در این زمان رفیقی که خالی ازخلل است
صراحی می ناب و سفینه غزل است
سلام
حصرت حافظ در این بیت هم به شرایط رفاقت و حقوق دوستان اشازه دارند و هم به واقعیات جامعه خویش و کمبود مصادیق فضیلتهای اخلاقی مذکور.
نتیجتا تنها مصداق شرایط دوستی را نه در آدمیان که در اشیاء اطراف پیدا می کنند.
چون کلام هر شخص ، منعکس کننده صفات خود آن شخص است میتوان گفت:
از آنجاییکه دوست هر کسی همشأن خود اوست ، لذا میتوان گفت حضرت حافظ دنبال رفیقی بوده اند که شایسته خودشان باشد و چنین کسی را نیافته اند. و گرنه برای اهل مادیات ، از جنس خودشان ، رفیق فراوان است.
لذا حضرت حافظ بهترین همدم خود را شعر و می می دانسته اند.
این می تواند استعاره ای از دایم الذکر بودن ایشان باشد....
[=Arial Black] سلام استاد منظور جناب حافظ از این بیت چیست؟ نیکی پیر مغان بین که چو ما بد مستان هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
سلام
گرچه گفته شده :
مراد از پیر مغان حضرت سید الشهداء (ع) است . (1)
ولی به نظر می رسد این سخن حافظ ناظر به کلام حضرت زینب است که در باره حادثه کربلا گفت :
ما رایت الا جمیلا = من جز زیبایی ندیدم .
و گویا حافظ از زبان لشکر کوفه عذر خواهانه می گوید : [=Arial Black]نیکی پیر مغان بین که چو ما بد مستان
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
پی نوشت ها:
1. روح مجرد، یادنامه حاج سید هاشم حداد، آیت الله سید محمد حسین حسینی تهرانی، ص 483 و 484 .
این شعر از کیست ؟
منظورش چیست ؟
برداشت شما چیست ؟
در این زمان رفیقی که خالی ازخلل است
صراحی می ناب و سفینه غزل است
باسمه الغنی
عرض سلام و ادب
شعر سروده ی حافظ است.
در عالم زمانمند دنیا که برای دوستی هر چیز و برای هر رابطه ای پایان و اتمام و سر آمدی است
بهترین رفیق بی خللِ نواقص و کاستی ها و عیوب، رفاقت با عشق حق و انس با ذکر و یاد اوست.
سلام
حصرت حافظ در این بیت هم به شرایط رفاقت و حقوق دوستان اشازه دارند و هم به واقعیات جامعه خویش و کمبود مصادیق فضیلتهای اخلاقی مذکور.
نتیجتا تنها مصداق شرایط دوستی را نه در آدمیان که در اشیاء اطراف پیدا می کنند.
چون کلام هر شخص ، منعکس کننده صفات خود آن شخص است میتوان گفت:
از آنجاییکه دوست هر کسی همشأن خود اوست ، لذا میتوان گفت حضرت حافظ دنبال رفیقی بوده اند که شایسته خودشان باشد و چنین کسی را نیافته اند. و گرنه برای اهل مادیات ، از جنس خودشان ، رفیق فراوان است.
لذا حضرت حافظ بهترین همدم خود را شعر و می می دانسته اند.
این می تواند استعاره ای از دایم الذکر بودن ایشان باشد....
این شعر از کیست ؟
ماجرای دارد ، آن ماجرا چیست ؟
دلبری با دلبری دل از کفم دزدید و رفت
هرچه کردم ناله از دل، سنگدل نشنید و رفت
گفتمش ای دلربا دلبر ز دل بردن چه سود؟
از ته دل بر من دیوانه دل خندید و رفت...
باسمه المستعان
با سلام و عرض ادب
شعر سروده ی ژولیده ی نیشابوری است.
داستان اینکه در مجلسی به وی می گویند می توانی فی البداهه شعری بگویی
که در آن واژه ی "دل" ده بار تکرار شده باشد و هر کدام معانی مختلفی داشته باشند؟
رباعی فوق حاصل آن درخواست است.
شرح مختصری از زندگینامه ی این شاعر معاصر:
نام اصلی وی حسن فرحبخشیان است،از سال 1342 سرودن شعر را آغاز نمود
که تا ماه رمضان سال 86(سال وفاتش) ادامه داشت.
تا کنون 28 جلد جزوه و تعداد 7 جلد کتاب از وی چاپ شده است. بیشتر اشعارش
در مدح و منقبت ائمه اطهار می باشد ضمناً غزلیات او در دیوانی جداگانه بنام گلبانگ عشق
به چاپ رسیده است و مجموعه دیگری نیز از ایشان با عنوان پا به پای حافظ آماده چاپ است.
در سال 1342 به خاطر سرودن دو بیت شعر،سه سال و هشت ماه از طرف ساواک به زندان می افتد
که آن دو بیت به این مضمون می باشد.
پیام رهبر ایران در این جهان این است
سکوت در بر ظالم خلاف آئین است
چو دید عکس خمینی به خویش گفتا شاه
کسی که کاخ مرا زیر و رو کند این است
ژولیده پس از آزادی از زندان تاسال 1357 دو بار دیگر به زندان سیاسی می افتد که مدت آن 6 ماه بوده است
ژولیده نیشابوری بارها به جبهه رفت و واقعیت خاکریزها را خوب می شناخت و یکی از فرزندانش را در راه حراست
از دین و مرز و بوم این کشور هدیه کرد،نام او به عنوان پدر شهید همواره در دفتر تاریخ ثبت خواهد ماند.
از مجموعه آثار او می توان به : ای قلبها بسوزید- ای چشمها بگریید- چه کنم دلم می سوزد - واویلا - دلت را خانه
ما کن و ...
منبع:http://aleys.mihanblog.com/post/54
[="Arial Black"][="Blue"] صادق;905116 نوشت: سلام استاد منظور جناب حافظ از این بیت چیست؟ نیکی پیر مغان بین که چو ما بد مستان هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود[/]
سلام
گرچه گفته شده :
مراد از پیر مغان حضرت سید الشهداء (ع) است . (1)
ولی به نظر می رسد این سخن حافظ ناظر به کلام حضرت زینب است که در باره حادثه کربلا گفت :
ما رایت الا جمیلا = من جز زیبایی ندیدم .
و گویا حافظ از زبان لشکر کوفه عذر خواهانه می گوید :
[=Arial Black] نیکی پیر مغان بین که چو ما بد مستان
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
پی نوشت ها:
1. روح مجرد، یادنامه حاج سید هاشم حداد، آیت الله سید محمد حسین حسینی تهرانی، ص 483 و 484 .