زنان

ارثیه زنان در زمان کورش هخامنشی .........!

با سلام

توجه به مفاد کتیبه‌های گلی بدست آمده از زمان فرمانروایی کورش بزرگ بر بابل
(و از جمله لوح شماره ۲۷۷) :Sham::Sham:

نشان می‌دهد که زنان حق‌الارثی معادل نصف مردان داشته‌اند و در موارد خاصی هیچگونه حق‌الارث به آنان تعلق نمی‌گرفته است.:Sham:

رضا مرادی غیاث آبادی

برای آگاهی بیشتر بنگرید به: ترجمه پنجاه لوح حقوقی و اداری از زمان پادشاهی کورش، دانشنامه آشورولوژی و زبان شناسی، جلد سوم، دفتر سوم، لایپزیک، ۱۸۹۷
Beitrage zur Assyriologie und Semitischen Sprachwissenschaft, Dritter band, heft 3, Leipzig, 1897.

سنگسار زنان در زمان کوروش هخامنشی !!


با سلام

سنگسار زنان در زمان فرمانروایی کورش بزرگ بر بابل امری متداول بود و در مورد زنان زانیه اجرا می‌شد.

در این مورد مردان از مجازات سنگسار معاف بودند، مگر آنکه به حرم و کنیزان شاه نظر داشتند.


برای آگاهی بیشتر بنگرید به::Sham:

ترجمه پنجاه لوح حقوقی و اداری از زمان پادشاهی کورش، دانشنامه آشورولوژی و زبان شناسی، جلد سوم، دفتر سوم، لایپزیک، ۱۸۹۷ (منبع زیر)؛ و نیز تاریخ تمدن ویل دورانت، جلد یکم، مشرق زمین.

Beitrage zur Assyriologie und Semitischen Sprachwissenschaft, Dritter band, heft 3, Leipzig, 1897

رضا مرادی غیاث آبادی

مساله این است: چگونه امروز زن مسلمان بودن!

[="DarkSlateBlue"]به نام علی اعلی

قسمتی از نوشته استاد دکتر علی شریعتی درباره شخصیت حضرت فاطمه(س) و نسبت او با زن مسلمان امروز:

«وقتی پیامبر اسلام می‌گوید فاطمه یکی از چهار زن بزرگ جهان است، وقتی که در برابر همه رنجها و پریشانی‌ها و همه غمهای زندگی فاطمه، پیغمبر به او تسلی می‌دهد که «نمی‏خواهی بانوی همه زنان جهان باشی؟» اینها تعارف نیست که یک مرد به دخترش می‌گوید! پیغمبر چنین تعارفها را ندارد!... وقتی می‌گوید تو می توانی بانوی همه زنان جهان باشی، به معنای این نیست که تعارف کرده باشد و هم به معنای آن نیست که برای پیروان خود یک بت ساخته باشد که فقط او را بپرستند و یک معبود که ستایشش کنند و یک ممدوح که فقط مدحش را بگویند و یا یک قربانی که فقط عزاداری کنند؛ بلکه به عنوان یک سرمشق او را بشناسند و از روی زندگی‌اش درس بیاموزند و عمل کنند. این به معنای «سیده‌ زنان عالم» است.

چگونه می‌توان آموخت؟ آنچه می‌خواهم بگویم درس آموختن از این شخصیت است. وقتی که مثلا مساله فدک در زندگی فاطمه مطرح است باید دید از آن چه می‌توان آموخت؟ من قبلا گفته‌ام تکیه حضرت فاطمه برای پس گرفتن فدک فقط کوششی برای باز گرفتن یک مزرعه کوچک نیست. اینقدر نباید دعوت فاطمه و مبارزه فاطمه را کوچک کرد و تحقیر کرد. برای اینکه مبارزه برای پس گرفتن فدک، و اعلان غصب فدک بطور مداوم به عنوان نشان دادن نشانه‌ای و مظهری از غصب و انحراف در ر‍ژیم حاکمی است که فاطمه با آن مخالف است.

این یک نمونه سیاسی است برای نشان دادن همیشگی رژیمی که الان روی کار آمده و علی‌رغم تمام توجیهات دینی و وجهه‌های اصحاب، بر اساس حق و عدل و قانون و اسلام عمل نکرده است و نمونه‌اش فدک، که اگر یک تومان هم باشد، بزرگترین ارزش را دارد.... امروز نه فدک است و نه این تصادم هست و نه انتخابات سقیفه. خیال نکنید که یک موضوع تاریخی است، نه. این موضوعات زنده است و باید تکرار بشود، اما نه به عنوان موضوعات تکراری تاریخ که هر سال باید فقط یادآوری بشود بلکه به عنوان اینکه طرح شود و از آن درس گرفته شود. چه درسی؟ درسی که می‌توان از بزرگترین مظهر مادری در تاریخ اسلام و نمونه اعلای یک زن در خانه، دارای همسر و پرورنده فرزند- آنچنان همسری و اینچنین فرزندانی- گرفت: چنین زنی که در تمام مدت عمرش از طفولیت تا ازدواجش و از ازدواجش تا مرگش، به عنوان یک عنصر مسئول در سرنوشت امت، فکر، عقیده، مبارزه و حق پرستی و همچنین در مقابل انحراف و در غصب و ستمی که در جامعه‌اش بوجود می‏آید، احساس مسئولیت می‌کند و در متن درگیری‌های اجتماعی حضور دارد و تا لحظه مرگش خاموش نمی‌نشیند، علی‌رغم اینکه می‌داند در این مبارزه پیروز هم نخواهد شد!

همچنین امروز او می‌تواند زن مسلمان را بسازد. او به عنوان یک مادر در مرحله‌ای که دختری چون زینب می‌پرورد و پسرانی چون حسن و حسین (ع)، و به عنوان یک بعد دیگر زن متعالی و مثالی، همسر به عنوان کسی که در تنهایی‌ها و سختی‌ها ، نقش‌ها و عظمتهای علی (ع) پا به پای اوست و همچنین به عنوان یک زن مسئول اجتماعی، کسی که از بدو تولد تا لحظه‌‌ای که پدرش را تنها به زمین گذاشت و در غربت دفن شد و در خاموشی، باز یک لحظه از مبارزه نایستاد: در جبهه خارجی با کفر تا هجرت و در جبهه داخلی با انحراف و قتل تا لحظه مرگ، حتی بعد از مرگ نیز که: «علی مرا پنهان دفن کن تا بر گور من گرد نیایند و هم بر عزای من مراسمی برپا نکنند و بر من نماز نخوانند و مراسمی بپا ندارند تا به نام من قدرتی که هم اکنون بر روی کار آمده قدرت خود را توجیه دینی نکند» زنی که حتی مردن و دفن شدنش را می‌خواهد وسیله‌ای کند برای مبارزه در راه حق و محکوم کردن ابدی و همیشگی غصب. این است «چگونه امروز زن مسلمان بودن»![/]

منبع

درود بر مادران و زنان فرهیخته

انجمن: 

درود بر زن


درود بر مادر



زن گل سر سبد آفرينش، آيينه مهر و عطوفت، مُبَشِرّ رأفت و ملاطفت‌، مظهر وفا و صفاست‌.

زن (‌دختر زن‌، همسر‌زن‌، مادر‌زن‌) در سرشت و سرنوشت با همتا و همطراز خود يعنی مرد يکسان و از يک نفس آفريده شده و از يک اصل و منشأ خلق گرديده است‌.



زن اگر در خصلت و طبع با مرد تفاوت دارد در انسانيت و آدمگری با مرد برابر است‌. زن به حکمت الهی مبدأ زايش و پيدايش نسل‌ها و عنصر اساسی و هسته اصلی تشکيل خانواده‌هاست‌. زن مُوجب بقای نسل انسان و ادامه حيات آدمی است‌ و حقاً قوام و دوام بشريت با تمام جلوه‌ها و مظاهرش از برکت وجود فرخنده اين جنس لطيف و گوهر نفيس است‌.



تاريخ نويسان ما متأسفانه از مقام و منزلت والا و شايسته زن و نقش سازنده و اثربخش آن هادر سازماندهی اجتماع و محيط‌، دوده و دودمان و جريان حوادث اعم از سياسی و نظامی کمتر ياد کرده اند و ای بسا کارنامه‌ها و حماسه‌ آفرينی‌های اين رکن اصيل را که محور و مدار خانواده است ناديده گرفته و يا سرسری از آن گذشته اند‌.



معدودی از تذکره نويسان ياد و وصفی از زنان پارسا و زاهد کرده اند و از کسانی مانند رابعه ‌عدويه که عشق حقيقی را وارد تصوف کرده داستآن هانقل کرده اند، زيرا صوفيه از نظر روحانيت مقام زن را برتر از مرد دانسته اند و اين آفريده را حقيقی ‌ترين مظهر رحم خلاقيت خداوند خوانده اند

چنانکه ابن‌العربی گفته است که تجلی خدا داد زن کاملتر از مرد است‌. در اخبار آمده است که پيغمبر اکرم (ص) فرموده اند سه چيز را دوست دارم‌: زن، بوی خوش و برق طراوت را در چشم نيايشگر هنگام دعا‌. برخی از صاحبان تراجُم شرح حال زنان انديشمند و پرده نشينان سخنگوی را آورده و نمونه کلام شان را در رديف زندگي نامه مردان نقل و بيان کرده اند و تا حدی حق سخن را ادا نموده اند.




ادامه دارد