] با دیدگاههای خود، آنان را مغلوب نسازند.»

اهل بیت طهارت علیهم السلام همواره عنایت ویژه‌ای به آموزش فرزند و بالا بردن سطح درك و معرفت او نشان می‌دادند. نوشته اند: روزی امیر المؤمنین علی علیه السلام در دوره كودكی حضرت عباس علیه السلام، او را در برابر خود نشاند و به وی فرمود: بگو یك! عباس علیه السلام گفت: یك. [امام كه می‌خواست شمردن را به او بیاموزد،] فرمود: بگو دو! پاسخ داد: شرم دارم با زبانی كه با آن، «یك‌» گفته‌ام [و به یگانگی خدا، شهادت داده‌ام] ، بگویم دو. امام علیه السلام چشمان پسرش را بوسید و این موضوع، باعث شد كه محبت او در دل امام بیشتر شود. 4

پی نوشت: 1) وسائل الشیعة، ج 15، ص 193.
2) همان، ج 17، ص 231.
3) الخصال، ابن بابویه القمی الشیخ الصدوق، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1362 ش، ج 2، ص 157.
4) مستدرك الوسائل، ج 15، ص 215.
منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره79.

مباحثی در مورد تربیت فرزند از دیدگاه روایات اخلاقی

[="Tahoma"][="Navy"]بسم الله الرحمن الرحیم

پیامبر خدا صل الله علیه و آله:
هر کس فرزندش را ببوسد،خداوند برای او حسنه می نویسد و کسی که او را شاد کند،خداوند روز قیامت او را شاد می سازد و کسی که قرآن به او بیاموزد، پدر و مادرش(در قیامت)فرا خوانده شده و دو لباس بر آنان پوشیده می شود که از نور آن دو لباس ،چهره های بهشتیان نورانی می گردد.(الکافی/ج6/ص49/ح1)

پیامبر خدا صل الله علیه و آله:
اگر کسی کودک گریانش را خشنود کند تا آرام گیرد خداوند آن قدر از نعمت های بهشت به او عطا می کند تا خشنود شود.(الفردوس/ج3/ص549/ح5715)

امام صادق علیه السلام:
موسی بن عمران علیه السلام گفت:پروردگارا کدام عمل نزد تو برترین است؟
فرمود:دوست داشتن کودکان؛چرا که من آنان را بر توحید خود سرشته ام.اگر آنان را بمیرانم به رحمت خودم آنان را وارد بهشتم خواهم کرد.(بحار الانوار/ج104/ص97/ح57)

[/][/]

برخورد با نوجوان- تو رو خدا کمکم کنید

با سلام
بنا به خواسته یکی از دوستانم که دسترسی به سایت نداره میخوام با کمک شماها و یاری خداوند مشکلشو حل کنیم.
برام اینطور تعریف می کرد که یه پسر بچه 16 ساله دارم که دیوونم کرده خودم و همسرم معتقد و پایبند به فرهنگ و دین هستیم و یک دختر 10 ساله هم داریم که واقعا نمونست ولی این پسره پدرمونو در آورده تا به حال 3-4 جلسه هم مشاوره رفتیم ولی انگار نه انگار .مثلا"
1-ذاتش خوبه ولی عجیب دوست داره که نقاب بدی بزنه (البته کم کم داره بد میشه)
2-تا 14 سالگی گاهی یه نمازی میخوند البته با تشویق دیگران ولی الآن هیچی رو قبول نداره
3- هیچ تابلوی ممنوعی نیست که ازش عبور نکنه(فیلم-مدل مو و مشروب و دختر بازی و...)
4- تا سوم راهنمائی تقریبا با التماس درس میخوند و با معدل بالای 18.5 قبول میشد ولی 1ول دبیرستان 4 تا تجدیدی و ثلث اول دوم دبیرستان 8 تا تک آورده
...
...
...
الآن مشکل اصلیم اینه که من دیگه تسلیم شدم و قبول کرده ام تا خودش نخواد هیچکس نمیتونه کاری کنه و دیگه پیه همه چی رو به تنم مالیدم که مثلا ترک تحصیل کنه یا پلیس بگیرش و یا معتاد بشه و دیگه از خیر آدم شدنش گذشته ام ولی مشکل من الآن همسرم هستش که به هیچ عنوان نمیخواد قبول کنه که اون به ته خط برسه و الآن صحبت از خودکشی (همسرم)میزنه.
خلاصه داستان مفصله
تو رو به حضرت عباس هر کی میتونه کمک کنه
هر سوالی هم داشته باشید جواب میدم.
از کتاب و سخنرانی هم جواب نمیگیرم یعنی راستش دیگه دیر شده . پیش یکی از روانشناسان معروف که رفتیم گفت شخصیت و تربیت حداکثر تا 4-5 سالگی اثر داره و الآن باید کاری کنید که تو همین وضعیت بمونه و 3 جلسه رفتیم پیشش و یه کمی بهتر شد ولی الآن بعد از 1 سال بدتر از اون موقع هم شده.
کمک کنید مخصوصا اونهائی که تجربه مشبه داشته اند که در آن موفق شده اند
خیلی ممنون

با بچه سرتق ها چطور رفتار کنیم؟!

اَلحَمدُ لِلهِ عَلی کُلِ حالٍ وَ صَلَّ اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آله اَجمَعین

با سلام

سوالم اینه که با بچه سرتق ها چطور رفتار کنیم؟ بیشتر منظورم محدوده سنی 12 13 ساله است،
من خودم برادری دارم که از همین دسته است، احترام کسی رو نگه نمی داره مخصوصا پدر مادر، شیطون هست، رو اعصاب رو، تو دسته پا میاد، تمرکز ما رو بهم میزنه، اصلا خیلی شررره این !البته درس خونه، اما نتبل ،بیشتر تو خونه اینطوریه،بیرون هم بستگی به جاش داره، البته من دوستانش رو هم که میبینم اکثراٌ اینطورن، حالا کمتر یا بیشتر منم سرش عصبانی نمی شم، چون میگم الان اگه باهاش بد برخورد کنم هم اینکه خودم هرچه رشته کرده بودم تا غضب نکنم پنبه میشه هم اینکه شاید تاثیر بدی روش بزاره، واقعا می فهمم پدر مادر با چه خون دل و طمانینه ای مارو بزرگ کردن

اگه به همین منوال بخواد ادامه پیدا کنه با بچه های این نسل باید فاتحه این مملکت رو در آینده خوند!

خب ما چطور این جور بچه ها رو سربه راه کنیم؟ حالا نه یهویی، کم کم

اسلام و روان شناسی(مجله، مقاله، حدیث و..)

راه تربیت

فرهنگ و تربیت اسلامی
دوره انتشار: فصلنامه
صاحب امتیاز: جامعه المصطفی العالمیه
مدیر مسئول: محمدرضا صالح
سردبیر: محمدرضا حائمی
مدیر اجرایی: ابراهیم بالاپژوه
هیات تحریریه: علیرضا اعرافی، ناصر سقای بی ریا، علی همت بناری، نصرالله پژمان فر، محمد جواد زارعان، محمد داوری، عباسعلی شاملی، محمد مهدی صفورایی، مهدی علیزاده ، نجفعلی میرزایی
نشانی: قم، بلوار معلم، جامع المصطفی العالمیه، معاونت فرهنگی تربیتی، دفتر برنامه ریزی تربیتی، اتاق 134، کد پستی97867-37196 صندوق پستی قم، 668-37185 . تلفن: 7177820 (0251) فکس: 7177922 (0251)
وب سایت: www.miu.ac.ir/
پست الکترونیک: rah-e-tarbiyat@miu.ac.ir
آرشیو نشریه:

سال 1389

شماره 11
شماره 10

سال 1388

شماره 7
شماره 9

سال 1387

شماره 6
شماره 5

سال 1386

شماره 4
شماره 2

سال 1385

شماره 1
شماره 1
شماره 2

سال 1384

تربیت کودک در جهان امروز (متن کتاب)

انجمن: 

فهرست

مقدمه .

1 ـ درباره خود كتاب .

2 ـ درباره تزكيه و تربيت در قرآن .

عوامل سلبى .

عوامل ثبوتى .

1ـ بار گران مسئوليت .

با وظايف حساس خود آشنا شويم .

2 ـ نفوذهاى اجتماعى .

3 ـ هماهنگى نيروها.

4 ـ نقش معلم .

5 ـ تنبيه و خشونت , وسيله تربيت نيست .

6 ـ تنبيه , آزاد يا ممنوع ؟.

7 ـ تشويق و پاداش .

8 ـ عـادت .

9 ـ سرمايه هاى مادى و معنوى .

10 ـ اجتماع و كودكان نورسته .

11 ـ آوارگان اجتماع .

12ـ كودكان سرراهى .

13 ـ دنياى كودك .

14 ـ پرورش عواطف .

15 ـ حركات و رفتار عاطفه اى .

16 ـ نقش عواطف درتربيت كودك .

17ـ نيروى شگرف عاطفه .

18ـ روح استوار.

19ـ ترس .

20ـ اعتماد به نفس .

21ـ رهبرى نيروها در پرتو عقل .

22ـ كارخانه هاى غم انگيز ديپلمه سازى .

23ـ مدرسه يا خشتى كه از اول , كج نهاده اند!.

24ـ عقل و عاطفه .

25ـ از مادرى تا وزارت .

قطب هاى زندگى .

نگاهى به پرونده هاى پدران و مادران .

آيا اطفال مى توانند به سينما بروند؟.

تجلى طبيعت زن با عاطفه مادرى .

يك نمونه تاريخى .

مادرى , عالى ترين مقام و بزرگ ترين افتخار زن .

پرستارى بچه ها.

زناشويى بدون فرزند.

سخنى از ويل دورانت .

خلاصه كلام .