جمع بندی تفسیر و علوم قرآن

مشاوره برای انتخاب موضوع پایان نامه

انجمن: 

سلام و خسته نباشید

بنده برای انتخاب موضوع مقاله پایانی ارشد در حوزه علوم قرآنی و حدیث نیازمند راهنمایی و مشاوره هستم.
موضوع کمتر کارشده که قابلیت تبدیل به مقاله رو داشته باشه.
ممنون میشم چند موضوع معرفی بفرمایید.

سوگند به چیزهای مبهم

سوگند قرآن به چیزهای مبهمی مثل طارق یا الصافات صفّا یا الزاجرات زجرا که برای مخاطب شناخته شده نیستند، چه سودی دارد؟ ما که این چیزها را نمی شناسیم که با توجه به عظمتشان، به عظمت کلام خداپی ببریم.

اثبات حجیت عقل از منظر قرآن و روایات

سلام
لطفا احادیث و آیاتی که در مورد حجیت عقل وجود دارد را در این تاپیک قرار دهید.
با تشکر

نقل قول:

نقل قول:
40- ك، إكمال الدين ابْنُ عِصَامٍ‏[1] عَنِ الْكُلَيْنِيِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الْعَلَاءِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عَلِيٍّ عَنِ ابْنِ حُمَيْدٍ[2] عَنِ ابْنِ قَيْسٍ‏[3] عَنِ الثُّمَالِيِّ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع‏ إِنَّ دِينَ اللَّهِ لَا يُصَابُ بِالْعُقُولِ النَّاقِصَةِ وَ الْآرَاءِ الْبَاطِلَةِ وَ الْمَقَايِيسِ الْفَاسِدَةِ وَ لَا يُصَابُ إِلَّا بِالتَّسْلِيمِ فَمَنْ سَلَّمَ لَنَا سَلِمَ وَ مَنِ اهْتَدَى بِنَا هُدِيَ وَ مَنْ دَانَ بِالْقِيَاسِ وَ الرَّأْيِ هَلَكَ وَ مَنْ وَجَدَ فِي نَفْسِهِ شَيْئاً مِمَّا نَقُولُهُ أَوْ نَقْضِي بِهِ حَرَجاً كَفَرَ بِالَّذِي أَنْزَلَ السَّبْعَ الْمَثَانِيَ وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ وَ هُوَ لَا يَعْلَمُ.


[/HR][1] ( 1) بكسر العين المهملة بعدها صاد مهملة.

[2] ( 2) هو عاصم بن حميد.

[3] ( 3) هو محمّد بن قيس أبو عبد اللّه البجليّ.

و باز ثابت ثمالىّ از امام سجّاد عليه السّلام روايت كند كه فرمود: با عقول ناقصه و آراء باطله و قياسهاى فاسده به دين خداى تعالى نمى‏رسند و آن جز با تسليم به دست نمى‏آيد، و هر كه تسليم ما شد سالم مى‏ماند، و هر كه به ما اقتدا كرد هدايت مى‏يابد، و هر كه به قياس و رأى عمل كند هلاك مى‏شود، و هر كه در آنچه مى‏گوئيم شكّى داشته باشد يا در آنچه حكم مى‏كنيم حرجى داشته باشد، به خدايى كه سبع المثانى و قرآن عظيم را فرو فرستاده است، كافر شده است در حالى كه خودش هم نمى‏داند.


آیا جمله كُلُّ ما حَكَمَ بِهِ العَقلُ، حَكَمَ بِهِ الشّرعُ حدیث است یا خیر؟

سه تکبیر آخر نماز

انجمن: 

سلام خدمت کارشناس محترم.
بنده توی تمام سایت های دینی تحقیق کردم و همه کارشناسانشون،سه تکبیری که بعد از سلام نماز گفته میشه(و سر به راست و چپ چرخانده میشه و دست ها به سمت گوش ها برده میشه) رو تأیید میکنند و میگن مستحب است و به روایات مربوطه هم استناد میکنند(روایتی از امیرالمؤمنین(ع) وجود داره که به وضوح این عمل رو بیان میکنه).(Islamquest - Anhar - Shia-news - Porseman - Tebyan).اما سایت شما این عمل بعد از اتمام نماز رو مستحب نمیدونه(Askdin)؛میخواستم بدانم دلیل این اختلاف،با وجود روایات مربوطه چیست؟

نکات و مصادیق زبیایی ادبی در سورۀ زخرف

انجمن: 

سلام. لطفاً در مورد مصادیق زبیایی ادبی در آیاتِ سورۀ زخرف توضیحاتی ارائه بفرمایید.

ضرب المثل"چراغی که در خانه رواست در مسجد حرام است!"(درست یا غلط ؟)

ضرب المثل"چراغی که در خانه رواست در مسجد حرام است!"(درست یا غلط ؟مسأله این است!!)

:Gig::Gig::Gig:

به نام خدا
سلام
مدتی بود که خیلی این ضرب المثل رو می شنیدم مثلاً به سومالی که ایران کمک می کرد یا در مسائل دیگه ، این ضرب المثل زیاد استعمال می شد . برام سؤال پیش اومد این ضرب المثل تا چه حد می تونه درست باشه ؟ آخه اگه این درست باشه پس موضوع ایثار و فداکاری چی می شه ؟ اصلاً آیا این ضرب المثل ریشه اسلامی داره ؟
خوشحال می شم نظرات شما رو هم ببینم !

:please:


کاتبان وحی، تفاوت مصاحف، تاویل و شأن نزول در مصاحف

[=&amp]با سلام

آیا مستندات کافی و معتبر در منابع شیعه و سنی ( یا مستندات عقلی یا ... ) بر درستی این جملات وجود دارد ؟[/]


[=&amp]چه مستندات معتبری ؟[/]

[=&amp]قسمت اول برایم مهم تر است. خصوصا قسمت های آبی رنگ.
[/]

[=&amp]قسمت اول :
[/]


[=&amp]کاتبان وحی، تحت نظر رسول خدا بوده اند. ( لااقل کاتبان درجه ی اول ) [/]

این کاتبان، غیر از آیات قرآن، کلمات و جملات دیگری نیز در مصاحف نوشته اند مانند شان نزول، تعیین مصداق، تاول و تفسیر.

[=&amp]از جمله مصاحفی که اینگونه بودند ، مصحف امیر المومنین علیه السلام و مصحف ابن مسعود بود.[/]

این کلمات و افزوده ها، مانند آیات قرآن، تحت نظارت رسول خدا بوده اند یعنی یا به املاء رسول خدا اضافه شده اند و یا به رسول خدا عرض شده و به تایید ایشان رسیده است.

[=&amp]از جمله اضافات، تعیین مصداق و شان نزول آیاتی است که در باب ولایت و اهل بیت می باشد.
[/]

[=&amp]قسمت دوم :
[/]


[=&amp]بعد از فوت پیامبر،[/]

[=&amp] افرادی دست به دست هم دادند تا مصاحف اصلی که در دست کاتبان درجه اول بود را طرد کنند و به حاشیه برانند ( مثلا مصحف ابن مسعود و مصحف علی علیه السلام ) و در مقابل ، به گسترش مصاحفی بپردازند که خالی از این افزونه ها باشد. ( مثلا مصحف حفصه ) [/]

[=&amp]و در مرحله ی بعد، احادیث مکتوب که خارج از مصحف بود را طرد و نابود کردند و سپس قرائت آن مصاحف را ممنوع و خود آن مصاحف اصلی را سوزاندند. یعنی تفسیر و تاویل مکتوب را چه در خود مصاحف و چه در خارج از آنها نابود کردند.[/]

[=&amp]علت اصلی این کار ترس از حقایقی بود که با تایید رسول خدا در کنار آیات افزوده شده بود. و عده ای با بهانه ی پیرایش قرآن از سخنان پیامبر و جلوگیری از اشتباه شدن سخنان پیامبر با قرآن، دست به نابودی مصاحف اصلی و ممنوعیت قرائتشان زدند.[/]


برای روشن تر شدن سوال، چند نمونه گفته میشود :


[=&amp]در جریان گردآوری قرآن و فراهم آوردن [/][=&amp]مصحف[/] [=&amp]رسمی توسط [/][=&amp]عثمان[/] [=&amp]و به مباشرت [/][=&amp]زید بن ثابت[/][=&amp]،
در روایات سخن از نسخه‌ای با عنوان[/] «‌[=&amp]مصحف ابن مسعود‌[/]» [=&amp]به میان آمده که مورد توجه قرار نگرفته و عثمان او را امر کرده مصحف خود را تحویل نماید تا به همراه دیگر مصاحف از بین برده شود.
به گفته روایات، ابن مسعود به این امر تن در نداد و به همین سبب به امر عثمان مضروب شد[/].[[=&amp]۳۷[/]]

[=&amp]اما بنا به برخی روایات ابن مسعود از این موضع خود عدول و مصحف عثمانی را تأیید کرد[/].[[=&amp]۳۸[/]]



...........

[=&amp]حفصه ([/][=&amp]۱۸[/][=&amp] قبل از هجرت- [/][=&amp]۴۵[/][=&amp]ق[/]) [=&amp]همسر[/] [=&amp]رسول خدا[/] [=&amp]صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و دختر [/][=&amp]عمر بن خطاب[/] [=&amp]که خواندن و نوشتن را آموخته، دارای مصحف است.
برخی احتمال داده‌اند حفصه مصحف مستقلی نداشته و آنچه به نام مصحف حفصه معروف است همان مصحفی است که [/][=&amp]ابوبکر[/] [=&amp]گرد آورده و بعد از وی به عمر، و سپس به حفصه رسیده بود[/].



...............

[=&amp]این سه نمونه از نوشته های ارزنده ی جناب خیر البریة است :

[/]


[=&amp]حدثنا أبو العباس محمد بن يعقوب أنبأ محمد بن عبد الله بن عبد الحكم أنبأ ابن وهب قال : [/]

[=&amp]سمعت سفيان بن عيينة يحدث عن بيان عن عامر الشعبي عن قرظة بن كعب قال : [/]

[=&amp]خرجنا نريد العراق فمشى معنا عمر بن الخطاب إلى صرار فتوضأ ثم قال :[/]

[=&amp] أتدرون لم مشيت معكم ؟ قالوا : نعم نحن أصحاب رسول الله صلى الله عليه و سلم مشيت معنا قال : [/]

[=&amp]إنكم تأتون أهل قرية لهم دوي بالقرآن كدوي النحل فلا تبدونهم بالأحاديث فيشغلونكم جردوا القرآن
و أقلوا الرواية عن رسول الله صلى الله عليه و سلم و أمضوا و أنا شريككم فلما قدم قرظة قالوا : حدثنا قال : نهانا ابن الخطاب [/]
[=&amp]هذا حديث صحيح الإسناد له طرق تجمع و يذاكر بها و قرظة بن كعب الأنصاري[/] : [=&amp]صحابي سمع من رسول الله صلى الله عليه و سلم
و من شرطنا في الصحابة أن لا نطويهم و أما سائر رواته فقد احتجا به [/]
[=&amp]تعليق الذهبي قي التلخيص : صحيح وله طرق[/]
[=&amp]وصححه الالبانی فی ابن ماجه[/] ..

................

[=&amp]بخاري أورده :[/]

[=&amp]حدثنا يحيى ، قال : حدثنا أبو معاوية عن الأعمش عن أبي ظبيان عن ابن عباس قال[/] :
[=&amp]أي القراءتين تعدون أول ؟[/]
[=&amp]قلنا : قراءة عبدالله[/] .
[=&amp]قال : لا ، إِنَّ رسول الله[/] [=&amp]كان يُعرَضُ عليه القرآنُ في كل رمضان مرةً إلا العام الذي قُبض فيه فإِنَّه عُرِضَ عليه القرآنُ مرتين فحَضَرَهُ عبدُالله فشهدَ ما نُسِخَ وما بُدِّلَ[/] .

[=&amp]حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَيُّوبَ، عَنِ ابْنِ سِيرِينَ، قَالَ:
نُبِّئْتُ أَنَّ الْقُرْآنَ كَانَ يُعْرَضُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كُلَّ عَامٍ مَرَّةً فِي شَهْرِ رَمَضَانَ،
فَلَمَّا كَانَ الْعَامُ الَّذِي تُوُفِّيَ فِيهِ عُرِضَ عَلَيْهِ مَرَّتَيْنِ. قَالَ ابْنُ سِيرِينَ: فَيَرَوْنَ، أَوْ فَيَرْجُونَ أَنْ تَكُونَ قِرَاءَتُنَا هَذِهِ أَحْدَثَ الْقِرَاءَتَيْن ِ عَهْدًا بِالْعَرْضَةِ الْأَخِيرَةِ[/]

[=&amp] أخرجه أبو عبيد في فضائل القرآن ، وابن شبة في تاريخ المدينة[/] .

[=&amp]قال ابو عبيد : حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَيُّوبَ، عَنِ ابْنِ سِيرِينَ، به[/] .
[=&amp]وهذا إسناد صحيح[/] .

[=&amp]أن القرآن في رمضان الأخير تمت قراءته أربع مرات ، من نبينا محمد[/][=&amp] مرتين ومن جبريل مرتين ،
كل واحد يقرأ على الآخر مرة ، ولا أعلم في ذلك خلافا . ولا يظن بالنبي [/][=&amp]ولا بجبريل أنهما كانا يقرآن من العسب واللخاف ، بل من الصدور[/] .

[=&amp]..............[/]

[=&amp]وفي رواية أبي بكر بن عياش عن عاصم عن زر عن عبد الله بن مسعود قال[/] :
[=&amp]كنا نقرأ على عهد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم " يا أيها الرسول بلغ ما أنزل[/]
[=&amp]إليك من ربك إن عليا مولى المؤمنين وإن لم تفعل فما بلغت رسالته والله[/]
[=&amp]يعصمك من الناس[/] " .
[=&amp]توضيح الدلائل على تصحيح الفضائل ، تأليف شهاب الدين أحمد بن جلال الدين عبداللّه بن قطب الدين محمّد بن جلال الدين عبداللّه
بن قطب الدين محمّد بن معين الدين عبداللّه بن هادي بن محمّد الحسيني الإيجي الشافعي من أعلام [/][=&amp]‫[/][=&amp]#‏القرن[/] [=&amp]التاسع[/]


آیا مفاهیم کلمات به کار رفته در قرآن، اکنون نیز دقیقا مطابق 1400 سال پیش است؟

هدف از اثبات عدم تحریف قران این است که ما بدانیم مفاهیم قران عینا و بدون هیچ تغییری به ما رسیده اند . حال اگر این عدم تحریف ناپذیری اثبات شود باز هم ما تا رسیدن به هدف که همان رسیدن مفاهیم قران بی کم و کاست به ماست فاصله داریم. علت تغییر مفهوم بسیاری از کلمات در طول زمان است. بسیاری از واژگان ممکن است مفهومش در طول زمان تغییر پیدا کند. همچنین ممکن است یک واژه در یک زمان دو مفهوم داشته باشد که یکی مفهوم رایج و دیگری مفهوم غیر رایج واژه باشد. ولی در طول زمان جای این دو عوض شود و مفهوم رایج واژه جای خود را به مفهوم غیر رایج بدهد. نمونه تغییر مفهوم واژه، کلمه ملت در زبان فارسی است. اکنون مفهوم این واژه معادل واژه فرانسوی nation است.اما در گذشته در زبان فارسی به معنای پیروان یک مذهب به کار میرفته است.. حال ما از کجا بدانیم که مفاهیم واژه ها و اصطلاحات به کار رفته در قران اکنون نیز دقیقا همان است که 1400 سال پیش بوده است؟