ahkam

احکام مسجد

انجمن: 

با سلام و خسته نباشید خدمت اساتید محترم

سه تا سوال داشتم ممنون میشم راهنمایی بفرمایید .

1 -
یه حکم شرعی هست که به جز دو مسجد در بقیه مساجد جنب و حائض می تونن از یه در وارد بشن و از در دیگه خارج بشن .

اگه مسجدی چند طبقه باشه . همکف و یه نیم طبقه روش رو صیغه مسجد خونده باشن بدون سقف و دیواراش یعنی همون شبستان مسجد

بعد اون وقت طبقات بالایی و پایینی و راه پله ها و حیاط مسجد رو صیغه وقف نخونده باشن .

یکی از راه های ورود به طبقات بالایی این هستش که از قسمت هایی که صیغه مسجد خونده شده شخص عبور کنه و به طبقات بالایی بره مثلا برای کلاس قرآن و فرهنگی و ...

برای شخص جنب و حائض این عبور اجازه داده شده یعنی شخص جنب و حائض می تونه از شبستان مسجد عبور کنه و به طبقات بالایی بره .

اما سوال اینجاست

حالا که رفته طبقات بالایی یا پایینی غیر از شبستان

آیا برای خروج کامل از مسجد می تونه از همون مسیری که اومده دوباره برگرده و از مسجد خارج بشه ؟ یعنی دوباره از شبستان عبور کنه ؟

البته مسجد برای خروج راه دیگه ای هم داره که فرد دوباره نخواد از شبستان عبور کنه . ولی خوب معمولا از همین مسیری که دارم میپرسم عبور مرور میشه و باز کردن اون در یا خروج از اون مسیر که نخواد از شبستان عبور کنه یه وقتایی دردسرایی داره و فعلا استفاده نمیشه . اگرم این دردسرا رو نداشته باشه بازم افرادی از مسیری که دارم می پرسم عبور می کنن آیا نیاز هست ممانعت یا آگاهی داده بشه .

یعنی در واقع سوال این هست فرض می کنیم مسجدی دو تا در داشته باشه و جنب یاحائض از در شماره 1 وارد بشه و از در شماره 2 خارج بشه بره طبقاتی که مسجد نیست کارش انجام بده
حالا آیا دوباره می تونه از در شماره 2 که خارج شده ایندفعه وارد بشه و از در شماره 1 خارج بشه ؟ یعنی مسیر اومده رو دوباره برگرده

چون دفعه اول وارد مسجد و سپس خارج میشه حالا که خارج شده دیگه توی قسمت هایی که صیغه مسجد خونده شده نیست آیا باز حکم افرادی رو داره که خارج از مسجدن و طبق حکم شرعی بالا دوباره می تونه از همون دری که اومده بیرون وارد بشه و از در دیگه خارج؟

2 _ آیا این ورود و خروج فقط در موارد ضروری اجازه داده شده یا در غیر ضرورت شدید هم اجازه داده شده ؟

3 _ این عبور و مرور فقط باید یک بار باشه ؟

با توجه به عمومی بودن مکان لطفا اگر در این مسئله بین مراجع بزرگوار اختلاف نظری وجود داره قید بفرمایید .

با تشکر از اساتید محترم
در پناه حق همواره موفق و موید باشید


قمه زنی حقیقت مظلوم !!! ( پاسخ به شبهه )

بسم الله الرحمن الرحیم




يكى از مسائل مهمى كه امروزه در عرصه فقه اجتماعى مورد توجه قرار گرفته است، سؤال از حركت‌هاى نامتعارف در عزادارى حضرت سيد الشهداء (ع) است.

باور بسيارى بر آن است كه هر عملى كه به قصد عزادارى صورت گيرد، شرعيتِ لازم را دارد و عزادارى امام حسين (ع) از همه حرمت ها استثناء مى‌باشد. از اين رو، طبق اين باور قمه زنى و برخى اعمال نامتعارف مانند لطمه زدن به صورت فى حد نفسه و ماوراى شرايط موجود جامعه حلال است. به عبارتى حكم اوليه آن حليت است و اگر برخى از مراجع آن را تحريم كرده‌اند، صرفا به جهت شرايط خاص سياسى دنياى اسلام است.

در اين مقاله تلاش شده است، تا حكم اوليه قمه زنى با دقت بيشترى مورد بررسى قرار گيرد و ادله موافقين و مخالفين نقد شود.

نويسنده با دسته بندى روايات به سه بخش كوشيده است تا ثابت كند كه اين عمل وجه شرعى ندارد و به شبهات موجود در اين باره پاسخ داده است.

در ادامه بحث و بعد از اثبات حرمت اوّليه اين اعمال به بررسى حكم ثانويه آنها پرداخته و با پاسخ به سوالات و شبهات مخالفين، حرمت آنها را از اين جهت نيز ثابت كرده است.


فصل اوّل: حكم اوّلى قمه زنى و مانند آن


روايات موجود در اين زمينه به سه بخش اصلى تقسيم مى‌شوند:


الف. رواياتى كه دلالت بر ثواب گريه كردن دارند و گريه كردن را توصيه كرده‌اند.

ب. رواياتى كه دلالت بر تحريم اين گونه اعمال دارند.

ج. رواياتى كه دلالت بر جواز برخى از اعمال مشابه در خصوص معصومين- عليهم السلام- دارند‌.


بخش اوّل: رواياتى كه به گريه كردن تشويق كرده‌اند.


اين دسته از روايات كه متواتر هستند، در تمام منابع حديثى به وفور يافت مى‌شوند كه اينك به یکى از آنها اشاره مى‌كنيم.

عَن إِبرَاهِيم بنِ أَبِي مَحمُود، قَالَ: قَالَ الرِّضا (ع): إِنَّ المُحَرَّمَ شَهرٌ كَانَ أَهلُ الجَاهِلِيَّةِ يُحَرِّمُونَ فِيهِ القِتَالَ فَاستُحِلَّت فِيهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِكَت فِيهِ حُرمَتُنَا وَ سُبِيَ فِيهِ ذَرَارِيُّنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضرِمَتِ النِّيرَانُ فِي مَضَارِبِنَا وَ انتُهِبَ مَا فِيهَا مِن ثِقلِنَا وَ لَم تُرعَ لِرَسُولِ اللّٰه حُرمَةٌ فِى أَمرِنَا. إِنَّ يَومَ الحُسَينِ أَقرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا بِأَرضِ كَربٍ وَ بَلَاءٍ أَورَثَتنَا الكَربَ وَ البَلَاءَ إِلَى يَومِ الِانقِضَاءِ فَعَلَى مِثلِ الحُسَينِ فَليَبكِ البَاكُونَ فَإِنَّ البُكَاءَ عَلَيهِ يَحُطُّ الذُّنُوبَ العِظَامَ. ثُمَّ قَالَ (ع): كَانَ أَبِى (ع) إِذَا دَخَلَ شَهرُ المُحَرَّمِ لَا يُرَى ضَاحِكاً وَ كَانَتِ الكَآبَةُ تَغلِبُ عَلَيهِ حَتَّى تَمضِيَ عَشَرَةُ أَيَّام، فَإِذَا كَانَ يَومُ العَاشِرِ كَانَ ذَلِكَ اليَومُ يَومَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزنِهِ وَ بُكَائِهِ وَ يَقُولُ: هُوَ اليَومُ الَّذِى قُتِلَ فِيهِ الحُسَينُ (ع)؛ «1»

امام رضا (ع) فرمودند: محرم ماهى بود كه اعراب جاهلى حرمت آن را نگه مى‌داشتند و جنگ نمى‌كردند. اما در اين ماه بود كه خون ما را حلال شمردند و حرمت ما را شكستند و فرزندان و زنانمان را به اسيرى بردند و خيمه هايمان را به آتش كشيدند و دارايى هايمان را غارت كردند و حرمت رسول خدا را در مورد ما نگه نداشتند. همانا روز حسين (عاشوراء) مژه هاى ما را از شدت گريستن مجروح ساخت و اشكهايمان را جارى كرد و عزيز ما را در سرزمين گرفتارى و بلا ذليل كرد و ما را ميراث دار گرفتارى و بلا تا روز انقضاء (مرگ) نمود، پس بر مثل حسين، گريه كنندگان بايد گريه كنند؛ چرا كه گريه بر او گناهان كبيره را از بين مى‌برد. سپس فرمود: زمانى كه محرم وارد مى‌شد، پدرم ديگر نمى‌خنديد و پيوسته محزون بود تا اينكه ده روز سپرى مى‌شد. زمانى كه روز دهم مى‌رسيد، آن روز، روز مصيبت و حزن و گريه اش بود و مى‌فرمود: اين همان روزى است كه حسين (ع) در آن كشته شده است.


اين روايت با اينكه در مقام بيان شدت تأثّر امام كاظم (ع) است، اما اشاره به عملى غير از گريه و حزن و ماتم نكرده است.

در هيچ يك از فرمايش معصومين (ع) پيرامون فضيلت عزادارى براى امام حسين (ع) به امرى غير از گريه كردن توصيه نشده است. اگر رواياتى كه در ثواب و پاداش تعزيه بر سالار شهيدان وارد شده است، مطالعه شود، هيچ توصيه‌اى غير از گريستن و زيارت كردن قبر مطهرشان، ديده نخواهد شد.


ادامه دارد .....

پی نوشت:

(1). بحارالأنوار، ج 44، ص 283، باب 34، ثواب البكاء على مصيبته؛ الأمالي، صدوق، ص 128، المجلس السابع و العشرون؛ روضة الواعظين، ج 1، ص 169، مجلس في ذكر مقتل الحسين (ع)؛ المناقب؛ ج 4، ص 86، فصل في مقتله (ع)؛ وسائل‌الشيعة، ج 14 ص 504، باب 66، استحباب البكاء لقتل الحسين (ع) و ما أصاب أهل البيت (ع).