فطری

علمایی که با فلسفه مخالفند چگونه وجود خدا را برای یک بی دین اثبات می کنند؟

در بین علما گروهی هستند که با فلسفه مخالفت می کنند. (اسمش تفکیکی ها یا هرچی که هست).
جدای از اینکه کدام طرف درست هستند و کدام طرف غلط، این دوستانی که با فلسفه مخالفند در برخورد با کسی که اصلا وجود داشتن خدا را قبول ندارند (چه برسد به پیامبر و دین و قرآن) چگونه وجود داشتن خدا را ثابت می کنند؟
اگر بخواهند از براهین فلاسفه استفاده کنند یعنی خودشان فلسفه را قبول دارند. ولی اگر فلسفه را قبول ندارند و فقط قرآن و اهل بیت را قبول دارند باید بتوانند با همین دو منبع وجود داشتن خدا را اثبات کنند.
البته فکر نکنید که بی دین های خارجی خیلی سریع و راحت دلایل شما را قبول می کنند. مثلا اگر بگویید قرآن معجزه است تعداد زیادی ایراد علمی از قرآن ردیف می کنند که پاسخ دادن به آنها خیلی هم ساده نیست. حتی وجود داشتن روح را هم قبول ندارند و همه چیز را که ما به روح نسبت می دهیم به مغز نسبت می دهند حتی شخصیت هم به مغز نسبت می دهند و خیلی از دلایل مطرح شده از طرف علمای ما را رد می کنند.
به هر حال اثبات های این دوستان چیست؟ چگونه می توانند بدون استفاده از فلسفه وجود خدا را اثبات کنند.

پشیمانی از گناه ؛ امری فطری یا اکتسابی؟

سلام

آیا پشیمانی از گناه یک مسئله فطری است یا ناشی از تلقین و باورهای تربیتی میباشد؟

آیا گرایش به موسیقی غنا دار در انسان امری فطری است ؟؟؟

با سلام ...
سوالی که برای من پیش اومده این هستش که آیا گرایش به موسیقی غنا دار امری فطری در انسان شکرده میشه ؟؟؟

مثلا اگر یه پسربچه یا دختر بچه که به زور راه میره ... رو یه دنبک بگیرین دستتون و شروع به نواختن کنین ... خوشش میاد و شروع میکنه به جنگولک بازی ...
آیا شیطون گولش زده ... یا اینکه گرایش به این نوع موسیقی در این فرزند امری فطری شمرده میشه ...

با تشکر از پاسخگوئیتون ....

چند پرسش در موضوع فطرت؟؟؟ منتظر می مانم؟؟؟

با سلام و درود:Gol:

چند سؤال اساسی که در بین برخی دانشجویان هم دوره ما مطرح است، امیدوارم که اساتید و کارشناسان عزیز بتوانند جواب آنها را مستنداً بیان کنند.

آنگونه که به ما از ابتدا گفته اند یکی از راه های خداجوئی انسان، فطرت است؛ اما:

اولاً این مطلب، فطرت خداجوئی چگونه قابل اثبات است؟ آیا بجز راه نقل از راه عقلی هم قابل اثبات است؟

ثانیاً اگر چنین است، آیا وجود فطرت خداجوئی در انسان، برای هدایت بشر کافی نبوده و با این تفصیل، بعثت انبیاء الهی برای هدایت بشر کاری غیر ضروری و یا حتی بیهوده و عبث نبوده است؟

ثالثاً این مطلب، که اگر صدور فعل بیهوده (بعثت انبیاء)، ثابت شود؟؟؟ چگونه با حکیم بودن خداوند که از ثوابت اعتقادات ماست، قابل جمع است؟؟؟

ممنون از لطف تون:Gol: