هستی

آغاز داشتن جهان


فرضیه اینکه اجرام سماوی آغازی نداشته باشند باطل است زیرا در علوم طبیعی ثابت است که ماده در حال تغییر می باشد، نمو می کند، توسعه می یابد و نابود می شود. علوم طبیعی با دقت کافی، ابتدای وجود هر جسمی را معلوم می سازد، حتی مقدار عمر جهان را روشن می کند. دانشمندان می گویند: در کهکشان ما یک میلیون خورشید، یعنی مرکز منظومه شمسی، وجود دارد. آنها تا کنون یکصد هزار کهکشان نظیر کهکشان ما کشف کرده اند. وزن زمین ما که یک جرم کوچکی است در برابر اجرام آسمانی، 600/6 بیلیون در بیلیون تن بالغ می شود. خورشید ما 000/330 بار از زمین ما بزرگتر است در حالی که هزاران خورشید بزرگتر از آن، در میان اجرام سماوی موجود می باشند. محال است که این موجودات بزرگ خودبخود، از نیستی به هستی آمده باشند چون هیچ نقیضی خود را، نمیزاید. نیستی چیزی نیست تا بتواند بزاید. علت تا موجود نباشد، معلول موجود نمی شود. پس این جهان، علتی دارد، دارای قدرت نامتناهی، علم نامتناهی و حکمت نامتناهی.

چرا خداوند نیاز به اثبات دارد؟

چرا خداوند نیاز به اثبات دارد؟

اثبات واجب الوجود

نظرات دوستان و برهان های ارائه شده همه محترم
ولی گذشته از همه اینها آیا ممکنه موجودی وجود داشته باشه که اصلاً خالقی نداشته؟؟ پس چه جوری بوجود اومده؟؟ میگین بوجود نیومده و ذاتش مساوی بودنه خب آیا ممکنه موجودی ذاتش برابر بودن باشه؟؟؟
چطور ممکنه؟؟ چرا فقط همین یه موجود؟؟؟ چرا موجودات دیگه ای نیستن که ذاتشون مساوی بودن باشه؟؟ مگه میشه کسی چنین ذاتی رو برای اون نذاشته باشه و خودش خود به خود این ذات رو داشته؟؟؟

نظریه ضد دینی سارتر نویسنده فرانسوی

لطفا در مورد نظریه ضد دینی سارتر نویسنده فرانسوی توضیح دهید