azadari

(هشدار) بی سابقه و تکان دهنده بود...!؟

(هشدار..............!!!)

باسلام خدمت تمامی دوستان عزیزم

بی مقدمه سراغ اصل بحث می رم

در محرمی که گذشت بر خلاف ماه محرمهای سال های پیش چیزهایی دیده شد(خصوصا در تهران بزرگ!) که بسیار تأمل بر انگیز و تا حدودی نیز نگران کننده بود.

همونطور که گفتم اصلا چنین حرکاتی سابقه نداشت ، که افرادی با ظاهری عزادارانه و باطنی ... (خدا میداند) ، دست به لوث کردن و مسخره کردن عزای حسینی بزنند و با نوشتن شعارهای رکیک بر علیه یزید و امثالهم بر روی لباسها و شیشه ماشین ها یشان محرم را به مسخره بگیرند.

از آنجا که این جریان یکباره و در بعد وسیع در محرم 89 به وقوع پیوست می توان حدس زد که این جریان یک جریان سازماندهی شده و برنامه ریزی شده بود که اگر فکری برایش نشود در محرمهای بعد نیز تکرار خواهد شد.

هدف سبک کردن و به شوخی گرفتن عزای حسینی و در نتیجه لوث کردن نام حسین(ع) و از میان بردن تمامی اثرات معنوی این ایام است.

خوشحال میشم نظر شما رو هم بدونم.

احکام عزاداری

همه (به جز صافى و بهجت): اگر به نحو متعارف و غيرلهوى نواخته شود، اشكال ندارد.امام، استفتاءات، ج 2، مكاسب محرمه، س 27 و 36؛ خامنه‏اى، اجوبة استفتاءات، س 1441؛ مكارم، استفتاءات، ج 1، س 516؛ نورى، استفتاءات، ج 2، س 604 و 596 و ج 1، س 448؛ تبريزى، استفتاءات، س 2009 و صراط النجاة، ج 6، س 1477؛ فاضل، جامع‏المسائل، ج 1، س 2174.
صافى و بهجت: استفاده از آن اشكال دارد.صافى، جامع‏الاحكام، ج 1، س 1602 و توضيح‏المسائل، م 2833؛ دفتر: بهجت.
تبصره: هر چند در كلام برخى از مراجع جواز استفاده از ابزارهاى ياد شده مقيد به «غيرلهوى» نشده، ولى ترديدى نيست كه عبارت مطلق، منظورشان نيست و با استفاده از مسائل ديگر، قيد به «غيرلهوى» به دست مى‏آيد.

سرزنش مولانا بخاطر روضه خوانی برای امام حسین( اشک مولوی بر حسین)

بنام خدا

با درود بر راستپذیران ارجمند

در عظمت مولوی هیچ انسان اندیشمندی شک ندارد اما همین شاعر بزرگ با برخی کارهای مردم

مخالف بوده است یکی از همین کارها روضه و نوحه خوانی برای امام حسین بوده است !

آن شاعر بزرگ در دفتر ششم داستانی در این باره می آورد که فشرده ی آن چنین است

در روز عاشورا در حلب عزاداری می کردند یک شاعر غریبی به آنجا رسید و از سروصدای عزاداری تعجب کرد پیش رفت وپرسید برای کدام بزرگ عزاداری میکنید بگوئید تا مرثیه برایش بسرایم که من شاعرم در جواب یک نفر به او گفت تو دیوانه ای وشیعه هم نیستی نمیدانی که این روز از طوفان نوح هم مشهورتر است شاعر( که لابد رنجیده خاطر شده بود) گفت آری ولی زمان یزید کجا وچه دور بگوش شما رسیده است آنها خسرو دین بودند وبسوی دولت تاختند از زندان رها شدند [="red"]شما بجای عزاداری برای امام حسین برو بحال دین خراب خودت گریه کن [/]

قمه زنی حقیقت مظلوم !!! ( پاسخ به شبهه )

بسم الله الرحمن الرحیم




يكى از مسائل مهمى كه امروزه در عرصه فقه اجتماعى مورد توجه قرار گرفته است، سؤال از حركت‌هاى نامتعارف در عزادارى حضرت سيد الشهداء (ع) است.

باور بسيارى بر آن است كه هر عملى كه به قصد عزادارى صورت گيرد، شرعيتِ لازم را دارد و عزادارى امام حسين (ع) از همه حرمت ها استثناء مى‌باشد. از اين رو، طبق اين باور قمه زنى و برخى اعمال نامتعارف مانند لطمه زدن به صورت فى حد نفسه و ماوراى شرايط موجود جامعه حلال است. به عبارتى حكم اوليه آن حليت است و اگر برخى از مراجع آن را تحريم كرده‌اند، صرفا به جهت شرايط خاص سياسى دنياى اسلام است.

در اين مقاله تلاش شده است، تا حكم اوليه قمه زنى با دقت بيشترى مورد بررسى قرار گيرد و ادله موافقين و مخالفين نقد شود.

نويسنده با دسته بندى روايات به سه بخش كوشيده است تا ثابت كند كه اين عمل وجه شرعى ندارد و به شبهات موجود در اين باره پاسخ داده است.

در ادامه بحث و بعد از اثبات حرمت اوّليه اين اعمال به بررسى حكم ثانويه آنها پرداخته و با پاسخ به سوالات و شبهات مخالفين، حرمت آنها را از اين جهت نيز ثابت كرده است.


فصل اوّل: حكم اوّلى قمه زنى و مانند آن


روايات موجود در اين زمينه به سه بخش اصلى تقسيم مى‌شوند:


الف. رواياتى كه دلالت بر ثواب گريه كردن دارند و گريه كردن را توصيه كرده‌اند.

ب. رواياتى كه دلالت بر تحريم اين گونه اعمال دارند.

ج. رواياتى كه دلالت بر جواز برخى از اعمال مشابه در خصوص معصومين- عليهم السلام- دارند‌.


بخش اوّل: رواياتى كه به گريه كردن تشويق كرده‌اند.


اين دسته از روايات كه متواتر هستند، در تمام منابع حديثى به وفور يافت مى‌شوند كه اينك به یکى از آنها اشاره مى‌كنيم.

عَن إِبرَاهِيم بنِ أَبِي مَحمُود، قَالَ: قَالَ الرِّضا (ع): إِنَّ المُحَرَّمَ شَهرٌ كَانَ أَهلُ الجَاهِلِيَّةِ يُحَرِّمُونَ فِيهِ القِتَالَ فَاستُحِلَّت فِيهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِكَت فِيهِ حُرمَتُنَا وَ سُبِيَ فِيهِ ذَرَارِيُّنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضرِمَتِ النِّيرَانُ فِي مَضَارِبِنَا وَ انتُهِبَ مَا فِيهَا مِن ثِقلِنَا وَ لَم تُرعَ لِرَسُولِ اللّٰه حُرمَةٌ فِى أَمرِنَا. إِنَّ يَومَ الحُسَينِ أَقرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِيزَنَا بِأَرضِ كَربٍ وَ بَلَاءٍ أَورَثَتنَا الكَربَ وَ البَلَاءَ إِلَى يَومِ الِانقِضَاءِ فَعَلَى مِثلِ الحُسَينِ فَليَبكِ البَاكُونَ فَإِنَّ البُكَاءَ عَلَيهِ يَحُطُّ الذُّنُوبَ العِظَامَ. ثُمَّ قَالَ (ع): كَانَ أَبِى (ع) إِذَا دَخَلَ شَهرُ المُحَرَّمِ لَا يُرَى ضَاحِكاً وَ كَانَتِ الكَآبَةُ تَغلِبُ عَلَيهِ حَتَّى تَمضِيَ عَشَرَةُ أَيَّام، فَإِذَا كَانَ يَومُ العَاشِرِ كَانَ ذَلِكَ اليَومُ يَومَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزنِهِ وَ بُكَائِهِ وَ يَقُولُ: هُوَ اليَومُ الَّذِى قُتِلَ فِيهِ الحُسَينُ (ع)؛ «1»

امام رضا (ع) فرمودند: محرم ماهى بود كه اعراب جاهلى حرمت آن را نگه مى‌داشتند و جنگ نمى‌كردند. اما در اين ماه بود كه خون ما را حلال شمردند و حرمت ما را شكستند و فرزندان و زنانمان را به اسيرى بردند و خيمه هايمان را به آتش كشيدند و دارايى هايمان را غارت كردند و حرمت رسول خدا را در مورد ما نگه نداشتند. همانا روز حسين (عاشوراء) مژه هاى ما را از شدت گريستن مجروح ساخت و اشكهايمان را جارى كرد و عزيز ما را در سرزمين گرفتارى و بلا ذليل كرد و ما را ميراث دار گرفتارى و بلا تا روز انقضاء (مرگ) نمود، پس بر مثل حسين، گريه كنندگان بايد گريه كنند؛ چرا كه گريه بر او گناهان كبيره را از بين مى‌برد. سپس فرمود: زمانى كه محرم وارد مى‌شد، پدرم ديگر نمى‌خنديد و پيوسته محزون بود تا اينكه ده روز سپرى مى‌شد. زمانى كه روز دهم مى‌رسيد، آن روز، روز مصيبت و حزن و گريه اش بود و مى‌فرمود: اين همان روزى است كه حسين (ع) در آن كشته شده است.


اين روايت با اينكه در مقام بيان شدت تأثّر امام كاظم (ع) است، اما اشاره به عملى غير از گريه و حزن و ماتم نكرده است.

در هيچ يك از فرمايش معصومين (ع) پيرامون فضيلت عزادارى براى امام حسين (ع) به امرى غير از گريه كردن توصيه نشده است. اگر رواياتى كه در ثواب و پاداش تعزيه بر سالار شهيدان وارد شده است، مطالعه شود، هيچ توصيه‌اى غير از گريستن و زيارت كردن قبر مطهرشان، ديده نخواهد شد.


ادامه دارد .....

پی نوشت:

(1). بحارالأنوار، ج 44، ص 283، باب 34، ثواب البكاء على مصيبته؛ الأمالي، صدوق، ص 128، المجلس السابع و العشرون؛ روضة الواعظين، ج 1، ص 169، مجلس في ذكر مقتل الحسين (ع)؛ المناقب؛ ج 4، ص 86، فصل في مقتله (ع)؛ وسائل‌الشيعة، ج 14 ص 504، باب 66، استحباب البكاء لقتل الحسين (ع) و ما أصاب أهل البيت (ع).