بنده برای انتخاب موضوع مقاله پایانی ارشد در حوزه علوم قرآنی و حدیث نیازمند راهنمایی و مشاوره هستم.
موضوع کمتر کارشده که قابلیت تبدیل به مقاله رو داشته باشه.
ممنون میشم چند موضوع معرفی بفرمایید.
سوگند قرآن به چیزهای مبهمی مثل طارق یا الصافات صفّا یا الزاجرات زجرا که برای مخاطب شناخته شده نیستند، چه سودی دارد؟ ما که این چیزها را نمی شناسیم که با توجه به عظمتشان، به عظمت کلام خداپی ببریم.
و باز ثابت ثمالىّ از امام سجّاد عليه السّلام روايت كند كه فرمود: با عقول ناقصه و آراء باطله و قياسهاى فاسده به دين خداى تعالى نمىرسند و آن جز با تسليم به دست نمىآيد، و هر كه تسليم ما شد سالم مىماند، و هر كه به ما اقتدا كرد هدايت مىيابد، و هر كه به قياس و رأى عمل كند هلاك مىشود، و هر كه در آنچه مىگوئيم شكّى داشته باشد يا در آنچه حكم مىكنيم حرجى داشته باشد، به خدايى كه سبع المثانى و قرآن عظيم را فرو فرستاده است، كافر شده است در حالى كه خودش هم نمىداند.
آیا جمله كُلُّ ما حَكَمَ بِهِ العَقلُ، حَكَمَ بِهِ الشّرعُ حدیث است یا خیر؟
سلام خدمت کارشناس محترم.
بنده توی تمام سایت های دینی تحقیق کردم و همه کارشناسانشون،سه تکبیری که بعد از سلام نماز گفته میشه(و سر به راست و چپ چرخانده میشه و دست ها به سمت گوش ها برده میشه) رو تأیید میکنند و میگن مستحب است و به روایات مربوطه هم استناد میکنند(روایتی از امیرالمؤمنین(ع) وجود داره که به وضوح این عمل رو بیان میکنه).(Islamquest - Anhar - Shia-news - Porseman - Tebyan).اما سایت شما این عمل بعد از اتمام نماز رو مستحب نمیدونه(Askdin)؛میخواستم بدانم دلیل این اختلاف،با وجود روایات مربوطه چیست؟
ضرب المثل"چراغی که در خانه رواست در مسجد حرام است!"(درست یا غلط ؟مسأله این است!!)
به نام خدا سلام مدتی بود که خیلی این ضرب المثل رو می شنیدم مثلاً به سومالی که ایران کمک می کرد یا در مسائل دیگه ، این ضرب المثل زیاد استعمال می شد . برام سؤال پیش اومد این ضرب المثل تا چه حد می تونه درست باشه ؟ آخه اگه این درست باشه پس موضوع ایثار و فداکاری چی می شه ؟ اصلاً آیا این ضرب المثل ریشه اسلامی داره ؟ خوشحال می شم نظرات شما رو هم ببینم !
هدف از اثبات عدم تحریف قران این است که ما بدانیم مفاهیم قران عینا و بدون هیچ تغییری به ما رسیده اند . حال اگر این عدم تحریف ناپذیری اثبات شود باز هم ما تا رسیدن به هدف که همان رسیدن مفاهیم قران بی کم و کاست به ماست فاصله داریم. علت تغییر مفهوم بسیاری از کلمات در طول زمان است. بسیاری از واژگان ممکن است مفهومش در طول زمان تغییر پیدا کند. همچنین ممکن است یک واژه در یک زمان دو مفهوم داشته باشد که یکی مفهوم رایج و دیگری مفهوم غیر رایج واژه باشد. ولی در طول زمان جای این دو عوض شود و مفهوم رایج واژه جای خود را به مفهوم غیر رایج بدهد. نمونه تغییر مفهوم واژه، کلمه ملت در زبان فارسی است. اکنون مفهوم این واژه معادل واژه فرانسوی nation است.اما در گذشته در زبان فارسی به معنای پیروان یک مذهب به کار میرفته است.. حال ما از کجا بدانیم که مفاهیم واژه ها و اصطلاحات به کار رفته در قران اکنون نیز دقیقا همان است که 1400 سال پیش بوده است؟