سوال در مورد زیارت آل یاسین (انتم الاول و الآخر)
تبهای اولیه
با سلام خدمت اساتید
در مورد زیارت آل یاسین علیهم السلام دو سوال دارم که لطفا جواب بدید:
1- قبل از شروع و انشای زیارت آل یاسین توسط حضرت حجت علیه السلام ، حضرت فرازی را ذکر میکنند به این صورت:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ لا لِأَمْرِهِ تَعْقِلُونَ وَ لا مِنْ أَوْلِيَائِهِ تَقْبَلُوَن حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِي النُّذُرُ [عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ ] السَّلامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ به نام خدا كه رحمتش بسيار و هميشگى است، نه فرمانش را تعقل می كنيد، و نه از اوليايش مى پذيريد، حكمتى است رسا، ولى بيم دادن ها سودشان ندهد، سلام بر ما و بر بندگان شايسته خدا.
منظور از از این جملات چیست؟ چه چیزی حکمت رساست؟ منظور کدام بیم و به چه کسانی است ؟مناسبت این جملات در ابتدای زیارت آل یاسین چه چیزی میتواند باشد؟
2- منظور از این فراز زیارت که می فرماید: أَنْتُمْ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ چیست؟ منظور از اول و آخر بودن ائمه اطهار چیست و در چه زمینه ای اول و آخر هستند در حالی که در قرآن داریم " هو الاول و الآخر"
با سپاس فراولن
2- منظور از این فراز زیارت که می فرماید: أَنْتُمْ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ چیست؟ منظور از اول و آخر بودن ائمه اطهار چیست و در چه زمینه ای اول و آخر هستند در حالی که در قرآن داریم " هو الاول و الآخر"
با صلوات بر محمد وآل محمد
وسلام و عرض ادب
پرسشگر گرامی ابتدا به بخش دوم سؤال شما پرداخته میشود و جمله﴿أَنْتُمْ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ؛ شما ابتدا و انتهاي همه چيز هستيد ﴾ خدمت شما ارسال می گردد:
معيّت امام زمان با همه چيز
مثل نور كه تا نور نباشد، چيزي ديده نميشود، در رؤيت هر چيز، اوّل نور، رؤيت ميشود و سپس آن چيز، و در انتها هم باز نور به آن چيز ميخورد و همان نور در چشم ما منعكس ميگردد.
حقيقت ذوات مقدسه معصومين)عليهم السلام) نيز از همين قرار است كه اوّلين پرتو خلقت آنهايند،چراكه از يك جهت رسول خدا(صل الله عليه و آله) فرمودند:«اوَّلُ مَا خَلَقَ اللهُ نُوري؛ اوّلين چيزي كه خداوند خلق فرمود، نور من بود.» از طرف ديگر علي)عليه السلام(در رابطه با مقام اهلالبيت(عليهم السلام) ميفرمايند:«... كُلُّنَا وَاحِدٌ، اَوَّلُنا مُحَمَّد وَ اَوْسَطُنَا مُحَمَّد وَ كُلُّنَا مُحَمَّد فَلا تَتَفَرَّقُوا بَيْنَنَا؛ ما اهلالبيت، از خود رسولالله(صل الله عليه و آله) تا آخرين ما، همه در يك مقام هستيم و نبايد بين ما جدايي قائل باشيد.
پس عنايت داشته باشيد همانطور كه اوّلين نور، نور محمّدي بود و به يك اعتبار نور اهلالبيت، آخرين نور نيز نور اهلالبيت(عليهم السلام) خواهد بود، به همين جهت حضرت صادق(عليه السلام) ميفرمايند:«اِنَّ آخِرَ مَنْ يَمُوتُ الْإمام...؛ آخرين كسي كه از اين دنيا رخت برميبندد امام است.«
با داشتن چنين معارفي است كه به شما ذوات مقدسه معصومين خطاب ميكنيم: «أَنْتُمْ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ»؛ شما ابتدا و انتهاي همهچيز هستيد، كه البته اين سخن، معارف زيادي به همراه دارد كه بنده نمونهاي از آن را عرض كردم، وقتي خداوند اوّل و آخر و ظاهر و باطن است، انسان كامل به اوّليت خداوند، اوّل است و به آخريت خداوند، آخر است و به ظاهريت خداوند، ظاهر است و به باطنيت خداوند، باطن است، چون به مجرّديت خداوند، مجرّد است؛ و به معيّت خداوند با هر چيز، آنها هم با هر چيز هستند، چون هر كه مجردتر است، حاضرتر است منتها تجرد حضرت حق به خود اوست و تجرد كامل امام زمان)عليه السلام( و ائمه )عليهم السلام(به خداوند است..
اين شرح برگرفته از كتاب "زيارت آل يس/نظر به مقصد جان هر انسان" به قلم استاد "اصغر طاهرزاده" است.
در مورد زیارت آل یاسین علیهم السلام دو سوال دارم که لطفا جواب بدید:
1- قبل از شروع و انشای زیارت آل یاسین توسط حضرت حجت علیه السلام ، حضرت فرازی را ذکر میکنند به این صورت:بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ لا لِأَمْرِهِ تَعْقِلُونَ وَ لا مِنْ أَوْلِيَائِهِ تَقْبَلُوَن حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِي النُّذُرُ [عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ ] السَّلامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ به نام خدا كه رحمتش بسيار و هميشگى است، نه فرمانش را تعقل می كنيد، و نه از اوليايش مى پذيريد، حكمتى است رسا، ولى بيم دادن ها سودشان ندهد، سلام بر ما و بر بندگان شايسته خدا.
منظور از از این جملات چیست؟ چه چیزی حکمت رساست؟ منظور کدام بیم و به چه کسانی است ؟مناسبت این جملات در ابتدای زیارت آل یاسین چه چیزی میتواند باشد؟
با صلوات بر محمد و آل محمد
و سلام و عرض ادب
پرسشگر گرامی اصل بحث از کتاب بحار الانوار خدمت شما ارسال می گردد:
الإحتجاج عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيِّ أَنَّهُ قَالَ: خَرَجَ تَوْقِيعٌ مِنَ النَّاحِيَةِ الْمُقَدَّسَةِ حَرَسَهَا اللَّهُ تَعَالَى بَعْدَ الْمَسَائِلِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ لَا لِأَمْرِهِ تَعْقِلُونَ وَ لَا مِنْ أَوْلِيَائِهِ تَقْبَلُونَ حِكْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ؛ به نام خدای رحمان رحیم. شما نه نسبت به امر پروردگار تعقل میکنید و نه از اولیای او پذیرایید. حکمتی بس کامل و تمام ولی چه سودی دارد بیمها و رهنمونها نسبت به جمعی که ایمان نمیآورند. سلام بر ما و بندگان شایسته خدا. (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج91، ص: 3)
همانگونه که در ابتداي اين زيارت ملاحظه میفرمایید حضرت در ابتدای زیارت پس از ياد و نام خدای متعال، با تمسك به دو آيه از آیات قرآن کریم (5/ قمر و 101/ یونس) از عموم انسانها و از جمله شيعيان گلايه كرده و فرموده است: شما نه نسبت به امر پروردگار تعقل ميكنيد و نه از اولياء او پذيرائيد، «حكمتي بس كامل و تمام ولي چه سودي دارد، بيمها و رهنمونها نسبت به جمعي كه ايمان نمي آورند».
برای تبین مطلب فوق تفسیر این آیات را خدمات شما ارسال می نمایم:
تفسیر آیه5 سوره قمر
«حِكْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِ النُّذُرُ» اين آيات حكمت بالغه الهى است، و اندرزهايى است عميق و رسا، اما اين انذارها براى اين افراد لجوج مفيد نيست، و به حال آنها سودى ندارد
- حكمة بالغة؛ خبر مبتداى محذوفى است، و در تقدير" هذه حكمة بالغه" مىباشد.
- نذر" جمع" نذير" است (يعنى انذار كنندگان) اعم از آيات الهى، و اخبار امم پيشين و پيامبرانى كه صداى آنها به گوش مردم رسيده است، بعضى نيز احتمال دادهاند كه" نذر" مصدر و به معنى انذار مىباشد، ولى معنى اول مناسبتر است- ضمنا" ما" در" ما تغن النذر" نافيه است نه استفهاميه.
خلاصه اينكه در" فاعليت فاعل" هيچ نقصى نيست، هر چه هست در قابليت قابل، و گرنه آيات الهى، پيامبران بزرگ، اخبارى كه از امم پيشين رسيده، و خبرهايى كه از قيامت به آنها داده مىشود هر كدام حكمتى بالغ و رساست كه مىتواند در روح و جان آنها اثر بگذارد اگر كمترين آمادگى روحى وجود داشته باشد.
در آيه بعد مىفرمايد:" اكنون كه اين بيگانگان از حق، ابدا آمادگى پذيرش را ندارند آنها را به حال خود واگذار، و از آنان روى گردان و به سراغ دلهاى آماده رو" (فَتَوَلَّ عَنْهُمْ).
" و روزى را به يادآور كه دعوت كننده الهى مردم را به امر وحشتناكى دعوت مىكند" دعوت به حساب و بررسى نامه اعمال (يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلى شَيْءٍ نُكُرٍ)
بنا بر اين جمله" يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ" جمله مستقلى است كه از جمله" فَتَوَلَّ عَنْهُمْ" جدا است، هر چند بعضى آن را دنباله جمله قبل دانستهاند مىگويند منظور اين است در روز قيامت كه دعوت كننده الهى را مىخواند و آنها دست به دامن تو براى شفاعت مىزنند از آنان روى بگردان، ولى اين تفسير بسيار بعيد به نظر مىرسد.(تفسير نمونه، ج23، ص: 23)
تفسير آیه 101 سوره یونس
در آيات گذشته سخن از اين بود كه ايمان بايد جنبه اختيارى داشته باشد نه اضطرارى و اجبار، به همين مناسبت در نخستين آيه مورد بحث راه تحصيل ايمان اختيارى را نشان مىدهد و به پيامبر ص مىفرمايد:" به آنها بگو درست بنگريد و ببينيد در آسمان و زمين چه نظام حيرت انگيز و شگرفى است كه هر گوشهاى از آن دليلى بر عظمت و قدرت و علم و حكمت آفريدگار است (قُلِ انْظُرُوا ما ذا فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).
اين همه ستارگان درخشان و كرات مختلف آسمانى كه هر كدام در مدار خود در گردشند اين منظومههاى بزرگ و اين كهكشانهاى غول پيكر و اين نظام دقيقى كه بر سراسر آنها حكم فرما است، همچنين اين كره زمين با تمام عجائب و اسرارش، و اين همه موجودات زنده متنوع و گوناگونش، درست در ساختمان همه اينها بنگريد و با مطالعه آنها به مبدء جهان هستى آشناتر و نزديكتر شويد.
اين جمله به روشنى مساله جبر و سلب آزادى اراده را نفى مىكند و مىگويد: ايمان نتيجه مطالعه جهان آفرينش است يعنى اين كار بدست خود شما است.
سپس اضافه مىكند ولى با اين همه آيات و نشانههاى حق باز جاى تعجب نيست كه گروهى ايمان نياورند، چرا كه آيات و نشانهها و اخطارها و انذارها تنها به درد كسانى مىخورد كه آمادگى براى پذيرش حق دارند، اما" آنها كه تصميم گرفتهاند هرگز ايمان نياورند اين امور هيچگونه اثرى برايشان ندارد" (وَ ما تُغْنِي الْآياتُ وَ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ)
اين جمله اشاره به حقيقتى است كه بارها در قرآن خواندهايم كه دلائل و سخنان حق و نشانهها و اندرزها به تنهايى كافى نيست، بلكه زمينههاى مستعد و آماده نيز شرط گرفتن نتيجه است.
" ما" در جمله ما تُغْنِي الْآياتُ را بعضى" ماء نافيه" دانستهاند، و بعضى به معنى استفهام انكارى كه از نظر نتيجه يكى است، اما ظاهر اين است كه" ما" نافيه باشد.
سپس با لحنى تهديد آميز اما در لباس سؤال و استفهام مىگويد:" آيا اين گروه لجوج و بى ايمان جز اين انتظار دارند كه سرنوشتى همانند اقوام طغيانگر و گردنكش پيشين كه گرفتار مجازات دردناك الهى شدند پيدا كنند" سرنوشتى همچون فراعنه و نمرودها و شدادها و اعوان و انصارشان! (فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ).
و در پايان آيه به آنها اخطار مىكند و مىگويد:" اى پيامبر به آنها بگو اكنون كه شما در چنين مسيرى هستيد و حاضر به تجديد نظر نيستيد شما در انتظار بمانيد و ما هم با شما در انتظار خواهيم بود". شما در انتظار در هم شكستن دعوت حق، و ما در انتظار سرنوشت شوم و دردناكى براى شما، همچون سرنوشت اقوام مستكبر پيشين (قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ).
بايد توجه داشت كه" استفهام" در جمله" فهل ينتظرون" استفهام انكارى است، يعنى آنها با اين شيوه رفتارشان انتظارى جز فرا رسيدن يك سرنوشت شوم نمىتوانند داشته باشند. (تفسير نمونه، ج8، ص: 393)
الان با ارسال تفسیر این دو آیه من جواب سوالمو نگرفتم لطفا توضیح بدید این جملات در ابتدای زیارت آل یاسین چه مناسبتی داره؟
خداوند قبل از خلقت حضرت ادم علیه السلام نور چهارده معصوم را خلق کرد و ان بهترین های عالم مثل سایر موجودات بعد از نبوت حضزت محمد صلی الله علیه و اله و سلم جسمیت یافتند ولی در باطن نور بودند و نه مثل سایر بشر پس تمام صفات و قدرت خداوند بر انان نیز مترتب است..هو الاول و الخر یا انتم الاول و الاخر منظور اغاز و پایان هر کار و فعلی است...
در جواب بخش اول سوالتون باید بگم این زیارت منتسب به حضرت بقیه الله الاعظم است و شامل معارفی که عمده موضوعات توحید و نبوت و ولایت و امامت است و اینها چیزی است که کافران و مشرکان و فاسقان و ... از درک ان عاجزند و طبق ایه ایه 7 و 18 سوره بقره دل و چشم و گوششان از درک حق عاجز است
الان با ارسال تفسیر این دو آیه من جواب سوالمو نگرفتم لطفا توضیح بدید این جملات در ابتدای زیارت آل یاسین چه مناسبتی داره؟
با عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی
برای بنده مسافرتی پیش آمده که ان شا الله روز شنبه بر میگردم و پاسخ شما را عرض خواهم کرد. موفق باشید
الان با ارسال تفسیر این دو آیه من جواب سوالمو نگرفتم لطفا توضیح بدید این جملات در ابتدای زیارت آل یاسین چه مناسبتی داره؟
با صلوات بر محمد و آل محمد
سلام و عرض ادب
در مورد فراز ابتدایی زیارت آل یاسین که آمده است: «خَرَجَ تَوْقِيعٌ مِنَ النَّاحِيَةِ الْمُقَدَّسَةِ حَرَسَهَا اللَّهُ تَعَالَى بَعْدَ الْمَسَائِلِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ لَا لِأَمْرِهِ تَعْقِلُونَ وَ لَا مِنْ أَوْلِيَائِهِ تَقْبَلُونَ حِكْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ؛ به نام خدای رحمان رحیم. شما نه نسبت به امر پروردگار تعقل میکنید و نه از اولیای او پذیرایید. حکمتی بس کامل و تمام ولی چه سودی دارد بیمها و رهنمونها نسبت به جمعی که ایمان نمیآورند. سلام بر ما و بندگان شایسته خدا.»
حضرت در این فراز از عموم انسانها و از جمله شيعيان گلايه كرده و فرموده است: شما نه نسبت به امر پروردگار تعقل ميكنيد و نه از اولياء او حرف شنوایی دارید و بعد به آیات قرآن تمسک نموده اند: «حكمتي بس كامل و تمام ولي چه سودي دارد، بيمها و رهنمونها نسبت به جمعي كه ايمان نمي آورند.»
منظور از فراز« حكمتي بس كامل و تمام ولي چه سودي دارد» این است که قرآن و محتوای آن هیچ نقصی ندارد و به تعبیری در« فاعليت فاعل» هيچ نقصى نيست به این معنا که از طرف خداوند که فاعل افعال است هیچ مشکلی ندارد ، هر چه هست در «قابليت قابل» است، این بندگان هستند که حرف خدای متعال را قبول نمی کنند و در مقابل آن صف آرایی می کنند و گرنه آيات الهى، پيامبران بزرگ، اخبارى كه از امم پيشين رسيده، و خبرهايى كه از قيامت به آنها داده مىشود هر كدام حكمتى بالغ و رساست كه مىتواند در روح و جان انسان ها اثر بگذارد اگر كمترين آمادگى روحى در آنها وجود داشته باشد.
و منظور از فراز « بيمها و رهنمونها نسبت به جمعي كه ايمان نميآورند.» این است که با همه آيات و نشانههاى حق باز جاى تعجب نيست كه گروهى ايمان نياورند، چرا كه آيات و نشانهها و اخطارها و انذارها تنها به درد كسانى مىخورد كه آمادگى براى پذيرش حق دارند، اما آنها كه تصميم گرفتهاند هرگز ايمان نياورند اين امور هيچگونه اثرى برايشان ندارد.
با صلوات بر محمد و آل محمد
سلام و عرض ادب
در مورد فراز ابتدایی زیارت آل یاسین که آمده است: «خَرَجَ تَوْقِيعٌ مِنَ النَّاحِيَةِ الْمُقَدَّسَةِ حَرَسَهَا اللَّهُ تَعَالَى بَعْدَ الْمَسَائِلِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ لَا لِأَمْرِهِ تَعْقِلُونَ وَ لَا مِنْ أَوْلِيَائِهِ تَقْبَلُونَ حِكْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِ النُّذُرُ عَنْ قَوْمٍ لَا يُؤْمِنُونَ السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ؛ به نام خدای رحمان رحیم. شما نه نسبت به امر پروردگار تعقل میکنید و نه از اولیای او پذیرایید. حکمتی بس کامل و تمام ولی چه سودی دارد بیمها و رهنمونها نسبت به جمعی که ایمان نمیآورند. سلام بر ما و بندگان شایسته خدا.»
حضرت در این فراز از عموم انسانها و از جمله شيعيان گلايه كرده و فرموده است: شما نه نسبت به امر پروردگار تعقل ميكنيد و نه از اولياء او حرف شنوایی دارید و بعد به آیات قرآن تمسک نموده اند: «حكمتي بس كامل و تمام ولي چه سودي دارد، بيمها و رهنمونها نسبت به جمعي كه ايمان نمي آورند.»
منظور از فراز« حكمتي بس كامل و تمام ولي چه سودي دارد» این است که قرآن و محتوای آن هیچ نقصی ندارد و به تعبیری در« فاعليت فاعل» هيچ نقصى نيست به این معنا که از طرف خداوند که فاعل افعال است هیچ مشکلی ندارد ، هر چه هست در «قابليت قابل» است، این بندگان هستند که حرف خدای متعال را قبول نمی کنند و در مقابل آن صف آرایی می کنند و گرنه آيات الهى، پيامبران بزرگ، اخبارى كه از امم پيشين رسيده، و خبرهايى كه از قيامت به آنها داده مىشود هر كدام حكمتى بالغ و رساست كه مىتواند در روح و جان انسان ها اثر بگذارد اگر كمترين آمادگى روحى در آنها وجود داشته باشد.
و منظور از فراز « بيمها و رهنمونها نسبت به جمعي كه ايمان نميآورند.» این است که با همه آيات و نشانههاى حق باز جاى تعجب نيست كه گروهى ايمان نياورند، چرا كه آيات و نشانهها و اخطارها و انذارها تنها به درد كسانى مىخورد كه آمادگى براى پذيرش حق دارند، اما آنها كه تصميم گرفتهاند هرگز ايمان نياورند اين امور هيچگونه اثرى برايشان ندارد.
با سلام مجدد ممنون از توضیحات شما ولی من مناسبت این مطالب در ابتدای زیارت آل یاسین که ما در ابتدا سلام به حضرت میکنیم و سپس عقاید خود را به حضرت عرضه می نماییم چیست را نمی فهمم؟
با سلام مجدد ممنون از توضیحات شما ولی من مناسبت این مطالب در ابتدای زیارت آل یاسین که ما در ابتدا سلام به حضرت میکنیم و سپس عقاید خود را به حضرت عرضه می نماییم چیست را نمی فهمم؟
با صلوات بر محمد و آل محمد
و عرض سلام و ادب
پرسشگر گرامی شاید مناسبت این جملات در ابتدای زیارت آل یاسین توجه دادن به مخاطب باشد که نسبت به امر پروردگار تعقل بیشتر انجام دهد و به فرمایشات نقل شده از طرف اولیاء الهی عمل نماید و فقط صرف لقلقه زبان نباشد.
چنان چه در ادامه می فرماید: « إِذَا أَرَدْتُمُ التَّوَجُّهَ بِنَا إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْنَا فَقُولُوا كَمَا قَالَ اللَّهُ تَعَالَى سَلَامٌ عَلَى آلِ يس؛ پس هر گاه شما اراده توجّه به خداى تعالى و به سوى ما نمائيد پس بگوئيد چنانچه حضرت ربّ العالمين ميفرمايد كه: «و سلام على ال ياسين»
حکمة بالغة قران کریم و علمی است که نزد معصومین علیهم السلام است ولی کافران و معاندان لجوج پند و اندرز قران و معصومین علیهم السلام رو نمیفهمن و این طبق فرموده قران به این دلیله که فهم ندارن (تفقه نمیکنن)(سوره حشر ایه 13). در مقتل داریم وقتی اباعبدالله با سپاه عمر سعد سخن میگفت سپاهیان عمرسعد گفتن تو عربی حرف میزنی و فصیح و بلیغ هم حرف میزنی ولی ما نمیدونیم چرا حرفاتو نمیفهمیم. این به دلیله اینه که دلشون اماده پذیرش حرف حق نیست و این یکی از شرایط اولیه فهم و تفقه است.