×
پیغام خطا
Deprecated function: Array and string offset access syntax with curly braces is deprecated در
include_once() (خط
29 از
/home/askdinorg/domains/askdin.com/public_html/sites/all/modules/bbcode/bbcode.module).
ارسال شده توسط آسمان هفتم در دوشنبه, ۱۳۸۸/۱۰/۱۴ - ۲۰:۵۹
سلام دوستان
با اجازه اسا تید محترم مدیران و کاربران این موضو ع را ایجاد میکنم تا هر یک از دوستان
حرف قشنگ جمله زیبا حدیث تاثیر گذار و یا نصیحت های بزرگان دین و فلاسفه و .........
خلاصه هرجمله ای که به نظر شما قشنگ هست و خواننده با خواندنش احساس شادی
درونی می کنه....... را اینجا بنویسیم
البته من که اگر پشت یک ماشین یک شعر زیبا باشه اونقدر
تعقیبش میکنم تا اون شعر را یادداشت کنم و............... دوست دارم شما هم حرفهای قشنگ را اینجا بنویسید
به هرحال با حول و قوه الهی و به یاری امام زمان این کار را شروع میکنیم
امیواریم که مورد توجه قرار گیرد ....
یا علی مدد
ارسال شده توسط گل ليلا در دوشنبه, ۱۳۹۱/۰۴/۱۲ - ۱۷:۳۹
✿ نرم افزار داستانهاي امام زمان(عج) برگرفته از بحارالانوار ✿ توليد اسک دين
در لابه لاى روايات اهل بيت (عليهم السلام) به تعداد زيادى قصه و حكايت آموزنده بر مى خوريم كه استفاده از آنها در راستاى آموزش و پرورش عامه مردم بويژه جوان بسيار مفيد و موثر است.
اثر حاضر هم در همين راستا گرد آمده است؛ مولف محترم با هدف ترويج فرهنگ مهدويت و نشر معارف امام زمان (عليه السلام) اقدام به جمع آورى و ترجمه يكصد و سى و نه داستان از كتاب گران سنگ بحار الانوار جلدهاى 51 و 52 و 53 آن كتاب كه به آن حضرت اختصاص دارد - نموده است.
اميدواريم اين مجموعه نيز مانند ساير مجموعه هاى ارزشمند فكرى و اعتقادى توليدي اسک دين در گسترش فرهنگ اهل بيت (عليه السلام) و پاسخ به پرسشهاي جوانان مفيد واقع گردد.
نرم افزار اندروید حکایات و داستان های اخلاقی و همچنین شعر با موضوع مهدویت را می توانید به صورت مستقیم دانلود فرمایید
این نرم افزار که توسط تیم نرم افزاری وعده صادق تهیه شده است شامل مجموعه حکایات وبسایت می باشد
این نرم افزار کم حجم و پر محتوا سازگار با انواع گوشی ها و تبلت های اندروید می باشد و تمام نسخه های اندروید را پشتیبانی می کند
این نرم افزار شامل بخش های زیر می باشد
شعر
حکایات آموزنده
داستان های اخلاقی
طلاب و روحانیت

برخی از ویژگی های این نرم افزار:
حجم کم در عین حال پرمحتوا
امکان جستجو میان مطالب
ساخت لیست علاقه مندی ها
امکان مطالعه در شب و روز و جلوگیری از خستگی چشم
سازگار با تمام نسخه های اندروید
تنظیمات پیشرفته(تغییر فونت – رنگ – پس زمینه…)
جلوگیری از خاموش شدن صفحه نمایش
این نرم افزار را هم اکنون از وعده صادق با لینک مستقیم دانلود فرمایید
این نرم افزار رایگان بوده و انتشار آن مانعی ندارد
[h=1]دانلود کنید[/h]
ارسال شده توسط محمدی در سهشنبه, ۱۳۹۲/۰۶/۰۵ - ۲۲:۱۷
سلام دوستان:Gol:
در این تاپیک ها انشاءالله حکایت زیبا از امامان معصوم(ع) ایجاد می شود، انشاءالله مورد رضایت شما عزیزان و خداوند متعال باشد.
از نام این تاپیک مشخص است که به موضوعاتی پرداخته می می شود اما فقط به یک چیز نیاز داریم! اون هم همت و همکاری است، که انشاءالله توسط من و شما صورت می گیرد!
باید دو نکته در مورد این تاپیک عرض کنم:
1_ حکایت با ذکر منبع
2- فقط از معصومین(ع) باشد
انشاءالله با همت شما بزرگواران این موضوع ادامه پیدا خواهد کرد!
موفق باشید:Gol:
ارسال شده توسط گمنام در یکشنبه, ۱۳۸۸/۰۶/۱۵ - ۰۳:۳۷
به شيطان گفتم: «لعنت بر شيطان»! لبخند زد.
پرسيدم: «چرا مي خندي؟»
پاسخ داد:«از حماقت تو خنده ام مي گيرد»
پرسيدم: «مگر چه كرده ام؟»
گفت: «مرا لعنت مي كني در حالي كه هيچ بدي در حق تو نكرده ام»
با تعجب پرسيدم: «پس چرا زمين مي خورم؟!»
جواب داد: «نفس تو مانند اسبي است كه آن را رام نكرده اي. نفس تو هنوز
وحشي است؛ تو را زمين مي زند.»
پرسيدم: «پس تو چه كاره اي؟»
پاسخ داد: «هر وقت سواري آموختي، براي رم دادن اسب تو خواهم آمد»
ارسال شده توسط حامی در سهشنبه, ۱۳۹۰/۱۲/۲۳ - ۲۲:۱۳
ارسال شده توسط سادات در سهشنبه, ۱۳۹۰/۰۸/۱۰ - ۱۳:۱۴

شخصى خدمت اميرالمؤمنين عليه السلام رسيد، عرض كرد: على جان! هزار دينار در اين شهر نزد فلان شخص گذاشتم و به مدينه آمدم، اكنون مىگويند كه او مرده است. به پسرش مراجعه كردم، گفتم: من نزد پدر شما هزار دينار امانت گذاشتم، آمدهام بگيرم. پسرش گفت: والله پدر ما در هيچ كجا، نه در دفترى و نه در وصيتش، چيزى نگفته است.
طلبكار گفت: على جان! من واقعاً به اين پول نياز دارم، چه كنم؟ حضرت فرمودند: من نمىگذارم كه حق تو پايمال شود. به پسر بدهكار فرمود: بيرون مدينه، پشت تپهاى مىروى و آنجا مىايستى، تعداد سگ مىآيند كه يكى از سگها از همه زشتتر و بدتركيبتر است، به او بگو: چنين كسى آمده و مىگويد كه من هزار دينار نزد تو امانت گذاشتهام، آن را كجا گذاشتهاى؟
اميرالمؤمنين عليه السلام اين قدرت را دارد كه گوشه پرده برزخ را كنار بزند و به پسر ميّت بگويد كه پدرت را ببين. نه اين كه حضرت آنها را به دنيا آورده باشد، چون عالم برزخ، عالمى بين دنيا و آخرت است.
سند وجود برزخ بين دنيا و آخرت در قرآن است: «وَ مِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ»
يعنى شما چهار دنيا را بايد طى كنيد؛ رحم مادر، دنيا، برزخ و قيامت. قيامت آخرين مرز است كه ديگر بعد از آن دنيايى وجود ندارد.
نه اين كه اميرالمؤمنين عليه السلام آنها را از برزخ به دنيا آورده باشند، بلكه پسر را فرستاد و گوشه پرده را كنار زد كه آن دنياى برزخ را ببيند.
پسر رفت، بين آن چند سگ، به سگى كه از همه سياهتر، بدتر و زشتتر بود، گفت: پدر! چنين داستانى است، آيا اين طلبكار راست مىگويد؟ گفت: اين هزار دينارش، در خانه و زير فلان ديوار است. آدرس داد، گفت: برو بردار و به او بده. اى پسر! اين را نيز به تو بگويم كه تنها راهى كه در اين عالم درست است، راه على عليه السلام است و ما بىراهه رفتيم و گرفتار شديم. اين راه ما راه على عليه السلام نيست، بلكه راه ضدّ على عليه السلام است و روندگان در راه ضدّ على عليه السلام، بعد از مرگ، به همين صورت محشور مىشوند.
در قرآن مىخوانيد: «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ»
خدا حيوانها را نيز محشور مىكند، يعنى همين حيوانها، والّا پروردگار كه حيوان ديگرى را در قيامت نمىآورد. آنهايى كه انسان آفريده شدند، ولى «فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ»
سگ هار شدند و به همه مىپرند اگر چه شكل فعلى او شكل انسان دو پا است، ولى در قيامت مانند چهار پا محشور مىشوند.
گفت: پسرم! ما كه ديگر تمام دربها به رويمان بسته شده است. ولى به تو بگويم كه راه سالم فقط راه على عليه السلام است. جالب اين است كه علماى اهل تسنن نيز اين معنا را مىدانند، نه عوام آنان.