تهذیب نفس

✿✿✿اخلاق کسب علم ( ویژه هر کسی که در حال تحصیله )✿✿✿

IMAGE(http://www.ido.ir/myhtml/article/1387/m03/13870312011.jpg)

من نمى‏گویم درس نخوانید، تحصیل نكنید، باید توجه داشته باشید كه اگر بخواهید عضو مفید و مؤثرى براى اسلام و جامعه باشید، ملتى را رهبرى كرده به اسلام متوجه سازید، از اساس اسلام دفاع كنید، لازم است پایه فقاهت را تحكیم كرده صاحب نظر باشید.

علم توحید هم اگر براى غیر خدا باشد، از حجب ظلمانى است; چون اشتغال به ماسوى الله است. اگر كسى قرآن كریم را با چهارده قرائت لما سوى الله حفظ باشد و بخواند، جزحجاب و دورى از حق تعالى چیزى عاید او نمى‏شود. اگر شما درس بخوانید، زحمت‏بكشید، ممكن است عالم شوید، ولى باید بدانید كه میان «عالم‏» و «مهذب‏» خیلى فاصله است. مرحوم شیخ (1) ، استاد ما، رضوان الله تعالى علیه، مى‏فرمود اینكه مى‏گویند: «ملا شدن چه آسان، آدم شدن چه مشكل‏» صحیح نیست. باید گفت: «ملا شدن چه مشكل، آدم شدن محال است!»

كسب فضایل و مكارم انسانى و موازین آدمیت از تكالیف بسیار مشكل و بزرگى است كه بر دوش شماست. گمان نكنید اكنون كه مشغول تحصیل علوم شرعیه مى‏باشید و فقه كه اشرف علوم است مى‏آموزید، دیگر راحتید و به وظایف و تكالیف خود عمل كرده‏اید. اگر اخلاص و قصد قربت نباشد، این علوم هیچ فایده‏اى ندارد. اگر تحصیلات شما، العیاذبالله، براى خدا نباشد و براى هواهاى نفسانیه، كسب مقام و مسند، عنوان و شخصیت در این راه قدم گذاشته باشید، براى خود وزر و وبال اندوخته‏اید. این اصطلاحات اگر براى غیر خدا باشد، وزر و وبال است. این اصطلاحات هر چه زیادتر شود، اگر با تهذیب و تقوى همراه نباشد، به ضرر دنیا و آخرت جامعه مسلمین تمام مى‏شود. تنها دانستن این اصطلاحات اثرى ندارد. علم توحید هم اگر با صفاى نفس توام نباشد، وبال خواهد بود. چه بسا افرادى كه عالم به علم توحید بودند و طوایفى را منحرف كردند. چه بسا افرادى كه همین اطلاعات شما را به نحو بهترى دارا بودند، لیكن چون انحراف داشتند و اصلاح نشده بودند، وقتى وارد جامعه گردیدند، بسیارى را گمراه و منحرف ساختند. این اصطلاحات خشك اگر بدون تقوى و تهذیب نفس باشد، هر چه بیشتر در ذهن انباشته گردد، كبر و نخوت در دایره نفس بیشتر توسعه مى‏یابد. و عالم تیره بختى كه باد نخوت بر او چیره شده، نمى‏تواند خود و جامعه را اصلاح نماید و جز زیان براى اسلام و مسلمین نتیجه‏اى به بار نمى‏آورد و پس از سال‏ها تحصیل علوم و صرف وجوه شرعى، برخوردارى از حقوق و مزایاى اسلامى، سد راه پیشرفت اسلام و مسلمین مى‏گردد و ملت‏ها را گمراه و منحرف مى‏سازد و ثمره این درس‏ها و بحث‏ها و بودن در حوزه‏ها این مى‏شود كه نگذارد اسلام معرفى گردد، حقیقت قرآن به دنیا عرضه شود، بلكه وجود او ممكن است مانع معرفت جامعه نسبت‏به اسلام و روحانیت گردد.

من نمى‏گویم درس نخوانید، تحصیل نكنید، باید توجه داشته باشید كه اگر بخواهید عضو مفید و مؤثرى براى اسلام و جامعه باشید، ملتى را رهبرى كرده به اسلام متوجه سازید، از اساس اسلام دفاع كنید، لازم است پایه فقاهت را تحكیم كرده صاحب نظر باشید; اگر خداى نخواسته درس نخوانید، حرام است در مدرسه بمانید; نمى‏توانید از حقوق شرعى محصلین علوم اسلامى استفاده كنید. البته تحصیل علم لازم است، منتها همان‏طور كه در مسائل فقهى و اصولى زحمت مى‏كشید، در راه اصلاح خود نیز كوشش كنید. هر قدمى كه براى تحصیل علم بر مى‏دارید، قدمى هم براى كوبیدن خواسته‏هاى نفسانى، تقویت قواى روحانى، كسب مكارم اخلاق، تحصیل معنویات و تقوى بردارید (2) .

پى‏نوشتها:

1. برگرفته از كتاب جهاد اكبر.
2. حضرت آیت‏الله العظمى حاج شیخ عبدالكریم حائرى یزدى(1276-1355 ه.ق)، از فقیهان بزرگ و مراجع تقلید شیعه در قرن چهاردهم هجرى. در نجف و سامراء به درس استادانى چون میرزاى بزرگ شیرازى، میرزا محمد تقى شیرازى، آخوند خراسانى، سید كاظم یزدى و سید محمد اصفهانى فشاركى، حاضر شد. در سال 1340 ه . ق. به اصرار علماى قم، در آن شهر رحل اقامت افكند، و حوزه علمیه قم را تشكیل داد. از آثار اوست: دررالفوائد در اصول، الصلوة، النكاح، الرضاع، المواریث، در فقه.

:Gol::Sham::Gol::Sham::Gol::Sham::Gol::Sham::Gol::Sham::Gol:

اولین قدم در تزکیه نفس چیست؟

اولین قدم در تزکیه نفس چیست؟

البته راههای عملی، نه شعارگونه، اگر ممکن است قدم های بعدی را نیز یک به یک توضیح دهید.

چشم برزخی چیست؟

انسان در طی مسیر بندگی و جدا شدن از مرزهای عدمی جهان طبیعت به تجرد روحانی می رسد و آنچه فرشتگان می داند را خواهد دانست و آنچه مقدور آنان است، مقدور او نیز خواهد شد.
واضح تر این كه نفس انسان با فرشته یك وجه شباهت دارد و یك وجه امتیاز. وجه شباهت او این كه نفس در جوهر و ذات خویش مانند آنان است؛ یعنی نفس انسان از سنخ فرشتگان است، مجرد از ماده و روحانی. اما فرق او با فرشتگان این است كه فرشتگان غیر از ذات مجرد از ماده، افعال مجرد از ماده دارند؛ یعنی هیچ ابزار مادی در فعالیت آنان لازم نیست، نه گوشی برای شنیدن می خواهند و نه زبانی برای القای مطلب و نه چشمی برای دیدن و...؛ اما انسان چون در عالم خاك آفریده شده است، و آن نفس مجرد در ابزار مادی تنیده شده، همان روح است كه می شنود و می بیند و...، اما به كمك ابزار مادی گوش و چشم و...؛ و از این روست كه سطح معلومات و مقدوراتش محدود و متناسب با همین ابزار مادی شده است. اگر خللی به چشمش افتاد از دیدن محروم می شود، و اگر گوش سالم نداشت نمی شنود و هكذا... و این ادامه دارد تا نفس از این دنیا رخت بربندد و به طور كامل تعلقش را از ماده قطع كند.
با توجه به این مقدمه كه در حكمت و فلسفه، و همچنین دین ثابت شده است به سراغ مردان خدا می رویم. آنان كسانی هستند كه با تربیت و تهذیب دینی و ریاضت شرعی، در همین دنیا روح مجرد خویش را از لجام مادی اش آزاد كرده اند و به وادی فرشتگان رهنمون شده اند؛ چنانچه امام علی(ع) درباره انسان عفیف ـ كه درباره همه اقسام شهوات و اشتهاهایش عفت دارد ـ فرمودند: «كاد العفیف أن یكون ملكاً من الملائكة" یعنی نزدیك است انسان عفیف فرشته ای از فرشتگان الهی گردد.(نهج البلاغه ـ حكمت ها)
در این صورت اولیای خدا، به طور طبیعی هر چه فرشتگان می دانند را خواهد دانست؛ مثلا چنانچه رقیب و عتید عین عمل انسان را ثبت و ضبط می كنند ـ كه كیفیت آن اصلاً برای ما معلوم نیست ـ انسان عرشی نیز به همان مقام بارمی یابد، و این سنت تكوینی خداوند است. چنانچه "ستارالعیوب" بودن خدا مانع از ثبت عمل توسط رقیب و عتید نیست، مانع از فهم این انسانهای برتر هم نمی باشد.
البته آنان مظهر اسماء الهی هستند، و همانا خود مظهر "ستارالعیوب"ی خداوند هستند. دانستن آنان هرگز موجب آبرو ریزی بنده نزد دیگران نمی شود، بلكه از این دید خود جهت تربیت بنده استفاده می كنند. برای نمونه چنین انسان وارسته ای وقتی نمود یك گناه را عیناً در سیمای كسی دید از سر رحمت و شفقت در گوش او تذكری می دهد تا به اصلاح او كمك شود، نه این كه عیب او را جار زند تا آبرویش برود. پس فهم او كمك كار بنده است نه به ضرر او. به علاوه كه به فرموده بزرگی، این برگزیدگان دائم از خدا می خواهند عیوب مردم را از آن ها مستور دارد.(ر.ك. به توصیه ها پرسش و پاسخ ها از محضر آیت الله جوادی آملی، ص46).
منبع:تبيان