اجتماعی

اجتماعی نبودن

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت مشاور محترم بنده پدر خانواده هستم و فرزند ارشدم دختر است و در دوره دبیرستان(متوسطه) تحصیل می کند. مهمترین مشکلی که من در زندگی خودم و فرزندانم با آن مواجه هستم، «اجتماعی نبودن» است. در حدی که با همسایگان خود هم ارتباط نداریم و هیچکس در کوچه ما، ما را به اسم نمی شناسد و حتی اگر فرزندم به سر کوچه برود، کسی نمی داند که این ، فرزند کیست؟ قبل از ازدواج، در منزل پدری که بودم، حدود 15 سال در کوچه ای سکونت داشتیم. هیچیک از همسایگان را حتی به اسم نمی شناختم. چند سال بعد از ازدواج، از یک مغازه ای خرید کردم، در حالیکه نمی دانستم صاحب مغازه که دارد با من صحبت میکند، در منزل پدری ام 15 سال با او همسایه بوده ام و فقط دو خانه با خانه ما فاصله داشته است. خودم از این ناحیه خیلی ضربه خورده ام و خیلی از فرصتهای گرانبها و اساسی را از دست داده ام. اکنون نگران آینده فرزندانم خصوصا فرزند بزرگم هستم. اگر اینگونه پیش برود، او در دانشگاه دچار مشکلات زیادی خواهد شد و با توجه به دختر بودنش، خطراتی برایش دارد. همچنین چون کسی ما را نمی شناسد، فرصت ازدواج مناسب و شایسته برای آنها هم خیلی کاهش خواهد یافت. درباره اینکه چرا فرزندانم اینگونه هستند، پاسخی که به نظرم می رسد اینست که چون خانواده شان (من) اینگونه هستم. البته مادرشان اینگونه نیست ولی او هم به تبع من، روابط زیادی با دیگران برقرار نمیکند. درباره اینکه چرا خودم اینگونه هستم، شاید به دلیل اخلاق پدرم بوده باشد. با وجودیکه خیلی دوستش دارم، اما اخلاقش بد بود و حتی نمی گذاشت ما در خانه خودمان بخندیم و میگفت نباید صدایتان از خانه بیرون برود و توی کوچه صدای شما را بشنوند (با دعوا و تشر این را میگفت و شادی ما را قطع می کرد). البته او میخواست اجتماعی نبودن مرا با "زور" حل کند و لذا به زور مرا مجبور می کرد که در مراسم و میهمانی های فامیلی شرکت کنم. آنهم بعضا مراسمی که اکثر افراد آنجا خانم و دختر بودند و من از شرم سرم را پایین می انداختم و پدرم در آنجا درباره من با آنها شوخی می کرد و مثلا میگفت: انگار می خواهد به خانه مادر زنش برود که خجالت می کشد (من آن موقع دبیرستان بودم). او معتقد به زور (آسانترین راه) بود و میگفت: انسان هر کاری بخواهد می تواند بکند حتی رنگ چشم فرزندش را می تواند (قبل از تولد) تعیین کند. هر وقت خانواده پدری ام میخواستند منزل یکی از فامیل بروند پدرم به من میگفت: می آیی یا بزنمت؟ و من توی راه رفتن به منزل آنها، چقدر آیت الکرسی و دعا می خواندم که آنهخا خانه نباشند و کسی در را باز نکند و ما برگردیم (حالا مثلا منزل عمه ام بود). خلاصه اگر در فامیل عروسی بود یا کسی از حج برگشته بود یا ... ، من باید عزا می گرفتم. یا مثلا یکبار خانواده عمویم به منزل ما آمدذه بودند و من حمام بودم. عمدا حمام را طول دادم که آنها بروند. اما بالاخره وقتی بیرون آمدم، آنها هنوز بودند. پدرم جلوی روی زن عمو و دختر عموها به من گفت: مگر غسل جنابت می کردی که اینقدر طول کشید؟ پدر و مادرم میگویند ما ابتدا نمیگذاشتیم تو بروی توی کوچه با بچه ها بازی کنی چون نمی خواستیم حرف بد و اخلاق بد از آنها یاد بگیری، اما بعد از آن خودت دیگر نرفتی.   این صرفا یک فلاش بک به گذشته خودم بود تا مشاور محترم، بیشتر در جریان باشند، بر گذشته ها صلوات. الیوم یوم المرحمة، الیوم یوم الرحمة. اکنون قصد حل این مشکل را در مورد خودم و فرزندانم دارم. وضعیت اکنون خودم را هم که در ابتدا عرض کردم. در محل کار هم همینطورم. مشکل اساسی ام (در مناسبتهای مختلف) در برقراری ارتباط و چگونگی آن است. مثلا فقط وقتی میتوانم به شخصی سلام کنم که فاصله اش با من در حد یک متر باشد و ارتباط چشمی با من داشته باشد وگرنه اگر فاصله بیشتر باشد یا به من نگاه نکند، نمی توانم با صدایم او را متوجه خودم کنم و سلام کنم. یعنی صدایم نارسا است. حتی خیلی وقتها در مسیر حرکت به افرادی که نزدیکم هستند سلام میکنم و سعی هم میکنم بلند و پر قدرت انجام دهم، اما آنها جوابی نمی دهند. یعنی صدای مرا نشنیده اند. بنابر قاعده «فاقد شیء، معطی شیء نمی شود» من که خودم اجتماعی نیستم، نمی توانم فرزندانم را اجتماعی کنم.   از مشاور محترم درخواست دارم در صورت صلاحدیدشان، ابهاماتی را که به نظرشان می رسد یا سئوالاتی را که دارند جهت روشنتر شدن مساله بنده و مشخص شدن علت ها و راه حل آن، بپرسند تا بنده پاسخ بدهم و با کمک ایشان مشکل من و فرزندانم حل شود. انتظار ارایه راه حل و پاسخ در اولین پست را ندارم. چون مسایل این چنینی باید با سئوال و جواب و به مرور روشن شود. (البته ممکن است لازم شود برخی مسایل را از طریق پیام خصوصی خدمت ایشان عرض کنم)

از سارقان روح چیزی می دونید؟

انجمن: 

به تازگی فیلمی هر شب از شبکه نسیم پخش می شد به اسم سارقان روح البته قبل ماه مبارک رمضان هم نصف شبا یکی از شبکه ها نشون می داد اینبار بر خلاف دفعه قبل کامل دیدمش


به نظرم فیلم خوبی بود و به موضوعی اشاره کرده بود که با وجود اهمیت زیادش و خطرات و آسیب های بزرگش کمتر در موردش پرداخته میشه حتی در توی حوزه ها
وجوه مختلفی رو هم میتونه تحت شعاع قرار بده
عقاید و باور های مردم، روان مردم و جامعه، سبک زندگی، خانواده، اقتصاد و حتی امنیت جامعه

اون موضوعی نیست جزء موضوع فرقه ها و فرقه سازی

یادم سال ها پیش در درس فرق و مذاهب و تدریس کردم البته اون موقع در مورد فرق اسلامی بحث بود ولی موقع اماده شدن برای تدریس که مطالعه میکردم از آراء و اندیشه های بعضی فرق شاخ دار می آوردم یا از بس مضحک بودن با خودم می گفتم کدوم انسان عاقلی این ها رو می پذیره
در مورد ادیان مختلف مطالعه ای داشتم هم باز همون اتفاق افتاد

همیشه با خودم فکر می کردم فرق یا حتی این ادیان عجیب و غریب توی دنیا چطور می تونند آدمی و جذب کنن و مانع از تعقل افراد بشن

یه مثال ما قانونی در فقه مون داریم به اسم خمس که قرار فرد از درآمدش هر چی سر سال اضافه موند یک پنجمش رو پرداخت کنه
هم من و هم شما می دونید افرادی که خمس پرداخت می کنن کم هستن و نتونستیم اینو توی جامعه مون جا بندازیم ولی جالب برخی فرقه ها کاری با فرد می کنن که کل دارایش تقدیم فرقه می کنه بی چون و چرا؟ از چی استفاده می کنن؟

دوستی بعد دیدن این فیلم شوخی می کرد از مسئولین این فرقه ها بخواین یه دوره آموزش تبلیغ برامون بذاره
البته میگم شوخی بود

یکی از آشنایان ازم سوال کرد واقعا چرا اینجوریه؟
جوابی که تونستم بدم این بود
دین کسی نمی خواد فریب بده و گول بزنه و یا باشستشوی مغزی مجبور به کاری بکنه
عمل مومن زمانی ارزشمنده که با اختیار و تعقل اون انتخاب کنه و انجام بده وگرنه انسان مسخ شده که بی اختیار عملی انجام میده ارزشی نداره

خلاصه تو همین سریال به برخی سوالام جواب داده شد ولی کافی نبود
معمولا آخر هر قسمت سریال یه متن کوتاه در مورد فرقه ها توی تیتراژ فیلم نوشته می شد با ذکر منبع
و من دنبال اون منبع هستم تا مطالعه اش کنم

اسم کتاب هست: فرقه ها در میان ما





معرفی کتاب:


مولف : تالر سینگر
مترجم : ابراهیم خدابنده
نویسنده مقدمه کتاب : روبرت جی لیفتون
ناشر کتاب : دانشگاه اصفهان
تعداد صفحات :416

فرقه‌ها در میان ما کتابی است روانشناسی نوشتهٔ مارگارت تالر سینگر و جانجا لالیچ با پیشگفتاری از روبرت جی ریفتون که از منظر روانشناسی به ظهور و گسترش فرقه‌ها در دنیای معاصر می‌پردازد.
نویسنده کتاب، با این که خودش هیچ وقت عضو بودن در فرقه ها را تجربه نکرده است، درک خیلی خوبی از کارکرد فرقه ها و تجربیات اعضای آن ها را به خواننده منتقل می کند. وی روانشناسی بالینی بود که به طور اختصاصی بر روی فرقه ها مطالعه می کرد و به اعضای آن ها مشاوره می داد.
«فرقه ها در میان ما» نگاهی است جامع و عمیق به رفتار و مناسبات فرقه ها. سینگر در کتاب خود برآورد می کند که در دهه 90 حدود بیست میلیون آمریکایی مناسبات فرقه ها را تجربه کرده اند.
نویسنده در کتاب به این پرسش های رایج درباره فرقه ها پاسخ می دهد:


فرقه چیست؟
فرقه ها چگونه اعضایشان را شستشوی ذهنی می دهند؟
چرا و چگونه افراد به فرقه ها می پیوندند؟
چه بر سر کودکان در فرقه ها می آید؟
چگونه می توان از فرقه رها شد؟


نویسنده کتاب:

مارگارت تالر سینگر (به انگلیسی: Margaret Thaler Singer) (زاده 1921 - درگذشته 2003) یک روانشناس اهل ایالات متحده آمریکا که ضد فرقه‌سازی بود. شستشوی مغزی و خانواده درمانی از عرصه‌های اصلی فعالیت وی بود. وی همچنین از بسیاری از نهادهای روانشناسی آمریکا جوایز و افتخاراتی را دریافت کرده بود. کتاب فرقه‌ها در میان ما از عمده‌ترین تألیفات وی است.

پ ن: می تونین توی آپارات یا یتو یوپ فیلم ببینین

نقدی خودمانی و دلسوزانه بر برنامه های سیما

[="Arial"][="Navy"]بنام خدا.

باسلام.

ازآنجاییکه اساس رشد و شکوفایی هر جامعه را در کانون کوچک خانواده و رشد و شکوفایی هر خانواده را در پیشرفت و میزان درآمدهای معنوی و مالی هر انسان و میزان درامدهای مالی و معنوی هر انسان را در تربیت و یافته ها و یا دریافتهای ذهنی و و دیداری و شنیداری و .. و عواملی از این دست برای انسان میبینیم یا خواهیم دید و ..

و از آنجاییکه خلاصه کنم رسانه ملی را تا نود درصد باعث پیشرفت و پسرفت جامعه اسلامی و مسئولان دلسوز خود میدانم لذا سعی دارم تا مستقیما بروم سراغ اصل داستان و موضوع و بنوعی نقد انواع برنامه های تلویزیونی که در مورد آنها کمی تبحر و اطلاعات دارم..

ابتدا سریال طنز علی البدل که ظاهرا پربیننده ترین برنامه نوروزی 96 بوده.

این سریال مانند سریال پایتخت های 1 و 2 و 3 و 4 جناب مقدم و جناب تنابنده یکی از بهترین سریالهای طنز تلویزیون طی این سالها و حتی از جهاتی بهتر از همه آنها بود.

سریال علی البدل که از شبکه 1 سیما و در ایام نوروز 96 پخش گردید {یا هنوز هم میگردد} بغیر از چند مورد نقد کوتاه جایی برای نقد آنچنانی باقی نگذاشت که من قصد نقد همان مقدار کوتاه را دارم که انشاا... بعدها هم همین مقدار نقطه ضعف هم از این بزرگواران و رسانه ملی در عرصه طنز شاهد نباشیم{انشاا...}

1 -

ادامه در بعد..

{البته با اجازه مسدولان محترم و بزرگوار این سایت و چنانچه موافقت گردد ، این تاپیک را دایر نمودم تا هر از گاهی که برنامه ای یا فیلمی را دیدیم که قابل نقد و یا تجزیه و تحلیل بود انرا با کمک یکدیگر و مخصوصا اساتید محترم سایت و سایر کاربران محترم نقد و یا تجزیه و تحلیل نماییم،انشاا...}[/][/]

نوع برخورد با رفتارهای نامناسب دیگران در اجتماع

به نام خدا

با سلام

1- مرد مومن به همراه همسرش یا خواهرش که حجاب کاملی دارند برای خرید به خیابان میروند ولی در یکی از پاساژها چند جوان نفهم نگاه هرزه به همسر یا خواهر این شخص میکنند یا حتی با وقاحت آروم یه تیکه زشت به ناموسش میندازند و با همدیگر میخندند.

2- کسی خودروی خودش را جلوی درب منزل مرد مومن میگذارد و وقتی پس از یک ساعت معطل شدن به این شخص اعتراض محترمانه ای میکند در جواب فحش ناموسی میشنود.

مواردی از این دست در جامعه ما زیاد شده و ممکنه خیلی از ما به این موارد برخورد داشتیم.سوال من این است که حیثیت یک مرد مسلمان وقتی لکه دار میشه باید چطور رفتاری داشته باشد تا مورد رضایت خدا باشد ولی از طرفی بخاطر غیرت از حیثیت و ناموس خود نیز محافظت کند.آیا دست به یقه شدن در اینجور موقعیت ها با توجه به خشم و غیرتی که به آدم دست میدهد طبیعی است؟
ممکن است برخی بگویند برو نصیحتش کن ولی باور کنین که بعضی اینقد وقیح هستند که به جای عذرخواهی بیشتر ادامه به دادن فحش میکنند.برخی نیز میگن از این گوش بشنو از اون گوش رد کن ولی واقعا غیرت یک مرد مسلمان اجازه میده که مثلا در مورد 1 بی تفاوت بگذره و خودشو به نشنیدن بزند و جلوی همسر و خواهرش خوار شود در حالیکه به عنوان یک مرد نتوانست ازشون حمایت کند؟
واقعا دوس دارم بدونم برخورد درست یک مرد مومن در جامعه ما در این جور مواقع چیست؟

::❤:: نرم افزارهای تلفن همراه (قرآن کریم ،تفاسیر،رساله و کتب مرجع،احادیث و ...) ::❤::

با سلام


در این تاپیک نرم افزارهای قران کریم و کتب مرجع ویژه تلفن همراه
در بخشهای قرآن کریم ،تفاسیر،رساله و کتب مرجع قرار خواهد گرفت.

موضوعات مرتبط :

http://www.askdin.com/thread21215.html

:Gol:


نظر اسلام در مورد نابرابری اجتماعی چیست ؟

سلام
به نظر می رسد شکاف طبقاتی در کشور ما در حال افزایش است
این مساله برای جوانان بیش از اقشار دیگر مورد انتقاد قرار می گیرد .
با توجه به اینکه جامعه ما یک جامعه اسلامی است حساسیت موضوع بیشتر میشود چون این مساله می تواند به اسلام منتسب گردد
لذا تبیین نظر اسلام در مورد نابرابری های اجتماعی می تواند در نشان دادن ابعاد مختلف این مساله مفید باشد
برای اینکه این بحث را از محل مناسبی آغاز کرده باشیم
با این سوال شروع می کنیم :
اساسا
اسلام نابرابری اجتماعی را قبول دارد یا خیر ؟
البته پیش از این بهتر است نابرابری اجتماعی را تعریف کنیم
والله الموفق

اجتماعی بودن جبری است یا اختیاری

سلام
حتما شنیدید که می گن انسان موجودی اجتماعی است! حالا یک سوال این اجتماعی بودن چه جوری ما اجتماعی هستیم یعنی اجتماعی بودن ضروری وجود ماست یا اختیاری است و می توان انتخاب کرد یا نه ؟