عروسی

اگر عروسی تان نزدیک است بخوانید

کمتر از دو ماه به آغاز ماه محرم الحرام مانده و خیلی ها در تکاپوی برگزاری جشن عروسی خود هستند. همه می دانند اگر دیر بجنبند، مجبور می شوند دو ماه محرم و صفر را منتظر وصال یار بمانند. این روزها بازار باغ ها و تالارهای عروسی خیلی داغ است و چون در فصل تابستان هستیم، اکثر خانواده ها باغ را برای مراسم عروسی به تالار ترجیح می دهند. برای پایتخت نشین ها بیشتر باغ های دنج برای عروسی در حومه تهران و کرج قرار دارند. هماهنگی های ماشین عروس هم دست کمی از تالار و باغ ندارد و باید از مدتی قبل برای آن وقت گذاشت. چیزی که این روز ها خیلی باب شده، اجاره ماشین های سوپر لوکس برای شب مراسم است. عروس و دامادها معمولا دوست دارند در آن شب هر چیزی را حداقل برای عکس هم که شده در لوکس ترین حالت ممکن تجربه کنند. حتی دیده شده زوج هایی که به دنبال تجمل زیاد نبوده اند هم مدل ماشین عروس برایشان مهم بوده است. با توجه به قیمت های نجومی خودرو، خرید خودروهای لاکچری برای هر کسی ممکن نیست. مخصوصا دامادهای سیاه بخت که به یک باره باید زیر بار خرید خانه و ماشین و خرج های عروسی و زندگی و ... بروند. از این رو، رقابت بین شرکت های اجاره خودرو بسیار بالا گرفته و زوج های جوان به دنبال شرکتی هستند که خودروهای تشریفاتی را به بهترین قیمت ارائه دهند. در میان ارائه دهندگان این خدمات در سراسر کشور، شرکت های اجاره ماشین عروس در تهران در رتبه اول و اجاره ماشین عروس در کرج در رتبه دوم بیشترین مشتریان را به خود اختصاص داده اند. رقابت این شرکت ها تا حدی بالا گرفته است که هر کدام برای جذب مشتری، پکیج های ویژه ای را ارائه می دهند. این پکیج ها شامل ماشین عروس با راننده، گل آرایی ماشین عروس، دسته گل عروس، دستبند گل عروس، تاج گل عروس و ... می باشند. در میان ماشین های تشریفاتی، بنز، بی ام و و پورشه بیشترین محبوبیت را در میان عروس و دامادها دارند. اگر عروسی تان نزدیک است و قصد اجاره ماشین عروس دارید، پیشنهاد ما به شما این است که حتما تحقیق کنید تا از شرکت معتبر خودرو اجاره کنید.

راه حل برای نرفتن به عروسی

سلام
میشه یه راه حلی بگید که عروسی رفتن رو بپیچونم و نرم؟تو عروسی موسیقی و رقص هست
فکر کنم مختلط نیست برای همین هر بهانه ای بیارم میگن مختلط نیست که...
جشن عقدو به بهونه درس و دانشگاه نرفتم گ
ولی عروسی چی؟
مامانم الان میگه بریم لباس بخریم برای عروسی
منم پیچوندم گفتم فعلا وقت ندارم...
با دوستام مشورت کردم میگن که برو لباس بخر بعد موقع عروسی به بهونه امتحان و این چیزا بپیچون...
آخه بحث اینه موقع عروسی امتحان ندارم!!نمیشه که دروغ بگم

لطفا یه راهی بگید که عملی باشه

یا ولی عصر
یا علی مدد

شرکت کردن یا شرکت نکردن در مجالس عروسی ؛ چه باید کرد؟

سلام ...
یه چیزی برام شده دغدغه......عروسی های ما با اهنگ همراه است,حال اگه من بخام یه فرد مذهبی باشم یعنی در هیچ مجلس شادی نزدیکان شرکت نکنم ....
بعضی میگن بعد صله ارحام این قضیه بیشتره پس میریم...بعضی مصمم هستند که انجام کاری که میدونیم بد است سبب تخریب ایمان هست و نمیریم
به نظر خودم بعدهای مهم تری در دین هست که باید به ان توجه شود از جمله که پاک کردن نفس از رذایل
یه مدت عروسی نرفتم اما بعد دیدم تو ماشین که میشینم اهنگ میذارن ....یا در خانه نزدیکان که میریم گاهی بچه ها اهنگ گذاشتن....منم همش بگم خاموش کن کسی گوش نمیکنه .....حالا بعد چه فایده از این نرفتن ها..!
عروسی یکی از نزدیگان در مشهد هست حالا اگه نرم به خاطر اهنگ.....که شاید حرف و جدیث هم باشه.در قم که عروسی بگیرن اگر اینجا هم نرم به خاطر اهنگ .....حرف و حدیث حتما هست
انگار زندگی با اهنگ عجین شده ...این کار برای من یک امر بیهوده به نظر میاد
کلا در عروسی نزدیگان نمیشه که نرفت....چه باید کرد؟

نام مرجع تقلید: اقای سیستانی

برچسب: 

آیـــا در عروســـی حضـــرت عـــلـــی (علیه السلام) رقــــص بــوده ؟

سلام

من جدیدا شندیم که میگند در عروسی حضرت علی (علیع السلام}

بزن و برقص بوده ...

آیا حدیثی در کتاب شیعیان داریم که این حرفو تایید و یا تکذیب کنه ؟

تو کتاب بحار النوار داریم که در مراسم عروسی حضرت علی (علیه السلام) رقص بوده ؟

روایت حداد عادل از ازدواج دخترش با سید مجتبی

آقای حدادعادل تعریف می کردند؛ «سال 77، خانمی به خانه ما زنگ زده بود و گفته بود که می خواهیم برای خواستگاری خدمت برسیم. خانم ما گفته بود دختر ما در حال حاضر سال چهارم دبیرستان است و می خواهد ادامه تحصیل دهد. ایشان دوباره پرسیده بودند اگر امکان دارد ما بیاییم دخترخانم را ببینیم تا بعد. اما خانم ما قبول نکرده بودند. بعد خانم ما از ایشان پرسیده بودند اصلاً شما خودتان را معرفی کنید. و ایشان هم گفته بودند؛ من خانم رهبر انقلاب هستم. خانم ما از هول و هراس دوباره سلام علیک کرده بود و گفته بود؛ «ما تا حالا به همه پاسخ رد داده ایم. اما شما صبر کنید با آقای دکتر صحبت کنم، بعد شما را خبر می کنم.» آن زمان خانم من مدیر دبیرستان هدایت بود .
بعد از صحبت با من قرار بر این شد که آنها بیایند و دخترمان را در مدرسه ببینند که هم دخترمان متوجه نشود و هم اینکه اگر آنها نپسندیدند، لطمه یی به دختر ما نخورد. طبق هماهنگی قبلی، خانم آقا آمدند و در دفتر مدرسه او را دیدند و رفتند. چند روز گذشت و من برای کاری خدمت آقا رفتم. آقا فرمودند؛ «خانم استخاره کرده اند، جوابش خوب نبوده است .»

یک سال از این قضیه گذشت. مجدداً خانواده آقا تماس گرفتند و گفتند ما می خواهیم برای خواستگاری بیاییم. خانم بنده پرسیده بودند چطور تصمیم تان عوض شده؟ آقا گفته بودند؛ «خانم ما به استخاره خیلی اعتقاد دارد و دفعه اول چون خوب نیامده بود، منصرف شدند.» و خانم آقا هم گفته بودند؛ «چون دخترتان دختر محجبه، فرهیخته و خوبی است، دوباره استخاره کردم که خوب آمد و اگر اجازه بدهید، بیاییم .»

آن زمان دخترمان دیپلم گرفته بود و کنکور هم شرکت کرده بود. پس از مقدمات کار، یک روز پسر آقا و مادرش با یک قواره پارچه به عنوان هدیه برای عروس آمدند و صحبت کردیم و پس از رفتن آقا مجتبی، نظر دخترم را پرسیدم، ایشان موافق بودند .
بعد از چند روز خدمت آقا رفتیم. آقا فرمودند؛ «آقای دکتر، داریم خویش و قوم می شویم.» گفتم؛ «چطور؟» گفتند؛ «خانواده آمدند و پسندیدند و در گفت وگو هم به نتیجه کامل رسیده اند، نظر شما چیست؟» گفتم؛ «آقا، اختیار ما دست شماست .»
آقا فرمودند؛ «نه، شما، دکتر و استاد دانشگاهید و خانم تان هم همین طور. وضع زندگی شما مناسب است، اما زندگی من این طور نیست. اگر بخواهم تمام زندگی ام را بار کنم، غیر از کتاب هایم یک وانت بار می شود. اینجا هم دو اتاق اندرون و یک اتاق بیرونی است که آقایان و مسوولان در آنجا با من دیدار می کنند. من پول ندارم خانه بخرم. خانه یی اجاره کرده ایم که یک طبقه مصطفی و یک طبقه هم مجتبی زندگی می کنند. شما با دخترت صحبت کن که خیال نکند حالا که عروس رهبر می شود، چیزهایی در ذهنش باشد. ما این طور زندگی می کنیم. اما شما زندگی نسبتاً خوبی دارید. حالا اگر ایشان بخواهد وارد این زندگی شود، کمی مشکل است. مجتبی معمم هم نیست. می خواهد قم برود و درس بخواند و روحانی شود. همه اینها را به او بگو بداند .»
من هم به دخترم گفتم و ایشان هم قبول کرد. آقا در زمان قبل از رئیس جمهوری شان، در جنوب تهران خانه یی داشتند که آن را اجاره داده اند و خرج زندگی شان را از آن درمی آورند؛ ایشان حقوق رهبری نمی گیرند و از وجوهات هم استفاده نمی کنند .
هنگام صحبت در مورد مراسم عقد و مهریه و ... آقا فرمودند؛«در مورد مهریه، اختیار با دختر شماست. ولی من برای مردم خطبه عقد می خوانم، سنت من این بوده که بیشتر از 14 سکه عقد نخوانم و تا حالا هم نخوانده ام، اگر بخواهید، می توانید بیشتر از 14 سکه مهریه معین کنید، ولی شخص دیگری خطبه عقد را بخواند. از نظر من اشکالی ندارد. چون تا حالا بیش از 14 سکه برای مردم عقد نخوانده ام، برای عروسم هم نمی خوانم .»
من گفتم؛ «آقا، این طور که نمی شود. من با مادرش صحبت می کنم، فکر نمی کنم مخالفتی داشته باشد.» در مورد مراسم عقد هم گفتند؛ «می توانید در تالار بگیرید، ولی من نمی توانم شرکت کنم.» گفتم؛« آقا هر طور شما صلاح بدانید.»
فرمودند؛ «می خواهید این دو تا اتاق اندرونی و یک اتاق بیرونی را با هم حساب کنید. هر چند نفر جا می شوند، نصف می کنیم؛ نصف از خانواده ما و نصف از خانواده شما را دعوت می کنیم.» ما حساب کردیم و دیدیم بیشتر از 150 ، 200 نفر جا نمی شوند. ما حتی اقوام درجه اول مان را هم نمی توانستیم دعوت کنیم، اما قبول کردیم .
آقا غیر از فامیل، آقای خاتمی، آقای هاشمی و آقای ناطق و روسای سه قوه و دکتر حبیبی را دعوت فرمودند. یک نوع غذا هم درست کردیم. قبل از اینها صحبت خرید بازار شد. پسر آقا گفت؛ «من نه انگشتر می خواهم و نه ساعت و نه چیز دیگری.» آقا گفتند؛ «خوب نیست.» من هم گفتم؛ «حداقل یک حلقه بگیرند.» اما آقا فرمودند؛ «من یک انگشتر عقیق دارم که یکی برای من هدیه آورده، اگر دخترتان قبول می کند، من آن را به ایشان هدیه می دهم و ایشان هم به عنوان حلقه، به مجتبی هدیه دهد.» قبول کردیم و انگشتر را گرفتیم و بعد به آقا مجتبی دادیم. کمی بزرگ بود. به یک انگشترسازی بردیم تا کوچکش کند و خرجش 600 تومان شد. خلاصه خرج حلقه داماد 600 تومان شد .
به آقا گفتیم در همه این مسائل احتیاط کردیم، دیگر لباس عروس را به ما بسپارید و آقا هم فرمودند؛ «آن را طبق متعارف حساب کنید.» در همان ایام، ما خودمان برای پسرمان عروسی می گرفتیم و یک لباس عروس برای عروس مان سفارش داده بودیم بدوزند .
خلاصه قبل از اینکه عروس مان استفاده کند، همان شب دخترمان استفاده کرد. بعد آقا گفتند؛ «من یک فرش ماشینی می دهم، شما هم یک فرش بدهید.» و به این ترتیب مراسم برگزار شد. برای عروسی هم دو پیکان از اقوام ما و دو پیکان هم از اقوام آقا آمده بودند. مراسم در خانه ما تا ساعت یک طول کشید. خانواده آقا آمده بودند که عروس را ببرند، البته آقا ظاهراً کاری داشتند و نیامده بودند. اما وقتی عروس را به خانه آوردیم، دیدیم آقا هنوز بیدار نشسته اند و منتظرند عروس را بیاورند .
فرمودند؛ «من اخلاقاً وظیفه خود می دانم برای اولین بار که عروس مان قدم به خانه ما می گذارد، من هم بدرقه اش کنم و به اصطلاح خوشامد بگویم .»
ما خیلی تعجب کرده بودیم و فکر نمی کردیم آقا تا آن ساعت شب بیدار باشند، حتی آقا آن شب هم غذا نخورده بودند. چون خانواده آقا سرشان شلوغ بود، به آقا غذا نداده بودند. آقا گفتند؛ «دکتر، امشب شام هم نداشتیم، من به یکی از پاسدارها گفتم شما چیزی خوردنی دارید؟ آنها گفتند که غیر از کمی نان چیز دیگری نداریم. گفتم؛ همان را بیاورید، می خوریم .»
بعد هم که عروس وارد شد، آقا چند دقیقه یی برایشان در مورد تفاهم در زندگی و شرایط و اهمیت زندگی زناشویی صحبت کردند و تا پای در خانه، عروس را بدرقه کردند و خوشامد گفتند. رعایت آداب حتی تا چنین جایگاهی چقدر ارزش دارد. اینها از برکت انقلاب اسلامی و خون شهداست. ایشان دستور دادند حتی از ریزترین وسایل دفتر استفاده نشود، چون مال بیت المال است. حتی اگر مشکل وسیله نقلیه هم پیش آمد، اجازه ندارند از وسایل دفتر استفاده کنند

حکم شرکت در مراسم عروسی که در آن با مشروب پذیرایی می شود!

با سلام خدمت کارشناسان محترم انجمن فقه و احکام
و همچنین خدمت دوستان خوب اسک دینی
چند روز پیش با دوستان صحبت میکردیم بحث عروسی شد و کم کم وارد بحثای فقهی شدیم .
یه مسئله ای مطرح شد که ندونستم چه جوابی داره .
الان توی بعضی از عروسیا متاسفانه برای پذیرایی از مشروب استفاده می شه .
خوب قطعا شرکت توی این جور عروسیاحرامه.
اما اگه مجلس زنونه و مردونه توی دوتا خونه جدا باشه و مثلا تو مجلس مردونه با مشروب پذیرایی کنن اما تو زنونه پذیرایی مشروب نباشه .(ولی خانم میدونه که پذیرایی بخش مردونه مشروبه ) به شرط نبودن گناه دیگه ( البته به فرض محال) شرکت این خانم در این جشن عروسی چه حکمی داره ؟

با تشکر :Gol:

ع قد و ع روسي خوبان(حضرت علی برای ولیمه عروسی دعوت شدند..)

انجمن: 

سلام خوبيد؟
از اين كه مي بينم بحث ها را دنبال مي كنيد ممنونم
بحث ها را خودتون مديريت مي كنيد و من همراه شما هستم.
مي خوام مثل تاپيك هاي ديگر از تجربه و نظرات تان استفاده كنم

یک سوال درباره مراسم عروسی

سلام خسته نباشید
سوال داشتم
1) مراسم شب عروسی چطور باید انجام شود ؟
2) اگر مراسم را با ترانه و بزن و بکوب گرفته شود لهب و لعب است و اول زندگی با گناه آغاز میشود اگر مولودی برگزار شود مطمئن هستم با شناختی که فامیل دارم هیچ استقبالی از مراسم نمیشود و با اعتراض سنگین مواجه میشوم لطفا راهنمایی کنید یکی از اقواممان که همین مشکل رو داره ازم خواست که از مشاوران برایش بپرسم این دوست من آدم معتقدی هست ولی اقوامش نه!