اینا آخوندن:Narahat az:
می گفت: تازه برای زندگی به یک مجتمع رفته بودیم. فرزندم رفته بود تو حیات بازی کنه. چیزی نگذشت ناراحت برگشت. گفتم چیه؟ کشتی هات غرق شده؟
گفت: یکی اومد بچه اش را صدا زد گفت: دیگه نبینم با این بچه بازی کنی ها اینا آخوندن.
بعد از مدتی که در مجتمع بودیم یواش یواش ما را از دور برانداز می کرد و کم کم براش عادی شد.
الان بچه ام را برای جشن تولد فرزندش دعوت کرده و گفته هر کی نیاد حتما حتما تو باید بیایی؟
همه ی موجودات عالم احتیاج به هدایت دارن ولی من تعجب میکنم پدر بزرگوارتون که از روحانیون هستند به شما نفرمودن درمورد رهبری شما درجایگاهی نیستی که بخوای نظر بدی؟!
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
کاش این رو نمی گفتید و من سکوت می کردم
اما الان نیز سکوت می کنم ولی شما رو به مطالعه در مورد نوحه نظر دهی و سوال و پرسش از امیر المومنین دعوت می کنم و خوشحال می شوم که منو در جریان بگذارید
ولی یک نکته رو می دونم
بهترین دوست اینه که عیب منو بهم بگه
بنظرتون امامان ما که برترین مخلوقات اند چقدر این حرف رو زدند؟
مگر غیر اینه که صدا و سیما زیر نظر رهبر هست؟
اگر هست چرا اصلاح نمی کنند؟
فقط برای سال های اخیر است؟
فیلمامون چطور؟
سیده رقیه;381419 نوشت:
درمورد فیلم مارمولک نمیدونم چرا کسی ندید لباس فقط یه لباس روحانی یه آدم خلافکار رو هدایت کرد!فقط حرفای اولیه فیلم که اون آدم تو لباس روحانی میزد یاد همه مونده! امیدوارم فیلم رو تا آخر دیده باشین!
یه چیز دیگه با عذر خواهی از تمام روحانیون محترم مگه همه ی روحانیون خوب هستن و الگو و نمونه هستند که نشون دادن یه روحانی تو یه فیلم طنز اجتماعی انقد به شما برخورده! چرا کسانی که متاسفانه از لباس روحانیت استفاده کردن و صاف تو چشم مردم نگاه میکنن دروغ میگن به شما بر نمیخوره؟! نمیدونم چی بگم واقعا!
یعنی چی؟ فیلم هالیوودی به فیلم ساخته شده تو اینجا چه ربطی داره؟ نمیخوام همچین چیزی رو فرض کنم چون قیاس شما اشتباهه
نمی خواهم در مورد فیلم نظر بدم
اما به نظر حرفتون صحیح است
اما باید فکر کرد که نشان دادن منفی ها با روحیات مردممون درست است یا خیر؟
:Gol:[/]
سلام
کاش این رو نمی گفتید و من سکوت می کردم
اما الان نیز سکوت می کنم ولی شما رو به مطالعه در مورد نوحه نظر دهی و سوال و پرسش از امیر المومنین دعوت می کنم و خوشحال می شوم که منو در جریان بگذارید
ولی یک نکته رو می دونم
بهترین دوست اینه که عیب منو بهم بگه
بنظرتون امامان ما که برترین مخلوقات اند چقدر این حرف رو زدند؟
مگر غیر اینه که صدا و سیما زیر نظر رهبر هست؟
اگر هست چرا اصلاح نمی کنند؟
فقط برای سال های اخیر است؟
فیلمامون چطور؟
نمی خواهم در مورد فیلم نظر بدم
اما به نظر حرفتون صحیح است
اما باید فکر کرد که نشان دادن منفی ها با روحیات مردممون درست است یا خیر؟
:Gol:
بله اینجا همونطور که جناب حامی فرمودند اینجا جای بحث نیست.
اما حضرت علی علیه السلام با وجود اون مردم مگه تونست همه چیز رو کنترل کنه؟؟؟؟؟؟؟؟
بعد هم مگه حضرت امام جواد یه نفر رو نفرستادن تا به کندی بگه تو در حدی نیستی که بخای این حرف رو بزنی سیده رقیه هم درست گفته کسی باید حد خودش رو بدونه اگه شبهه هم داره تو تاپیک خیلی مودبانه مطرح کنه...
با سلام
و عرض و طول ادب، من مخالفم که شما با دوستمان این طوری برخورد کرده اید. اگر روحیه رهبری را بشناسید ایشان هم از نقد فرار نمی کند و نقد را سازنده می داند. نقد ایشان برای تخریب نبوده.
همین سؤال را چند سال قبل که چندتا شبکه داشتیم از مدیر شبکه 3 ظاهرا طلاب پرسیدند که چرا برنامه ها مخالف منویات رهبری هم در رسانه وجود دارد.
ایشان گفتند: خب من یکی بهترین نیروها را گزینش کرده ایم واقعا من آن قدر وقت ندارم که بخواهم تک تک برنامه های 24 ساعت را ببینم کارها را به مدیران بخش های تحت نظارتم داده ام. گاهی می بینم برنامه ای اشکالاتی دارد سراغ او می رویم به تذکر می دهیم ولی می بینیم که ایشان واقعا به آن نکته توجه نداشته است و یا عیب نمی دانسته و عنادی نداشته دیدگاه او این طور بوده
وقتی که من مدیر یک شبکه هستم گاهی برنامه هایی از دست مان در می رود که از روی عناد نبوده و واقعا وقت بررسی همه برنامه ها را ندارم چگونه از رهبری انتظار دارید که بر همه برنامه ها نظارت داشته باشد
یه وقتی آقای لاریجانی مسؤول صدا و سیما بودند ایشان به اشکلات طلاب این گونه جواب دادند که
بسیاری از مدیران و کارشناسان رسانه نظربه های غربی را درباره رسانه خوانده اند و مبانی آنها همان مبانی غرب است به همین خاطر ما اصلا برای سریال شب دهم، امام علی و....مشکل داشتیم آنها می گفتند هنر برای هنر است.
با هنر نمی شود و نباید کار دینی کرد
برخی هم می گفتند قداست دین با هنر شکسته می شود
و عده ای هم اصرار می کردند که هنر بدون سکس ...معنی ندارد و.....
من با این افکار در گیر بود.
مذهبی ها من را طرد می کنند و آن صاحبان رسانه من را نقد می کنند من مانده ام لای منگنه
و واقعا هم سخت بوده
خب رسانه ما با این افراد کار می کند البته نمی گویم همه این طوری هستند ولی غالب و قالب همین است. اگر کسی واقعا دلسوز است این گوی این میدان وارد شود و در این زمینه تخصص بگیرد
ولی افراد مذهبی هم لابه لای سریال سازی و فیلم سازی و....گریم های که مرد زن را و زن مرد را گریم می کنند می مانند چه کنند همچنان که برخی از طلابی که تحصیلات کارگردانی و فیلم نامه نویسی داشتند واقعا از این اوضاع بلشور شاکی بودند و نمی توانند با افراد بی قید کار کنند
کار به این راحتی هم نیست.
اما همه مسؤولان اذعان دارند این رسانه به طور کل مطلوب نظر رهبری نیست و باید تلاش کرد تا به حد مطلوب برسیم با تخصص گرفتن افراد متعهد و انتقادات و پیشنهادات سازنده نه کوبنده.
تشکر از همه شما بزرگواران
موضوع از بحث خارج بشود با قیچی اصلاحاتم که تازه تیزش کردم حذفشون می کنم ها از من گفتن یا علی
سیاست > مجلس - سید حسین ذوالانوار نماینده شیراز در مجلس در بخشی از نطق امروز خود از میزان ناچیز شهریه طلاب گلایه کرد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،وی با بیان اینکه جریان نظام اسلامی و حوزه‌های علمیه دو جریان مرتبط با یکدیگر هستند، گفت: سرنوشت نظام به حوزه‌های علمیه مدیون است و دولت باید به آن کمک کند.
به گفته وی هزینه یک دانشجوی علوم انسانی
در مقطع کارشناسی 5/2 میلیون تومان،
در همان رشته برای دانشجوی ارشد 5/5 میلیون تومان
و برای دانشجوی دکترای علوم انسانی 7/14 میلیون تومان است
که متقابلا هزینه طلاب در مقاطع و سطوح دو و سه و چهار یعنی از طلبه‌ای که 6 تا 15 سال در مقطع دکترا درس خوانده، به طور متوسط 440 هزار تومان در سال 91 بوده است.
بخشی از سخنان وی درباره شهریه طلاب را در این فایل صوتی بشنوید.
به شهریه طلاب اصلا رسیدگی نمیشه ،اگه میخواستن کاری بکنن تاحالا انجام شده بود 30و چند سال گذشته...
حتی رهبر عزیز هم فرمودند که باید شهریه ها زیاد بشه ولی کو هماهنگی
فقط شهریه رهبری مقدارش تغییر کرد نه بقیه مراجع
هماهنگی در آنها مهم است
در دولت دکتر احمدی نژاد هم من شنیده بودم که برای طلاب هزینه ای در نظر گرفته شده بود ولی اعتراض کردن (نه طلاب)که نه اگر پول از دولت گرفته شود جیره خور دولت شود نمیشود.و......
الان دقیقا خاطرم نیست
ولی اینم رسمش نیست
درسته برای رضای خدا و.. هست
اما زن و بچه چی؟
بچه ای که میبینه دوستاش چه امکاناتی دارن و اون نداره چی ؟
من به وضوح دیدم این شرایط رو که میگم
البته بعد از تحصیل برخی از طلاب متناسب با حوزه کاری و مدرک تحصیلی شان از سازمان که کار کند حقوق دریافت می کنند و شهریه نمی گیرند
الان طلبه ای که جایی رسمی شود خیلی کم است از جمله افرادی که تدریس می کنند و پژوهش. مراکز سال قبل حتی آنهایی که با طلاب اساتید قرارداد رسمی داشتند یک طرفه به خاطر مشکل بودجه قرار داد را لغو کردند
کتابی برای مرکزی نوشتم به درخواست خودشون وقتی ایمیل کردم گفتند ما بودجه نداریم نوشتن یک کتاب آنهایی که اهل قلم هستند می دونن یعنی چه الان هم شاید این روزها مثل کتاب نیش ها و نوشها و شوخ طبعی های طلبگی و کتاب درمانی ام و کتاب قوانین شوخی و ایین خوشی گذاشتم در همین سایت
فکر کنم این عکس رو توی تبیان دیده بودم یا ... نمیدونم ولی الان این طلاب که ما میبینیم که کم در آمد هستند پایه هاشون هم کمه و متاهل و صاحب فرزند هم هستند
پایه 3 و1فرزند
و.....
اینها چطور پول جمع کنند خونه بگیرند ؟
چطور وام هاشون رو بدن
چطور هزینه بچه شون رو بدن
در صورتی که در پایه مقدمات هیچ شغل دیگه ای نمیتونن داشته باشن
خرید ملزومات منزل و.... هزاران مشکل دیگه
300تومان مثلا در آمد که نمیشود
کسی واقعا پیگیری کرده؟
البته همین الان هم طلبه ای که برای حوزه تدریس می کند یا تألیف می کند حق الزحمت ناچیزی می گیرد
یک سال است با یک طلبه برای یک مجموعه کتابی می نویسیم نزدیک 500 صفحه شده است. جلد اول تمام شده به زور یک میلیون دویست تومان در دو نوبت به ما داده اند. یعنی با آن همه جدول و تنظیمات نمودارهایی که داشته نصف هزینه تایپ هم نمی شود
به مسؤول روحانی آنجا اعتراض کردیم
می گوید ما نمی توانیم هزینه کتاب تان را بدهیم و قسطی باید بدهیم
مقاله ای برای فصلنامه بینات داده ام یک سال قبل. یک هفته قبل تماس گرفته ام می گویند مطمئنا تا یک سال آینده هم چاپ نمی شود.
ان شالله به زودی بحث را مفصل ادامه می دهم می دونم خیلی ها انتقادهایی هم دارند
مثلا می گویند چرا همین مقدار کم را هم باید شهریه بدهند دانشجو شهریه می پردازد.
خلاصه کلام
من مشاورم حوزوی هستم. زندگی من حوزوی با یک مشاوری که دانشگاه درس خوانده اصلا قابل قیاس نیست بعد از تحصل دانشگاهی می رود سی خودش. ولی ما تا قیامت نسبت به همین شهریه هم خودمون را مدیون می دونیم و البته ناسزا هم می شنویم.
درد زیاد است خوب شد مجالی شد بگوییم کمی تخلیه هیجانی شویم
نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
باسلام به نظر این حقیر روحانیون گرامی باید مثل موارد همین تصویر که جناب حامی زحمتشو کشیدن کار کنن و مشکلات زندگیشونو رفع کنن.
مگه قراره چون فقط درس حوزه خوندن تا آخر عمرشون زندگیشون تامین باشه؟
من مشاورم حوزوی هستم. زندگی من حوزوی با یک مشاوری که دانشگاه درس خوانده اصلا قابل قیاس نیست بعد از تحصل دانشگاهی می رود سی خودش. ولی ما تا قیامت نسبت به همین شهریه هم خودمون را مدیون می دونیم و البته ناسزا هم می شنویم.
جالب میشه اگر من هم بگویم که من دانشجو هستم و دانشگاهی و همسرم طلبه
البته ما این مشکلاتی را که نوشتم نداریم خدا رو شکر ولی خیلی ها رو میبینم که این مشکلات رو دارند و خیلی برام سخته
خیلی از طلاب مثل همین نمودار درس خونده ایم ولی
مشکلات زیادی داریم
عاقدی می گفت چند ماه است من 4-5 عقد بیشتر نداشته ام و حقوقی از ثبت هم نمی گیرم. ولی با این حال ثبت به من گیر می ده که باید در ساعات اداری در ثبت حاضر باشید
می گویم شما حقوق به ما نمی دهیم ما زندگی را چگونه اداره کنیم؟ مجبورم بروم دنبال کار دیگری
مسأله این است که یک روحانی که مبلغ یک مسجد هم می شود هیچ ارگانی قبول نمی کند او را تأمین کند که بدون دغدغه کار تبلیغی اش را انجام دهد.
اصفهان یکی از اقوامان جز هیأت امنای مسجدی بود پرسیدیم این روحانی را که اینجا میاد تأمین می کنید؟
گفت میگه چی کار می کنه؟ یه نماز می خونه و یک سخنرانی و پرسش و پاسخ.
گفتم آیا در طول سال با این تجربه علمی اش وقت خاصی قرار می دهد سه چهار ساعت وقت نمی گزارد مرتب حاضر نمی شود
چیزی که به او می دادند هزینه بنزین او هم نمی شد از مسیری که آمده بود
.........................
یک از دوستان مشاور طلبه ام برای سخنرانی جایی دعوت شده بود می گفت با ماشین شخصی خودم رفته ام و برگشته ام و 3 ساعت جلسه طول کشیده بعد از یک سال یک پاکت داده اند به من 20 هزار تومان در آن گذاشته اند.
بنده خدایی شک می کرد به حرف های من گفت واقعا این طوری است؟
برخی هم شک نمی کنند ولی با تردید به سخنان من نگاه می کنند که همان معنی شک است؟
بهشون گفتم هرکس شک دارد برویم سراغ آن مرکز نه طلبه بپرسیم چقدر مثلا به او دادید؟
جلساتی برای جامعه القرآنی رفته بودم بعد از چند ماهی خانمی تلفن زد و آدرس گرفت.
بعد آمد در کفش را باز کرد ماشاالله کیف خانم ها که پر زیپ است و جیب. از هر کدام 4 -5 هزار تومان جمع کرد و بد شمرد گفت قابل شما را نداره.
گفتم ظاهر جامعه القرآن وضعش خیلی بد است بماند.
متأسفانه زحمتکشان حوزوی که با تلاش و کم خوابی هم کار می کنند وضع مالی خوبی ندارند
اصفهان یکی از اقوامان جز هیأت امنای مسجدی بود پرسیدیم این روحانی را که اینجا میاد تأمین می کنید؟
گفت میگه چی کار می کنه؟ یه نماز می خونه و یک سخنرانی و پرسش و پاسخ.
والا شاید چون اون اصفهان بوده ناخن خشکی کردن.
تو شهر ما نماز و نطق بعد نماز هرکدوم هزینه جدا داره و آقایون وقتی جایی دعوت میشن میپرسن فقط نمازه یا سخنرانیم داره.:khaneh:
خیلی از آقایونی که طلبه میشن با وجود اینکه شرایط خانوادگیشان به گونه ای نیست که ایشان طلبه بشوند ،ولی راه طلبگی را انتخاب میکنند و وقتی خواهران و برادران این افراد به پیشرفت هایی که میرسند این فرد طلبه رامورد تمسخر قرار میدهند .
نمیدانم اینجا جایش بود بگویم یا نه
ولی اگر اینجا نگوییم کجا بگوییم؟!
ما روضه گرفته بودیم به مدت یک ساعت قرار بود یه حاج آقا بیان و روضه بخونن
بعد از روضه دم در پول رو به مبلغ30هزار پاک زدیم و بردیم بدیم حاج آقا ،ولی ایشون قبول نمیکردن
خلاصه با کلی خواهش قبول کردن
کارگر ساختمون از صبح تا شب کار میکنه 30 تومن بهش میدن برا یه ساعت 30 تومن کمه؟!:Moteajeb!:
سیده راضیه خانوم
اون حاج آقا گفته بودن که پول نمیگیرن و ما خودمون دلمون خواست 30 تومن بدیم
مایه داریه دیگه.... پول داشتیم دلمون خواست 30 تومن بدیم .....ریا شد :khaneh:
هر چی اصرار کردیم نمیگرفتن
به ناچار گرفتن
یعنی مجبور شدن با اصرار ما بگیرن وگرنه نمیشد برن ،چون ما قبول نمیکردیم
والا شاید چون اون اصفهان بوده ناخن خشکی کردن.
تو شهر ما نماز و نطق بعد نماز هرکدوم هزینه جدا داره و آقایون وقتی جایی دعوت میشن میپرسن فقط نمازه یا سخنرانیم داره.:khaneh:
بنده خدایی از شهر کرد تلفنی گلایه می کرد می گفت فلان روحانی را دعوت کرده ایم از تهران منشی او گفت مثلا اگر بخواهند آنجا بیایند 150 هزار تومان هزینه دارد. و کلی ناسزا می گفت. که برای دو ساعت جلسه این قدر پول باید بگیره؟
گفتم اولا لازم نیست شما یک روحانی را از تهران دعوت کنید دوما
شما الان با اتوبوس از شهر کرد بخواهی بروی تهران و برگردی چقدر هزینه داره؟
ایشان که در محل زندگی شما که نیست.
آیا حداقل 14-15 ساعت در مجوع رفت و برگشتش وقت او گرفته می شود یا نه؟
سوم این که وضع همه طلاب هم که این طور نیست یک نفر ستاره سینما است همه از او دعوت می گیرند یک نفر هم مانند هنرپیشه هایی هستند که بعد از مدت ها یک نقش جزیی در فیلمی بازی می کند ولی مردم همه می گویند هنرپیشه ها وضع مالی خوبی دارند بدون در نظر گرفتن تعداد ستاره ها.
خطبای مشهور هم زیاد نیست حتی گوشه کنار کشور هم می شناسند. حتی خطبای مشهور هم کارشان همیشگی نیست و اغلب افرادی آنها را دعوت می کنند و خودشان هزینه می دهند و می دانند که راه دور نمی رود مثلا تهرانی ها بازاری می دانند شیخ حسین انصاریان همین هزینه را خرج جهیزیه دادن می کند
ولی از نظر اقتصادی یک روحانی که مدرک دکترا یا فوق لیسانس حوزه داره حقش هست که مثل یک دبیر باشد یا نه؟
کارگر ساختمون از صبح تا شب کار میکنه 30 تومن بهش میدن برا یه ساعت 30 تومن کمه؟!
خیلی بی انصافید! چرا با کارگر ساختمون مقایسه می کنید؟؟!!
طلبه 20 سال درس میخونه و عمرشو میذاره اون وقت با کارگر ساختمون یکیه؟؟
چرا با مداح ها مقایسه نمی کنید؟ مداحی که بلیط رفت و برگشت هواپیما براش میگیرن و برای دو شب یک میلیون بهش میدن؟
یا خواننده ای که برای هر کنسرتش چند میلیون میگیره؛
یا دکتری که 7،8 سال درس خونده و برای یک ویزیت پنج دقیقه ای 25 هزار تومن پول میگیره همه هم دعاش می کنن!
در شأن طلاب نیست ولی میخوام بگم که به اشتباهتون پی ببرید: یا رقاصی که در یک شب عروسی با یک قر و فر جیب هایش پر می شود؛
این که نشد حرف خواهر من! کارگر ساختمون هر قدر میخواد بگیره چه ربطی داره؟ الان بعضی مشاورین اقتصادی هستند که با 7 سال درس خوندن برای هر ساعت مشاوره ده میلیون تومان پول می گیرن.من سراغ دارم! اون کسایی هم که دم در دستشویی ها میشینن از صبح تا شب 20 تومنی در میارن.احتمالا نمی خواهید با اونا مقایسه کنید؟
حیف طلبه ای که عمرشو میذاره و دشوارترین درس ها رو می خونه اون وقت باید با کارگر ساختمون مقایسه بشه!
خب البته منظور دوستمان مقام ارزشی کارگر نیست وگرنه می دانیم که پیامبر دست پینه بسته سعد انصاری را که برای کسب رزق حلال کار می کرد را بوسید و گفتند این آتش جهنم به این دست نمی رسد.
اما واقعا این خبرها نیست.
من خودم منبری نیستم ولی با طلاب و روحانیون مبلغ زیادی دوستم و شرایطشان را می دانم. خیلی مردم وضع مالی یک روحانی که مثلا رسمی دادگاه است یا رسمی نیروی انتظامی یا ارتش است را با یک مبلغ می سنجد خب کسی که رسمی است متناسب با مدرک تحصیلیش مثل بقیه نیروهای آن سازمان دریافتی داردو ولی روحانیون مبلغ اغلب توسط مردم تأمین می شوند. اونی هم که چیزی می دهد برای دین می دهد و راضی هم هست برخی که چیزی نمی دهند ناراضی اند که این از کجا میاره.
وضعیت معیشتی طلاب در قم هم واقعا اسفناک است کسی که اهل تحقیق و بررسی است می تواند وقت بگذارد و برود در مناطقی مختلف بپرسد. تا مبادا مشمول این حدیث شود که از نادانی افراد هم بس که آن چه شنیده اند را بدون تحقیق بیان کنند و قبول.
من خودم اصالتا روستایی هستم. یک ماه پیش از بابام پرسیدم که این روحانی روستا از کجا تأمین میشه مقداری زمین کشاورزی از پدرش به او رسیده است خیلی قانع است و برخلاف همه که منزل نو ساخته اند و ماشینی دارند همان وضعیت قدیم را دارد و رشد مالی زیادی نکرده است. گفت بنده خدا هیچ انتظاری نداره و کسی هم کمکش نمی کند هر سه نوبت هم مگر تابستان ها که ده روز مشهد می رود نماز جماعت می خواند و در مناسبت ها سخنرانی می کند و فقط ایام ماه مبارک مردم 200 هزار تومان به او دادند.
مدتی است که مراکز تبلیغی علنا به روحانیون پیامک می دهد که ما شما را برای تبلیغ معرفی می کنیم و حکم تبلیغی می دهیم ولی نمی توانیم بودجه ای بدهیم.
یک نفر می گفت این روحانی محل کلی پول می گیره گفتم آره جون خودت حتما یکی هم شما هستید که به او پول می دهید در ثانی فردی هم که دعوت کند از جان و دلش به او پولی می دهد و اجباری نیست.
برادر یکی از اساتید حوزه که جز سخنران معروف هم هست و کتاب های حوزوی هم نوشته است و شرح کرده می گفت. برادرم گاهی مشکل مالی هم پیدا می کند چون اولا کتاب هایی که نوشته تخصصی است و وقت زیادی برای نوشتنش می گذارد ولی تیراژ زیادی ندارد. گاهی هم دعوت می کنند ولی حتی هزینه رفت و برگشتش را هم نمی دهند. یک بار از شهری سه ساعتی قم دعوتش کردند برای ماه مبارک رفت و شب بر می گشت تا روزه اش بهم نخورد آخر ماه کسی که دعوت کرده بود گفته بود که ما که شرمنده ایم ان شاالله روز قیامت از ارباب مان عوضش را دریافت کنید.
راستی هنوز از یک سخنران پرسیده اید برای یک ساعت سخنرانی قبل از آن سخنرانی چند ساعت وقت می گذارید؟
ترم گذشته من خودم کلاسی داشتم برای هر جلسه 7-8 ساعت مطالعه می کردم
و دوستان سخنرانم را می دانم که برای یک ساعت سخنرانی وقت خیلی زیادی را می گذارند. شما در کلاس دانشگاه یک درس را بخواهید کنفرانس بدهید چقدر وقت می گذارید یا پایان نامه خود را که خودتان نوشته اید بخواهید گزارش دهید چقدر وقت می گذارید؟
دوران جوانی با برادران بسیجی که غالبا از طلبه های اهل حال بودند و همه هم از طرف "مسجد جامع بووق" ; مشرف به مشهد مقدس شدیم ...
همه چی عالی پیش میرفت کلا خاطره رو در چند بخش تقسیم بنده میکنیم : از لحاظ تغذیه ، یک پیرمرد معتمدی داشتیم که بهش میگفتند "دکتر" مسئول پخت غذاها بود :Kaf: از (از این بگذریم که یکی از رفقا در حسینیه مانده بود و نحوه ی تهیه غذا رو دیده بود و دیگر تا آخر سفر ساندیس و کیک هم حالش را بهم میزد :Khandidan!: )
بر اساس خبط بزرگی که مرتکب شده بودند مارو کردند مسئول تدارکات :khaneh:
بر خلاف اینکه ما باید از کیان خودمون دفاع کنیم بچه ها رو میشوراندیم که این حدیث موضوعه ی زیبا رو پا بدن :
ساعت دو نیم شد هنوز ناهار نخوردیم / ساعت دو نیم شد هنوز ناهار نخوردیم
ما بجه تهرونیم گشنه نمیمونیم ما بچه تهرونیم گشنه نمیمونیم
(من = میاندار ) : بگوووو
الذین یومنون وقت نُونَ گشنَمونَ
بعد هم که مسئول میومد ، من میشدم : :Narahat: :read: برادرا لطفا آرامش خودتون حفظ کنید این کارا از شان شما به دوره ... اتفاقی نیافتاده که حاجی ما دیروز کشتی زمین خورد . ( اشاره به کشتی نوستالژیک دیروز بین مسئولان ) برا همه پیش میاد ..
( من = میاندار ) : برای سلامتی شهدا:Gig:[ صلوات --> اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ]
اونا هم نامردی نمیکردن همگی با هم شعار :
تدارکات ضعیفه ، تدارکات ضعیفه هوووووووووووو
نکته ی جالب اینه که خیلی از دوستان الان به مدارج بالایی دانشگاهی یا حوزوی رسیدن ولی همه با هم این گونه شعر سرایی میکردیم : هرکی نگه شفتالو ---همه :--> آلبالوووو :Moteajeb!::Gig::Moteajeb!:
هرکی نگه آلبالو ---همه :--> آلبالووو
هرکی نگه بوووووق :Moteajeb!:--> همه به هم نگاه میکردند و میوندار (این دفعه من نبودم ها ) : هیچی هیچی همون شفتالو
خلاصه شعر های حماسی زیاد میخوندیم ازجمله : ماهمه ترکیم و بربری خوریدم هیی بر سر دشمنا حمله میبریم هیی.... و ... حرم رفتن ، چون تا صبح بیدار میموندیم و طلبه آزاری میکردیم :Narahat: ، و استفاده از تمامی شوخی ها اعم از آتش زدن کبریت بین انگشتان پای دیگران مالیدن خمیر به یک دست و گرفتن اون یکی دست طرف و مالوندن یک پر به صورتش که نتیجشو خودتون میدونید ، تا استفاده از وسایل ممنوعه ( نپرسید ... ) صبح نمیتونستیم بیدار شیم و همه خواب میموندن که ساعت 10-11 بریم حرم و طبق قانون حسینیه که سر ساعت 11 شب بسته میشد قرار شد شب بریم حرم تا صبح بمونیم ( 5 دقیقه هم تا باب الجواد راه نبود )
چشمتون روز بد نبینه : هوااا سرددددد خیلی سرددد ... بسیار بسیار سرد ... رفتیم زیارت کردیم لامصب صبح نمیشد
حتی داشتیم به جایی میرسیدیم بریم خادم حسینیه رو به قتل برسونیم بریم راحت تخت بخوابیم
یادمه آیت الله مکارم هم صبح تو حرم سخنرانی داشتند خدام عزیز فرشارو آماده گوشه های صحنا میگذاشتن ما هم نا مردی نکردیدم دیدیم داریم از سرما منجمد میشیم رفتیم نفری سه تا فرش یکی برازیر دو تا هم برا دوشمون ورداشتیم در وسطای شب که رودخانه ای از مماخامون جاری شده بود خدام گرامی نامردی نکردند یقه مارو گرفتن که چرا فرشارو غصب کردین:Narahat az::Narahat::Khandidan!: ماهم عرق جوانی گرفته بود ... بگذریم ولی خدا از ما نمیدونم گذشت یا نه ؟ دوباره هوا سرد خیلی سرد ...... رفتیم از یه دیتابیس دیگشون توی یک صحن دیگه فرش غصب کردیم و توی اون قسمتا که کار بنایی فعلا تعطیل بود رفتیم و روز از نو روزی از نو ... خوابیدیم
چشمتون روز بد نبینه بیدار که شدم دیدم هیچ کدوم از رفقا نیستن از زیرمونم تو خواب اون خدام گرامیا که دعوامون شده بود باهاشون فرشو کشیدن رفتن آقا ای کلیه دردی روی این سرامیک گرفته بودیم تا بعد 2 ساعت که بچه ها رو یافتم ( گوشی داشتیم آنتن نداشتیم :Ghamgin: ) گفتم نامردا خب چرا اومدن منو بیدار نکردین ؟ گفتند چون دیدیم خیلی خوابی گفتیم خواب به خواب نشی :Moteajeb!: گفتم رو سرامیک دیگه ؟؟ همه گفتن دیشبو که یادته با ما چیکار کردی ؟ :Narahat::Khandidan!::khaneh:
ظهر که برگشتیم حسینیه برا خادمش داستان تعریف کردیم گفت جوونا ماهم دل داریم میومدید میگفتین وحی منزل که نیست :Khandidan!: درو وا میکردیم
از این هم بگذریم که مانند طلبه های عرب ندیده به هر عربی که میرسیدیم شروع میکردیم دست پا شیکسته صحبت کردن یکی از بچه ها که دبیرستانی بود و عربی هم خوب صحبت نمیکرد جلوی یه عربی رو گرفت و شروع کرد به صحبت گویا یک لفظ فارسی گفت که توهین تلقی شد به اون بنده خدا شانس آوردیم تو مملکت ایران ( سرای من است ) بودیم وگرنه یه درس حسابی میداد بهمون من رفتم عذر خواهی کردم دوستان هم پیچیدن به بازی ...
پخش فیلم تلویزیونی "ژنرال" ساخته علی شاه حاتمی در هفته دفاع مقدس
اصغر در گردان تک‌تیرانداز است و فقط افسران عراقی رده بالای ارتش را مورد هدف قرارمی دهد برای همین به او ژنرال می‌گویند.
به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، فیلم تلویزیونی "ژنرال" ساخته علی شاه حاتمی برای هفته دفاع مقدس آماده شده وروز پنجشنبه چهارم مهرماه روی آنتن شبکه سوم سیما می رود.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است؛ دو روحانی به نام های حمید (شهبانی نوری) و کریم (یاسر ولایی) نیت کرده‌اند به جبهه رفته و در گردان شهادت که گردان خط‌‌شکن است، مشغول به خدمت شوند، اما نیروهای این گردان تکمیل است و حاج علی (علی اوسیوند) -فرمانده گردان- نمی‌تواند آنها را بپذیرد.
حمید و کریم ناامید از اتاق گردان بیرون می‌آیند. و با جواد(سجاد شاه حاتمی) یکی از رزمندگان گردان شهادت روبرو می شوند. جواد به آنها توصیه می‌کند که برای ورود به گردان شهادت دَمِ اصغر معروف به ژنرال(میلاد کی مرام) را ببینند.
اصغر در گردان تک‌تیرانداز است و فقط افسران عراقی رده بالای ارتش را مورد هدف قرارمی دهد برای همین به او ژنرال می‌گویند.
تعدادی از عواملی که در ساخت فیلم همکاری داشته اند عبارتند از: گروه کارگردانی: نویسنده وکارگردان: علی شاه‌حاتمی / تهیه‌کننده: سید جلال چاوشیان / مدیر فیلمبرداری : ناصر کاووسی/ تدوین : بهزاد بهزاد پور/ بازیگران: عطاء سلمانیان، ابراهیم شفیعی، مجتبی محسنی، حسین علی میرشاهی، محرم علی آذر آفزا، سامان نیک سرشت
وقتى در فاصله
دو ماه، من، آقاى دكتر شاملى و آقاى دكتر زارعان از رساله دكتراى خود در دانشكده تعليم و تربيت دفاع كرديم، دانشگاه مراسم جشن فارغ التحصيلى به افتخار ما و چند نفر فارغ التحصيل ديگر برگزار كرد. ما هر سه نفر با درجه ممتازى از رساله خود دفاع كرده و پذيرفته
شده بوديم. پس از مراسم، يكى از استادان، آقاى رونالد موريس كه استاد مشاور من بود، ما هر سه نفر را خواست و گفت: ممكن است به دفتر من بياييد با شما سخنى دارم؟ به دفتر ايشان رفتيم. فكر مىكرديم در اين لحظات آخر حتما مطلب مهمى است كه مىخواهد براى ما باز گويد. ايشان گفت: روزى كه شما سه نفر پذيرش مىگرفتيد، در كميته پذيرش، سخن اين بود كه شما را نپذيريم، چون گفته مىشد شما آدمهاى متعصب و يك دندهاى هستيد و اين طور كه رسانههاى عمومى شما را معرفى كردهاند، همين قدر كه هم مسلمان و هم ايرانى هستيد، پيشاپيش علامت جرم در شما وجود دارد. از جانب دانشگاه هم اخطار شده بود كه نسبت به شما مقدارى بيشتر دقت و تأمل داشته باشيم. در عين حال، يكى از آقايان كه كم و بيش با شما آشنا بود، گفت: اين كه كارى ندارد. اينها را راحت مىتوان كنترل كرد. از طرفى ديديم كه دپارتمان فرهنگ و ارزشها در دانشكده تعليم و تربيت تا به حال يك دانشجوى مسلمان ايرانى نداشته است تا بخواهد از طريق او نسبت به فرهنگ اسلامى ـ ايرانى اطلاعاتى كسب كند . بنابراين به منظور ارتقا سطح دانشگاه، قبول كرديم كه شما را بپذيريم. هميشه منتظر اين بوديم كه نكند اسباب دردسر شويد، اما امروز پس از گذشت سه سال و اندى من
اين حرف را مىگويم. البته همان سال اول متوجه شدم، ولى به خاطر اين كه سبب سوء استفاده نشود، آن وقت اين سخن را به شما نگفتم، اما الان به شما مىگويم تا يادگارى از جانب من براى شما باشد. من و ساير دوستانم به اين نتيجه رسيديم كه تبليغات مسمومى كه رسانههاى عمومى عليه شما مسلمانان دارند، همه باطل است، چون ما اسلام را در رفتار شما مشاهده
كرديم. ما ديديم كه شما نه تنها متعصّبانه برخورد نمىكنيد، بلكه بسيار منطقى هستيد و حاضريد حرف خود را مطرح كنيد و دوست داريد ديگران حرف شما را نقد كنند و اين براى ما كاملاً مهم بود و فرهنگ ما همين را اقتضا مىكند. ما از اين به بعد در نوشتههاى
شما كه نگاه كنيم اسلام را مىبينيم. رفتار و سلوك شما نيز براى ما يك ارمغان بود.
[h=1]كتاب لباس روحانيت/چرا ها و بايد ها از محمد عالم زاده نوري[/h] آغاز سخن دانش آموختگان علوم دينى پس از چند سال تحصيل در حوزه و يك دوره آشنايى با فقه اسلامى، غالباً در پوششى ويژه و متفاوت از ساير مردم به لباس روحانيت در مىآيند. اين لباس به رغم پيشينة طولانى، هنوز در معرض پرسشهاى فراوانى قرار دارد.
كاوش براى يافتن پاسخ اين نگرانيها، براى طلاب نوعى تأمل در سبك و سيرة زندگى است و قطعاً از تلاش براى رازگشايى از عبارات دشوار برخى از متون كم بهاتر نيست. به علاوه، تراكم اين نگرانىها در جان انسان، به مرور ايمان و اعتقاد قلبى او را به راهى كه مىرود و كارى كه مىكند مىفرسايد و ارمغانى جز تزلزل شخصيت و آشفتگى خاطر ندارد. اين بررسىها براى فرد فرد طلاب ضرورت شخصى و براى جامعة اسلامى در شرايط امروز ضرورت اجتماعى دارد. روحانيت شيعه كه امروز از داخل و خارج در معرض هجوم انواع شبهات و انتقادات قرار گرفتهاست بايد در فاصلة زمانى كوتاهى فلسفة پيدايش، سرّ حضور، رسالت نهايى، كيفيت عمل و منطق خود را براى عموم تبيين كند و تودة انبوه نگرانيها را با بحث نظرى يا اقدام عملى حل و رفع نمايد.
اين مختصر بدون آنكه ادعاى پاسخ به همة سئوالات مربوط به لباس روحانيت را داشته باشد باب گفتوگو در اين موضوع را در قدم نخست گشوده است ،اميد آنكه اين ناچيز در ساية توجه ويژة امام دوازدهم(عج) مقبول درگاه ايزدى قرار گيرد.
[="]انواع ازدواج (طنز: قصد جسارت ندارم فقط واسه تنوع) یکم بخندیم!!!
:Nishkhand:[="]راستش دیدیم دو واژه «ازدواج مجدد» و «[="]ازدواج موقت» خیلی تکراری شده تصمیم گرفتیم یسری پیشنهاد بدیم.
[="]انواع ازدواج های پیشنهادی[="]:
* [="]ازدواج مسلم: ازدواج اول که حق مسلم هر مردی است[="].
* [="]ازدواح مفرح: مردی که از یکنواختی زندگی با همسر اولش خسته شده است، برای تفریح زن دیگری بگیرد[="].
* [="]ازدواج موجه: چرا مردی که زن اولش بچه دار نمی شود یا بیماری دارد، به بهانه های واهی مثل مردانگی و انسانیت و تن دادن به قسمت و صبر در امتحان الهی، به پای او بماند؟ موجه است که در این هنگام هرچه زودتر برای ازدواج بعدی اش اقدام کند[="].
* [="]ازدواج متمم: مرد ببیند چه صفات زنانه ای را دوست داشته که زن اولش ندارد. بعد زنی بگیرد که آن صفت ها را داشته باشد[="].
* [="]ازدواج مثلث: مرد تقوی پیشه کرده و به سه زن قناعت نماید[="].
* [="]ازدواج مربع: مرد تمام چهار زنی را که شرع به او اجازه می دهد بگیرد[="].
* [="]ازدواج ملون: مرد چهار زن بگیرد: سفید پوست، سرخ پوست، سیاه پوست و زرد پوست[="].
* [="]ازدواج منظم: مرد هر شش ماه یک بار زن بگیرد[="].
* [="]ازدواج میسر: مرد هر زنی را که برایش میسر است بگیرد[="].
* [="]ازدواج مشبک: مرد یک شبکه هرمی ازدواج راه بیندازد. به این معنی که هر زنی گرفت، آن زن، چهار زن دیگر را هم به او معرفی کند و او همه آنها را بگیرد[="].
رحمی بر مراسم ترحیم
دوماهی است ما مادر بزرگم به رحمت خدا رفته اند.
راستش احساس خوبی از مراسمی که برای این بزرگوار گرفته شد نداشتم. با شکوه بود ولی می شد از این بهتر باشه. به فرزندانش گفتم: از مراسم سوم و هفته و چهلم واجب تر این است که اگر نماز و یا روزی قضای در وصیتشون هستند به جا آورده شود.
وقتی دیدم شب ماه مبارک برخی از افراد روزه خور برای افطاری دعوت شده بودند ناراحت شدم البته افراد با کرامت بزرگوار بین آنها حضور داشتند ولی حیف هزینه های است که دستش از دنیا کوتاه شده که بخواهیم ولخرجی کنیم.
عموم برای مراسم چهلم پیشنهاد داد که هزینه شام و تشکیلات آن را به افراد نیازمند بدهیم که تصویب نشد.
ولی
در کل باید فکری برای مراسم های ترحیم گرفته شود
چه طور ما اعضای افرادی را که مرگ مغزی شده اند تشویق می کنیم به نیازمندان ببخشند
آیا اگر هزینه های مراسم اموات خلاصه تر شود و به جوانی از همان فامیل یا همسایه داده شود که ازدواج کند و از گناه و استرس رها شود بهتر نیست؟
تصمیم دارم وصیت کنم که برای من مراسم خیلی جزیی بگیرید و همان هزینه آن مراسم را به طلبه ای نیازمند بدهند:Nishkhand:
البته اگر افرادی پیدا نشود که آبروی آنها مهم تر از آخرتم باشد
استاد احمد عابدی در سال 1339 ش. در یکی از روستاهای نجف آباد به دنیا آمد. ایشان در سال 1351 وارد حوزه علمیه شد و همزمان با دروس حوزوی، تحصیلات غیرحوزوی خود را نیز ادامه داد. وی در سال های تحصیل، از محضر استادان بزرگی چون: حضرت آیة الله محمدتقی بهجت، آیة الله شیخ مرتضی حائری، آیة الله حسین وحید خراسانی، آیة الله شیخ جواد تبریزی، آیة الله یحیی انصاری شیرازی، آیة الله غلامرضا صلواتی، علاّمه حسن حسن زاده آملی و آیة الله کوکبی دروس فقه، اصول و فلسفه را با موفقیّت فراگرفت. و نیز سال ها از محضر استاد آیة الله شیخ حسن تهرانی به صورت خصوصی کسب فیض نمود.
استاد از سال 1356 تدریس علوم حوزوی را آغاز نمود و از سال 1377 به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت.
تحصیلات دانشگاهی استاد عابدی تا اخذ دکترای فلسفه از دانشگاه تهران ادامه یافت و از سال 1369 به تدریس در مقطع کارشناسی ارشد در دروس فلسفه و علوم قرآنی در دانشگاه موفّق گردید.
سفرهای خارج از کشور استاد در جهت فعالیت های علمی، تبلیغی به کشورهای: هلند، بلژیک، لوکزامبورک، آلمان، فرانسه، مصر، هند، کشمیر و لبنان بوده است. ایشان به زبان عربی تسلط دارد. استاد با سابقه 91 ماه جبهه، دارای «نشان فتح» عملیات فتح المبین از سوی فرمانده کلّ قوا می باشند.
کتاب های استاد احمد عابدی
آشنایی با بحارالأنوار - آفتاب سبزوار - دفتر عقل و قلب - مجموعه سخنرانی در کنگره حضرت فاطمه معصومه (س) - معرفت حدیث - مکتب کلامی قم
الآداب الدینیة - الحاشیة علی إلهیات - الحاشیة علی شروح الإشارات جلد 1 و 2
مسند علی بن إبراهیم القمی (8 جلدی)
لطیفه: یکی از قاریان مصری را دعوت کرده بودند برای قرائت در خواست پول زیادی کرده بود.
یه اصفهانی شیرین زبون گفته بابا چه خبرس مگه؟!!
گفته بود قرآن گفته ولاتشتروا بایاتی ثمنا قلیلا آیات من رو به بهای کمی نفروشید
لطیفه: خانم معلم می خواست درباره بهشت با برای بچه ها قصه بگه.
تازه با آب و تاب شروع کرده بود که یکی از بچه ها گفت: خانم برامون قصه بهشت را تعریف نکنید می خوایم یه دفعه بریم و سورپرایز بشیم:Nishkhand:
سلام
خیلی خیلی متشکرم از تذکر به جای شما
خب بنا نبوده که تاپیک شوخ طبعی ادامه یابد چند پست زدیم که درباره راه و رسم طلبگی بود و مرد عمل و...بعد از آن دو لطیفه حلال بیان شد.
مجبوریم همه کاربران سایت را در نظر بگیریم افراد از نظر باورهای دینی متفاوت هستند. افرادی هستند که اگر بحث خشک باشد همان حقایق را هم دنبال نمی کنند.
به نظرم شوخ طبعی به جا ضرر نمی زند و نباید اساس بر شوخ طبعی باشد و حزن غلبه داشته باشد در کل.
بُریر شب عاشوار شوخ طبعی می کرد
راز شادی امام حسین در قتلگاه | اصغر طاهر زاده | دانلود دانلود
ما بايد اهل محاسبه باشيم، هر چند اهل توبه نباشيم و تدارك نكنيم، خود محاسبه مطلوب است. اگر بدانيم فلان روز حسينى ـ عليه السّلام ـ و فلان روز يزيدى هستيم، بهتر از اين است كه اصلاً ندانيم يزيدى هستيم يا حسينى. سرانجام ممكن است روزى به خود بياييم و بخواهيم تدارك كنيم. با توجه به عيوب خويش و اصلاح آنها، فرصت رسيدگى به حساب هر روز خود را نداريم، چه رسد به حساب مردم!«أَفْضَلُ النّاسِ مَنْ شَغَلَتْهُ مَعايِبُهُ عَنْ عُيُوبِ النّاسِ.» برترين مردم كسى است كه پرداختن به عيوب خود، او را از توجّه به عيوب مردم باز دارد.
به فكر خود باشيم، خود را اصلاح كنيم. اگر به خود نرسيديم و خود را اصلاح نكرديم، نمى توانيم ديگران را اصلاح كنيم.
نام کتاب: دختر باید خانوم باشه
مولف: رضا اخوی
ناشر: خاکیان- قم
چاپ: اول-92
کتاب دختر باید خانوم باشد، نگاهی بی بدیل دختران در آموزه های دینی.
این کتاب به قلم آقای رضا اخوی از سوی انتشارات خاکیان به چاپ رسیده است.
در مقدمه این کتاب چنین آمده است:
دختر هم ریحانه است؛ گل است؛ گل زیبای آفرینش که افزون بر این خوبی ها، آرامش و مهربانی، حیا و نجابت، گذشت و فداکاری، معنویت و خداخواهی و ده ها ویژگی دیگر را هم داراست.
کتاب با بیان زیبای ادبی و تصاویر مرتبط به تبیین جایگاه بی بدیل دختران در آموزه های دینی، خطرات، آفت ها، آسیب احتمالی راه های مراقبت از دختران پرداخته است.
مطالب مطرح شده عبارتند:
پروانه های صورتی، دخترنگو بلا بگو، دختر چشم آبی، کمربند مشکی، الماس، پارک ممنوع، سوزن و سوءظن، بلغورعشق، غرولند، کوه و کلنگ، دماغ سوخته، گلاب به روتون، مورچه چپ کرده، خوش اشتها، از جنس بهشت، حیای دخترانه، مادرهستی، بوی باران و...
به نظر شما علل موفقیت ایشان چیست که هنوز هم بعد از 34 سال در رسانه محبوبیت دارد؟
در حالی که یک مجری را اجازه نمی دهند پشت سر هم برنامه داشته باشد تا تازگی او از دست نرود؟
وحی در قرآن به معانی مختلف است
وحی به انبیا
وحی به زنبور عسل
وحی به مادر موسی
وحی شیاطین به یاران و هواداران خود
و..
فقط اولی وحی خاص است
مداحی در مقام حضرت علی اکبر می گفت: در قرآن داریم خدا به زنبور وحی کرد. به مادر موسی وحی کرد. برای شما جای تعجب نباشد که به علی اکبر هم وحی کند.
بعد هم گفت: حیف که وقت ندارم وگرنه تا خد صبح درباره فضائل علی اکبر می گفتم.
به قول آقای قرائتی
هرکسی باید کار خود را بکند. مداح مداحی خود را. سخنرانی نکند
و سخنرانی که تفسیر نمی داند تفسیر اولویت دارد نرود مداحی یادبگیرید
به نظر شما علل موفقیت ایشان چیست که هنوز هم بعد از 34 سال در رسانه محبوبیت دارد؟
در حالی که یک مجری را اجازه نمی دهند پشت سر هم برنامه داشته باشد تا تازگی او از دست نرود؟
یه بنده خدایی میگفت به خواهر کوچکترم توصیه کردم تفاسیر ایت الله جوادی رو گوش کن بعد یه مدت زنگ زد گفت:ابجی ذات اقدس اله کیه؟!!
:Nishkhand:
میگفت:گفتم نمیخواد گوش کنی ولش کن!!!...
به نظر من یکی از مهم ترین دلایلش سطح محتوی صحبت ایشون است!از پسر بچه ی 7،8 ساله تا پیرزن 70 ساله دیدم میشینه پای برنامشون.یه جورایی مخاطب خاص نداره....
(البته سو تفاهم نشه تفاسیر ایت الله جوادی واقعا عاااالین به نظر من. به خصوص که چون حالت تدریس و پرسش و پاسخ داره به جا افتادن مطلب بهتر کمک میکنه! ولی خب برای همه روون نیست.)
مسله دیگه صداقت فوق العادشونه.ریز ترین چیرها رو هم سعی میکنن دقیق بگن.و مطلب دیگه اینکه حرفاشون تکراری نیست.یه وقتایی ادم یه سخنرانی گوش میکنه جدا از اینکه خود محتوا رو چندین بار دیگه تو باقی سخنرانیا شنیده تو همون سخنرانی هم چندین بار یه مطلب تکرار و دوره میشه.خب ادم حوصله اش نمیگیره.طولانی هم صحبت نمیکنن.مختصر و مفید.و البته خلوصشونم خیلی موثره.اهل کلاس و پرستیژ و...هم نیستن.راحتن.خودشونن...
به نظر شما علل موفقیت ایشان چیست که هنوز هم بعد از 34 سال در رسانه محبوبیت دارد؟
در حالی که یک مجری را اجازه نمی دهند پشت سر هم برنامه داشته باشد تا تازگی او از دست نرود؟
ایشون حرف حق میزنند، مفاهیم و تفسیر قرآن را به ساده ترین شکل و به سبک روز میگن و اکثر مثالهاشون چیزایی که تو زندگی اکثر ماها هست!
کاربر مهمان خوش آمدید
صد رحمت به گاد فادر و بتل لوس آنجلس و یونیورسال سولجر...
لا اقل هالیوود، فیلم ضد ارزشی(های خودشون) نمیسازه...
می گفت: تازه برای زندگی به یک مجتمع رفته بودیم. فرزندم رفته بود تو حیات بازی کنه. چیزی نگذشت ناراحت برگشت. گفتم چیه؟ کشتی هات غرق شده؟
گفت: یکی اومد بچه اش را صدا زد گفت: دیگه نبینم با این بچه بازی کنی ها اینا آخوندن.
بعد از مدتی که در مجتمع بودیم یواش یواش ما را از دور برانداز می کرد و کم کم براش عادی شد.
الان بچه ام را برای جشن تولد فرزندش دعوت کرده و گفته هر کی نیاد حتما حتما تو باید بیایی؟
عمامه ای این طوری توی بلوچ ها رایج است.
[="Tahoma"][="SeaGreen"] سیده رقیه;381419 نوشت:
اللهم عجل لولیک الفرج
سلام
کاش این رو نمی گفتید و من سکوت می کردم
اما الان نیز سکوت می کنم ولی شما رو به مطالعه در مورد نوحه نظر دهی و سوال و پرسش از امیر المومنین دعوت می کنم و خوشحال می شوم که منو در جریان بگذارید
ولی یک نکته رو می دونم
بهترین دوست اینه که عیب منو بهم بگه
بنظرتون امامان ما که برترین مخلوقات اند چقدر این حرف رو زدند؟
مگر غیر اینه که صدا و سیما زیر نظر رهبر هست؟
اگر هست چرا اصلاح نمی کنند؟
فقط برای سال های اخیر است؟
فیلمامون چطور؟
نمی خواهم در مورد فیلم نظر بدم
اما به نظر حرفتون صحیح است
اما باید فکر کرد که نشان دادن منفی ها با روحیات مردممون درست است یا خیر؟
:Gol:[/]
بله اینجا همونطور که جناب حامی فرمودند اینجا جای بحث نیست.
اما حضرت علی علیه السلام با وجود اون مردم مگه تونست همه چیز رو کنترل کنه؟؟؟؟؟؟؟؟
بعد هم مگه حضرت امام جواد یه نفر رو نفرستادن تا به کندی بگه تو در حدی نیستی که بخای این حرف رو بزنی سیده رقیه هم درست گفته کسی باید حد خودش رو بدونه اگه شبهه هم داره تو تاپیک خیلی مودبانه مطرح کنه...
با سلام
و عرض و طول ادب، من مخالفم که شما با دوستمان این طوری برخورد کرده اید. اگر روحیه رهبری را بشناسید ایشان هم از نقد فرار نمی کند و نقد را سازنده می داند. نقد ایشان برای تخریب نبوده.
همین سؤال را چند سال قبل که چندتا شبکه داشتیم از مدیر شبکه 3 ظاهرا طلاب پرسیدند که چرا برنامه ها مخالف منویات رهبری هم در رسانه وجود دارد.
ایشان گفتند: خب من یکی بهترین نیروها را گزینش کرده ایم واقعا من آن قدر وقت ندارم که بخواهم تک تک برنامه های 24 ساعت را ببینم کارها را به مدیران بخش های تحت نظارتم داده ام. گاهی می بینم برنامه ای اشکالاتی دارد سراغ او می رویم به تذکر می دهیم ولی می بینیم که ایشان واقعا به آن نکته توجه نداشته است و یا عیب نمی دانسته و عنادی نداشته دیدگاه او این طور بوده
وقتی که من مدیر یک شبکه هستم گاهی برنامه هایی از دست مان در می رود که از روی عناد نبوده و واقعا وقت بررسی همه برنامه ها را ندارم چگونه از رهبری انتظار دارید که بر همه برنامه ها نظارت داشته باشد
یه وقتی آقای لاریجانی مسؤول صدا و سیما بودند ایشان به اشکلات طلاب این گونه جواب دادند که
بسیاری از مدیران و کارشناسان رسانه نظربه های غربی را درباره رسانه خوانده اند و مبانی آنها همان مبانی غرب است به همین خاطر ما اصلا برای سریال شب دهم، امام علی و....مشکل داشتیم آنها می گفتند هنر برای هنر است.
با هنر نمی شود و نباید کار دینی کرد
برخی هم می گفتند قداست دین با هنر شکسته می شود
و عده ای هم اصرار می کردند که هنر بدون سکس ...معنی ندارد و.....
من با این افکار در گیر بود.
مذهبی ها من را طرد می کنند و آن صاحبان رسانه من را نقد می کنند من مانده ام لای منگنه
و واقعا هم سخت بوده
خب رسانه ما با این افراد کار می کند البته نمی گویم همه این طوری هستند ولی غالب و قالب همین است. اگر کسی واقعا دلسوز است این گوی این میدان وارد شود و در این زمینه تخصص بگیرد
ولی افراد مذهبی هم لابه لای سریال سازی و فیلم سازی و....گریم های که مرد زن را و زن مرد را گریم می کنند می مانند چه کنند همچنان که برخی از طلابی که تحصیلات کارگردانی و فیلم نامه نویسی داشتند واقعا از این اوضاع بلشور شاکی بودند و نمی توانند با افراد بی قید کار کنند
کار به این راحتی هم نیست.
اما همه مسؤولان اذعان دارند این رسانه به طور کل مطلوب نظر رهبری نیست و باید تلاش کرد تا به حد مطلوب برسیم با تخصص گرفتن افراد متعهد و انتقادات و پیشنهادات سازنده نه کوبنده.
تشکر از همه شما بزرگواران
موضوع از بحث خارج بشود با قیچی اصلاحاتم که تازه تیزش کردم حذفشون می کنم ها از من گفتن یا علی
طلاب چقدر شهریه میگیرند؟/نماینده شیراز: برای طلبگی، علاوه بر تهذیب، باید تنبیه هم شد؟
سیاست > مجلس - سید حسین ذوالانوار نماینده شیراز در مجلس در بخشی از نطق امروز خود از میزان ناچیز شهریه طلاب گلایه کرد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،وی با بیان اینکه جریان نظام اسلامی و حوزه‌های علمیه دو جریان مرتبط با یکدیگر هستند، گفت: سرنوشت نظام به حوزه‌های علمیه مدیون است و دولت باید به آن کمک کند.
به گفته وی هزینه یک دانشجوی علوم انسانی
در مقطع کارشناسی 5/2 میلیون تومان،
در همان رشته برای دانشجوی ارشد 5/5 میلیون تومان
و برای دانشجوی دکترای علوم انسانی 7/14 میلیون تومان است
که متقابلا هزینه طلاب در مقاطع و سطوح دو و سه و چهار یعنی از طلبه‌ای که 6 تا 15 سال در مقطع دکترا درس خوانده، به طور متوسط 440 هزار تومان در سال 91 بوده است.
بخشی از سخنان وی درباره شهریه طلاب را در این فایل صوتی بشنوید.
به شهریه طلاب اصلا رسیدگی نمیشه ،اگه میخواستن کاری بکنن تاحالا انجام شده بود 30و چند سال گذشته...
حتی رهبر عزیز هم فرمودند که باید شهریه ها زیاد بشه ولی کو هماهنگی
فقط شهریه رهبری مقدارش تغییر کرد نه بقیه مراجع
هماهنگی در آنها مهم است
در دولت دکتر احمدی نژاد هم من شنیده بودم که برای طلاب هزینه ای در نظر گرفته شده بود ولی اعتراض کردن (نه طلاب)که نه اگر پول از دولت گرفته شود جیره خور دولت شود نمیشود.و......
الان دقیقا خاطرم نیست
ولی اینم رسمش نیست
درسته برای رضای خدا و.. هست
اما زن و بچه چی؟
بچه ای که میبینه دوستاش چه امکاناتی دارن و اون نداره چی ؟
من به وضوح دیدم این شرایط رو که میگم
البته بعد از تحصیل برخی از طلاب متناسب با حوزه کاری و مدرک تحصیلی شان از سازمان که کار کند حقوق دریافت می کنند و شهریه نمی گیرند
الان طلبه ای که جایی رسمی شود خیلی کم است از جمله افرادی که تدریس می کنند و پژوهش. مراکز سال قبل حتی آنهایی که با طلاب اساتید قرارداد رسمی داشتند یک طرفه به خاطر مشکل بودجه قرار داد را لغو کردند
کتابی برای مرکزی نوشتم به درخواست خودشون وقتی ایمیل کردم گفتند ما بودجه نداریم نوشتن یک کتاب آنهایی که اهل قلم هستند می دونن یعنی چه الان هم شاید این روزها مثل کتاب نیش ها و نوشها و شوخ طبعی های طلبگی و کتاب درمانی ام و کتاب قوانین شوخی و ایین خوشی گذاشتم در همین سایت
فکر کنم این عکس رو توی تبیان دیده بودم یا ... نمیدونم ولی الان این طلاب که ما میبینیم که کم در آمد هستند پایه هاشون هم کمه و متاهل و صاحب فرزند هم هستند
پایه 3 و1فرزند
و.....
اینها چطور پول جمع کنند خونه بگیرند ؟
چطور وام هاشون رو بدن
چطور هزینه بچه شون رو بدن
در صورتی که در پایه مقدمات هیچ شغل دیگه ای نمیتونن داشته باشن
خرید ملزومات منزل و.... هزاران مشکل دیگه
300تومان مثلا در آمد که نمیشود
کسی واقعا پیگیری کرده؟
البته همین الان هم طلبه ای که برای حوزه تدریس می کند یا تألیف می کند حق الزحمت ناچیزی می گیرد
یک سال است با یک طلبه برای یک مجموعه کتابی می نویسیم نزدیک 500 صفحه شده است. جلد اول تمام شده به زور یک میلیون دویست تومان در دو نوبت به ما داده اند. یعنی با آن همه جدول و تنظیمات نمودارهایی که داشته نصف هزینه تایپ هم نمی شود
به مسؤول روحانی آنجا اعتراض کردیم
می گوید ما نمی توانیم هزینه کتاب تان را بدهیم و قسطی باید بدهیم
مقاله ای برای فصلنامه بینات داده ام یک سال قبل. یک هفته قبل تماس گرفته ام می گویند مطمئنا تا یک سال آینده هم چاپ نمی شود.
ان شالله به زودی بحث را مفصل ادامه می دهم می دونم خیلی ها انتقادهایی هم دارند
مثلا می گویند چرا همین مقدار کم را هم باید شهریه بدهند دانشجو شهریه می پردازد.
خلاصه کلام
من مشاورم حوزوی هستم. زندگی من حوزوی با یک مشاوری که دانشگاه درس خوانده اصلا قابل قیاس نیست بعد از تحصل دانشگاهی می رود سی خودش. ولی ما تا قیامت نسبت به همین شهریه هم خودمون را مدیون می دونیم و البته ناسزا هم می شنویم.
درد زیاد است خوب شد مجالی شد بگوییم کمی تخلیه هیجانی شویم
باسلام
به نظر این حقیر روحانیون گرامی باید مثل موارد همین تصویر که جناب حامی زحمتشو کشیدن کار کنن و مشکلات زندگیشونو رفع کنن.
مگه قراره چون فقط درس حوزه خوندن تا آخر عمرشون زندگیشون تامین باشه؟
جالب میشه اگر من هم بگویم که من دانشجو هستم و دانشگاهی و همسرم طلبه
البته ما این مشکلاتی را که نوشتم نداریم خدا رو شکر ولی خیلی ها رو میبینم که این مشکلات رو دارند و خیلی برام سخته
خیلی از طلاب مثل همین نمودار درس خونده ایم ولی
مشکلات زیادی داریم
عاقدی می گفت چند ماه است من 4-5 عقد بیشتر نداشته ام و حقوقی از ثبت هم نمی گیرم. ولی با این حال ثبت به من گیر می ده که باید در ساعات اداری در ثبت حاضر باشید
می گویم شما حقوق به ما نمی دهیم ما زندگی را چگونه اداره کنیم؟ مجبورم بروم دنبال کار دیگری
مسأله این است که یک روحانی که مبلغ یک مسجد هم می شود هیچ ارگانی قبول نمی کند او را تأمین کند که بدون دغدغه کار تبلیغی اش را انجام دهد.
اصفهان یکی از اقوامان جز هیأت امنای مسجدی بود پرسیدیم این روحانی را که اینجا میاد تأمین می کنید؟
گفت میگه چی کار می کنه؟ یه نماز می خونه و یک سخنرانی و پرسش و پاسخ.
گفتم آیا در طول سال با این تجربه علمی اش وقت خاصی قرار می دهد سه چهار ساعت وقت نمی گزارد مرتب حاضر نمی شود
چیزی که به او می دادند هزینه بنزین او هم نمی شد از مسیری که آمده بود
.........................
یک از دوستان مشاور طلبه ام برای سخنرانی جایی دعوت شده بود می گفت با ماشین شخصی خودم رفته ام و برگشته ام و 3 ساعت جلسه طول کشیده بعد از یک سال یک پاکت داده اند به من 20 هزار تومان در آن گذاشته اند.
بنده خدایی شک می کرد به حرف های من گفت واقعا این طوری است؟
برخی هم شک نمی کنند ولی با تردید به سخنان من نگاه می کنند که همان معنی شک است؟
بهشون گفتم هرکس شک دارد برویم سراغ آن مرکز نه طلبه بپرسیم چقدر مثلا به او دادید؟
جلساتی برای جامعه القرآنی رفته بودم بعد از چند ماهی خانمی تلفن زد و آدرس گرفت.
بعد آمد در کفش را باز کرد ماشاالله کیف خانم ها که پر زیپ است و جیب. از هر کدام 4 -5 هزار تومان جمع کرد و بد شمرد گفت قابل شما را نداره.
گفتم ظاهر جامعه القرآن وضعش خیلی بد است بماند.
متأسفانه زحمتکشان حوزوی که با تلاش و کم خوابی هم کار می کنند وضع مالی خوبی ندارند
این مثل وضع اقتصادی طلاب است
والا شاید چون اون اصفهان بوده ناخن خشکی کردن.
تو شهر ما نماز و نطق بعد نماز هرکدوم هزینه جدا داره و آقایون وقتی جایی دعوت میشن میپرسن فقط نمازه یا سخنرانیم داره.:khaneh:
خیلی از آقایونی که طلبه میشن با وجود اینکه شرایط خانوادگیشان به گونه ای نیست که ایشان طلبه بشوند ،ولی راه طلبگی را انتخاب میکنند و وقتی خواهران و برادران این افراد به پیشرفت هایی که میرسند این فرد طلبه رامورد تمسخر قرار میدهند .
نمیدانم اینجا جایش بود بگویم یا نه
ولی اگر اینجا نگوییم کجا بگوییم؟!
این جمله با این که کوتاه بود معانی زیادی داشت
مردم فکر میکنند که طلبه ها پول دارن و بقول خودشون بودجه کشور دست طلبه ها هست
دیگه نمیدونن...:Ghamgin:
کارگر ساختمون از صبح تا شب کار میکنه 30 تومن بهش میدن برا یه ساعت 30 تومن کمه؟!:Moteajeb!:
سیده راضیه خانوم
اون حاج آقا گفته بودن که پول نمیگیرن و ما خودمون دلمون خواست 30 تومن بدیم
مایه داریه دیگه.... پول داشتیم دلمون خواست 30 تومن بدیم .....ریا شد :khaneh:
هر چی اصرار کردیم نمیگرفتن
به ناچار گرفتن
یعنی مجبور شدن با اصرار ما بگیرن وگرنه نمیشد برن ،چون ما قبول نمیکردیم
بنده خدایی از شهر کرد تلفنی گلایه می کرد می گفت فلان روحانی را دعوت کرده ایم از تهران منشی او گفت مثلا اگر بخواهند آنجا بیایند 150 هزار تومان هزینه دارد. و کلی ناسزا می گفت. که برای دو ساعت جلسه این قدر پول باید بگیره؟
گفتم اولا لازم نیست شما یک روحانی را از تهران دعوت کنید دوما
شما الان با اتوبوس از شهر کرد بخواهی بروی تهران و برگردی چقدر هزینه داره؟
ایشان که در محل زندگی شما که نیست.
آیا حداقل 14-15 ساعت در مجوع رفت و برگشتش وقت او گرفته می شود یا نه؟
سوم این که وضع همه طلاب هم که این طور نیست یک نفر ستاره سینما است همه از او دعوت می گیرند یک نفر هم مانند هنرپیشه هایی هستند که بعد از مدت ها یک نقش جزیی در فیلمی بازی می کند ولی مردم همه می گویند هنرپیشه ها وضع مالی خوبی دارند بدون در نظر گرفتن تعداد ستاره ها.
خطبای مشهور هم زیاد نیست حتی گوشه کنار کشور هم می شناسند. حتی خطبای مشهور هم کارشان همیشگی نیست و اغلب افرادی آنها را دعوت می کنند و خودشان هزینه می دهند و می دانند که راه دور نمی رود مثلا تهرانی ها بازاری می دانند شیخ حسین انصاریان همین هزینه را خرج جهیزیه دادن می کند
ولی از نظر اقتصادی یک روحانی که مدرک دکترا یا فوق لیسانس حوزه داره حقش هست که مثل یک دبیر باشد یا نه؟
خیلی بی انصافید! چرا با کارگر ساختمون مقایسه می کنید؟؟!!
طلبه 20 سال درس میخونه و عمرشو میذاره اون وقت با کارگر ساختمون یکیه؟؟
چرا با مداح ها مقایسه نمی کنید؟ مداحی که بلیط رفت و برگشت هواپیما براش میگیرن و برای دو شب یک میلیون بهش میدن؟
یا خواننده ای که برای هر کنسرتش چند میلیون میگیره؛
یا دکتری که 7،8 سال درس خونده و برای یک ویزیت پنج دقیقه ای 25 هزار تومن پول میگیره همه هم دعاش می کنن!
در شأن طلاب نیست ولی میخوام بگم که به اشتباهتون پی ببرید: یا رقاصی که در یک شب عروسی با یک قر و فر جیب هایش پر می شود؛
این که نشد حرف خواهر من! کارگر ساختمون هر قدر میخواد بگیره چه ربطی داره؟ الان بعضی مشاورین اقتصادی هستند که با 7 سال درس خوندن برای هر ساعت مشاوره ده میلیون تومان پول می گیرن.من سراغ دارم! اون کسایی هم که دم در دستشویی ها میشینن از صبح تا شب 20 تومنی در میارن.احتمالا نمی خواهید با اونا مقایسه کنید؟
حیف طلبه ای که عمرشو میذاره و دشوارترین درس ها رو می خونه اون وقت باید با کارگر ساختمون مقایسه بشه!
خب البته منظور دوستمان مقام ارزشی کارگر نیست وگرنه می دانیم که پیامبر دست پینه بسته سعد انصاری را که برای کسب رزق حلال کار می کرد را بوسید و گفتند این آتش جهنم به این دست نمی رسد.
اما واقعا این خبرها نیست.
من خودم منبری نیستم ولی با طلاب و روحانیون مبلغ زیادی دوستم و شرایطشان را می دانم. خیلی مردم وضع مالی یک روحانی که مثلا رسمی دادگاه است یا رسمی نیروی انتظامی یا ارتش است را با یک مبلغ می سنجد خب کسی که رسمی است متناسب با مدرک تحصیلیش مثل بقیه نیروهای آن سازمان دریافتی داردو ولی روحانیون مبلغ اغلب توسط مردم تأمین می شوند. اونی هم که چیزی می دهد برای دین می دهد و راضی هم هست برخی که چیزی نمی دهند ناراضی اند که این از کجا میاره.
وضعیت معیشتی طلاب در قم هم واقعا اسفناک است کسی که اهل تحقیق و بررسی است می تواند وقت بگذارد و برود در مناطقی مختلف بپرسد. تا مبادا مشمول این حدیث شود که از نادانی افراد هم بس که آن چه شنیده اند را بدون تحقیق بیان کنند و قبول.
من خودم اصالتا روستایی هستم. یک ماه پیش از بابام پرسیدم که این روحانی روستا از کجا تأمین میشه مقداری زمین کشاورزی از پدرش به او رسیده است خیلی قانع است و برخلاف همه که منزل نو ساخته اند و ماشینی دارند همان وضعیت قدیم را دارد و رشد مالی زیادی نکرده است. گفت بنده خدا هیچ انتظاری نداره و کسی هم کمکش نمی کند هر سه نوبت هم مگر تابستان ها که ده روز مشهد می رود نماز جماعت می خواند و در مناسبت ها سخنرانی می کند و فقط ایام ماه مبارک مردم 200 هزار تومان به او دادند.
مدتی است که مراکز تبلیغی علنا به روحانیون پیامک می دهد که ما شما را برای تبلیغ معرفی می کنیم و حکم تبلیغی می دهیم ولی نمی توانیم بودجه ای بدهیم.
یک نفر می گفت این روحانی محل کلی پول می گیره گفتم آره جون خودت حتما یکی هم شما هستید که به او پول می دهید در ثانی فردی هم که دعوت کند از جان و دلش به او پولی می دهد و اجباری نیست.
برادر یکی از اساتید حوزه که جز سخنران معروف هم هست و کتاب های حوزوی هم نوشته است و شرح کرده می گفت. برادرم گاهی مشکل مالی هم پیدا می کند چون اولا کتاب هایی که نوشته تخصصی است و وقت زیادی برای نوشتنش می گذارد ولی تیراژ زیادی ندارد. گاهی هم دعوت می کنند ولی حتی هزینه رفت و برگشتش را هم نمی دهند. یک بار از شهری سه ساعتی قم دعوتش کردند برای ماه مبارک رفت و شب بر می گشت تا روزه اش بهم نخورد آخر ماه کسی که دعوت کرده بود گفته بود که ما که شرمنده ایم ان شاالله روز قیامت از ارباب مان عوضش را دریافت کنید.
راستی هنوز از یک سخنران پرسیده اید برای یک ساعت سخنرانی قبل از آن سخنرانی چند ساعت وقت می گذارید؟
ترم گذشته من خودم کلاسی داشتم برای هر جلسه 7-8 ساعت مطالعه می کردم
و دوستان سخنرانم را می دانم که برای یک ساعت سخنرانی وقت خیلی زیادی را می گذارند. شما در کلاس دانشگاه یک درس را بخواهید کنفرانس بدهید چقدر وقت می گذارید یا پایان نامه خود را که خودتان نوشته اید بخواهید گزارش دهید چقدر وقت می گذارید؟
دوران جوانی با برادران بسیجی که غالبا از طلبه های اهل حال بودند و همه هم از طرف "مسجد جامع بووق" ; مشرف به مشهد مقدس شدیم ...
همه چی عالی پیش میرفت کلا خاطره رو در چند بخش تقسیم بنده میکنیم :
از لحاظ تغذیه ، یک پیرمرد معتمدی داشتیم که بهش میگفتند "دکتر" مسئول پخت غذاها بود :Kaf: از (از این بگذریم که یکی از رفقا در حسینیه مانده بود و نحوه ی تهیه غذا رو دیده بود و دیگر تا آخر سفر ساندیس و کیک هم حالش را بهم میزد :Khandidan!: )
بر اساس خبط بزرگی که مرتکب شده بودند مارو کردند مسئول تدارکات :khaneh:
بر خلاف اینکه ما باید از کیان خودمون دفاع کنیم بچه ها رو میشوراندیم که این حدیث موضوعه ی زیبا رو پا بدن :
ما بجه تهرونیم گشنه نمیمونیم ما بچه تهرونیم گشنه نمیمونیم
(من = میاندار ) : بگوووو
الذین یومنون وقت نُونَ گشنَمونَ
بعد هم که مسئول میومد ، من میشدم : :Narahat: :read: برادرا لطفا آرامش خودتون حفظ کنید این کارا از شان شما به دوره ... اتفاقی نیافتاده که حاجی ما دیروز کشتی زمین خورد . ( اشاره به کشتی نوستالژیک دیروز بین مسئولان
( من = میاندار ) : برای سلامتی شهدا:Gig:[ صلوات --> اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ]
اونا هم نامردی نمیکردن همگی با هم شعار :
نکته ی جالب اینه که خیلی از دوستان الان به مدارج بالایی دانشگاهی یا حوزوی رسیدن ولی همه با هم این گونه شعر سرایی میکردیم :
هرکی نگه شفتالو ---همه :--> آلبالوووو :Moteajeb!::Gig::Moteajeb!:
هرکی نگه آلبالو ---همه :--> آلبالووو
هرکی نگه بوووووق :Moteajeb!:--> همه به هم نگاه میکردند و میوندار (این دفعه من نبودم ها ) : هیچی هیچی همون شفتالو
خلاصه شعر های حماسی زیاد میخوندیم ازجمله : ماهمه ترکیم و بربری خوریدم هیی بر سر دشمنا حمله میبریم هیی.... و ...
خیلی سرددد ... بسیار بسیار سرد ... رفتیم زیارت کردیم 
لامصب صبح نمیشد 
ما هم نا مردی نکردیدم دیدیم داریم از سرما منجمد میشیم رفتیم نفری سه تا فرش یکی برازیر دو تا هم برا دوشمون ورداشتیم در وسطای شب که رودخانه ای از مماخامون جاری شده بود خدام گرامی نامردی نکردند یقه مارو گرفتن که چرا فرشارو غصب کردین:Narahat az::Narahat::Khandidan!: ماهم عرق جوانی گرفته بود ... بگذریم ولی خدا از ما نمیدونم گذشت یا نه ؟ دوباره هوا سرد 
خیلی سرد ...... رفتیم از یه دیتابیس دیگشون توی یک صحن دیگه فرش غصب کردیم و توی اون قسمتا که کار بنایی فعلا تعطیل بود رفتیم و روز از نو روزی از نو ... خوابیدیم 
از زیرمونم تو خواب اون خدام گرامیا که دعوامون شده بود باهاشون فرشو کشیدن رفتن 
آقا ای کلیه دردی روی این سرامیک گرفته بودیم 
تا بعد 2 ساعت که بچه ها رو یافتم ( گوشی داشتیم آنتن نداشتیم :Ghamgin: ) گفتم نامردا خب چرا اومدن منو بیدار نکردین ؟ گفتند چون دیدیم خیلی خوابی گفتیم خواب به خواب نشی :Moteajeb!: گفتم رو سرامیک دیگه ؟؟ همه گفتن دیشبو که یادته با ما چیکار کردی ؟ :Narahat::Khandidan!::khaneh:
حرم رفتن ، چون تا صبح بیدار میموندیم و طلبه آزاری میکردیم :Narahat: ، و استفاده از تمامی شوخی ها اعم از آتش زدن کبریت بین انگشتان پای دیگران مالیدن خمیر به یک دست و گرفتن اون یکی دست طرف و مالوندن یک پر به صورتش که نتیجشو خودتون میدونید ، تا استفاده از وسایل ممنوعه ( نپرسید ... ) صبح نمیتونستیم بیدار شیم و همه خواب میموندن که ساعت 10-11 بریم حرم و طبق قانون حسینیه که سر ساعت 11 شب بسته میشد قرار شد شب بریم حرم تا صبح بمونیم ( 5 دقیقه هم تا باب الجواد راه نبود )
چشمتون روز بد نبینه : هوااا سرددددد
حتی داشتیم به جایی میرسیدیم بریم خادم حسینیه رو به قتل برسونیم بریم راحت تخت بخوابیم
یادمه آیت الله مکارم هم صبح تو حرم سخنرانی داشتند خدام عزیز فرشارو آماده گوشه های صحنا میگذاشتن
چشمتون روز بد نبینه بیدار که شدم دیدم هیچ کدوم از رفقا نیستن
ظهر که برگشتیم حسینیه برا خادمش داستان تعریف کردیم گفت جوونا ماهم دل داریم میومدید میگفتین وحی منزل که نیست :Khandidan!: درو وا میکردیم
از این هم بگذریم که مانند طلبه های عرب ندیده به هر عربی که میرسیدیم شروع میکردیم دست پا شیکسته صحبت کردن یکی از بچه ها که دبیرستانی بود و عربی هم خوب صحبت نمیکرد جلوی یه عربی رو گرفت و شروع کرد به صحبت گویا یک لفظ فارسی گفت که توهین تلقی شد به اون بنده خدا
شانس آوردیم تو مملکت ایران ( سرای من است ) بودیم وگرنه یه درس حسابی میداد بهمون 
من رفتم عذر خواهی کردم دوستان هم پیچیدن به بازی ...
ببخشید خیلی زیاد شد ...
روزگار غریبیست
همه مینالن
به نظر من طلاب باید دنبال شغل دوم باشن
یعنی علاوه بر درس حوزه خوندن
یه حرفه دیگه هم یاد بگیرن
پخش فیلم تلویزیونی "ژنرال" ساخته علی شاه حاتمی در هفته دفاع مقدس
اصغر در گردان تک‌تیرانداز است و فقط افسران عراقی رده بالای ارتش را مورد هدف قرارمی دهد برای همین به او ژنرال می‌گویند.
به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، فیلم تلویزیونی "ژنرال" ساخته علی شاه حاتمی برای هفته دفاع مقدس آماده شده وروز پنجشنبه چهارم مهرماه روی آنتن شبکه سوم سیما می رود.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است؛ دو روحانی به نام های حمید (شهبانی نوری) و کریم (یاسر ولایی) نیت کرده‌اند به جبهه رفته و در گردان شهادت که گردان خط‌‌شکن است، مشغول به خدمت شوند، اما نیروهای این گردان تکمیل است و حاج علی (علی اوسیوند) -فرمانده گردان- نمی‌تواند آنها را بپذیرد.
حمید و کریم ناامید از اتاق گردان بیرون می‌آیند. و با جواد(سجاد شاه حاتمی) یکی از رزمندگان گردان شهادت روبرو می شوند. جواد به آنها توصیه می‌کند که برای ورود به گردان شهادت دَمِ اصغر معروف به ژنرال(میلاد کی مرام) را ببینند.
اصغر در گردان تک‌تیرانداز است و فقط افسران عراقی رده بالای ارتش را مورد هدف قرارمی دهد برای همین به او ژنرال می‌گویند.
تعدادی از عواملی که در ساخت فیلم همکاری داشته اند عبارتند از: گروه کارگردانی: نویسنده وکارگردان: علی شاه‌حاتمی / تهیه‌کننده: سید جلال چاوشیان / مدیر فیلمبرداری : ناصر کاووسی/ تدوین : بهزاد بهزاد پور/ بازیگران: عطاء سلمانیان، ابراهیم شفیعی، مجتبی محسنی، حسین علی میرشاهی، محرم علی آذر آفزا، سامان نیک سرشت
وقتى در فاصله
دو ماه، من، آقاى دكتر شاملى و آقاى دكتر زارعان از رساله دكتراى خود در دانشكده تعليم و تربيت دفاع كرديم، دانشگاه مراسم جشن فارغ التحصيلى به افتخار ما و چند نفر فارغ التحصيل ديگر برگزار كرد. ما هر سه نفر با درجه ممتازى از رساله خود دفاع كرده و پذيرفته
شده بوديم. پس از مراسم، يكى از استادان، آقاى رونالد موريس كه استاد مشاور من بود، ما هر سه نفر را خواست و گفت: ممكن است به دفتر من بياييد با شما سخنى دارم؟ به دفتر ايشان رفتيم. فكر مىكرديم در اين لحظات آخر حتما مطلب مهمى است كه مىخواهد براى ما باز گويد. ايشان گفت: روزى كه شما سه نفر پذيرش مىگرفتيد، در كميته پذيرش، سخن اين بود كه شما را نپذيريم، چون گفته مىشد شما آدمهاى متعصب و يك دندهاى هستيد و اين طور كه رسانههاى عمومى شما را معرفى كردهاند، همين قدر كه هم مسلمان و هم ايرانى هستيد، پيشاپيش علامت جرم در شما وجود دارد. از جانب دانشگاه هم اخطار شده بود كه نسبت به شما مقدارى بيشتر دقت و تأمل داشته باشيم. در عين حال، يكى از آقايان كه كم و بيش با شما آشنا بود، گفت: اين كه كارى ندارد. اينها را راحت مىتوان كنترل كرد. از طرفى ديديم كه دپارتمان فرهنگ و ارزشها در دانشكده تعليم و تربيت تا به حال يك دانشجوى مسلمان ايرانى نداشته است تا بخواهد از طريق او نسبت به فرهنگ اسلامى ـ ايرانى اطلاعاتى كسب كند . بنابراين به منظور ارتقا سطح دانشگاه، قبول كرديم كه شما را بپذيريم. هميشه منتظر اين بوديم كه نكند اسباب دردسر شويد، اما امروز پس از گذشت سه سال و اندى من
اين حرف را مىگويم. البته همان سال اول متوجه شدم، ولى به خاطر اين كه سبب سوء استفاده نشود، آن وقت اين سخن را به شما نگفتم، اما الان به شما مىگويم تا يادگارى از جانب من براى شما باشد. من و ساير دوستانم به اين نتيجه رسيديم كه تبليغات مسمومى كه رسانههاى عمومى عليه شما مسلمانان دارند، همه باطل است، چون ما اسلام را در رفتار شما مشاهده
كرديم. ما ديديم كه شما نه تنها متعصّبانه برخورد نمىكنيد، بلكه بسيار منطقى هستيد و حاضريد حرف خود را مطرح كنيد و دوست داريد ديگران حرف شما را نقد كنند و اين براى ما كاملاً مهم بود و فرهنگ ما همين را اقتضا مىكند. ما از اين به بعد در نوشتههاى
شما كه نگاه كنيم اسلام را مىبينيم. رفتار و سلوك شما نيز براى ما يك ارمغان بود.
خیلی زیبا بود :Gol:
کاش می شد اسلام را در رفتار همه مسلمانها دید
[h=1]كتاب لباس روحانيت/چرا ها و بايد ها از محمد عالم زاده نوري[/h]
آغاز سخن دانش آموختگان علوم دينى پس از چند سال تحصيل در حوزه و يك دوره آشنايى با فقه اسلامى، غالباً در پوششى ويژه و متفاوت از ساير مردم به لباس روحانيت در مىآيند. اين لباس به رغم پيشينة طولانى، هنوز در معرض پرسشهاى فراوانى قرار دارد.
كاوش براى يافتن پاسخ اين نگرانيها، براى طلاب نوعى تأمل در سبك و سيرة زندگى است و قطعاً از تلاش براى رازگشايى از عبارات دشوار برخى از متون كم بهاتر نيست. به علاوه، تراكم اين نگرانىها در جان انسان، به مرور ايمان و اعتقاد قلبى او را به راهى كه مىرود و كارى كه مىكند مىفرسايد و ارمغانى جز تزلزل شخصيت و آشفتگى خاطر ندارد. اين بررسىها براى فرد فرد طلاب ضرورت شخصى و براى جامعة اسلامى در شرايط امروز ضرورت اجتماعى دارد. روحانيت شيعه كه امروز از داخل و خارج در معرض هجوم انواع شبهات و انتقادات قرار گرفتهاست بايد در فاصلة زمانى كوتاهى فلسفة پيدايش، سرّ حضور، رسالت نهايى، كيفيت عمل و منطق خود را براى عموم تبيين كند و تودة انبوه نگرانيها را با بحث نظرى يا اقدام عملى حل و رفع نمايد.
اين مختصر بدون آنكه ادعاى پاسخ به همة سئوالات مربوط به لباس روحانيت را داشته باشد باب گفتوگو در اين موضوع را در قدم نخست گشوده است ،اميد آنكه اين ناچيز در ساية توجه ويژة امام دوازدهم(عج) مقبول درگاه ايزدى قرار گيرد.
[="]انواع ازدواج (طنز: قصد جسارت ندارم فقط واسه تنوع) یکم بخندیم!!!
:Nishkhand:[="]راستش دیدیم دو واژه «ازدواج مجدد» و «[="]ازدواج موقت» خیلی تکراری شده تصمیم گرفتیم یسری پیشنهاد بدیم.
[="]انواع ازدواج های پیشنهادی[="]:
* [="]ازدواج مسلم: ازدواج اول که حق مسلم هر مردی است[="].
* [="]ازدواح مفرح: مردی که از یکنواختی زندگی با همسر اولش خسته شده است، برای تفریح زن دیگری بگیرد[="].
* [="]ازدواج موجه: چرا مردی که زن اولش بچه دار نمی شود یا بیماری دارد، به بهانه های واهی مثل مردانگی و انسانیت و تن دادن به قسمت و صبر در امتحان الهی، به پای او بماند؟ موجه است که در این هنگام هرچه زودتر برای ازدواج بعدی اش اقدام کند[="].
* [="]ازدواج متمم: مرد ببیند چه صفات زنانه ای را دوست داشته که زن اولش ندارد. بعد زنی بگیرد که آن صفت ها را داشته باشد[="].
* [="]ازدواج مثلث: مرد تقوی پیشه کرده و به سه زن قناعت نماید[="].
* [="]ازدواج مربع: مرد تمام چهار زنی را که شرع به او اجازه می دهد بگیرد[="].
* [="]ازدواج ملون: مرد چهار زن بگیرد: سفید پوست، سرخ پوست، سیاه پوست و زرد پوست[="].
* [="]ازدواج منظم: مرد هر شش ماه یک بار زن بگیرد[="].
* [="]ازدواج میسر: مرد هر زنی را که برایش میسر است بگیرد[="].
* [="]ازدواج مشبک: مرد یک شبکه هرمی ازدواج راه بیندازد. به این معنی که هر زنی گرفت، آن زن، چهار زن دیگر را هم به او معرفی کند و او همه آنها را بگیرد[="].
رحمی بر مراسم ترحیم
دوماهی است ما مادر بزرگم به رحمت خدا رفته اند.
راستش احساس خوبی از مراسمی که برای این بزرگوار گرفته شد نداشتم. با شکوه بود ولی می شد از این بهتر باشه. به فرزندانش گفتم: از مراسم سوم و هفته و چهلم واجب تر این است که اگر نماز و یا روزی قضای در وصیتشون هستند به جا آورده شود.
وقتی دیدم شب ماه مبارک برخی از افراد روزه خور برای افطاری دعوت شده بودند ناراحت شدم البته افراد با کرامت بزرگوار بین آنها حضور داشتند ولی حیف هزینه های است که دستش از دنیا کوتاه شده که بخواهیم ولخرجی کنیم.
عموم برای مراسم چهلم پیشنهاد داد که هزینه شام و تشکیلات آن را به افراد نیازمند بدهیم که تصویب نشد.
ولی
در کل باید فکری برای مراسم های ترحیم گرفته شود
چه طور ما اعضای افرادی را که مرگ مغزی شده اند تشویق می کنیم به نیازمندان ببخشند
آیا اگر هزینه های مراسم اموات خلاصه تر شود و به جوانی از همان فامیل یا همسایه داده شود که ازدواج کند و از گناه و استرس رها شود بهتر نیست؟
تصمیم دارم وصیت کنم که برای من مراسم خیلی جزیی بگیرید و همان هزینه آن مراسم را به طلبه ای نیازمند بدهند:Nishkhand:
البته اگر افرادی پیدا نشود که آبروی آنها مهم تر از آخرتم باشد
زندگینامه آیت الله دکتراحمد عابدی
استاد احمد عابدی در سال 1339 ش. در یکی از روستاهای نجف آباد به دنیا آمد. ایشان در سال 1351 وارد حوزه علمیه شد و همزمان با دروس حوزوی، تحصیلات غیرحوزوی خود را نیز ادامه داد. وی در سال های تحصیل، از محضر استادان بزرگی چون: حضرت آیة الله محمدتقی بهجت، آیة الله شیخ مرتضی حائری، آیة الله حسین وحید خراسانی، آیة الله شیخ جواد تبریزی، آیة الله یحیی انصاری شیرازی، آیة الله غلامرضا صلواتی، علاّمه حسن حسن زاده آملی و آیة الله کوکبی دروس فقه، اصول و فلسفه را با موفقیّت فراگرفت. و نیز سال ها از محضر استاد آیة الله شیخ حسن تهرانی به صورت خصوصی کسب فیض نمود.
استاد از سال 1356 تدریس علوم حوزوی را آغاز نمود و از سال 1377 به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت.
تحصیلات دانشگاهی استاد عابدی تا اخذ دکترای فلسفه از دانشگاه تهران ادامه یافت و از سال 1369 به تدریس در مقطع کارشناسی ارشد در دروس فلسفه و علوم قرآنی در دانشگاه موفّق گردید.
سفرهای خارج از کشور استاد در جهت فعالیت های علمی، تبلیغی به کشورهای: هلند، بلژیک، لوکزامبورک، آلمان، فرانسه، مصر، هند، کشمیر و لبنان بوده است. ایشان به زبان عربی تسلط دارد.
استاد با سابقه 91 ماه جبهه، دارای «نشان فتح» عملیات فتح المبین از سوی فرمانده کلّ قوا می باشند.
کتاب های استاد احمد عابدی
آشنایی با بحارالأنوار - آفتاب سبزوار - دفتر عقل و قلب - مجموعه سخنرانی در کنگره حضرت فاطمه معصومه (س) - معرفت حدیث - مکتب کلامی قم
الآداب الدینیة - الحاشیة علی إلهیات - الحاشیة علی شروح الإشارات جلد 1 و 2
مسند علی بن إبراهیم القمی (8 جلدی)
http://ahmad-abedi.ir//fa/about/
خدا حفظش کنه.از خدا می خوام سایه علمایی همچون ایشان را سر ما کم نکنه.
مجموعه ۷ جلدی «راه و رسم طلبگی»
مرکز پخش انحصاری: قم، خیابان آیت‌الله مرعشی نجفی-ره- (ارم)، روبروی پاساژ قدس، ساختمان کوثر، انتشارات سوره مهر (مؤسسه رحماء) ؛ 025-37839402-6
09192511036
لينك دانلود
یه اصفهانی شیرین زبون گفته بابا چه خبرس مگه؟!!
گفته بود قرآن گفته ولاتشتروا بایاتی ثمنا قلیلا آیات من رو به بهای کمی نفروشید
تازه با آب و تاب شروع کرده بود که یکی از بچه ها گفت: خانم برامون قصه بهشت را تعریف نکنید می خوایم یه دفعه بریم و سورپرایز بشیم:Nishkhand:
با عرض سلام و احترام
تاپیک خوبیه برای خنده حلال ممنون از زحماتتون ولی بهتر نیست تاپیکای خوشمزگی و شوخ طبعی ماه محرم تعطیل بشه؟
التماس دعا
سلام
خیلی خیلی متشکرم از تذکر به جای شما
خب بنا نبوده که تاپیک شوخ طبعی ادامه یابد چند پست زدیم که درباره راه و رسم طلبگی بود و مرد عمل و...بعد از آن دو لطیفه حلال بیان شد.
مجبوریم همه کاربران سایت را در نظر بگیریم افراد از نظر باورهای دینی متفاوت هستند. افرادی هستند که اگر بحث خشک باشد همان حقایق را هم دنبال نمی کنند.
به نظرم شوخ طبعی به جا ضرر نمی زند و نباید اساس بر شوخ طبعی باشد و حزن غلبه داشته باشد در کل.
بُریر شب عاشوار شوخ طبعی می کرد
دانلود
1-آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین
2- جوان و انتخاب بزرگ
3-ده نکته از معرفت نفس
4-خویشتن پنهان(شرح ده نکته از معرفت نفس)
5-رمضان دریچه رؤیت- ﺳﻴﺮ اﻟﻲ اﷲ در ﺳﺎﻳﻪي ﺟﻮع، ﺻﻮم و ﻣﺎه رﻣـﻀﺎن
6-اسماء حسنا، دريچه‌هاي نظر به حق
7-هدف حیات زمینی آدم
8-صلوات بر پیامبر (ص) عامل قدسی شدن روح
9- هنر مردن
10-زن آنگونه که باید باشد
11-ماه رجب، ماه يگانه شدن با خدا
12-روزه دریچه ای به عالم معنا
13-آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می شود
14-چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی
15-عالم انسان دینی
16-ادب خیال ,عقل وقلب
17-جايگاه رزق انسان در هستي
18-فرزندم اين‌چنين بايد بود (شرح نامه 31 نهج البلاغه)-جلد اول
19-فرزندم اين‌چنين بايد بود (شرح نامه 31 نهج البلاغه)-جلد دوم
20-جایگاه امام و امامت در تکوین و تشریع
21-امام و مقام تعلیم به ملائک
22-حقیقت نوری اهل البیت(ع)
23- مبانی نظری و عملی حب اهل البیت (ع)
24-آخرالزمان شرایط ظهور باطنی ترین بعد هستی
25-عوامل ورود به عالم بقیت اللهی
26-بصیرت وانتظار فرج
27-فلسفه حضور تاریخی حضرت حجت(عج)
28-جایگاه و معنی واسطه فیض
29-زیارت آل یاسین,نظر به مقصد جان هر انسان
30-دعاي ندبه، زندگي در فردايي نوراني
31-مبانی معرفتی مهدویت
32-راز شادي امام حسين(ع) در قتلگاه
33-زيارت عاشورا اتحادی روحانی با امام حسین(ع)
34- کربلا مبارزه با پوچی ها
35-سلوک ذيل شخصيت امام خميني«رضوان‌الله‌تعالي‌عليه»
36- انقلاب اسلامي، برون‌رفت از عالَم غربي
37-امام خميني«رضوان‌الله‌تعالي‌عليه»وخودآگاهي تاريخي
38-جایگاه اشراقی انقلاب اسلامی در فضای مدرنیسم
39-انقلاب اسلامي، باز گشت به عهد قدسي
40-علل تزلزل تمدن غرب
41-گزینش تکنولوژی از دریچه بینش توحیدی
42-فرهنگ مدرنیته و توهم
43-معاد ، بازگشت به جدی ترین زندگی
44-از برهان تا عرفان(شرح برهان صدیقین و حرکت جو هری)
45- مقام لیله القدری فاطمه (س)
46-بصیرت حضرت فاطمه (س)
47- جایگاه جن،شیطان و جادوگر در عالم
48-خطر مادی‌شدن دین
49-تمدن زا ئی شیعه
51- چه نیازی به نبی
52-مبانی نظری نبوت وامامت
[h=2][/h] [h=3][/h]
ما بايد اهل محاسبه باشيم، هر چند اهل توبه نباشيم و تدارك نكنيم، خود محاسبه مطلوب است. اگر بدانيم فلان روز حسينى ـ عليه السّلام ـ و فلان روز يزيدى هستيم، بهتر از اين است كه اصلاً ندانيم يزيدى هستيم يا حسينى. سرانجام ممكن است روزى به خود بياييم و بخواهيم تدارك كنيم. با توجه به عيوب خويش و اصلاح آنها، فرصت رسيدگى به حساب هر روز خود را نداريم، چه رسد به حساب مردم!«أَفْضَلُ النّاسِ مَنْ شَغَلَتْهُ مَعايِبُهُ عَنْ عُيُوبِ النّاسِ.» برترين مردم كسى است كه پرداختن به عيوب خود، او را از توجّه به عيوب مردم باز دارد.
به فكر خود باشيم، خود را اصلاح كنيم. اگر به خود نرسيديم و خود را اصلاح نكرديم، نمى توانيم ديگران را اصلاح كنيم.
در محضر آیت الله بهجت، ج2.
نام کتاب: دختر باید خانوم باشه
مولف: رضا اخوی
ناشر: خاکیان- قم
چاپ: اول-92
کتاب دختر باید خانوم باشد، نگاهی بی بدیل دختران در آموزه های دینی.
این کتاب به قلم آقای رضا اخوی از سوی انتشارات خاکیان به چاپ رسیده است.
در مقدمه این کتاب چنین آمده است:
دختر هم ریحانه است؛ گل است؛ گل زیبای آفرینش که افزون بر این خوبی ها، آرامش و مهربانی، حیا و نجابت، گذشت و فداکاری، معنویت و خداخواهی و ده ها ویژگی دیگر را هم داراست.
کتاب با بیان زیبای ادبی و تصاویر مرتبط به تبیین جایگاه بی بدیل دختران در آموزه های دینی، خطرات، آفت ها، آسیب احتمالی راه های مراقبت از دختران پرداخته است.
مطالب مطرح شده عبارتند:
پروانه های صورتی، دخترنگو بلا بگو، دختر چشم آبی، کمربند مشکی، الماس، پارک ممنوع، سوزن و سوءظن، بلغورعشق، غرولند، کوه و کلنگ، دماغ سوخته، گلاب به روتون، مورچه چپ کرده، خوش اشتها، از جنس بهشت، حیای دخترانه، مادرهستی، بوی باران و...
رمز محبوبیت و موفقیت تبلیغی حاج آقای قرائتی)
در حالی که یک مجری را اجازه نمی دهند پشت سر هم برنامه داشته باشد تا تازگی او از دست نرود؟
وحی در قرآن به معانی مختلف است
وحی به انبیا
وحی به زنبور عسل
وحی به مادر موسی
وحی شیاطین به یاران و هواداران خود
و..
فقط اولی وحی خاص است
مداحی در مقام حضرت علی اکبر می گفت: در قرآن داریم خدا به زنبور وحی کرد. به مادر موسی وحی کرد. برای شما جای تعجب نباشد که به علی اکبر هم وحی کند.
بعد هم گفت: حیف که وقت ندارم وگرنه تا خد صبح درباره فضائل علی اکبر می گفتم.
به قول آقای قرائتی
هرکسی باید کار خود را بکند. مداح مداحی خود را. سخنرانی نکند
و سخنرانی که تفسیر نمی داند تفسیر اولویت دارد نرود مداحی یادبگیرید
یه بنده خدایی میگفت به خواهر کوچکترم توصیه کردم تفاسیر ایت الله جوادی رو گوش کن بعد یه مدت زنگ زد گفت:ابجی ذات اقدس اله کیه؟!!
:Nishkhand:
میگفت:گفتم نمیخواد گوش کنی ولش کن!!!...
به نظر من یکی از مهم ترین دلایلش سطح محتوی صحبت ایشون است!از پسر بچه ی 7،8 ساله تا پیرزن 70 ساله دیدم میشینه پای برنامشون.یه جورایی مخاطب خاص نداره....
(البته سو تفاهم نشه تفاسیر ایت الله جوادی واقعا عاااالین به نظر من. به خصوص که چون حالت تدریس و پرسش و پاسخ داره به جا افتادن مطلب بهتر کمک میکنه! ولی خب برای همه روون نیست.)
مسله دیگه صداقت فوق العادشونه.ریز ترین چیرها رو هم سعی میکنن دقیق بگن.و مطلب دیگه اینکه حرفاشون تکراری نیست.یه وقتایی ادم یه سخنرانی گوش میکنه جدا از اینکه خود محتوا رو چندین بار دیگه تو باقی سخنرانیا شنیده تو همون سخنرانی هم چندین بار یه مطلب تکرار و دوره میشه.خب ادم حوصله اش نمیگیره.طولانی هم صحبت نمیکنن.مختصر و مفید.و البته خلوصشونم خیلی موثره.اهل کلاس و پرستیژ و...هم نیستن.راحتن.خودشونن...
ایشون حرف حق میزنند، مفاهیم و تفسیر قرآن را به ساده ترین شکل و به سبک روز میگن و اکثر مثالهاشون چیزایی که تو زندگی اکثر ماها هست!