با سلام خدمت همه دوستان
هدف از این تایپیک این بوده برای زنده نگه داشتن یاد بسیج و بسیجی بوده که چطور از خودشان گذشتن برای راحتی ماو امثال ماها:Gol:
برادران سپاهى و بسیجى و پاسدار! اى کسانى که امام مىگوید «من بردست و بازوى قدرتمند شما، که دست خدا بالاى آن است، بوسه مىزنم، و بر این بوسه افتخار مىکنم» امیدوارم که کارهایتان در راه خدا باشد. و در راه احیاء دین مبین اسلام باشد. از برادران بسیج و پاسدارم مىخواهم، وقتى که در سرپُست نگهبانى هستند، و یا در نمازهاى شبشان، من را دعا کنند، تا بلکه خداوند از گناهان من درگذرد. شهید محمد عابدینی
[/HR] [/HR] به احترام 175 شهید دست بسته هفته گذشته پیکر پاک تعدادی از شهدای دوران دفاع مقدس به میهن منتقل شد و در این میان مشخص شد ۱۷۵ شهید غواص بصورت دست بسته زنده به گور شده بودند؛ همین خبر باعث شد تا کاربران شبکههای اجتماعی با انتشار طرح ها و پوسترهای گرافیکی با هشتگ 175# شهید به شکل ها مختلف در فضای مجازی از شهدا یاد کنند. صفحههای ایرانیان در شبکههای اجتماعی لبریز شد از مطالب احساسی همدلانهای که حکایت از سوگواری برای شهدای زنده به گور شده داشت. شعر، دلنوشته، طراحی پوستر، ادای احترام به شهدا و... محتوای بسیاری از پیام های شبکه های اجتماعی شد.
به فیسبوک نگاه کنید، توئیت های ایرانی ها در توئیتر را ببینید، به وایبر، تلگرام، واتس آپ و لاین سر بزنید، همه جا نشانی از عکس های خندان غواصان ایرانی هست در کنار پیام های سوگوارانه ای که نشان می دهد ایران در عزای شهدای خود نشسته است؛ جوانانی با دستان بسته و چشمانی باز که سال ها پیش از بروز فاجعه داعش، به چشمان خود سنگدلی تکفیری ها را دیده بودند.
این 175 شهید گویی نماد مظلومیت انسانیت بودند در مبارزه با توحشی که روزی در چهره ارتش بعث صدام خود را سازماندهی می کرد. راه افتادن کمپین های مجازی با عناوین مختلف برای واکنش نشان دادن به فاجعه ای که البته مربوط به امروز نیست، نشان می دهد همبستگی ایرانی و هویت مشترک نهفته در اذهان عمومی ایرانیان، امروز و دیروز نمی شناسد و حتی انتشار خبری که منشأ آن یک حادثه در دل تاریخ معاصر بوده نیز می تواند نوعی اتحاد ملی در سوگواری برای جوانان این مرز و بوم را رقم بزند. شهدای غواص از نگاه کاربران
بازخوردهای زیادی در فضای مجازی وجود داشت و کاربران شبکههای اجتماعی تحت تاثیر این واقعه با انتشار تصاویر، اشعار و دلنوشتههایی به استقبال این شهدا رفتند. در کنار مردم هنرمندان نیز احساس خود را از این حادثه بیان کردند که در ادامه آنها را مشاهده میکنید: 175 شهید غواص از نگاه کاربران شبکه های اجتماعی: من معنای عشق را در شما یافتم/ به احترام 175 شهید دست بسته/ بزرگ مردان و با غیرت هایی که تکرار نشدنی هستن/ هر مکتبی که نتواند ایثار را توجیه کند شکست خورده است/ دست بسته هم که باشند، در خاک نمی میرند، پرنده می شوند/ شما حماسه سرودید و ما به نام شما فقط ترانه سرودیم و نان درآوردیم و.... 175 شهید غواص از نگاه هنرمندان: مهدی پاکدل: امروز از صبح شنیدن دو خبر تلخ فلجم کرده. یک: درگذشت مصطفى عبدالهى عزیز، استاد و بازیگر تئاتر که پس از ١٤ سال درگیرى با بیمارى سرطان به سراى باقى شتافتند. یادت همیشه با ما خواهد بود آقا مصطفى و دو: بازگشت پیکر ١٧٥ غواص شهید پس از ٢٩ سال. از بقایاى پیکر این شهدا مشخص شده که آنها با دستان بسته در خاک خفته اند. واى بر من که با دستان باز فقط نظاره گر هستم. نگاه می کنیم و نمی بینیم. آنها براى چه رفتند و ما براى چه هستیم. رشادت جوانان براى وطن جایش را به رقابت هاى ناسالم و زرنگى در ترافیک و دروغ و اختلاس و کلاهبردارى از وطن داده است. حامد بهداد: ما موج های زنده اروندیم که با هیچ قطعنامه ای آرام نمی گیریم. باران کوثری: مردان شجاع یادتان گرامی.
مهناز افشار: با هر عقیده و مسلک، موظف به احترام به این عزیزانیم. علیرضا دبیر: نمی دونم چه حکمتی تو تقارن روزهای ولادت سیدالشهدا و باب الحوائج با انتشار خبر پیدا شدن پیکر ١٧٥ غواص شهید وجود داره که دستهاشون از پشت بسته بوده، که زنده زنده زیرخاک آرام گرفتن کاش بتونیم مفهوم کنار هم قرارگرفتن این رویدادها رو درک کنیم، کاش بتونیم قلباً به این ایمان بیاریم که ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا، بل احیاء عندربهم یرزقون روح تون به حق همین روزهای عزیز شادتر، در مجاورت مولامون. الهام پاوه نژاد: صبح ، خبر کشف پیکر مظلوم صد و هفتاد و پنج رزمنده زنده به گور شده با دست بسته، تلخی ها و بی رحمی های این جهان را پایانی نیست...لعنت به جنگ... لعنت به سرطان... لعنت به دلتنگی...
واکنش عمومی به فاجعه زنده به گور شدن 175 غواص ایرانی که مربوط به عملیات کربلای4 است، نشان می دهد هنوز ایرانی ها با هر نگرش فکری، چه در داخل و چه حتی خارج کشور، سوگوار شهدای جنگ تحمیلی بوده و رشادت های رزمندگان در جبهه های دفاع از میهن خویش را فراموش نمی کنند.
وجود شبکه های اجتماعی که عده ای از آنها تنها برای رواج بی اخلاقی و وقت تلف کردن یاد می کنند در این موضوع (و البته اتفاقات مشابه دیگر) نشان می دهد که ظرفیت فضای مجازی به اندازی ای است که می تواند هر موضوعی را در دل خود جای دهد؛ اینکه بازخوردهای یک اتفاق به چه شکل باشد هم به موضوع بستگی دارد و هم شیوه های منتشر کردن آن.
بهشت زهرای تهران ، مزاری وجود دارد که علی رغم شناسایی شدن صاحب آن ، در گمنامی کامل بسر می برد. صاحب این مزار هم عکس دارد و هم نام پدر و تاریخ تولد و عروجش مشخص است اما نامی ندارد. برای زیارت این تربت مقدس ، باید به این آدرس مراجعه نمایید: قطعه 24 - ردیف 125 - شماره 5 بر فراز مزار این شهید گمنام ، بخشی از وصیت نامه او به این شرح نگاشته شده است:
خدمت پدر و مادر عزیز و گرامی و خواهران و برادران عزیزم سلام رسانده و امیدوارم خدا را هیچ موقع فراموش نکنید. ای مادر که مرا در دامان خود پرورش دادی و شب و روز برایم زحمت کشیدی ، سعی کن همچون زینب در مرگ فرزندت صبور باشیو این را بدان که آخرین راه مردن است [پس] چه بهتر آن که در راه اسلام شهید شوم. من ننگ می دانم [مرگ] آن کسی را که در رختخواب بمیرد. ای مادر و پدر گرامی مرا تشییع جنازه نکنید که از روی هزاران شهیدی که بی هیچ هیچ تشییع جنازه ای جانشان را فدای انقلاب کردند شرمنده ام.
بر روی سنگ قبرم نامم را ننویسید . می خواهم همچون ده ها هزار شهید دیگر گمنام باقی بمانم. اگر خواستید فقط این جمله را بنویسید : «پر کاهی تقدیم به آستان کبریای الله».
ای برادران و خواهران و دوستان. برایم گریه نکنید که دشمن خیال می کند ضعیف هستید. به دشمن بگویید که اگر پیکرم را صد پاره کنند ، اگر پاره های آن را هم بسوزانید و اگر خاکستر مرا به دریا بریزید در دل موج خروشان دریا صدایم را خواهید شنید که فریاد می زنم اسلام پیروز است ، ستمگر نابود. والسلام.