با عرض سلام و احترام خدمت کارشناسان و دوستان گرامی
ابتدا بنده به عنوان مقدمه داستان قسمتی از زندگی خودم رو بیان می کنم و بعد از اون سوالاتی رو از کارشناسان محترم دارم
بنده دریه سنی احساس نیاز شدیدی پیدا کردم و تمام تلاشم بر این بود که ازدواج دائم کنم
از مدتی قبل نسبت به فردی احساس علاقه درونم ایجاد شده بود
ایشون در محیط کار تقریبا همکار بنده بودن به طور غیر مستقیم یعنی فقط در حد سلام و احوال پرسی وضرورت
بنده هیچ آگاهی از شرایط خانواده و زندگی ایشون نداشتم ولی در اون محیط ایشون کاملا مسائل شرعی رو رعایت می کردن وبه نماز مقید بودن البته تا اونجا که بنده میدونستم
بعد از چند بار تماس تلفنی و حضوری در منزل ایشون برای بحث ازدواج قرار گذاشتیم
ولی خانواده ایشون مطرح کردن که قبل از ازدواج دائم عقد موقت کنیم برای یک ماه
قرار بر این شد که مادر ایشون(پدر ایشون مرحوم شده بود)
همراه ایشون و من برای عقد موقت بریم
مادر ایشون همراه ما نیومدن و هیچ مخالفتی هم ابراز نکردن و فقط مطرح کردن که نمیتونن همراه ما بیان
بعد از مراجعه برای خوندن عقد موقت ، روحانی محترم که سید بزرگواری بودند عنوان کردن که نمیتونن عقد موقت رو جاری کنن.
ایشون عنوان کردن که شما برای هم مناسب نیستید و به همین منظور ایشون نمیتونن صیغه عقد موقت رو جاری کنن.
شاید به خاطر این که خانم از بنده بزرگتر بودند و یه معلولیتی هم داشتن ، شاید هم به خاطر تجربه ای که داشتن این حرف رو زدن
بعد از اون قرار گذاشتیم و در حضور خانواده ایشون صیغه عقد رو جاری کردیم
تو مدت این یک ماه بنده فهمیدم که ایشون نماز نمیخونن و حفظ حجاب و باقی مسائل رو فقط در محل کارشون رعایت میکنن!
در حالی که قبلا حتی عکس سفر حج شون رو هم نشون بنده داده بودند! و مادرشون غیر مستقیم عنوان کرده بودند که ایشون تمام مسائل شرعیش رو رعایت می کنه
در ضمن فهمیدم که ایشون در رابطه با مردها بسیار راحت هستن و گاهاً رفتارهایی داشتن در حضور بنده که بنده احساس شرم میکردم!
در حالی که در زمانی که با هم همکار بودیم یه همچین مواردی رو از ایشون ندیده بودم
با این حال بنده تو این مدت فوق العاده به ایشون وابسته شده بودم و چیزی که شاید بهش بشه گفت عشق قدرت تصمیم گیری رو از بنده گرفته بود
تقریبا اواخر اون مدت یک ماه بود که یک نفر از آشنایان که بنده بعدا فهمیدم با ایشون رابطه داشته یه پیامی به من دادن و ذهن بنده رو مشغول کردن
همین باعث شد رابطه ما بعد از کلی کش و قوس به هم بخوره
1- اولین سوال بنده این هست که در این رابطه چه خطا یا خطاهایی از بنده سر زده؟
2- آیا ازدواج موقت بنده با ایشون صحیح بوده؟
3- در این مدت به اصرار خانواده ایشون به مسافرت رفتیم (خانوادگی) و بنده با ایشون رابطه ای داشتم (البته نزدیکی نبود.)
آیا این رابطه صحیح بوده؟
4- قصد ما از این عقد موقت جاری کردن عقد دائم بعد از یک ماه بود ،که البته جاری نشد. آیا دِینی برگردن من هست که باید پرداخت کنم؟
در آخر اگر بنده گناهی مرتکب شدم با توبه و استغفار رفع خواهد شد یا نیاز به رفع حق الناس هست؟