سایر ائمه علیهم السلام

امام کاظم علیه‌السلام در کلام رهبر انقلاب

زندگی موسی‌بن‌جعفر یک زندگی شگفت‌آور و عجیبی است.
اولاً: در زندگی خصوصی موسی‌بن‌جعفر مطلب برای نزدیکان آن حضرت روشن بود. هیچ کس از نزدیکان آن حضرت و خواص اصحاب آن حضرت نبود که نداند موسی‌بن‌جعفر برای چی دارد تلاش می‌کند، و خود موسی‌بن‌جعفر در اظهارات و اشارات خود و کارهای رمزی‌ای که انجام می‌داد، این را به دیگران نشان می‌داد. حتی در محل سکونت، آن اتاق مخصوصی که موسی‌بن‌جعفر در آن اتاق می‌نشستند؛ این‌جوری بود که راوی که از نزدیکان امام هست می‌گوید من وارد شدم، دیدم در اتاق موسی‌بن‌جعفر سه چیز است: یکی یک لباس خشن، یک لباسی که از وضع معمولی مرفه عادی دور هست، یعنی به تعبیر امروز ما می‌شود فهمید، و می‌شود گفت لباس جنگ، این لباس را موسی‌بن‌جعفر آن‌جا گذاشتند، نپوشیدند، به صورت یک چیز سمبولیک، بعد «و سیفٌ معلق» شمشیری را آویختند، معلق کردند یا از سقف یا از دیوار «و مصحف» و یک قرآن. ببینید چه چیز سمبلیک و چه نشانه‌ی زیبائی است، در اتاق خصوصی حضرت که جز اصحاب خاص آن حضرت کسی به آن اتاق دسترسی ندارد، نشانه‌های یک آدم جنگیِ مکتبی، مشاهده می‌شود.
شمشیری هست که نشان می‌دهد هدف، جهاد است.
لباس خشنی هست که نشان می‌دهد وسیله، زندگی خشونت‌بارِ رزمی و انقلابی است
و
قرآنی هست که نشان می‌دهد هدف، این است؛
می‌خواهیم به زندگی قرآن برسیم با این وسائل و این سختیها را هم تحمل کنیم.
ادامه دارد...


انسان ۲۵۰ ساله | امام جواد علیه السلام در کلام رهبرانقلاب


امام جواد علیه‌السلام مظهر مبارزه‌ی با باطل بود، او کوششگر برای حکومت الله بود.
۱۳۷۶/۶/۱۷




این بزرگوار نمودار و نشانه‌ی مقاومت است. انسان بزرگی است که تمام دوران کوتاه زندگیش که در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسیده است، با قدرت مُزَور و ریاکار خلیفه‌ی عباسی، مأمون مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقب‌نشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همه‌ی شیوه‌های مبارزه‌ی ممکن، مبارزه کرد.
60/2/25
امام جواد مانند دیگر ائمه‌ی معصومین برای ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بنده‌ی شایسته‌ی خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد به طوری که در سن ۲۵ سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیر قابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند. همان‌طوری که ائمه‌ی دیگر ما علیهم‌السلام با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشه‌ی مهمی از جهاد همه جانبه‌ی اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت.
د
رس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار می‌گیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابله‌ی با این قدرتها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسان‌تر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهره‌ای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود می‌آراید، شناختن او برای مردم مشکل است.
در دوران ما و در همه‌ی دورانهای تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کرده‌اند وقتی از مقابله‌ی رویاروی با مردم عاجز شدند دست به حیله‌ی ریاکاری و نفاق بزنند.
امام جواد می‌خواست به مردم بگوید که من طرفدار اسلام و طرفدار خاندان پیغمبرم. امام علی‌بن‌موسی‌الرضا صلواةالله‌علیه و امام جواد صلواةالله‌علیه همت بر این گماشتند که این ماسک تزویر و ریا را از چهره‌ی مأمون کنار بزنند و موفق شدند.
۱۳۵۹/۰۷/۱۸



امام حسن عسکری(علیه السلام) زمینه ساز غیبت

مقدمه:

به علت فشارهای روز افزون عباسیان بر امامان معصوم و آزار و شکنجة آنان و نیز آماده نبودن جامعه برای پذیرش امامت امام مهدی علیه السلام ، مشیّت الهی چنین تعلق گرفت که آخرین وصی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام ، حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف در غیبت فرو رود؛ تا وجود مقدسش از گزند حوادث زمان، مصون بماند، در فرصت مناسبی به میان مردم بیایند و مردم از وجود پرفروغ آن امام بهره‌مند شوند.

طبیعی است که مردم و جامعه می‌بایست آمادگی‌های لازم را می‌داشتند تا موضوع غیبت امام را بپذیرند و دچار سردرگمی و انحراف در دین نشوند. از این رو، امام عسکری علیه السلام ، با انجام اقداماتی حکیمانه، در مسیر زمینه سازی و آماده کردن مردم برای پذیرش امر مهم غیبت امام دوازدهم (حضرت مهدی علیه السلام ) قدم‌های بسیار مؤثری برداشتند؛ که در این نوشتار به آن می‌پردازیم.




چهره ی واقعی امام سجاد علیه السلام در کلام رهبری



آن چهره‌ی مظلوم بی صدای سر به زیرِ منفعلی که از امام سجاد درست کردند به کلی برخلاف واقع است؛
چهره‌ی حقیقی امام سجاد علیه‌الصّلاةوالسّلام چهره‌ی یک مبارز قهرمان خستگی‌ناپذیر آشتی‌ناپذیر پیگیری است، که با تدبیر تمام، با دقت کامل راهها را می‌شناسد و انتخاب می‌کند و به سمت هدفها این راهها را می‌پیماید، خودش خسته نمی‌شود و دشمن را خسته می‌کند؛ و نتیجه هم این شد که بالأخره دشمن خسته‌ی شکست خورده - یعنی دستگاه اموی - وقتی هیچ کار دیگر نتوانست بکند، متشبث شد به مسموم کردن امام سجاد، و آن حضرت را مسموم کرد و این امام بزرگوار و عزیز بعد از یک عمر پربرکت پرمبارزه‌ی پرتلاش مقدس سر تا پا نورانی جوار پروردگار را زیارت کرد و به عالم قدس و رضوان الهی پرواز کرد. این خلاصه‌ی زندگی امام سجاد است.

(رهبر معظم انقلاب-65/7/4)



╰✿╮ آفتاب در حصار ╭✿╯ 100 داستان کوتاه از زندگی امام هادی علیه السلام «هر روز یک داستان»

بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم و اهلک اعدائهم

السلام علیک یا مولای یا اباالحسن علی بن محمد ایها الهادی النقی ورحمة الله و برکاته

سلام به همه ی اسک دینی های عزیز:Gol:


در این تاپیک ان شاء الله به تدریج به صورت روزانه یک داستان کوتاه از زندگی پر نور و برکت امام هادی:doa(6): بیان خواهد شد.

خوندن هر داستان نهایتا "دو دقیقه" از وقت شریفتون رو میگیره.

عنوان تاپیک هم بر گرفته از کتابی به همین نام هست که ان شاء الله قرار است مطالب هم مستند به این کتاب ذکر بشه.
از آنجا که این تاپیک به پیشنهاد کاربر گرامی" setsoko " ایجاد شده مدیریت تاپیک هم به دست ایشون سپرده می شه.
ان شاء الله که مورد رضایت حضرت حق و نیز مورد عنایت خاص امام هادی:doa(6): قرار بگیرد.

یا علی



داستان هایی کوتاه و خواندنی از کرامات امام باقر علیه السلام

حضرت ابو جعفر، محمد بن علی علیه السلام در سوم صفر سال 57 هجری قمری در مدینه منوره متولد شد. پدر آن بزرگوار حضرت علی بن الحسین، امام سجاد علیه السلام و مادر گرامی اش فاطمه دختر امام حسن مجتبی علیه السلام است. به این ترتیب آن حضرت از طرف پدر و مادرش هاشمی و علوی می باشد. امام باقر علیه السلام سه سال و شش ماه با جدش امام حسین علیه السلام و 34 سال با پدرش امام زین العابدین علیه السلام زندگی کرده و 19 سال و ده ماه نیز مدت امامت آن حجت الهی به طول انجامید.

پیشوای پنجم در دوران زندگی خویش با 10 تن از خلفای ستمگر اموی (از معاویة ابن ابی سفیان تا هشام بن عبدالملک) معاصر بود و سال های امامت آن حضرت با 5 تن از همین خلفاء مقارن شد.

این 5 حاکم عبارتند از:

1- ولید بن عبدالملک (متوفی 96، ششمین خلیفه اموی)
2- سلیمان بن عبدالملک (متوفی 99)

3- عمر بن عبدالعزیز (متوفی 101)

کرامات امام باقر علیه السلام

4- یزید بن عبدالملک (متوفی 105)

5- هشام بن عبدالملک (متوفی 125)

امام باقر علیه السلام د ر دوره امامت خویش فرصت های مناسبی را برای گسترش فرهنگ اهل بیت علیهم السلام، استحکام معارف شیعی و ترویج آن در میان اقشار مختلف مسلمانان به دست آورد.
در آن دوران حساس و بحرانی، امام پنجم نهضت فکری و فرهنگی گسترده ای را آغاز نمود و شاگردان مهمی را تربیت کرد. از مهم ترین شاگردان و یاران آن حضرت می توان به: زرارة بن اعین، حمران بن اعین، حسن بن حسن بن حسن علیه السلام، زید بن علی بن الحسین علیهما السلام، سلیم بن قیس هلالی، جابر بن عبدالله انصاری، جابر بن یزید جعفی، بکیر بن اعین، ابان بن تغلب، فضیل بن سار، لیث بن بختری معروف به ابو بصیر، محمد بن مسلم ثقفی، ابو حمزه ثمالی و ... اشاره کرد. شیخ طوسی معروف ترین شخصیت نگار شیعی نام 468 نفر از شاگردان امام باقر علیه السلام را فهرست کرده است.

حضرت باقر علیه السلام در روز دوشنبه، هفتم ذی الحجه سال 114 ه . ق در سن 57 سالگی به فرمان هشام بن عبدالملک، دهمین خلیفه بنی امیه مسموم و در مدینه به شهادت رسید و در کنار مرقد پدر گرامی اش حضرت سجاد علیه السلام در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد.

در مورد مقام و عظمت امام باقر علیه السلام به گفتاری حکیمانه از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله بسنده می کنیم: آن حضرت روزی از امام باقر علیه السلام یاد کرده و به جابر بن عبدالله انصاری فرمود: «انک ستدرک رجلا منی اسمه اسمی و شمائله شمائلی، یبقر العلم بقرا; ای جابر! تو مردی از خاندان مرا درک خواهی کرد که همنام و هم شمایل من است. او سرچشمه های علم و دانش را می شکافد و به دیگران توضیح داده و تفسیر می کند.»
(برگرفته از مجله مبلغان حوزه)


در این مجال برآنیم که گوشه ای از کرامات و فضائل آن یادگار نبوت و ستاره فروزان علم و تقوی را بیان کنیم.




داستان هایی کوتاه و خواندنی از کرامات جوان ترین امام معصوم حضرت جواد علیه السلام

مرگ ناگهاني و اهميّت صلوات
مرحوم قطب الدّين راوندي رضوان اللّه تعالي عليه به نقل از ابوهاشم جعفري حکايت نمايد:

روزي شخصي به محضر مبارک حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد عليه السلام وارد شد و اظهار داشت: يابن رسول اللّه ! پدرم سکته کرده و مرده است و داراي اموال و جواهراتي بسيار مي باشد، که من از محلّ آن ها بي اطّلاع هستم.

من داراي عائله اي بسيار سنگين هستم، که از تأمين زندگي آن ها عاجز و ناتوان مي باشم و سپس اظهار داشت: به هر حال من يکي از دوستان و علاقه مندان به شما هستم، تقاضامندم به فرياد من برسي و مرا از اين مشکل نجات دهي.

امام جواد عليه السلام در پاسخ به تقاضاي او فرمود: پس از آن که نماز عشاي خود را خواندي، بر محمّد و اهل بيتش عليهم السلام، صلوات بفرست. پس از آن، پدرت را در عالم خواب خواهي ديد و آن گاه تو را نسبت به محلّ ثروت و اموالش آگاه مي نمايد.

آن شخص به توصيه حضرت عمل کرد و چون پدر خود را در عالَم خواب ديد، به او گفت: پسرم ! من اموال خود را در فلان مکان و فلان محلّ پنهان کرده ام، آن ها را بردار و نزد فرزند رسول خدا، حضرت ابوجعفر، امام محمّد جواد عليه السلام برسان.

هنگامي که آن شخص از خواب بيدار گشت، صبحگاهان به طرف محلّ مورد نظر حرکت کرد و چون به آن جا رسيد، پس از اندکي جستجو اموال را پيدا نمود و آن ها را برداشت و خدمت امام جواد عليه السلام آورد و جريان را براي حضرت بازگو کرد.

سپس گفت: شکر و سپاس خداوند متعال را، که شما آل محمّد عليهم السلام را اين چنين گرامي داشت و از شما را از بين خلايق برگزيد، تا مردم را از مشکلات و گرفتاري ها نجات بخشيد.