متن كتاب: جورچیــن زنـــدگی

تب‌های اولیه

376 پستها / 0 جدید
آخرین ارسال

7/اسفند/95

[=B Mitra]کوچک هاي بزرگ زندگی5

[=B Mitra]>از فعالیت های هلال احمر حمایت کن.
> اگر اسب و مهم تر از آن زندگی تو را بر زمین زد، تلاش کن دوباره بلند شوی.
> اگر به کسی محبتی کرده ای و یا عمل سخاوت مندانه ای در مورد او انجام داده ای لازم نیست به او یادآوری کنی.
[=B Mitra]> [=B Mitra]به مردم کمک کن و خیلی زود فراموشش کن.
> اگر درآمد بالایی داری تا زمانی که زنده ای از آن در جهت کمک به دیگران استفاده کن. این بهترین راه استفاده از ثروت است.
> این حقیقت را بپذیر که گرچه ممکن است در خیلی موارد حق با تو باشد ولی گاهی اوقات هم امکان دارد اشتباه کنی.
> برنامه های علمی تلویزیون را تماشا کن تا افق دیدت بازتر شود.
> به روزداران افطاري بده هرچند با خرما دادن.
> به همسر و فرزندت حتما «بــــگو» كه دوستشان داري.
>به انتقاداتی که از تو می شود گوش بده. این انتقادات باعث بالا رفتن دقت و افزایش قدرت خلاقیت می شود.
> به ملاقات دوستان و بستگانی که در بیمارستان بستری هستند برو. لازم نیست بیشتر از چند دقیقه آنجا بمانی.
> خودت را به مبارزه بطلب و اهداف بزرگ داشته باش.
> در آشپزخانه و اتاق خواب همیشه شمع و گوگرد داشته باش تا موقع تاریکی دچار مشکل نشوی.
> در جشن عاطفه ها، نيكوكاري، و...شركت كن هرچند با كمك جزيي.
> راستگویی خیلی سخت است. اما بدان که کوچک ترین دروغ در انتقادنادرست از دیگران عواقب بسیار بدی را به بار می آورد.
> سعی کن با افراد مسن بسیار مؤدبانه رفتار کنی و صبور باشی.
> شجاعت را با حماقت اشتباه نکن.
> فراموش نکن که لذت هدیه دادن به دیگران بیشتر از هدیه گرفتن است.
> کارت را بهتر از هرکس دیگر انجام بده. این بهترین راه برای ایجاد امنیت شغلی است.
> مهم نیست چه سنی داری، هنگام سلام کردن دست پدر و مادرت را ببوس.
> وقتی احتیاج به کمک داری بگو: من مشکلی دارم، میشود لطف کنید و کمکم کنید؟
> وقتی به دنبال حق و حقوقت هستی وظایف و مسؤلیت هایت را فراموش نکن.
> وقتی به شدت عصبانی شدی وضو بگير، از موقعيت فاصله بگير، صلوات بفرست و... .
> وقتی می خواهی كار كني يا جایی را رنگ بزنی لباس های کهنه بپوش.
> هرچند وقت یکبار از خودت بپرس که اگر مسئله پول نبود چه کاری انجام می دادی؟
> هرشب دندان هایت را مسواک بزن.
> هرکسی را که سعی می کند از نظر جسمی یا روحی پیشرفت کند تشویق کن.
> همیشه به حافظه ات اطمینان نکن. بعضی چیزها را بنویس.
> هیچ وقت به یک مرد نگو موهایش در حال ریختن است. خودش این را می داند.
> هیچ وقت جنس بسیار گران را بدون چانه زدن نخر. از افرادي كه حاضرند تخفيف زيادي بدهند خريد نكن يا با حساب و كتاب خريد كن مراقب باشد كلك يا تقلب در كار نباشد.
> هیچ وقت شرافت خود را به پول، قدرت یا شهرت نفروش.
> هیچ وقت کسی را که غم سنگینی دارد نصيحت نكن و نگو: می دانم چه حالی داری. چون در واقع نمی دانی.
> هیچ وقت نگو: بچۀ من هرگز چنین کاری نمی کند.
> یادت باشد بسیاری از خطرات و مشکلات زاییده شک و تردید و بدبيني هستند.
> یادت باشد بهترین رابطه بین تو و همسرت زمانی است که میزان عشق و علاقه تان به هم بیش از میزان نیازتان به یکدیگر باشد.
> یادت باشد که تاوان نادانی را باید به بهای سنگینی بپردازی.
> یادت باشد که نیمی از شادی موفقیت و پیروزی در صبر و شکیبایی است.
> یادت باشد گاهی اوقات به دست نیاوردن آنچه می خواهی نوعی لطف خدا است. گاهي خانمي خواستگاري را از دست مي دهد و تأسف مي خورد بعدا متوجه مي شود معتاد يا بزهكار بوده.

[=B Mitra]
پی نوشت :
ماهنامه خانه خوبان، شماره 82، 1394



8/اسفند/95

[=B Mitra]کوچک هاي بزرگ زندگی6
[=B Mitra]
> اختلافات خود و همسرت را با فرد قابل اعتماد و باتجربه و امين در ميان بگذاريد نه با خانواده خود.
> از دانش آموزانی که برای به دست آوردن مخارج درسی شان دستفروشی می کنند خرید کن.
> از زندگی پوچ و بی هدف بپرهیز.
> اشتباهات و ضعف های خود و ديگران را بيش از حد و بزرگ جلوه نده.
> اگر از عهده انجام کارهای مهم برمی آیی وقتت را صرف انجام کارهای کم اهمیت نکن.
> اگر میخواهی سالی خوب و پربار داشته باشی از همان اولین روز سال تلاش خود را آغاز کن.
> باورهاي ديني عميق نقش مهمي در سلامت جسم و روان و روح دارند.
> بدان که شخصیت فرزندانت مانند سوپ مقوی و خوشمزه است. هر دو در خانه درست می شود و شکل می گیرند.
> برای پاسخ خود دلیل منطقی و قانع کننده بیاور.
> براي تصميمات مهم زندگي مانند ازدواج مشورت با كارشناس ديني و مشاور ازدواج يادت نرود وگرنه احتمال گرداب اختلافات و طوفان طلاق زياد است.
> بگذار بعضی مسائل همیشه پوشیده و مخفی بماند.
> بلافاصله پس از ازدواج شروع به پس انداز مخرج تحصیلی فرزندانت کن.
> به باورهاي ديني ديگران توهين نكن.
> به کسی عشق بورز که لیاقتش را داشته باشد.
> به یاد داشته باش که مدارا و کنار آمدن با مردم هشتاد درصد آرامش و موفقيت را تضمین می کند.
> تعصبی را که بر اساس نژاد، جنسیت یا سن باشد هرگز نپذیر.
> دروغ بد در زندگي فردي، اجتماعي و روابط بين الملل كثيف است مانند آمريكا نباش كه به بهانه دمكراسي با سوريه و يمن در ستيز است از استبداد بحرين و عربستان حمايت مي كند.
> زندگی کوتاه است. از لحظات زودگذر آن کمال استفاده را بکن.
> سعی کن حضورت در هر مجلسی سبب نشاط و شادی دیگران شود.
> سعی کن دست دادنت مانند یک قرارداد امضاء شده معتبر باشد.
> فيلم هاي مبتذل ممكن است لحظاتي لذتبخش باشند ولي اعتيادآور است و بابالا بردن انتظارات ذهني واهي لذت زندگي زناشويي را از شما مي گيرد.
> کسانی را که دوستت دارند هرگز از یاد نبر.
> مهربانی را با ضعف اشتباه نکن.
> نگرانی آسایش و آرامش را سلب میکند. وقتی مسئله ای تو را ناراحت میکند و باعث نگرانی ات میشود، قبل از خواب کارهایی را که میتوانی روز بعد برای حل آن انجام دهی یادداشت کن.
> وقتی چیزی را فقط برای یکبار در عمرت میخری مرغوب ترین و گران ترین نوعش را انتخاب کن.
> وقتی دوستانت به تو پیشنهاد کمک می دهند پیشنهادشان را بپذیر.
> وقتی نیاز به کمک داشتی در کمک خواستن از دیگران تردید نکن.
> هر ضرب المثلي را نپذير برخي خرافات است و برخي با هم در تعارض و تضادند.
> همیشه اول به سؤالات آسان جواب بده.
> همیشه برای مواقع اضطراری مقداری پول در کیف پولت پنهان کن.
> همیشه بیش از حد نیاز آماده و مهیا باشد.
> همیشه خلاصه متن سخنانت را بعد از سخنرانی ارائه بده نه قبل از آن.
> هنگام تعطیلات دانشگاه يا مأموريتت به خانه برو.
> هیچ وقت از وسوسه شیطان غافل نباش.
> هیچ وقت در محل کار در مورد مشکلات خانوادگی ات صحبت نکن.
> هیچ وقت شتاب نکن. حتی یک ثانیه تأمل هم می تواند سبب موفقیت شود.

[=B Mitra]
پی نوشت :
ماهنامه خانه خوبان، شماره 82، 1394


9/اسفند/95

[=B Mitra]مستجبات غفلت شكن

[=B Mitra][=B Mitra]پرسش: چه كنيم كه تبليغات، تحريكات و جذابيت هاي زياد فضاي مجازي سبب غفلت ما نشود؟

[=B Mitra]پاسخ: اگر ما بخواهيم به شهري برويم كه مسير آن را بلد نيستيم، پيوسته از مردم و پليس مي پرسيم. با دقت نقشه و تابلوهاي مسير را مي بينيم تا راه را اشتباهي نرويم
براي اطمينان بيشتر باز تماس مي گيريم و از افرادي كه راه را بلد هستند و آن مسير را رفته اند نشانه دقيق مي گيريم.
در دنياي مجازي كه راه معنوي تاريك و باريك و لغزنده است. پيوسته بايد نقشه راه در مقابل ديدمان باشد. از تيشه هاي غفلت شكن و توشه هاي هشيارگري مانند ذكر دائم، همنشيني با عالمان وارسته و دوستان معنوي، تفكر به معاد، توبه و.... استفاده كنيم.
راننده بين شهري، شوفر و هميار همراه خود مي برد تا در مسير كمك كار او باشد و هميشه هشيار و بيدار باشند و با جان خود و ديگران بازي نكنند. راننده اي كه به شدت خوابش مي آيد نبايد پشت فرمان بنشيند. ما نيز اگر از نظر معنوي بيدار نباشيم، با ايمان و زندگي خود و ديگران بازي مي كنيم. فردي كه با نامحرم دل مي دهد و قلوه مي گيرد و خوش و بش مي كند از نظر ديني و ذهني هم به خود آسيب مي زند و هم به او. بسياري از طلاق هاي عاطفي و جهنم اختلافات بين همسران و آشفتگي ذهني كودكان شان ريشه در اين غفلت ها دارد كه ما هنگام سرگرمي و تفنن آن را ريز مي بينيم و كوچك مي شماريم.
فردي كه در خود نمي بينيد كه هنگام خلوت اينترنتي سراغ گناه نرود نبايد پشت فرمان رايانه بنشيند و گرنه به دره هاي فضاي مجازي سقوط مي كند. بايد با انجام مستحبات پيوسته از نظر معنوي خودمان را شارژ نگه داريم. در برخي از زمان ها و مكان ها، روان و روح انسان مانند گوشي همراهي عمل مي كنند كه به دليلي زود به زود شارژ خالي مي كند، بنابراين بايد پيوسته از نظر عرفاني و معنوي شارژ شوند. مستحبات را بايد در حد نشاط به جا آوريم و بر خود تحميل نكنيم و تا زماني كه آمادگي عرفاني براي حضور در فضاي مجازي نداريم آنجا نرويم، وگرنه از رقيب پر قدر شهوت شكست مي خوريم.
استاد اخلاق دكتر آقاتهراني مي فرمودند: «وقتي با گروهي براي ادامه تحصيل راهي آمريكا مي شديم خدمت مقام معظم رهبري رسيديم پرسيديم آقا آنجا مظاهر الحاد و جلوه هاي فريبنده و غفلت زا زياد است چه كنيم كه از نظر معنوي سالم بمانيم؟
فرمودند: توجه و مستحبات خودتان را دو برابر كنيد.»


[=B Mitra]
پی نوشت :
. صد هزاران دام و دانه است اي خدا ( زهرها و پادزهرهاي تربيتي در فضاي مجازي)، محمدحسين قديري، سايت گفت وگوي ديني



10/اسفند/95

[=B Mitra]موسیقی درمانی

[=B Mitra][=B Mitra]سؤال: امروزه موسيقي براي معالجه بعضي از بيماري هاي رواني مانند افسردگي، اضطراب، مشکلات جنسي و سرد مزاجي زنان به کار مي رود، حکم آن چيست؟[=B Mitra]

پاسخ:

[=B Mitra]آیت الله خامنه ای[=B Mitra]: اگر احراز شود که نظر پزشک متخصص و امين اين است که معالجه متوقف بر استفاده از موسيقي است، به کارگيري آن به مقداري که معالجه بيمار اقتضا مي کند اشکال ندارد.
[=B Mitra]مکارم شیرازی[=B Mitra]: در صورتى كه واقعاً درمان منحصر به فرد باشد، اشكالى ندارد و اين مسأله با مراجعه به اطّباى متخصّص روشن مى شود؛ ولى از وسوسه هاى نفس و شيطان بپرهيزيد.
[=B Mitra]آیت الله بهجت[=B Mitra]: استفاده موسيقى براى درمان نيز همانند موارد ديگر آن جايز نيست.
[=B Mitra]صافی گلپایگانی[=B Mitra]: این فرض نادر است و علاقه مندان به موسیقی آن را مطرح می نمایند، به هرحال اگر در مورد علاج بیمار منحصر به استفاده از موسیقی باشد، مثلاً در موردی که علاج و دوا منحصر به شراب شود، استفاده از آن جایز می شود.[1]

[=B Mitra]تذكر:
[=B Mitra]موسيقي درماني علمي، كه براي فعال كردن امواج آلفا و تنش زدايي و ريلكسيشن استفاده مي شود، خيلي آرام است نه تند. موسيقي هاي تند، مديريت هيجان انسان را مختل مي كند، رشد مغزي را كم مي كند و خودكنترلي كه اساس موفقيت مادي و معنوي است را تخريب مي كند. متأسفانه افراد سودجويي به مهد كودك ها نگاه تجاري مي كنند و با موسيقي هاي تند و مبتذل مانع رشدعقلي، خودكنترلي و مديريت هيجاني كودكان مي شوند و مسلم است كه كودكي خشت اول شخصيت است و اگر اين اشتباه گذاشته شود تا ثريا مي رود ديوار كج. [2]
نغمه درماني: دستگاه قرآني حسن (حجا ز، سه گاه، نهاوند) شاد، جذاب و آرامبخش هستند از اينترنت اين قرائت ها را بيابيد و گوش كنيد.



[=B Mitra]پی نوشت :
1 . آیت الله خامنه ای، اجوبه الاستفتائات، س 1152؛آيت الله مكارم شيرازي، استفتائات جديد، ج 2، ص233؛. آیت الله بهجت، استفتائات، ج4، ص519-527؛. آیت الله صافی گلپایگانی، جامع الاحکام، ج1، ش1004. ( به نقل از احكام روان شناختي 2 انجمن گفتگوي قرآني) نيز رك: مشاوره زير گنبد فيروزه 2( پاسخ به پرسش هاي شرعي در حوزه فراروان شناسي و طب غيرمعمول)


11/اسفند/95

[=B Mitra]كودك نمي تواند «نه» بشنود

[=B Mitra]* به محض شنيدن تقاضاي كودك، «نه» نگوييد. ابتدا بررسي كنيد، اگر دليلي منطقي داشتيد، «نه» بگوييد و اگر دليلي نداريد يا قبول كنيد و يا قول دقيقي براي آينده به او بدهيد.

* به صورت پرسشي پاسخ ندهيد؛ براي مثال اگر كودك بستني خواست نگوييد «فكر نمي كني نزديك شامه!» بلكه بگوييد «نه »!

* به گونه ای پاسخ ندهید که مجبور به بحث کردن شوید؛ براي «نه» گفتن خيلي دليل نياوريد تا كودك هم یکی يكي آن ها را رد كند و بحث و جدل پيش بيايد.

* بعد از پاسخ روشن و کوتاه «نه»، چراها و نق زدن های کودک را ناديده بگيريد.

* اگر ناديده گرفتن برايتان سخت است، بعد از هر بار نق زدن كودك، جمله کوتاه آخر خود را البته با همان لحن، تکرار کنید. مثلاً «شکلات، بی شکلات»!

* عدم همكاري او را با محروميت، تنبيه كنيد. براي مثال او را به اتاقش بفرستيد و یا از تماشای برنامه کودک منعش كنيد.

* به همكاري كودك امتياز دهيد؛ هر چند امتياز يك جايزه.[1]



[=B Mitra]
پی نوشت :
1.ماهنامه خانه خوبان، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، معاونت تربیتی فرهنگی.



12/اسفند/95

[=B Mitra]ويژگي هاي مشاور از ديدگاه اسلام(1)

[=B Mitra][=B Mitra]الف) بايدها[=B Mitra]
[=B Mitra]1. عاقل و خردمند: [=B Mitra]يعني كسي كه جنبه هاي مختلف مسأله را مي بيند، زود اظهار نظر نمي كند، جامع نگر است، سطحي نيست و مسائل را عميق مي بيند.

[=B Mitra]2. حليم و بردبار:[=B Mitra] به محض اينكه حرفي زد كه با چارچوب ارزشي ما تفاوت دارد ـ نه اينكه مخالف باشد ـ زود پاسخ ندهد، و موضع نگيرد. مشاور كسي است كه بتواند قدرت و ظرفيت تحمل شنيدن حرفهاي مراجع را داشته باشد.

[=B Mitra]3. خداترس و متدين:[=B Mitra] مراجع حرف هاي خصوصي اش را به شما مي زند. چه بسا مسائل خصوصي ديگري باشد و چه بسا پرده دري درباره خودش باشد. مشاور اگر فرد خداترسي نباشد، مي تواند از اين حرف ها عليه او استفاده كند، يا مي تواند اين حرف ها را بگيرد و يك برچسبي به او بزند. تمام اين ها با متدين بودن منافات دارد.
[=B Mitra]4. خيرخواه و مهربان: [=B Mitra]دلسوز باشد، يعني اينطور نباشد كه در صدد باشد كه مچ او را بگيرد، نه! به دنبال اين باشد كه ببيند اين يك آدمي است كه الان درمانده است، مشكل دارد، به من پناه آورده است، كمكش كند، خيرخواه او باشد و راه خير را به او نشان دهد. دلسوز او باشد، مهربان باشد و با محبت كردن راه صحيح را به او نشان دهد.

[=B Mitra]5. باتقوا و مخالف هواي نفس: [=B Mitra]گاهي انسان خوشش بيايد كه مراجع خيلي حرفهايي كه چه بسا ربطي هم به بحث ندارد را بزند. اينها مسائل جزئي است كه بين او و خدا و كس ديگري هم مطلع نمي شود. انسان باتقوا، مي گويد: خب، تا همين حد كافي است... باتقوا بودن، باعث مي شود نگاهي كه به مراجع دارد، نگاه سالمي باشد. براي مثال ممكن است آقايي مشاور باشد و مراجع، خانم باشد. انسان باتقوا، مسائل را در برخوردها رعايت مي كند، حريم را نگه مي دارد.

6. البته با توجه به آموزه هايي كه از دين استخراج مي شود و نيز تجارب علمي، توصيه مان اين است كه

[=B Mitra]حتي الامكان سعي شود كه مشاور و مراجع، همجنس باشند.[=B Mitra] در داخل و خارج كشور، تحقيق هاي خوبي راجع به اين موضوع شده است. بعضي از اساتيد روان شناسان ما، به جدّ اين را به ما توصيه مي كردند. با اينكه ديد اسلامي هم نداشتند، اما مي گفتند كه دليل آن اين است كه راحت تر مي تواند حرف هايش را بزند. يعني از نظر روانشناسي، وقتي كه مشاور غيرهمجنس باشد، انتقال صورت مي گيرد. يعني احساسات مراجع، مثلا به جاي مردي كه به او علاقه داشته، به راحتي به مشاور منتقل مي شود و همين مانع كار مشاور مي شود. ولي به هر حال، حتي اگر مراجع همجنس هم باشد، اين باتقوا بودن بايد باشد.

[=B Mitra]7. امين و مورد اعتماد: [=B Mitra]مراجع بايد احساس كند كه مي تواند به اين فرد اعتماد كند. به دليل اينكه با گذشت زمان كه شروع به حرف زدن كرد، كم كم جا باز مي شود كه حرف هاي خصوصي ترش را بزند. وقتي حرفه اي خصوصي ترش را مي زند كه احساس كند مشاور مورد اعتماد است. البته در قسمت هاي بعد روشن مي كنيم كه چگونه اين احساس را در مراجع بوجود بياوريم.

[=B Mitra]8. با تجربه: [=B Mitra]بايد سعي كنيم با كارهاي عملي، مطالعه در كارهاي ديگران و... تجربه خودمان را بالا ببريم. تجربه خيلي مؤثر است.

[=B Mitra]9. فرزانه و آزادمنش: [=B Mitra]بحث مشاوره، به مقداري آزاد منشي نياز دارد. نگاهي كه به مسائل دارد اگر نگاه بسته اي باشد، نمي تواند راه حل هاي متعدد را در نظر بگيرد.

[=B Mitra]10. داراي سعه صدر و بلند همت: [=B Mitra]يعني هم شرح صدر داشته باشد و دريادل باشد و هم بلندهمت باشد، يعني يك مقدار آينده مسائل را ببيند كه روي آينده او چگونه مي تواند تأثير بگذارد. حال او را نگاه نكند كه مثلاً با چه قيافه اي و با صورت آرايش كرده، با لباس تنگ يا با حجاب نامناسب، يا مثلاً آقايي صورتش را به طرز خاصي زده يا شلوار لي مي پوشد يا ... به اين ها نگاه نكند. به پشت وجود اين شخص نگاه كند، پس زمينه ها را ببيند كه بتواند از دل اين شخص، يك انسان و يك گوهري را استخراج كند.

[=B Mitra]11. بصير و دانا: [=B Mitra]تا خود ما بصيرت كافي نداشته باشيم، نمي توانيم ابعاد مشكل را خوب بفهميم.

[=B Mitra]12. شجاع و داراي صراحت لهجه:[=B Mitra] مشاور نبايد آدم محافظه كاري باشد. سعه صدر سر جاي خودش، اما اگر شما به اين نتيجه رسيديد كه الآن بايد اين نكته را بگوييد اينجا بايد شجاعتش را داشته باشيد. صراحت لهجه داشته باشيد. بايد به او بگوييد. نگوييد ممكن است ناراحت بشود؛ نه! بايد بگوييد. البته بايد كارشناسي خوبي بكنيد كه به موقع بگوييد. گاهي از مواقع بايد اين تير را الان بزنيد. الآن شليك بكنيد. اگر لازم است، گاهي بايد شوك در او ايجاد كنيد. ولي اين ها بسته به تجربه و مطالعات شماست. اگر به موقع اين كار را انجام بدهيد، از شما رانده نمي شود.

[=B Mitra]13. محتاط و دورانديش:[=B Mitra] مشاور در عين حال كه بايد شجاع و داراي صراحت لهجه باشد، بايد محتاط و دورانديش هم باشد. محتاط در اينجا به معناي محافظه كاري نيست؛ بلكه به معناي دورانديش است.

[=B Mitra]14. صادق و عادل: [=B Mitra]يكي از نكاتي كه در آينده خواهيم گفت و يكي از فنوني كه در ارتباط غيركلامي خودش را نشان مي دهد، صداقت است. اگر مي بينيد كه شرايط اين را ندارد كه حرفي را به او بگوييد، بگذاريد، بگوييد من بعداً با شما صحبت مي كنم، يك مقداري فرصت به او بدهيد، اما به او دروغ نگوييد. اين خيلي زود خودش را نشان مي دهد و اعتماد او از شما بريده مي شود.

[=B Mitra]15. آگاه از معالم دين و شرايط زمان: [=B Mitra]كه اين دو ويژگي، در كنار هم مهم است. گاهي برخي مشاوران ممكن است توصيه هايي كنند كه خداي ناكرده مخالف دين باشد. ما بايد از معالم دين، از مسائل اصلي دين آگاهي داشته باشيم. گاهي مشكلاتي پيش مي آيد كه احساس مي كنيد اگر الآن به دانشجو پاسخ بدهيد، ممكن است او را به خطا ببريد اشكالي ندارد، به او بگوييد من روي اين مسأله بايد بيشتر فكر كنم. برويد مطالعه كنيد، با بعضي از بزرگان مشورت كنيد، بعد به او پاسخ بدهيد. حضرت آيت الله مصباح مي فرمود كه بيشترين جوابي كه از مرحوم علامه طباطبايي مي شنيديم، اين بود: نمي دانم! اشكالي ندارد، اين بيشتر تأثير مي كند. ممكن است در آن لحظه فكر كنيد كه ناراحت شد، اما بعد برمي گردد. مي گويد اين استادي است كه بي خود جواب سربالا به من نمي دهد.
آگاه به معالم دين باشد و شرايط زمان را هم بداند. در روايات مختلف، به اين امر اشاره شده است. شرايط زمان را بايد بدانيم. اينكه توصيه شده فرزندانتان را تربيت كنيد براي غير از زمان خودتان نكته اش همين است.[1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1. مسعود آذربایجانی، معارف، مرداد و شهریور 1387، شماره 58، صفحه 42


13/اسفند/95

[=B Mitra]ويژگي هاي مشاور از ديدگاه اسلام(2)

[=B Mitra][=B Mitra]ب: نبايدها[=B Mitra]
روايات ما به ويژگي هاي منفي مشاور يا نبايدها هم اشاره كرده است. بايد ويژگي هاي مثبت را در خودمان ايجاد كنيم و اين ويژگي هاي منفي را هم اگر خداي ناكرده در ما وجود دارد، سعي كنيم كه برطرف كنيم. خود اينها از موانع مشاوره است و يقيناً توفيق ما را كاهش مي دهد.
[=B Mitra]
بخيل:
[=B Mitra]اگر مشاور بخل داشته باشد، حالا يا بخل علمي يا غيرعلمي، آن حرفي را كه مي داند، سرجاي خودش به مراجع نمي گويد.
[=B Mitra]
ترسو:
[=B Mitra] انسان ترسو، خيلي ملاحظه كاري مي كند. اين فايده ندارد.
[=B Mitra]
حريص:
[=B Mitra]انساني كه حريص باشد، نيتش و ديدش در برخورد با مراجع خداي ناكرده ممكن است مسائل مالي يا چيز ديگري باشد. باز نمي تواند همه ابعاد را همه جانبه ببيند.
[=B Mitra]
خائن:
[=B Mitra] انساني كه خائن باشد، نمي تواند مورد اعتماد مراجع باشد. ممكن است به او خيانت كند.
[=B Mitra]
احمق:
[=B Mitra] انساني كه نادان و احمق باشد، ممكن است راه حلي كه مي دهد درست نباشد.
[=B Mitra]
جاهل:
[=B Mitra] چنين انساني علم كافي ندارد تا بتواند راه حل ارائه كند.
[=B Mitra]
فرومايه:
[=B Mitra] اين فرد چون خودش پست و فرومايه است، مراجع را هم در نقطه پستي قرار خواهد داد.
[=B Mitra]
كذّاب:
[=B Mitra]انساني كه كذاب باشد، ارتباط صحيحي با مخاطب نمي تواند برقرار كند.

[=B Mitra]متلوّن: [=B Mitra]چنين انساني، خيلي زود، اعتماد مراجع از او سلب مي شود.[1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1. مسعود آذربایجانی، معارف، مرداد و شهریور 1387، شماره 58، صفحه 42


14/اسفند/95

[=B Mitra]گر صفای دوست خواهی ...

[=B Mitra]امام صادق (سلام الله عليه) مي فرمايد : إن أردتَ أن يَصفُو لَكَ وُدُّ أخيكَ فَلا تُمازِحَنَّهُ ولاتُمارِيَنَّهُ ولاتباهِيَنَّهُ ولاتُشارَّنَّهُ؛
اگر مى خواهى برادرت با تو در دوستى، با صفا [و يك دل] باشد، با او شوخى [زياد و بي جا ] مكن و به كشمكش مپرداز و بر او مباهات مفروش و ستيزه مجوى.

[=B Mitra]
پی نوشت :
بحارالانوار، ج 78، ص 291؛ میزان الحکمة، ج6 ، ص 203


15/اسفند/95

[=B Mitra]قانون طلايي

[=B Mitra]شهيد مطهري مي گويد كه در یكی از كتاب های تاریخ ادیان- و شاید در یك مقاله ای كه ترجمه شده بود- خواندم كه یك جمله است كه در همه ادیان بزرگ دنیا آمده است و متحدالمآل همه ادیان است؛ در مسیحیت هست، در دین یهود هست، در دین زردشت هست، در دین اسلام هست، در دین بودا هست، و آن این است كه «برای دیگران همان را دوست بدار كه برای خود دوست می داری، و همان را دشمن بدار كه برای خود دشمن می داری» كه ما به این مضمون در اسلام زیاد داریم، مانند: فَاَحْبِبْ لِغَیْرِكَ ما تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ اكْرَهُ لَهُ ما تَكْرَهُ لَها.این دستور كه در اسلام نیز هست، یك دستور كلی و مطلق است.[2]
بشنويد:
http://www.askdin.com/thread26525.html

[=B Mitra]
پی نوشت :
1-مجموعه آثار شهید مطهری . ج22، ص: 910


[=B Mitra]

16/اسفند/95

[=B Mitra]جیک جیک مستونه

[=B Mitra]
داستان من خیگ رو رها کرده ام خیگ منو رها نمی کند را شنیده اید؟روزی دو دوست کنار رودی نشسته بودند که متوجه شدند چیزی شبیه خیگ بزرگ با آب حرکت می کند.وسوسه شدند بروند آن را با محتوای آن بیرون بکشند.یکی از آنها به آب پرید و سریع خودش را به خیگ رساند. خرسی را به جای خیگ گرفت .خرس او را گرفت و او زیر آب می رفت و بیرون می آمد. فردی که بیرون نشسته بود داد زد بیارش بیرون منتظر چه هستی؟! او گفت نمی شود. گفت خوب خودت را نجات بده ، خیگ را رها کن.اوگفت من خیگ را رها کرده ام،اما نمی دانم چرا خیگ من را رها نمی کند!؟
دختری می گفت: من خودم ابتدا تماس می گرفتم تا پسرها را سرکارشون بگذارم که با وابسته شدن به یکی از آنها برای همیشه بد بخت شدم و سرکارماندم.
و خانمی دقیقاً مانند معتادان شده بود با اینکه ازدواج کرده بود باز هم ساعت ها بامردان مختلف تلفنی سخن می گفت.

[=B Mitra]تذکر:[=B Mitra] برخی خانم هایی که با ندانم کاری های خود در دام پسران هوس باز می افتند و بعد می بینند که همه عاشقتم ها و برات می میرم ها بی خود بوده پاک فراموش می کنند که خداوند به آنها اراده داده و اختیاری هم داشته اند ،این جا از خدا هم طلبکار می شوند که خدا چرا من را از این کار باز نداشتی؟! تو که می دونستی اخر این کار رسواییه. من در جواب این افراد یک حرف بیشتر ندارم؛ در فیلمی یک نفر که نقش یک روحانی را بازی می کرد به پسری که خطاهای خودش را گردن همه مگر خدا می گذاشت، گفت: خریّت خودت رو گردن خدا مینداز بزمجه.

شعار این هشدار
پیامبر (ص): مَثَلُ العَقلِ فِى القَلبِ كَمَثَلِ السِّراجِ فى وَسَطِ البَیتِ (1)
عقل در دل، همانند چراغ در میان خانه است


[=B Mitra]
پی نوشت :
(1) علل الشرایع، ص 98، ح1؛ نرم افزار، نیش ها و نوش ها، سايت گفتگوي ديني

17/اسفند/95

[=B Mitra]كودك و روح


[=B Mitra]پرسش: چگونه می توان روح را به کودکان توضیح داد؟
[=B Mitra]
پاسخ: آنچه در مورد کودکان باید به عنوان یک اصل توجه کنیم این است که کودکان توانایی درک مسائل عقلی و انتزاعی را ندارند.
پس باید ازطریق درک محسوسات برای پاسخ دادن چنین سوالاتی استفاده کنیم، بدین صورت:

مثلا:از چیزهایی که وجود دارند ولی دیده نمی شوند شروع کنیم، با این سوالات:
1. آیا وقتی نفس می کشی، می توانی اکسیژن هوا را به ما نشان بدهی؟
2. وقتی کارتونی را می بینی که با امواج تلویزیونی پخش می شود آیا تو آن امواج را می توانی ببینی؟[1]
3. تو باهوش هستی می توانی برای من نشان بدهی؟
4. وقتی داخل گل فروشی می شویم، از او بپرسیم؛چه حس داری، بوی گل ها را احساس می کنی، می توانی نشان بدهی؟
پس: در اینجا شروع می کنی، به توضیح دادن، که برخی از چیزها هستند که وجود دارند اما ما نمی توانیم ببنیم، چون چشم ما فقط جسم ها می بیند، روح هم چون جسم نیست ما نمی توانیم ببینیم، ولی وجود دارد.
یا اگر خوابی را دیده باشد، از او بپرسیم، وقتی چیزهایی را دیده ای در حالی که چشمت بسته بود و جسمت در حال خواب بود، آن صحنه ها که تو کارهایی را انجام می دادی کی بود؟ می تونی توضیح بدهی که همون کارها را با روحت انجام می دادیو همون روح توست، با چشم ظاهری دیده نمی شود، ولی واقعیت دارد.

نتیجه گیری:
با زبان کودکانه و از مثال های قابل حس و درک می توان توضیح داد،مثل:از او بپرسیم هوا هست،خوب پاسخ مثبت را خواهیم شنید،بعد بپرسیم نشان بدهد،جواب خواهد داد نمی توانم،در این حالت می توان گریز زد و برای وجود روح از این مثال استفاده کرد.[1]


[=B Mitra]
پی نوشت :
[1]. غلامرضا حیدری ابهری، خداشناسی قرآنی کودکان، ص86،


18/اسفند/95

[=B Mitra]گذشت از دوست، مقابله با دشمن

[=B Mitra]آقا يک متلک گفت، بروم و حالش را بگيرم. چرا؟ ولش کن! نه متلک گفت... کلوخ انداز را پاداش سنگ است. حال من را گرفت، مي روم و حالش را مي گيرم.
به قرآن مي گوييم اين آقا حال من را گرفت، چه کار با او کنم؟ مي گويد قرآن را باز کن... خودي است يا بيگانه؟ اگر خودي است، «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ» (آل عمران/134) اگر خودي است، او را ببخش و کظم غيظ کن. اگر خودي است، «وَإِذَا مَرُّ وا بِاللَّغْوِ مَرُّ وا كِرَ امًا» (فرقان/72) خودي است، يک لغوي گفت و يک چرت و پرتي گفت، با کرامت رد شو، شتر ديدي نديدي. بابا حالا يک آدم ناداني... «وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا» (فرقان/63) اگر جاهل بود، سلامٌ عليکم. با مسالمت رد شو. جاهل است، او را ببخش. «وَلْيَعْفُوا وَلْيَصْفَحُوا» (نور/22) او را ببخش. اگر خودي است، پسر عمو است، خواهر است، برادر است، پسر عمه است، همسايه و همشاگردي، بابا در خوابگاه در سربازخانه يک چيزي گفت، اصلاً به روي خودت نياور. اما اگر رند است، خودي نيست، اگر خودي نيست به او بگو خودت هستي. خودِ خودِ خودِ خودِ خودت هستي. «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ » (کوثر/3) نمي گويد: «إِنَّ شَانِئَكَ الْأَبْتَرُ » مي گويد: «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ » «هُوَ» يعني خودِ خودِ خودِ خودش است. چون پدر عمروعاص خودي نبود. رند بود. اگر رند متلک گفت، بگو خودت هستي. به مؤمنين مي گفتند اين ها خُل هستند. قرآن مي گويد: «أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ» (بقره/13) نمي گويد: «أَلَا إِنَّهُمْ السُّفَهَاءُ» مي گويد: «هُمُ السُّفَهَاءُ» يعني خودِ خودِ خودِ خودش است. پس ببينيد، متلک شنيديد، جواب بدهيم يا ندهيم؟ مي گويد خودي است، او را ببخش، بيگانه را بگو خودت هستي. [1] البته نبايد فحش بدهي و به مقدساتشان نبايد فحش بدهيد كه او به مقدساتت توهين نكند.

[=B Mitra]
پی نوشت :
1-درس هاى از قرآن، قرآن، در متن زندگي، تاريخ پخش: 93/4/10


19/اسفند/95

[=B Mitra]محرم و مجرم

[=B Mitra]«علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد
دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست »
قابل توجه من، تو، او، ما، شما وایشان:

قلب ما حرم خداوند است ، بیگانه را در این حرم اسکان ندهیم. روح ما دارای ظرفیت و گنجایش بی نهایت است و هیچ موجودی به این اندازه ظرفیت ندارد. به همین خاطر است که ما جانشین خداوند و آینه دار کمالات الهی می باشیم. در روایت آمده است:«قلبُ المؤمنِ عرشُ الرحمان؛ قلب و روح انسان مؤمن، عرش خدای رحمان است». و در روایتی قدسی خداوند می فرماید:«لایَسعَنی ارضی و لاسمائی بل یَسَعَنی قلبُ عبدی المؤمن؛ زمین و آسمان من گنجایش مرا ندارد، بلکه قلب بنده با ایمانم مرا در خود جای می دهد».در روایت از حضرت صادق(ع) آمده است:«القلبُ حرمُ اللهِ فلا تسکنْ حرمَ اللهِ غیرَ الله؛ دل جایگاه محترم و ارزشمند خداوند است پس نباید غیر خدا را در چنین جایگاهی نشاند».

شعار این هشدار
هرکجا محرم شدی چشم از خیانت بازدار
ای بسا محرم که با یک نقطه مجرم می شود[1]



[=B Mitra]
پی نوشت :
1. نرم افزار اندرويد و رايانه نيش ها و نوش ها، انجمن گفتگوي ديني


20/اسفند/95

[=B Mitra]گربه غریزه و موش های ماهواره
[=B Mitra]الم یَعلم بأنّ اللّهَ یَری(علق14)
آیا نمی داند که خداوند می بیند

گفتم: کاری به شما ندارم که میگی ماهواره را روی شبکه های ایرانی تنظیم کرده ام اما یک سئوال کلی می پرسم وقتی که کسی خونه نیست افرادی که ماهواره دارند هوس نمی کنند بشقاب را یه نیمه چرخی بدهند تا....
گفت: اگر انسان نجیب باشه نه.
خندیدم گفتم اگر..... ولی این مثل اینه که موشی را جلو گربه ای گرسنه رها کنی و بعد بگوییم موش رو می گیره؟ بگویید اگر گربه نجیب باشه نه؟بابا غریزه اکثر قریب به اتفاق انسان ها،گربه موش گیره. موش در دسترس باش خب میگردش دیگه. درسته؟ خندید و گفت خب خیلی ها اینجا کم میارن.

ایستگاه حقیقت
مردی ادعا داشت که گربه اش را به گونه ای تربیت کرده است می تواند حتی سر سفره از مهمان ها پذیرایی کند دوستش قبول نمی کرد. روزی دوستش در خواست کرد که این ادعا را ثابت کند مرد مهمانی ای ترتیب داد و گربه مشغول پذیرایی شد. لحظاتی گذشت. مرد مهمان از کیفش موشی را در آورد و بیرون انداخت گربه همه آداب را فراموش کرد و به دنبال موش از این طرف به آن طرف دوید و بساط سفره به هم ریخت. مهمان به صاحب خانه نگاهی کرد و گفت: دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره.
میزبان گفت یعنی چه؟
او گفت غریزه را نمی توان سرکوب کرد و البته نباید آزاد آزاد گذاشت.

شعار این هشدار
«چون که دندان تو را کرم اوفتاد
نیست دندان بر کنش ای اوستاد»


[=B Mitra]پی نوشت :
1. نرم افزار اندرويد و رايانه نيش ها و نوش ها، انجمن گفتگوي ديني


[=B Mitra]

21/اسفند/95

[=B Mitra]گریز از خود

[=B Mitra]این دوره «عصر اضطراب» نامیده شده است تکنولوژیک اگرچه کار را برای ما راحت کرده است ولی آرامش که گمشده بشر است را نتوانسته به او بدهد. انسا ن هایی برای فرار از اژدهای هفت سر اضطراب و تنهایی از
شیوه های کودکانه (نه بالغانه) کمک می گیرند. یعنی به جای حل ریشه ای مشکل به شیوه های در دسترس غریزی مانند فراموشی کمک گرفته است.

انسان نابالغ برای فرار از مشکلات یادشده (نه حل مشکل) از افراط در خنده و شوخی، انواع مواد مخدر، عیاشی، موسیقی و الکل استفاده می کند.

تا دمي از رنج هستي وارهند
ننگ بنگ و خمر بر خود مي نهند

جمله خلقان سخرهء انديشه اند
ز اين سبب خسته دل و غم پيشه اند

فكرت از ماضي و مستقبل بود
چون از اين دو رست، مشكل حل شود

می گریزند از خودی در بیخودی
یا به مستی یا به شغل ای مهتدی



22/اسفند/95

[=B Mitra]ارتباط زن و شوهر
[=B Mitra]
«اختلاف زن و شوهر
تا حدودی نمک زندگی است.»

[=B Mitra]شیوه حل مشکلات[=B Mitra]
به طور کلی ما در روابط مان با دیگران برای رفع اختلافات از چند سبک کمک می گیریم. اگر زن و مرد برای حل مشکلات زناشویی به چند سبک آشنایی داشته باشند و بهترین را گزینش کنند و تلاش کنند مهارت خود را افزایش دهند، در سایه درک، احترام و تفاهم متقابل، زندگی ای شیرین خواهند ساخت:
1. پرخاشگری و مقابله به مثل
2.تسلیم(ساختن و سوختن)
3.تظاهر و برخورد منافقانه
4. اجتناب و دوری
5. مذاکره و گفت و گو
چهار روش اول غریزی است و انسان با حیوانات دیگری مشترک است. اما ما نباید به عنوان اشرف مخلوقات به این راه های ابتدایی و در دسترس اکتفا کنیم. چون مشکل همچنان به جای خود باقی است و این روش ها نتایج تلخی به بار می آورند. از بین همه این سبک ها مذاکره بهترین است با فواید عالی و بی آسیب. مذاکره و گفتگو مهارت است که باید مانند همه مهارت های دیگر(رانندگی، شنا و..) با تمرین و ممارست به آن مجهز بشویم. این مهارت را باید قبل از ازدواج کسب کنیم. نوشدارو بعد از مرگ سهراب به درد نمی خورد.

تأسف شدید: متأسفانه اغلب والدین خود نمی دانند و نمی توانند در این راه کمکی به فرزندان خود بکنند. حاضرند برای جهیزیه و خرج عقد و عروسی و سیسمونی( سخت افزار زندگی) هزینه کنند ولی برای کتاب در زمینه رفع مشاجرات (نرم افزار زندگی) یک ریال هم خرج نمی کنند. ما هم مشکل داریم به جای پا تختی و هدیه به عروس داماد چیزی می دهیم که زیاد نمی تواند در شیرین کردن زندگی سهمی داشته باشد.
معرفی کتاب
1.مشاجره نه، گفتگو کنید، نشر ثامن الحجج - علم و دانش، تهران.
2.معجزه گفتگو، نشر صابرین، تهران

[=B Mitra]مطالعه آنلاین[=B Mitra]

شعار این هشدار
مشکلی نیست که آسان نشود
مرد آن است که هراسان نشود


[=B Mitra]
پی نوشت :
1. نرم افزار اندرويد و رايانه نيش ها و نوش ها، انجمن گفتگوي ديني


23/اسفند/95

[=B Mitra]مدیریت زندگی با الگوی فاطمی


[=B Mitra]حضرت زهرا شخصیت بزرگواری هستند که در تمام ابعاد زندگی برتر بودند و با بررسی شیوه های مدیریتی در مسائل مختلف و الگو گرفتن از روش های تربیتی ایشان، پی به جامعیت این اسوه ی جهانیان خواهیم برد.

[=B Mitra]مدیریت اجتماعی و سیاسی
[=B Mitra]حضرت در دوره ی کوتاه زندگی خود، پس از ارتحال پیامبر اکرم، محور پایه ریزی یک جریان و حرکت سیاسی در مسیر پاسداری از حریم ولایت بود که ایشان آن را هدایت می کرد. حضرت زهرا(سلام الله علیها) کانونی برای مقابله با ناهنجاری ها و انحراف ها شدند و در برابر موج های انحرافی ایستادند. حضور ایشان در میدان جنگ، سخنرانی در مسجد و پاسخ گویی به شبهه های زنان و مردان جامعه، نشان دهنده ی وجود چارچوب هایی برای حضور زنان در جامعه است. ایشان در زمان حیات پیامبر پس از غزوه ها، یار و غم خوار پدر و همسر بود و نقش امدادگری را ایفا می کردند. نقش حضرت در ماجرای مباهله ی مسیحیان نجران، به همراه پیامبر، حضرت علی و حسنین (علیهم السلام)که در قرآن نیز بدان اشاره شده است، حضور سیاسی ایشان را در زمان پیامبر نشان می دهد. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) برای روشن‏ ساختن افکار عمومي از انحراف مسير امامت، چهل شبانه‏ روز دست حسن و حسين (علیهما السلام)را مي‏ گرفت و همراه با حضرت علي(علیه السلام) به درِ خانه ی مهاجر و انصار مي‏ رفت تا آن‏ها را از انحراف و غفلتي که دچار آن شده ‏اند، بيدار و غافلان و راحت‏ طلبان را هوشيار سازد و به تکلیف اجتماعی و سیاسی خویش عمل کند.

[=B Mitra]مدیریت روابط عاطفی با همسر
[=B Mitra]استفاده از نام مناسب و القاب زیبا برای خطاب همسر، باعث ایجاد روابط مثبت و محیطی آکنده از صمیمیت و سبب پیدایش زمینه ی عکس العمل و رفتاری مناسب در طرف مقابل می شود.
در زندگی مشترک فاطمه (سلام الله علیها) با علی (علیه السلام) عبارت ها و کلمه های محبت آمیز بسیار است. فاطمه(سلام الله علیها) با الهام از دستورهای الهی و با داشتن درک صحیح از روابط زن و شوهر، همواره به همسر بزرگوارش عشق می ورزید، به او محبت می کرد و در کلام خود علاقه و احترام را درنظر داشت. گاهی او را با کنیه ی «اباالحسن» صدا می کرد و گاه او را «پسرعمو» خطاب می کرد (مجلسی، ج 43، ص 192). فاطمه (سلام الله علیها) ، در مقام اظهار محبت و علاقه به امام علی فرمود: «علی جان! روح من فدای روح تو و جان من سپر بلاهای جان تو (حائری، ج 1، ص 196).» از دیگر خصیصه های رفتاری حضرت زهرا(سلام الله علیها) ، رفتار مناسب، احترام به همسر و نداشتن تقاضای نامقدور و مهرورزی به خانواده است.

[=B Mitra]/[=B Mitra]

[=B Mitra]
[=B Mitra]مدیریت اقتصادی خانواده
[=B Mitra]ساده زیستی و دوری از مصرف گرایی و سازش، نمونه هایی از رفتار اقتصادی حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) کارهای خانه، آردکردن گندم، نان پختن و جاروکردن را عهده دار شد و حضرت علی (علیه السلام) آن چه به بیرون خانه مربوط بود، مانند جابه جاکردن هیزم و آوردن گندم. روزی به حضرت زهرا (سلام الله علیها) گفت: «آیا در خانه چیزی برای خوردن داریم؟» حضرت فرمود: «قسم به خدایی که حق تو را عظیم داشت، سه روز است که چیزی نداریم تا برایت بیاورم!» امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: «پس چرا مرا خبر نکردی؟» فرمود: «پیامبر از این که از تو چیزی بخواهم، مرا برحذر داشت و فرمود که از پسرعمویت چیزی نخواه، مگر این که خودش برایت بیاورد (مجلسی، ج 43، ص31)!»

[=B Mitra]توجه به آموزش فرزندان
[=B Mitra]روش تربیتی و اخلاقی حضرت زهرا (سلام الله علیها) بهترین شیوه و تجربه، برای ساختن نسلی پاک و سعادت مند است؛ زیرا فرزندانی که ایشان به جامعه تحویل دادند، نشان از وجود بهترین روش تربیتی است. زمانی که امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) پای منبر حضرت رسول(ص) می رفتند تا از منبع وحی استفاده کنند، وقتی به منزل برمی گشتند، مادرشان، فاطمه از آن ها می پرسید: «پدربزرگ تان چه گفت؟» و از آن ها می خواست هرچه شنیده اند، برایش تعریف کنند (سبزواری، ج1، ص 20).


[=B Mitra]
پرورش روحیه ی عبادی
[=B Mitra]حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به ارتباط فرزندان با خداوند اهمیت ویژه ای می دادند؛ مثلاً در شب قدر، نمی گذاشت هیچ یک از اعضای خانواده، بخوابند و سفارش می ‍ کردند در طول روز بخوابند تا شب را بتوانند بیدار باشند. به آن ها شامِ کم تری می داد و می فرمود: «هر کس که خیر این شب به او نرسد، محروم است (مجلسی، ج 97، ص 10).»

[=B Mitra]بازی با کودکان
[=B Mitra]فاطمه (سلام الله علیها) خود نیز با فرزندانش هم بازی می شد و در حین بازی، با بیان الفاظ و جمله های مناسب، سعی در ساختن شخصیت کودکانش و ارائه ی الگویی مناسب در زندگی برای آن ها داشت. حضرت زهرا (سلام الله علیها) با فرزندش امام مجتبی(علیه السلام) بازی می کرد و او را بالا می انداخت. حضرت زهرا(سلام الله علیها) آن گاه که کودکان خود را به بازی می گرفت و به تربیت روحی و جسمی عزیزان خود می پرداخت، در قالب اشعاری زیبا و ادیبانه می فرمود: «حسن جان! مانند پدرت علی باش و ریسمان را از گردن حق بردار.» یا «حسین جان! تو به پدرم رسول الله شباهت داری و به پدرت، علی شبیه نیستی (ابن شهرآشوب، ج 2، ص 389).»

[=B Mitra]ارتباط کلامی عاطفی با فرزندان
[=B Mitra]حضرت در روابط کلامی و محبت آمیز خود، با خطاب مهربانانه فرزندانش را نور چشمم و میوه ی دلم صدا می کرد (نیلی پور، ص180). هم چنین به سفارش پیامبر بچه ها را دسته گل می دانست (مجلسی، ج43، ص281). حضرت زهرا (سلام الله علیها) رسیدگی و محبت به فرزندانش را بر هر کار دیگری مقدم می داشت و معتقد بود که در نگه داری و پرورش فرزند، مادر از هر کس دیگری سزاوارتر است. عطوفت و مهر مادري در حضرت زهرا (سلام الله علیها) به قدري بود كه در لحظه های پاياني عمر خود، سخت نگران فرزندانش بود. فاطمه ی زهرا(سلام الله علیها) براي اين كه فرزندانش از محبت مادرانه محروم نمانند، به حضرت علي (علیه السلام)پيشنهاد كرد: «پس از من، با دختر خواهرم امامه ازدواج کن؛ زیرا او برای فرزندانم مانند خود من است (قزوینی، ص 688).»



[=B Mitra]توجه به حضور و غیاب فرزند
[=B Mitra]حضرت فاطمه (سلام الله علیها) با فداکاری و محبت خاصی که به فرزندانش نشان می داد، مراقب رفتار آن ها بود و رفت و برگشت های آن ها را زیرنظر داشت. روزی پیامبر عازم خانه ی دخترش فاطمه (سلام الله علیها) شد و او را مضطرب و ناراحت، پشتِ در دید. آن حضرت فرمود: «چرا این جا ایستاده ای؟» فاطمه با آهنگی مضطرب عرض کرد: «فرزندانم صبح بیرون رفته اند و تاکنون از آن ها هیچ خبری ندارم.» پیامبر دنبال آن ها روان شد. چون به نزدیک غار در کوه رسید، آن ها را دید که در کمال سلامت و آرامش مشغول بازی اند. آنان را بر دوش گرفت و به سوی خانه ی فاطمه(سلام الله علیها) روانه شد (انصاری، ص 196).

[=B Mitra]پرورش روحیه ی بخشش
[=B Mitra]یکی از روش های مدیریتی حضرت، پرورش روحیه ی انفاق و نوع دوستی به فرزندان است. با توجه به آثار بخشش در فرزندان و اطعام به مسکین، یتیم و اسیر در ماجرای نذر حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای استشفای حسنین (علیهما السلام)که در این سه شبِ متوالی، روزه دارانِ درگاه الهی، با آب افطار کردند و قوت افطار را در راه خدا به نیازمندان بخشیدند. روز چهارم، امام علی(علیه السلام) به اتفاق حسنین(علیهما السلام) خدمت پیامبر رسیدند. پیامبر از دیدن حال ضعف آن ها گریست و جبرئیل آیه ی نذر را در شأن حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و حضرت علی(علیه السلام) و امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) نازل کرد (طبرسی، ج 5، ص 402).

[=B Mitra]توجه به عدالت
[=B Mitra]در برخورد فاطمه(سلام الله علیها) با فرزندان، نمونه هایی از رعایت عدالت به چشم می خورد. روزی امام حسن (علیه السلام) نزد پیامبر آمد و اظهار تشنگی کرد و از پیامبر تقاضای آب کرد. رسول خدا بی درنگ برخاسته، ظرفی برداشت و از گوسفندی که داخل منزل بود، مقداری شیر دوشید و به او داد. در این هنگام، امام حسین (علیه السلام) خواست تا ظرف شیر را از برادرش بگیرد؛ اما پیامبر به حمایت از امام حسن (علیه السلام) مانع گرفتن شیر شد. فاطمه (سلام الله علیها) که شاهد این ماجرا بود، به پیامبر گفت: «گویا حسن (علیه السلام) برای شما عزیزتر از حسین(علیه السلام) است.» پیامبر فرمود: «نه، هر دو برایم عزیز و محبوب اند؛ ولی چون اول حسن(علیه السلام) تقاضا کرد، او را مقدم داشتم (مجلسی، ج 43، ص 283).»

[=B Mitra]

[=B Mitra]مدیریت آداب و سنن حسنه
[=B Mitra]عقيقه و صدقه از مستحب هایي است كه در اسلام، تأكيد زيادي بر آن شده است. فاطمه هرگاه صاحب فرزندي مي ‏شد، براي آن ها گوسفندي عقيقه مي‏داد؛ سپس روز هفتم، سرشان را مي‏تراشيد و برابر وزن موهاي آن ها، نقره صدقه می داد. براي قابله و همسايه‏ ها هديه مي‏فرستاد و ديگران را در شادي خود سهيم مي ‏كرد (مجلسی، ج 43، ص 257).

[=B Mitra]مدیریت عفاف
[=B Mitra]بحث حجاب از مسائلی بود که حضرت به آن اهمیت ویژه ای می دادند. مانند: پوشش ایشان از پیرمرد نابینا و جریان نگرانی ایشان، هنگام بیماری برای نمایان بودن حجم بدن در تابوت که از اسماء بنت عمیس روایت شده و فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) به او فرمود: «چه ناپسند است تابوت‏ هایى كه براى زنان مى ‏سازند؛ زیرا در آن پوششى روى بدن مى‏ افكنند كه اندام میّت براى مردم مشخص است.» اسماء عرض کرد: «اى دختر رسول خدا! من براى شما تابوتى مى ‏سازم كه نظیر آن را در سرزمین حبشه دیده ‏ام.» از این رو، قطعه چوب‏ هاى تازه‏ اى خواست، آن‏ها را صاف كرد، محكم به یك دیگر بست و آن گاه پارچه‏ اى روى آن انداخت. حضرت فاطمه‏ (سلام الله علیها) با دیدن آن تابوت فرمود: «چه تابوت زیبایى! مرد بودن یا زن بودن در آن مشخص نمى‏ شود (اربلی، ص5031).»

[=B Mitra]
پی نوشت :
مجله پيام زن، آمنه انتصاری،کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث


24/اسفند/95

[=B Mitra]خود آزمايي

[=B Mitra]1- در متن كتاب آيه شريف بَلِ الإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصِیرة، وَلَو أَلْقى مَعاذِیرَه اشاره به مكانيزم ...... دارد و يعني...... .
الف) خيال پردازي ـ انسان به وسوسه­ های نفس خود، آگاه است هر چند گرفتار اوهام باشد.
ب) توجيه ـ انسان به وسوسه­ های نفس خود، آگاه است هر چند براى توجیه خود عذرهایى بتراشد.
ج) ـ انكار ـ انسان به وسوسه­ های نفس خود، آگاه است هر چند آن را منكر شود.
د) ـ شوخ طبعي ـ انسان به وسوسه­ های نفس خود، آگاه است هر چند به لهو و لعب مشغول باشد.

2- فردی به امام صادق (ع) گفت: فلاني انحراف جنسي دارد و مي گويد به آن معتاد شده ام و براي تركش
از خود اراده اي ندارم. امام فرمود: در حضور ديگران هم آن را كار مي كند؟ گفت نه. امام فرمود: پس مشخص است ...... دارد.
الف) بيماري
ب) اعتياد
ج) اختيار و اراده
د) ايمان ندارد ولي انحراف و اعتياد

3- از كلام مولي علي (عليه السلام) : أَيُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ استفاده مي شود كه .....
الف) اقليت مشروعيت آور است، پس همرنگي با جماعت، كار پسنديده اي نيست.
ب) نبايد در مسير حق از كمبود طرف دارانش بترسيم.
ج) براي دفع و رفع ترس دل را به دريا بزن و خودت را در كار قرار ده.
د) الف و ب

4- تسویل نفس كه در فضاي مجازي زمينه آن بسيار زياد است؛ يعني: ...................... .
الف) نفس انسان، تمایلات نفسانی و کارهای زشت را در نزد او زیبا جلوه دهد.
ب) پیروی گام به گام از وسوسه های نفس و شیطان
ج)آراسته شدن به فضایل و مکارم اخلاق
د) الف و ب

5-از نظر روان شناسی هر عملی از......و.....شروع می شود.
الف) تمرین و تکرار
ب) تجسم ذهنی و فکر
ج) افراط یا تفریط
د) بدگمانی و خیال پردازی

[=B Mitra]
مطالعه کتاب بطور آنلاین


[=B Mitra][=B Mitra]

25/اسفند/95

[=B Mitra]مراء و جدال‏


[=B Mitra]از گناهان بزرگ در اسلام مراء و جدال است و در روايتى از رسول گرامى«صلی الله علیه وآله وسلم» آمده است كه كراراً جبرئيل از طرف حقّ تعالى نهى از مراء و جدال مى‏ نمود و آن اقسامى دارد:
الف) پافشارى در اثبات باطل و يا در نابودى حق، و گناه اين قسم در حدّ كفر است و در قرآن اطلاق جبّار بر آن شده است:«وَ خابَ كُلُّ جَبَّارٍ عَنيد؛و هر زورگوى لجوجى، نا اميد شد.» [1]

[=B Mitra]ب) لجاجت و مشاجره در اينكه غلبه بر ديگرى پيدا كند و به عبارت ديگر فخرفروشى و كشتى‏ گرفتن در گفتگوها، و اين صورت نيز از گناهان بزرگ است و مفسدۀ فراوانى در بر دارد، بلكه منشأ گناهان ديگرى است و غالب جدال ها در بين مردم از اين قبيل است.

ج) جدال و مشاجره در اثبات نمودن حقّ يا از بين بردن باطل و يا ارشاد جاهل، نظير مباحثه‏ ها و گفتارها و برخوردهاى علمى كه اهل علم با يكديگر دارند، و اين قسم گرچه حرام نيست، ولى بايد توجّه داشت كه در اين گفتگوها شيطان و نفس امّاره و هواى نفس در كمين است و چه بسيار (به طور آگاهانه يا ناآگاهانه) منجر به جدال هاى حرام مى‏ شود، البته بايد توجّه داشت كه در همين نوع هم از الفاظ غير مؤدّب پرهيز نمود و اين قسم از جدال و مشاجره به اندازۀ احتياج بلكه به اندازۀ ضرورت باشد.


[=B Mitra]
پی نوشت :
[1]. ابراهيم، 15.
آيت الله حسين مظاهري، رساله توضیح المسائل، اخلاق، مراء و جدال صفحه 429 ،مسئله 183.


26/اسفند/95

[=B Mitra]هنر زيبا انديشي، زيبانگري و زيباگويي

[=B Mitra]زيباانديشي، زيبانگري و زيباگويي، هنر و مهارت است كه بايد در خودمان تقويت كنيم. ياد بگيريم از نگاه به يك گل، گنجشك، مورچه و..هم لذت ببريم. در معارف اسلام داريم: زیبایی انسان در کلام او است و سيرتش.[1] روزي حضرت عيسي با يارانش از جايي گذر مي كردند. لاشه بد بو و گنديده سگي آنجا افتاده بود. ياران حضرت(ع) هركدام عيبي از سگ گفتند حضرت عيسي(ع) فرمودند: ببينيد چه دندان هاي سفيدي دارد.[2]
روزی پیامبر گرامی دیدند که امام حسن(ع) و امام حسین(ع) بسیار ضعیف و بی رمق هستند، از حضرت زهرا(س) پرسیدند: در خانه غذا ندارید؟ حضرت زهرا(س) نفرمودند: در خانه غذا نداریم، بلکه فرمودند: یا رسول الله ما در خانه، بركت وجود شما را داریم.[3]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1.میزان الحکمه، ح ١٨٢٦٧.
2. ورام بن ابي فراس الحمدان، تنبيه الخواطر و نزهه النواظر، ج1، ص117.
3. ....فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِفَاطِمَةَ أَطْعِمِی ابْنَیَّ. قَالَتْ مَا فِی بَیْتِی شَیْ‏ءٌ إِلَّا بَرَکَةُ رَسُولِ اللَّه‏(تفسیر فرات، ص527).
منبع: مثل هاي روان (تمثيل هاي روان شناختي و تربيتي)، نشر مركز مشاوره مأوا وابسته به مؤسسه امام خميني، حرف ز، ص 82


27/اسفند/95

[=B Mitra]کارکردهای بازی های رایانه ای

[=B Mitra][=B Mitra]سوال- کارکردهای بازی چیست و آیا می شود کارکردهای مفیدی را برای بازی های رایانه ای برشمرد؟
[=B Mitra]
پاسخ(دکترشریفی یزدی): از دید روانشناسی بازی کودکان صرفاً یک فعالیت جسمی یا فکری نیست، بازی بستری است که بچه ها نقش هایی را بیاموزند که قرار است در آینده در یکی از آن نقش ها، جا بگیرند و به ایفای نقش در جامعه بپردازند.
در حقیقت بازی ضمن اینکه می تواند محاسن زیادی از نظر فکری و جسمی برای بچه ها داشته باشد زمینه ای است برای آمادگی سازی کودکان ما برای زندگی دوران نوجوانی وجوانی. به همین دلیل ما به مقولۀ بازی نه فقط به عنوان یک امر فیزیکی بلکه بعنوان یک ابزار تربیتی توجه داریم و بسیار مهم است که اگر بازی در جا و اشکال مناسب جای بگیرد می تواند به سلامت روح و جسم بچه کمک کند و در تضمین سلامت او در آینده نقش بازی کند.
با تعریف عامی که ما از فواید بحث بازی داشتیم، وقتی وارد بازی رایانه ای می شویم این فواید صادق است. حتی اگر ما دربازی های سنتی دقت لازم را نکنیم ممکن است که آسیب هایی برای فرزندان ما بویژه برای رشد فکری وروحی روانی آنها وجود داشته باشد.

درمورد بازی رایانه ای چند نکته مهم است:
1-اگر بازی مناسب و متناسب با سن کودک و متناسب با ارزش فرهنگی و هنجاری جامعه باشد می تواند به رشد کودک کمک کند به شرط اینکه به محتوا و شیوۀبازی و تطابق آن با شرایط فرزند ما توجه شده باشد.

2- ایجاد هماهنگی بین دست و مغز بچه باتوجه به شرایط سنی آنها و آماده سازی برای بهره گیری از ابزارهای دیجیتال( که قرار است درسال های آینده استفاده کنند که امروزه به وفور در اجزای زندگی ما دیده می شود)، می تواند کمک کارباشد. اگردقت لازم صورت نگیرد، با توجه به نو پدید بودن فضای دیجیتال آثار مخرب آن بسیار زیاد خواهد بود که جبران آن هزینۀ زیادی را بر پدر و مادر تحمیل خواهد کرد.

[=B Mitra]سوال – به نظر شما بازی های یارانه ای چه کارکردهایی دارند؟
[=B Mitra]پاسخ( مهندس سرامی): مهمترین ویژگی بازی های یارانه ای دو طرفه و دو سویه بودن است. تفاوت بازی رایانه ای با رسانه های دیگر مثل فیلم در این است که فرد می تواند مدیریت اختیار خودش را بکار ببندد و متناسب با اختیار فرد می تواند سناریو را تغییر دهد. این نوع کار جذابیتی برای مخاطب ایجاد می کند و امکان تنوع در استفاده را در اختیار مخاطب قرار می دهد. بخاطر همین ما می بینیم که بازی ها در نزد بچه ها از حد بازی گذشته و حتی بزرگسالان و متأهلین هم درگیر این بازی ها شده اند.

از ویژگی دو سویه بودن بازی های رایانه ای نتیجه هایی بدست می آید:
1- جذابیت که خیلی ها را درگیر می کند.

2- خیلی اوقات کارکرد بازی برای مخاطب سرگرمی است. ولی عملاً دارد به سمت کارکرد آموزشی یا فرصت تجربه کردن یک سری وضعیت هایی که شخص در محیط واقعی نمی تواند آنرا تجربه کند یا هزینۀ آن را نمی تواند بپردازد، درنتیجه بازی یک نوع شبیه سازی از وضعیت های مختلف و تجربۀ آن وضعیت هاست.

3- ممکن است که کارکردهای بازی در همین حد نماند و می تواند این اتفاق بیفتد که «بازی واری» زندگی صورت بگیرد به این معنی که در خلال بازی و به اسم ارائۀ یکسری خدمات و سرویس به بازی کن، زندگی فرد مدیریت شود. اینکه زندگی فرد چگونه مدیریت می شود، محل بحث جدی است. بازی های خارجی با سبک زندگی متداول خودشان ساخته می شوند و مدیریت زندگی فرد را به آن سبک صورت می دهند، در نتیجه اگر این نوع سبک زندگی که بازی ترویج می کند با ارزش های جامعه تناسبی نداشته باشد، هم جامعه وهم فرد دچار تعارضاتی می شوند و هر دو صدمه خواهند دید بدون اینکه ما پیش بینی از آینده داشته باشیم. اگر ما در خصوص بازی های رایانه ای منفعل باشیم و نقشی در بومی سازی آنها یا تولید بازی های رایانه ای داخلی مبتنی بر سبک خودمان نداشته باشیم، طبیعتاً این کارکردها منجر به تعارضاتی می شود و اگر نقش خوبی را ایفا کنیم طبیعتاً به اهداف فرهنگ سازی جامعه کمک کرده ایم.


[=B Mitra]
پی نوشت :
سايت شبكه سوم، برنامه گلبرگ 23-07-94


28/اسفند/95

[=B Mitra]چند مسأله درباره قطع رَحِم‏

[=B Mitra]مسئله 159- قطع رحم «يعنى بريدن از خويشان» يكى از گناهان كبيره در اسلام است و قرآن شريف كراراً قاطع رحم را لعن فرموده است: «اولئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار»[1] «براى آنان لعنت و بدى سراى آخرت مى ‏باشد.»

مسئله 160- معناى صلۀ رحم اين است كه بايد كارى نكند كه وابستگان و خويشان را ناراحت كند و تا مى‏ تواند به آنها خدمت كند، ولى رفت و آمد با آن ها مخصوصاً اگر موجب مزاحمت براى خود و آن ها باشد لازم نيست.

مسئله 161- رحم يك معناى عرفى است كه عبارت است از خويشان نزديك نظير پدر و مادر، جد و جده، اولاد و نوه، برادر و برادرزاده، خواهر و خواهرزاده، عمه و عمه‏ زاده، عمو و عموزاده، خاله و خاله ‏زاده، دايى و دايى‏ زاده، و امّا خويشان سببى نظير زن و شوهر و داماد و پدر زن و مادر زن و پدر و مادر شوهر گرچه رحم واقعى نيستند و احكام رحم را ندارند، ولى چون عرفاً آنان نيز رحم محسوب مى‏ شوند، احكام قطع رحم را شامل آنها نمودن بسيار به‏ جاست و از اين جهت به آنان خويشان سببى مى‏ گويند، چنان که نظير خواهر و برادر را خويشان نسبى مى ‏گويند.

مسئله 162- اقسامى كه براى عاق پدر و مادر گفته شد تماماً در قطع رحم نيز مى ‏آيد، بنابراين انفاق بر آن ها اگر فقير باشند لازم است اگرچه آنان واجب النّفقه نيستند، ولى ترك انفاق در صورت قدرت و فقر آنان، قطع رحم محسوب مى‏ شود، چنان که تضييع حقّ آن ها و بردن آبروى آنان و تندى و پرخاش گرى با آن ها قطع رحم است، علاوه بر اينكه گناه حقّ النّاس و اهانت به ديگران را نيز دارد.

مسئله 163- اگر خويشان اهل معصيت باشند، در صورتى كه صلۀ رحم كمك در معصيت آن ها نشود، بايد قطع رحم نكند و در صورت امكان بايد آنها را امر به معروف و نهى از منكر نمايد.

مسئله 164- اگر خويشان قطع رحم كنند، انسان نمى ‏تواند قطع رحم كند، مگر اينكه در صلۀ رحم مفسده‏اى نظير ذلّت او باشد.

مسئله 165- اگر كسى قطع رحم نموده است و بخواهد توبه كند، بايد علاوه بر توبه و طلب بخشش از خداوند متعال، در صورت امكان رضايت كسى را كه با او قطع رحم نموده است فراهم سازد و از شرائط توبۀ قطع رحم، صلۀ رحم است.


[=B Mitra]
پی نوشت :
[1]. رعد، 25.
آيت الله حسين مظاهري ، رساله توضیح المسائل- اخلاق / قطع رحم صفحه 418


29/اسفند/95

[=B Mitra]هدیه ای عاشقانه برای مادر

[=B Mitra]مردی مقابل گل فروشی ایستاده بود و می خواست دسته گلی برای مادرش که در شهر دیگری بود سفارش دهد تا برایش پست شود.
وقتی از گل فروشـی خارج شد، دختری را دید که روی جـدول خیابان نشستـه بود و هق هق گریـه می کرد. مرد نزدیک دختر رفت و از او پرسید: دختر خوب، چرا گریه می کنی؟
دختر در حالی که گریه می کرد، گفت: می خواستم برای مادرم یک شاخه گل رز بخرم ولی فقط ۷۵ سنت دارم در حالی که گل رز ۲ دلار می شود. مرد لبخندی زد و گفت: با من بیا، من برای تو یک شاخه گل رز قشنگ می خرم.
وقتی از گل فروشی خارج می شدند، مرد به دختر گفت: “مادرت کجاست؟ می خواهی تو را برسانم؟ دختر دست مرد را گرفت و گفت: آنجا و به قبرستان آن طرف خیابان اشاره کرد.
مرد او را به قبرستان برد و دختر روی یک قبر تازه نشست و گل را آنجا گذاشت.
مرد دلش گرفت، طاقت نیاورد، به گل فروشی برگشت، دسته گل را گرفت و ۲۰۰ مایل رانندگی کرد تا خودش دسته گل را به مادرش بدهد.

[=B Mitra]
پی نوشت :
سايت انجمن گفتگوي ديني


30/اسفند/95

[=B Mitra]فواید روان شناختي خنده


[=B Mitra]فواید روان شناختي خنده [=B Mitra]
خنده فوايد زيستي، هيجاني، ذهني، معنوي و اجتماعي زيادي دارد.
در اينجا به مهم ترين روان شناختي آن مي پردازيم:
كمك به مديريت خشم و استرس با کاهش ترشح هورمونِ آدرنالین و نورآدرنالین در خون،
سرازیر نشدن غم بعد از خنده طبیعی (برخلاف الکل و مواد مخدر شادی زا)،
ایجاد نشاط و تجدید شدن قوا برای کار و عبادت و روابط اجتماعی،
افزایش هورمون سرتونین و نورآدرنالین (ضداضطراب و ضدافسردگی)،
شرم و شکست، افزایش هورمون اندروفین (شادی بخش و دردزدا)،
بهبود عملکرد هوشمندانه و بهبود حافظه کوتاه مدت،
افزایش روحیه و احساس مثبت و خوشايند به خود،
دلقک درمانی و خدمات درمانی به کودکان بیمار،
تسهیل کننده پیوندهاي عاطفي و اجتماعي،
مکانیزم دفاعی در برابر خیط شدن،
کمک به افشای خود و شروع ارتباط کلامی،
افزایش رضایت خاطر و اعتماد به نفس،
غم زدایی از دیگران و دريافت اجر الهي،
احساس خودکارآمدی و خودبسندگی،
ابزار قوي برای یادگیری و یادیاری،
شاداب و جوان تر نشان دادن چهره،
پس راندن هیجان منفی مثل خشم،
کمک به متقاعدسازی مخاطب،
داشتن تصویري جذاب از خود،
بهبود عملكرد هوش هیجانی،
دور راندن افکار مزاحم،
بذله گویی درمانی،
افزایش خلاقیت. [1]

[=B Mitra]
پی نوشت :
1- مشاوره زير گنبد فيروزه اي( استفتائات فقهي در حوزه فرا روان شناسي و طب غيرمعمول) ج3، سيدمحمدتقي علوي و محمدحسين قديري ص90-98؛ صدهزاران دام و دانه است اي خدا، محمدحسين قديري، كتابخانه سايت اسك دين.



سلام

365 برگ از کتاب سال 95 ورق خورد و هر برگ آن درسی بود برای تکرار و تمرین دوباره و یا ترک آن .

هر صفحه کتاب خوانده شده در این تاپیک، قواعد زندگی سالم را در حوزه های مختلف بیان کرد، که با چیدن درست آن ها در کنار هم می توان جورچینی زیبا از زندگی را دید و تجربه خوبی از لحظات پیش رو داشت. و با تقویت امید و خوش بینی به زندگی با سعادت دست یافت.

در دو سال گذشته نیز با استفاده از نرم افزار دسکتاپی تقویم شمیم یار (بخش مشاوره و تربیت) هر روز مطالبی از مهارت های زندگی که حاصل مطالعات و تجربیات اساتید و نویسندگان بوده است را با عنوان 365 سخن تربیتی (هر روز یک سخن) در سال 93 و همچنین در سال 94 با عنوان تحفه های تربیتی روزانه معرفی کرده ایم.

با آرزوی سعادتمندی برای همه عزیزان و دوستانی که روزانه این تاپیک را همراهی می کردند. گل

معرفی کتاب


جورچیـن زنــدگی




فصــل بهــار:
فروردین
اردیبهشت
خرداد

فصـل تابستـان:

تیر
مرداد
شهریور

فصـل پـاییز:
مهر
آبان
آذر

فصـل زمستـان:
دی
بهمن
اسفند

منبع: نرم افزار دسکتاپی تقویم شمیم یار95




موضوع قفل شده است