:Gol: نسبیت اخلاق از منظر عرفان :Gol:
سلام بر دوستان گرامي قراره كه در اين تاپيك ديدگاه عرفان نسبت به نسبيت بحث بشه و البته اميدوارم مورد توجه شما باشه.
سخن گفتن از عارفان و بینش عارفانه، کاری بس دشوار، ولی شیرین و لذتبخش است؛ حلاوت زلال عرفان، چنان بر کام جان خوش آید که از ملاحت صورت برهان، باز دارد هم از اینرو است که برای جان خسته سالک، روح و راحت است؛ آنچه در این مقال به آن خواهیم پرداخت، نگاهی برگرفته از جهانبینی عرفانی به موضوع «اطلاق و نسبیت» اخلاق است. پرسش آن است که :
آیا در مکتب عارفان، چیزی در ربط با این موضوع یافت میشود؟
و اگر پاسخ مثبت است پس آیا آنچیز با اطلاق اخلاق سازگار است یا نسبیت آن؟
آیا بینش عارفانه، به پلورالیزم اخلاقی و تسامح در باورهای اخلاقی نمیانجامد؟ این بینش در شیوه تربیت عملی چه نقشی دارد؟ آیا عارفان به تساهل و تسامح در عمل، روزگار میگذرانند و رفتار و کردار همگان را به هر شکلی که باشد، پذیرایند یا برخوردی روشمند با رفتارها و کردارها داشته و از آن تخلف نمیکنند؟ اینها و پرسشهایی از این دست، آنچیزی است که در این مقال میکوشیم تا پاسخ آنها را بیابیم؛ ولی پیش از این لازم است بر معنا و انواع نسبیت در اخلاق نظری کوتاه افکنده شود تا توان تحلیل و بررسی گفتار عارفان بهدست آید:
تعریف نسبیگرایی و اطلاقگروی در اخلاق
نسبیگرایی در برابر اطلاقگرایی، به گوناگونی پایدار باورهای افراد درباره موضوعی واحد گفته میشود. منظور از پایدار بودن گوناگونی آن است که اختلاف قابل رفع نبوده و باورهای گوناگون، به نظر واحد، تأویل نشوند.
ادامه دارد....