بسیجی

بسیجی :خستگی را خسته کرد...؟

انجمن: 

با سلام خدمت همه دوستان
هدف از این تایپیک این بوده برای زنده نگه داشتن یاد بسیج و بسیجی بوده که چطور از خودشان گذشتن برای راحتی ماو امثال ماها:Gol:

برادران سپاهى و بسیجى و پاسدار! اى کسانى که امام مى‏گوید «من بردست و بازوى قدرتمند شما، که دست خدا بالاى آن است، بوسه مى‏زنم، و بر این بوسه افتخار مى‏کنم» امیدوارم که کارهایتان در راه خدا باشد. و در راه احیاء دین مبین اسلام باشد.



از برادران بسیج و پاسدارم مى‏خواهم، وقتى که در سرپُست نگهبانى هستند، و یا در نمازهاى شبشان، من را دعا کنند، تا بلکه خداوند از گناهان من درگذرد. شهید محمد عابدینی

بسیجی عاشق کربلاست . . . / کلیپ صوتی زیبا از مقام معظم رهبری

بسم الله الرحمن الرحیم

راه بسیج ، راه امام حسین علیه السلام
تناسبی هست میان هویت و حقیقت بسیج با هویت محرم و عاشورا. بسیج افتخار دارد که پیرو مکتب عاشوراست.
البته عاشورا اوج فداکاری و ایثار است. همه‌ی تاریخ، همه‌ی عالم، مسئله‌ی عاشورا و حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) و اصحاب وفادار او را با این خصوصیت شناخته‌اند؛ فداکاری، ایثار در راه خدا و
در راه تحقق اهداف الهی؛ لیکن مسئله‌ی عاشورا فقط این نیست. بله، برجسته‌ترین و نمایانترین خصوصیت عاشورا، همین فداکاری و شهادت است؛ ولی در ماجرای عاشورا حقایق دیگری هم وجود دارد.
از آغاز حرکت از مدینه، بذر معرفت پاشیده شد - این یکی از خصوصیات حادثه‌ی عاشوراست - بذر بصیرت پاشیده شد. اگر مردمی، امتی از
بصیرت برخوردار نباشند،
حقایق گوناگون، کار آنها را اصلاح نخواهد کرد؛ گره از مشکلات آنها گشوده نخواهد شد. بنابراین اخلاص، موقع‌شناسی، پاشیدن بذر یک حرکت فزاینده‌ی تاریخی، از خصوصیات مهم عاشوراست. ماجرا فقط در ظهر عاشورا تمام نشد؛ در واقع از ظهر عاشورا یک جریانی در تاریخ شروع شد، که همچنان رو به افزایش و گسترش است. بعد از این هم همین خواهد بود. امام حسین (علیه‌السّلام) برای اعلای کلمه‌ی حق و برای نجات خلق، همه‌ی داشته‌های خود را به میدان آورد.

بسیج، همین راه است؛ همین حرکت است؛ همین هدفهاست؛ همین ابزارها و وسیله‌هاست.

90/9/6

راه زنده‌ماندن فضیلت‌های انقلاب
اگر روحیه بسیجی را ازدست دادیم چه؟ اگربه جای توجّه به تکلیف و وظیفه وآرمان الهی، به فکر تجمّلات شخصی خودمان افتادیم چه؟ اگر جوان بسیجی را، جوان مؤمن را، جوان بااخلاص را - که هیچ چیزنمیخواهد جز این‌که میدانی باشد که در راه خدا مجاهدت کند - درانزوا انداختیم و آن آدم‌پرروىِ افزون‌خواهِ پرتوقّعِ بیصفاىِ بیمعنویّت را مسلّط کردیم چه؟ آن وقت همه چیز دگرگون خواهد شد. اگر در صدر اسلام فاصله بین رحلت نبىّ‌اکرم صلوات‌اللَّه‌وسلامه‌علیه و شهادت جگرگوشه‌اش پنجاه سال شد، در روزگار ما، این فاصله، خیلی کوتاهتر ممکن است بشود و زودتر از این حرفها، فضیلتها و صاحبان فضایل ما به مذبح بروند. باید نگذاریم. باید در مقابل انحرافی که‌ممکن است دشمن بر ما تحمیل کند، بایستیم.

... بسیجی باید در وسط میدان باشد تا فضیلتهای اصلی انقلاب زنده بماند.

71/4/22

خاطرات دانشمند بسیجی شهید احمدی روشن+دستخط شهید احمدی روشن

مقدمه کتاب ((آقا مصطفا)) خاطرات دانشمند بسیجی شهید مصطفی احمدی روشن





گفتند طلب علم واجب است،
اما نگفتند چرا،
تا ما خودمان چشم و گوش باز کنیم و در اعصار مختلف،
چراهای مختلفش را ببینیم.
در یک عصر،علمی را که ناجی دینمان بود،
در عصری دیگر ناجی حریت و آزادی مان،
و امروز استقلالمان;
که نگهبان دینمان است و هم نگهبان حریت و آزادی مان.

وقتی این همه ارزش در گرو علم است ، آیا ارزش و جایگاه ((مداد العلما افضل من دماء الشهدا))بر کسی پوشیده می ماند ؟

ارزش کسی که بر مسند علم نشسته و هم می طهور شهادت را لاجرعه سر کشیده چطور ؟
ما محرومان درک مقام فقاهت و شهادت ، در وصف شهیدان سنگر علم چه می توانیم بگوییم،جز سکوت؟...

حکایت آقا مصطفی
حکایتی چنین است!
موسسه فرهنگی هنری شاهد

به نقل از وبلاگ:افسر110

چرا حاج همت در پوتین بسیجی آب خورد؟



ا
ول بار هر کس از خودش ممکن است بپرسد چرا؟ وقتی لیوان هست این کار غیر بهداشتی را انجام داد؟ آیا می‌خواست خودش را جلوی دیگران عزیز کند؟ آیا می‌خواست بر نفس خود غلبه کند؟
به طور قطع دلیل دیگر این کار می‌تواند این باشد که بسیجی‌ها عشق من هستند و نباید کسی آنها را تنبیه کند. به هر حال این کار ایشان در یک زمان و مکان خاص تاثیر بسیار بالایی در روحیه بسیجیان داشته است.
اصل ماجرا چه بود؟
راوی که خود یک بسیجی است، می‌گوید: محو سخنان حاج همت بودم که در صبحگاه لشگر با شور و هیجان و حرکات خاص سر و دستش مشغول سخنرانی بود. مثل همیشه آنقدر صحبت‌های حاجی گیرا بود که کسی به کار دیگری نپردازد. سکوت همه جا را فرا گرفته بود و صدا فقط طنین صدای حاج همت بود و صلوات گاه به گاه بچه‌ها. تو همین اوضاع پچ پچی توجه‌ بچه‌ها را به خود جلب کرد. صدای یکی از بسیجی‌های کم سن و سال لشگر بود که داشت با یکی از دوستاش صحبت می‌کرد.
فرمانده دسته هرچی به این بسیجی تذکر می‌داد که ساکت شود و به صحبت‌های فرمانده لشگر گوش کند، توجهی نمی‌کرد. شیطنتش گل کرده بود و مثلاً می‌خواست نشان بدهد که بچه بسیجی از فرمانده لشگرش نمی‌ترسد. خلاصه فرمانده دسته یک، برخوردی با این بسیجی کرد و همهمه‌ای اطراف آنها ایجاد شد.
سرو صداها که بالا گرفت، بالاخره حاج همت متوجه شد و صحبت‌هایش را قطع کرد و پرسید: «برادر! اون جا چه خبره؟ یک کم تحمل کنید زحمت رو کم می‌کنیم».
کسی از میان صفوف به طرف حاجی رفت و چیزی در گوشش گفت. حاجی سری تکان داد و رو به جمعیت کرد و خیلی محکم و قاطع گفت: «آن برادری که باهاش برخورد شده بیاد جلو.»
سکوتی سنگین همه میدان صبحگاه را فرا گرفت و لحظاتی بعد بسیجی کم سن و سال شروع کرد سلانه سلانه به سمت جایگاه حرکت کردن.
حاجی صدایش را بلندتر کرد: «بدو برادر! بجنب»
بسیجی جلوی جایگاه که رسید، حاجی محکم گفت: «بشمار سه پوتین هات را دربیار» و بعد شروع کرد به شمردن.
بسیجی کمی جا خورد و سرش را به علامت تعجب به پهلو چرخاند.
حاجی کمی تن صدایش را بلندتر کرد و گفت: «بجنب برادر! پوتین هات»
بسیجی خیلی آرام به باز کردن بند پوتین هایش مشغول شد،همه شاهد صحنه بودند. بسیجی پوتین پای راستش را که از پا بیرون کشید، حاجی خم شد و دستش را دراز کرد و گفت: «بده به من برادر!» بسیجی یکه‌ای خورد و بی اختیار پوتین را به دست حاجی سپرد. حاجی لنگه پوتین را روی تریبون گذاشت و دست به کمرش برد و قمقمه‌اش را درآورد. در آن را باز کرد و آب آن را درون پوتین خالی کرد. همه هاج و واج مانده بودند که این دیگر چه جور تنبیهی است؟
حاجی انگار که حواسش به هیچ کجا نباشد، مشغول کار خودش بود و یکدفعه پوتین را بلند کرد و لبه آن را به دهان گذاشت و آب داخلش را نوشید و آن را دراز کرد به طرف بسیجی و خیلی آرام گفت: «برو سرجایت برادر!» بسیجی که مثل آدم آهنی سرجایش خشکش زده بود پوتین را گرفت و حاجی هم بلند و طوری که همه بشنوند گفت: «ابراهیم همت! خاک پای همه شما بسیجی‌هاست. ابراهیم همت توی پوتین شما بسیجی‌ها آب می‌خوره».
جوان بسیجی یکدفعه مثل برق گرفته‌ها دستش را بالا برد و فریاد زد: برای سلامتی فرمانده لشگر حق صلوات و انفجار صلوات، محوطه صبحگاه را لرزاند.

منبع :‌خادم الشهدا

روحــــمانــــ با یادشانـــ شــاد

▀▄ بسیجی تابع اسلام ناب است ▄▀ هفته بسیج گرامی باد

انجمن: 

بسیج ای دست و بازوی ولایت



خط سرخ عزل تا بی نهایت



تو با دست خمینی عهد بستی



تبر گشتی و بت ها را شکستی



تو با خون گلویت عهد کردی



که از خط خمینی بر نگردی



تورا نشناختن حق ناشناسیست



تعارض با تو کفر وناسپاسیست



بسیجی سست و بی حال است آیا؟!



زبان غیرتش لال است آیا؟!



بسیجی! از چه رو خاموش ماندی؟



زبان بستی سراپا گوش ماندی



نمی بینی مگر دجاله هار؟ا



سرود شوم نفی لاله ها را؟



ببین نشخوار صبح وشامشان را



طنین طعنه و دشنامشان را



علی را بی عدالت نام دادند



ولایت را وکالت نام دادند



به سر اندیشه هایی خام دارند



ولی داعییه اسلام دارند



کدام اسلام اسلامی که مرده ست



سرتسلیم بر شیطان سپرده ست



بسیجی سست و بی حال است آیا؟!



زبان غیرتش لال است آیا؟!



نه این سان نیست ، او میدان نورد است



بسیجی شیر میدان نبرد است



بسیجی تابع اسلام ناب است



لقایش تیغ سرخ آفتاب است



کدام اسلام ؟ اسلام جسارت



به ظهر کوفه و شام و اسارت



کدام اسلام؟ اسلام رهایی



ز بند جهل و قومیت گرایی



کدام اسلام؟ اسلام حسینی



که جاری شد زلبهای خمینی



نگه کن بلبلان این چمن را



بلوچ وترک و ترکمن را



بسیجی شیعه و سنی ندارد



به فرمان ولی سر می گذارد



خمینی گفت سر گردان نباشید



اسیر دست نامردان نباشید



مرحوم آقاسی



هفته ولایت و هفته بسیج مبارک

:Gol:

کهن‌ سال‌ ترین بسیجی درگذشت + عکس

انجمن: 

بسم الله الرحمن الرحیم

کهن سال‌ ترین بسیجی با یکصد سال عمر دقایقی پیش دار فانی را وداع گفت

به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از فارس،حسینعلی کاظمی عضو پایگاه بسیج حضرت آیت‌الله یثربی(ره) از حوزه سوم امام حسین(ع) سپاه کاشان امروز در سن یکصد سالگی دار فانی را وداع گفت و به دیدار معبودش شتافت.
مرحوم کاظمی، در سال 1290 هجری شمسی در کاظمین متولد شد و از همان دوران کودکی به ایران آمد و در شهرستان کاشان در خیابان آیت‌الله یثربی(ره) این شهرستان و در کوچه شهید کاظمی کنونی مستقر شد.
مرحوم کاظمی از سال 57 که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید به عضویت بسیج درآمد و بسیجی شد و تا پایان
عمر و به مدت 33 سال بسیجی باقی ماند.



کاظمی سرهنگ بازنشسته‌ای بود که افتخار پوشیدن لباس بسیج را داشت و با سلاح‌های سه تیر فرانسوی، تک تیر و 5 تیر روسی، برنو، ژسه و همچنین توپخانه و مسلسل آشنایی کاملی داشت.
این بسیجی کاشانی در مدت یکصد سال عمر خود هرگز به پزشک مراجعه نکرد و نعمت بزرگ سلامتی خودش را مدیون خدا و لطف او می‌دانست و همیشه از مردم می‌خواست چون او قناعت پیشه کنند تا راحت و سالم زندگی را بگذرانند.
مراسم تشیع جنازه مرحوم حسینعلی کاظمی ساعت 9 صبح فردا جمعه 22 مهر ماه از مسجد علی‌ بن ‌ابیطالب خیابان آیت‌الله یثربی(ره) کاشان به طرف مسجد حبیب بن موسی(ع) این شهرستان برگزار می‌شود.

منبع