گ.1

علل تغییر دین از اسلام به مسیحت در سالهای اخیر چیست

انجمن: 

چندی پیش مقاله ای رو مطالعه میکردم از یک همکار که دانشجوی دکترای علوم قرآنی هست در مالزی.

پایان نامه دکترای اون در مورد اینه چرا برخی از مسلمانان تغییر دین میدهند.

و مصاحبه هایی با افرادی رو داشت که شیعه زاده بودند افرادی مقید بودند و در خانواده هایی با آزادی بیان زندگی میکردند ولی پس از تحقیق تصمیم میگیرند به دین مسیحیت گرایش پیدا کنند.

برای اینکه مقالات بیشتری رو بخونم در گوگل در مورد تغییر دین جستجو کردم اما

اکثر مطالب فیلتر شده بود.

خب تصمیم گرفتم این موضوع رو در اسک دین مطرح کنم تا در مورد اون بحث بشه.

که آیا دین اسلام، دینی کامل است پس چرا افرادی با ظرفیت های دینی بالا گاهی یک دفعه از این رو به آن رو میشوند؟؟

چرا گاهی دین اسلام رو دین خشن میدونن در حالی که اسلام کاملترین دین بر کامل ترین فرد که او خود رحمت للعالمین است، هستش.

اصلا دلایل تغییر دین برخی مسلمانان چیست؟؟؟

با اجازه مدیران محترم

حد و مرز ها در اسلام

انجمن: 

با عرض سلام و خسته نباشید
می خواستم لطفا حد و مرز ها در اسلام را به طور خلاص بیان کنید.
برای مثال فروتنی ، احسان ، صدقه دادن ، گریه کردن و ناراحت شدن بر مصیبت ها ی امامان ، پرداختن به دنیا ، پرداختن به آخرت ، معاشرت با مردم،درس خواندن و کسب علم و.... تاچه حد باشد ؟
مثلا می گویند امامان ما هنگامی که به نماز می ایستادند از شدت ترس رنگ صورتشان عوض می شده ولی اگر من به شخصه به خواهم هنگام نماز این قدر از خدا بترسم دیگر نمی توانم بفهمم چه می خوانم و نمازم هم آرامش بخش نخواهد بود.
(بیشتر می خواهم با آسان ترین هایی که مجاز است شروع کنم و از سردرگمی در بیام چون مدتی است به بهانه ی فروتنی به خودکوچک بینی و به بهانه ی ترس از خدا به ناامیدی و ....رسیدم.)

چرا عقل انسان نمی تواند به مصالح و مفاسد احکام دین پی ببرد؟

انجمن: 

با سلام خدمت تمام دوستان و کاربران و کارشناسان و مدیران محترم سایت
همان طور که می دانید شریعت در یک تقسیم بندی کلی به 3 حوزه اعتقادات - اخلاق و احکام تقسیم می شود.
شیعیان معتقدند که اعتقادات دینی می بایست دلیل عقلانی داشته باشد. در این راستا در طول تاریخ اسلام متکلمان و فیلسوفان بزرگی در این زمینه پا به عرصه گذاشتند و سعی کردند که اعتقادات اسلامی و شیعی را با براهین عقلی اثبات کنند. اصولا پیدایش علم کلام به همین خاطر بود که ادله ای ارایه دهند تا هر چه بیشتر این حوزه از شریعت را بر عقل منطبق گردانند.
در زمینه اخلاق هم البته نزاع های فراوانی در طول تاریخ اسلام در گرفته است که نمونه بارز آن مجادله های فراوان اشاعره و معتزله در صدر اسلام است. نظر شیعیان در این زمینه به نظر معتزله نزدیک تر است که قایل به حسن و قبح عقلی بودند در مقابل اشاعره که قایل به حسن و قبح شرعی هستند.
تا اینجا شیعیان در دو حوزه اعتقادات و اخلاقیات قایل با انطباق آنها با عقل هستند و در این زمینه مجاهدات فراوانی هم انجام داده اند.
از میان این 3 حوزه فقط حوزه احکام دین است که جمیع علمای اسلام بر این عقیده اند که عقل در کشف مصالح و مفاسد احکام ناتوان است.
سوالی که مطرح است این است که :
چرا عقل می تواند اعتقادات و اخلاقیات را بر اساس عقل اثبات کند ولی قادر به کشف مصالح و مفاسد احکام نیست؟
و من الله توفیق